ساعت به وقت شعر

Description
ساعت خود را به وقت شعر و ادبیات تنظیم کنید.
⬅️ اشعار شاعران کلاسیک و معاصر
⬅️ بریده کتاب های مشهور
⬅️ سفر به سرزمین خیال
ارتباط با ادمین
@Poem_ad

پیام به صورت ناشناس
https://t.me/BChatBot?start=sc-62bb97db32
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months ago

7 months, 3 weeks ago

چه‌سان جوابِ دل بینوای خویش دهیم؟
که خونِ ناحقِ صد آرزو به گردنِ ماست

#اسیر_شهرستانی

@poem_timee

7 months, 3 weeks ago

مرا ندیده بگیرید و بگذرید از من
که جز ملال نصیبی نمیبرید از من

زمین سوخته‌ام نا امید و بی‌برکت
که جز مراتع نفرت نمی‌چرید از من

عجب که راه نفس بسته‌اید بر من و باز
در انتظارِ نفس‌های دیگرید از من

خزان به قیمتِ جان جار می‌زنید اما
بهار را به پشیزی نمی‌خرید از من

شما هر آینه، آیینه‌اید و من همه آه
عجیب نیست کز این‌سان مکدّرید از من

نه در تبرّی من نیز بیم رسوایی‌ست؟
به لب مباد که نامی بیاورید از من

اگر فرو بنشیند ز خون من عطشی
چه جای واهمه، تیغ از شما ورید از من

#حسین_منزوی

@poem_timee

7 months, 3 weeks ago

کجایی ماهیِ آرام در آغوش اقیانوس؟
به من برگرد! این دریایِ غم لبریزِ دلتنگی‌ست

اگر چیزی به دست آورده‌ام از عشق، می‌بخشم
غزل‌هایی که خود سرمایه‌ی ناچیزِ دلتنگی‌ست

در آن دنیا برای دیدنت شاید مجالی شد
همانا مرگ، پایانِ سرورآمیزِ دلتنگی‌ست

#سجاد_سامانی

@poem_timee

10 months, 3 weeks ago

پدرم را خدا بیامرزد، مردِ سنگ و زغال و آهن بود
سال‌های دراز عمرش را، کارگر بود اهل معدن بود

از میان زغال‌ها در کوه، عصر ها روسفید بر می‌گشت
سربلند از نبرد با صخره، او که خود قله‌ای فروتن بود

پا به پای زغال ها می‌سوخت، سرخ می‌شد، دوباره کُک می‌شد
کوره‌ای بود شعله‌ور در خود‌، کوره‌ای که همیشه روشن بود

بارهایی که نانش آجر شد، از زمین و زمان گلایه نکرد
دردهایش یکی دوتا که نبود! دردهایش هزار خرمن بود

از دل کوه‌های پابرجا، از درون مخوف تونل‌ها
هفت‌خوان را گذشت و نان آورد، پدرم که خودش تهمتن بود

پدرم مثل واگنی خسته، از سرازیر ریل خارج شد
بی‌خبر رفت او که چندی بود، در هوای غریب رفتن بود

مردِ دشت و پرنده و باران، مردِ آوازهای کوهستان
پدرم را خدا بیامرزد، کارگر بود، اهل معدن بود

#موسی_عصمتی

@poem_timee

10 months, 3 weeks ago

خزان به لطف تو چشم و چراغ تقویم است
که دیدنِ تو در این فصل اتفاق افتاد

#حسین_منزوی

@poem_timee

10 months, 3 weeks ago

ز کویت رفتم و الماسِ طاقت بر جگر بستم
تو با اغیار خوش بنشین که من بارِ سفر بستم

همان بهتر که روگردان شوم از خیلِ مژگانش
به غیر از خونِ دل خوردن چه طَرْف از نیشتر بستم

به هر چوبِ قفس پیوندِ دیگر بود بالم را
به زور این قوّتِ پرواز را بر بال و پر بستم

#صائب‌_تبریزی
@poem_timee

10 months, 3 weeks ago

سلام و عرض ارادت خدمت دوستان و همراهان گرامی
قصد داشتم به مناسبت روز شعر و ادب پارسی متنی بنویسم اما شرم مانع شد که در حضور اساتید و بزرگانی که در این محفل شرف حضور دارند دست به قلم ببرم.
امروز روز شماست که با قلم هایتان انسان و انسانیت را با همه حالاتش به وصف می نشینید. گاه از ظلم و جور زمانه و زمانیان سخن می‌کنید و گاه با طنزهایتان خنده را میهمان لب هایمان می‌کنید تا در پس آن خنده ها تلخی روزگار از یادمان برود. گاهی نیز بر سفره‌ی عشق و سوز و گداز و اندوه و شادی‌اش می‌نشانیدمان تا خاطره های تلخ و شیرین روزهای رفته از یادمان نرود.
این روز را به همه کسانی که رسالتشان شعر است و شعور، تبریک می‌گویم و آرزومندم که این قلم ها هرگز نشکند و چشمه های شعر همیشه جوشان باشد.
شما نیز اگر در این خصوص حرفی برای گفتن دارید با عشق و افتخار در همین محفل منتشرش خواهم کرد.

10 months, 3 weeks ago

خوش صیدِ غافلی به سرِ تیر آمده‌ست
زه کن کمانِ ناز، که نخجیر آمده‌ست

روزی به کارِ تیغِ تو آید؛ نگاه دار
این گردنی که در خمِ زنجیر آمده‌ست

کو عشق تا شوند همه معترف به عجز
اول خِرد که از پیِ تدبیر آمده‌ست

ملکِ دلِ مرا که سواری بس است؛ عشق،
با یک جهان سپاه، به تسخیر آمده‌ست

#وحشی_بافقی

@poem_timee

1 year, 1 month ago

این روزها به هر چه گذشتم کبود بود
هر سایه‌ای که دست تکان داد، دود بود

این روزها ادامه‌ی نان و پنیر و چای
اخبار منفجر شده‌ی صبحِ زود بود

جز مرگ پشت مرگ خبرهای تازه نیست
محبوب من چقدر جهان بی‌وجود بود

ما همچنان به سایه ای از عشق دل‌خوشیم
عشقی که زخم و زندگی‌اش تار و پود بود

پلکی زدیم و وقت خداحافظی رسید
ساعت برای با تو نشستن حسود بود

دنیا نخواست یا من و تو کم گذاشتیم
با من بگو قرار من این ها نبود.. بود؟!

#عبدالجبار_کاکایی

@poem_timee

1 year, 1 month ago

سلاحِ اهل ستم گاهی، شریعتِ نبوی هم هست
به روی شانە‌ی ظالم گاه، ردای مصطفوی هم هست

به جای پینە‌ی پیشانی نظر به قبله‌ی آن‌ها کن
وگرنه نام خدا ای دوست به پرچم اموی هم هست

مخور فریب که این مردم، هزارچهره و صدرنگ‌اند
همیشه در دلشان حرفی جز آنچه می‌شنوی هم هست

ز اعتدال سخن گفتن ز حق کناره گرفتن نیست
میان باطل و حق ای شیخ! مگر میانه‌روی هم هست

اگر به دادرسی هرگز، نگشت محکمه‌ای برپا
مبر ز یاد که در عالم عدالت علوی هم هست

نشان مذهب من عشق است حقیقتی که در آن عالم
امید آنکه به اعجازش شهید خوانده شوی هم هست

#فاضل_نظری
@poem_timee

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months, 3 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 11 months ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 7 months ago