𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 days, 2 hours ago
هزارهها هویت تباریِ قومی دارند.
نویسنده: !شاهین حسینی
هزارهها از یکسو یک هویت قومی است و از سوی دیگر هویت تباری دارند. هویت تباری آنها یکتبار بودن هزارهها است. در این هویت تمام هزارههای جهان (هزاره)اند. هزارههای شیعه، هزارههای سنی و هزارههای اسماعیلی همه هزارهاند. بنابراین، هزارههای پنجشیر، بدخشان، فرخار، تخار، قندوز، لغمان، بلخ، بغلان، پروان، غور، بادغیس، هرات، تایمنی، جمشیدی، فیروزکوهی، چهارایماق، فرا، هیرمند، قندهار، ارزگان که اکنون بیشترشان سنیاند، هزارهاند.
هزارههای درهی کیان، نیکپی، بغلان، برخی از مناطق بامیان و بهسود، بدخشان، سمنگان و... که بیشترشان اسماعیلیاند، هزارهاند. در نتیجه هیچ تفاوتی بین اینان نیستند.
در طرف دیگر، هزارهها هویت فرهنگی دارند. گروه قومی که هزارهها در آن زندگی میکنند، دارای مشترکات فرهنگی، زبانی، رفتاری و دینی هستند که ممکن است به آبا و اجدادشان برگردد و یا بر اساس عوامل دیگری به وجود آمدهباشد. بنابراین، یک گروه قومی میتواند یک جامعهی فرهنگی باشد.
قوم یا گروه قومی، به گروهی گفته میشود که به یک فرهنگ (زبان – آداب و رسوم و...) تعلق داشته باشد و از این طریق شناخته شوند. این مفهوم که مبنای اصلی مردمشناسی است (فرهنگ مردم شناسی ص112).
تئودور سن در فرهنگ جدید جامعهشناسی خود قوم را چنین تعریف میکند:
گروهی با سنت فرهنگی مشترک و احساس هویتی که آن را به عنوان یک گروه فرعی از یک جامعهی بزرگتر مشخص میکند و اعضای هر گروه قومی از لحاظ ویژگیهای خاص فرهنگی از سایر اعضای جامعهی خود متمایز هستند. (قومیت و قومگرایی در ایران از افسانه تا واقعیت ص449)، صحفهی دکتر محمد شاری).
براساس این باور از هویت هزارگی: سیدهای مناطق هزارهنشین، خلیلیها، تاجیکان شیعه، بلوچهای ارزگان و هیرمند، پشتونهای شیعه، شامُلها و... هزارهاند؛ زیرا در هویت فرهنگی و جامعهی فرهنگی با هزارهها همسرنوشت، دارای تاریخ، فرهنگ، زبان، گویش، آداب و رسوم، خواستههای مشترک و... هستند. بنابراین، هزارهاند.
سرانجام، میتوان گفت هزارهها برابر با شیعیان نیستند. البته شیعیان جامعهی فرهنگی هزاره، هزارهاند. در یک کلام هزارهها، هزارهاند. هیچ فرقی باهم ندارند.
انواع رنگ در زبان هزارهگی
........
فهرست زیر شامل انواع رنگ در زبان هزارهگی است. به دلیل تنوع طایفهای، فرهنگی و اقلیمی در هزارہ جات نام انواع رنگ در گویش هزارهگی متفاوتاند و هر منطقهای، نام بومی و مخصوص به خود را دارند که یافتن نام آنان سخت مینماید. این فهرست، نزدیک به لهجة هزارههای غزنی است، دوستان مناطق دیگر هزارہ جات کمک کنند که برابر آن را بنویسند تا این فهرست کاملتر شود. خواهشمندم! دوستان، نامی را که مینویسند، آن را توضیح دهند و معرفی کنند:
شیرچایی: به رنگ شیرچای نزدیک به قهوهای.
خاکی: به رنگ خاک.
سووز: به رنگ آسمان و دریا.
اِشیل: به رنگ آسمان، آببند و نوور.
بنوش: بنفش.
