زندگی این‌جا سخته. همه دنبال راهی هستیم تا به بهترین شکل زندگی کنیم. اما قبول کن، حتی یه نفر هم نیست که دربارهٔ چیزی به خودش دروغ نگفته باشه.

*?|مرد گمشده
✍?|جین هارپر*

گناه را با زر آراسته کن و تیغ تیز عدالت بی آن‌که گزندی برساند، می‌شکند.

*?|شاه لیر
✍?|شکسپیر*

ما می‌توانیم در امید، در بی‌نهایت، در پرسش بی پاسخ خود زندگی، زندگی کنیم.

*?|آسایش
✍?|مت هیگ*

**این غم لعنتی رهایم نمی‌کند، و زندگی تک تک سلول های مغزم را تحلیل برده است.

?|سوختن در آب، غرق شدن در آتش
✍?|چارلز بوکفسکی**

خیلی زود متوجه شد که تمایل او برای فراموش نمودن وی، خود قوی‌ترین عامل برای به یاد آوردن اوست.

*?|عشق در سال‌های وبا
✍?|گابریل گارسیا مارکز*

در این جهان، که نباید افسوس چیزی را خورد، چه بسیار چیزها مایه‌ی افسوس‌اند؛ اما از خودم می‌پرسم آیا جهان به افسوس خوردن من می‌ارزد؟

*?|بر قله‌های ناامیدی
✍?|امیل چوران*

هوده‌رر: من نمی‌فهمم یعنی چه.
هوگو: چطور؟
هوده‌رر: من اصلا نفهمیدم جوانی یعنی چه؟ من یک راست از بچگی به سن کهولت رسیدم.

*?|دست‌های آلوده
✍?|ژان پل سارتر*

درد شدید نیز به مانند شادی فراوان بسیار کم دوام است، قلب آدمی مدت‌ها نمی‌تواند به یک قطب باقی بماند.

*?|گوژپشت نتردام
✍?|ویکتور هوگو*

عشق حقی است که یک فرد به دیگری می‌دهد تا او را آزار دهد.

*?|یادداشت های زیرزمینی
✍?|داستایفسکی*

دنیا به این صورتی‌که می‌بینیم تحمل‌پذیر نیست. به همین دلیل احتیاج به ماه دارم، یا خوشبختی، یا جاودانگی، چیزی که شاید عاقلانه نباشد. اما به این دنیا هم تعلق نداشته باشد.

*?|کالیگولا
✍?|آلبر کامو*