شَفتَلی: به رنگ شبدر.
جگری: به رنگ جگر.
گلابی: به رنگ گلابی رسیده.
نارنجی: نارنجی.
نقرهای: به رنگ نقره.
طلایی: به رنگ طلا.
سمیتی: به رنگ سیمان.
اُشتری: به رنگ شتر.
غورهای: به رنگ میوة کال درختان باردار.
نصواری: به رنگ نصوار.
فیروزهای: به رنگ سنگ فیروزه.
لاجوردی: به رنگ سنگ لاجوردی.
آسمانی: به رنگ آسمان.
نخودی: به رنگ ناخود.
نیلی: به رنگ مواد نیل.
کاهی: به رنگ کاه.
زرد کاهی: زردِ متمایل به کاه.
زرد نارنجی: زرد کمرنگ.
گندمی: به رنگ گندم.
پیازی: به رنگ پیاز.
بادنجانی: به رنگ بادمجان رومی.
تربوزهای: به رنگ تربوز یا هندوانه.
سورمهای: به رنگ سرمه.
کیرمی: به رنگ کرم صورت.
اطلسی: به رنگ اطلس که برّاق باشد.
رنگ گرم: به رنگ سرخ و مانند آن.
رنگ سرد: به رنگ سبز و مانند آن.
باقلم دکتر حفیظ سحر
نام وسایل و اوزار خانہ د زبان هزارهگی
..............
فهرست زیر شامل وسایل و ابزار خانه در زبان هزارهگی است. این وسایل ابتداییاند و هزارهها بر اساس نیاز آنها را ساختهاند. به دلیل تنوع طایفهای، فرهنگی و اقلیمی در هزارہ جات نامهای ابزار و وسایل خانه زیاد است و هر منطقهای، وسایل بومی و مخصوص به خود را دارند که یافتن نام آنان سخت مینماید. این فهرست، نزدیک به لهجة هزارههای غزنی است، دوستان مناطق دیگر هزارہ جات کمک کنند که برابر آن را بنویسند تا این فهرست کاملتر شود:
چراغموشک: چراغ فتیلهای
چراغسنگی: چراغفتیلهای سنگی
بتی: فانوس
چوربتی: چراغقوه
تیپشی: ظرف کلان برای نانبوته
لگن: ظرف بزرگ برای شستن لباس
تیبیری: صندوقمانندی برای نگهداری نان
مَنجَک، گوگی: چوب چندی را روی پایه محکم میکنند و بالای چوبها تخته میگذارند. زیر منجک بهطورمعمول شیر، ماست و روغن نهاده میشود تا جای کمتری را بگیرند.
تیمَشکی: صندوقمانندی برای نگهداری مشک
چَیله: وسیلهای بافیده از تال خیمچه که زیر مشک گذارند.
چیله: از تالهای نازک درخت برای نگهداری وسایل خانه ساخته میشود.
رَف، رفیده: وسیلهای که زنان روی آن خمیر کشاند و به روی تنور زند.
توکدانی یا تفدانی: برای دور انداختن نصوار
کیپچو: چوبی که دَر را با آن محکم کنند.
سیپیه: وسیلهای که دیگ کلان را روی آن میگذارند و زیر آن آتش میکنند.
پلاس: گلیم
گلیم: پلاس
کونجله، بوقه، جمخیو: لحاف بزرگ و کوچک
شالکونجله: لحاف بزرگ بافیده از پشم
شال، شَلکی: فرش یا لحافی که از پشم بافته شده باشد.
فرشقورمهای: فرشی که از پارچههای رنگارنگ ساخته شده باشد.
سترنجی: نوعی درشت فرش که کاربرد فقیرانه دارد.
دیشکه: دیگ کلان
دیشکی خوراو: دیگ برای به خور در آوردن مشک و پوست حیوانات اهلی
دیگلی: دیگ
دیگبخار: دیگ زودپز
شگور: ظرفی که نان را در آن میگذارند.
تاغار آرد: ظرفی برای خمیر کردن آرد.
تاوه: ظرفی که روی آن نان تاوهای پزیده میشود.
بَدنی: ظرفی مانند آفتابه که از آهن، مس و نکل است.
آفتاوهلگن: آفتابه لگن
کوزهگیلی: کوزهای از گل برای نگهداری آب سرد
تونتی: چاقوی بزرگ
آتشکش، چیشله، جوشله: وسیلهای که قوغ آتش را در تنور با آن جابهجا میکنند.
سیخچه: آهنی که روی تنور گذارند و روی آن چایجوش گذاشته شود.
تاوجی: آهن گردی که سر تنور را با آن محکم کند.
جولصوف: وسیلهای شبیه توپ والیبال که صوف یا نغول را با آن محکم میکنند.
کنبوچه: کندوی آرد کوچک
کندو: کندو برای آرد
پنجه: چنگال
تیسیری: بالش
ملاقهچوبی: ملاقه
ساتول: ساطور
پیلچَی: پیاله
ترموزچی: فلاسک
جَکآو: پارچ
چیجوش: کتری
غلبیل: غربال، الک
سماوات: سماور
آونگ: هاون
پلته، گوگرد: کبریت
لیتر: فندک
امبور: انبر
کمبل: پتو
شاتو: نردبان
بکس: صندوق آهنی برای نگهداری لباس و دیگر وسایل مهم خانه
باردُو: گاو صندوق چوبی ضخیم منقش با دروازههای کیشویی قفلدار که بر روی چهارپایی استوار است و در داخل آن خوراکی، وسایل پختوپز و اشیای گرانقیمت خانواده نگهداری میشوند.
سرماغ: ظرف گَود، دستهدار و بلندی که برای همزدن دیگ شیر در حال جوش و جابهجا کردن مایعات بین ظرفهای مختلف و در مقیاس بزرگ استفاده میشود.
چَمچَه: مشابه و همکار سرماغ با مقیاس کوچک از آن
دیگتراش: (بِیلچَه) وسیلة فولادین، دَمپهن، تیز و دستهدار که برای زدودن گرفتگی ته دیگ به کار میرود.
چَرپی، منجگ: چپرکت
چوخال: وسیلهای برای فرو نرفتن در برف که شبیه آلة بازی اسکی است.
منبع: دکتر حفیظ سحر
یک آهنگ زیبا از آهنگ خوان خوش صدا حمید سخی زاده بشنوییم.
نیسه نیسه، گل نیسه
هرات قدیم و هزاره ها
ولایت هرات یکی از ولایاتی است که کثرت زیادی از هزاره ها را ساکن خود کرده است که فعلا اکثریت هزاره های آن از ولایات مرکزی به این ولایت مهاجر شدند.
اما هرات در قدیم هم مهد زندگی هزاره ها بوده است.
ادامه مقاله: https://hazaristanmaa.click/hazara_in_herat/
مردم با عزت ولسوالی ورس دعوای زمین حاجی عبدالحمیدقاچاقبررا باطل کردند ؛ در نوشته قبلی آوردم که حاجی عبدالحمید قاچاقبر، طی عریضه رسمی مدعی شده بود که زمین بازارمرکزی ولسوالی ورس را از یک کوچی خریداری کرده ومتعلق به او می باشد. برای بررسی اداره محلی بامیان…
حاجی عبدالحمیدقاچاقبر، درتبانی با ولسوال ورس میخواهد زمینهای بازار مرکزی ولسوالی ورس را تصاحب کند ؛ یک خاین قوم فروش ؛ بنام « حاجی عبدالحمید » ازمرکز ولسوالی ورس، بدستور کوچی ها دعوای حقوقی راه انداخته بود که زمین های مرکز ولسوالی ورس، یعنی بازار مرکزی…
📜امارت ضد اسلامی طالبان در بیانیهای جدید اعلام کرد :
استفاده از تلویزیون حرام و ممنوع است و فقط همه برنامه های تلویزیونی باید صوتی شوند !
مجدداً به دهه ۷۰ برگشتیم💔‼️
👉@Hazaristan_Maa💙🤍💛
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 2 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 days, 2 hours ago