𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
آیا طوفان مهربانی جامعه ایران را فراگرفته است؟
▪️فردین علیخواه|
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که برای خرید کالایی به جایی مراجعه کرده باشید یا برای پرسیدن سوالی با جایی تماس گرفته باشید و فروشنده یا پاسخدهنده در همان ارتباط نخست از کلماتی بسیار صمیمی استفاده کرده باشد که شاید آن موقعیت برای استفاده از آن کلمات مناسب نبوده باشد. کلماتی مانند« عزیزم»، « گلم»، «عشقم»، «جون»، «آی جون»، « فداتون بشم»، « قربون شما برم من»، «تاج سر منی عزیزم» «عزیز دلی»از آن جمله است. بکارگیری این کلمات در ارتباطاتی که بسیار گذرا و موقتی است-نظیر یک مرکز خرید- کمی تعجببرانگیز است. آیا طوفان مهربانی جامعه ایران را فراگرفته است؟
مشاهدات روزمره حکایت از آن دارد که معمولاً زنان در ارتباط با سایر زنان، حتی در نخستین تماسها و دیدارها، بیشتر از این کلمات صمیمی استفاده میکنند. البته این به آن معنا نیست که مردان از چنین کلماتی استفاده نمیکنند. اغراق در صمیمیت یا نمایش صمیمیتی که از اساس وجود ندارد یکی از ویژگیهای بخشی از مردان یا خرده-فرهنگ گروههایی از مردان در جامعه ایرانی است. « مخلصم»، « نوکرم»، «چاکرم» و کلماتی مانند « بفرما» در شرایطی که مشخص نیست شنونده به چه چیز باید «بفرماید» از آن جملهاند.
نکتهای که در جامعه ایرانی شاید کمی عجیب به نظر آید گسترش دو وضعیت متناقض است. به این معنا که از طرفی شاهد گسترش «رکیک گویی» در گفتگوهای عادی روزمره، و از طرف دیگر شاهد بذل و بخشش در کلمات صمیمی در ارتباطات روزمره هستیم. البته بگذارید همین جا به نکتهای اشاره کنیم. به نظر میرسد که هر دو روند اجتماعی حداقل یک ویژگی مشترک دارند و آن اینکه زمانی این کلمات بیان میشوند که هنوز خیلی زود است! یعنی فرقی نمیکند، چه « رکیک گویی» و چه « صمیمیت نمایی» زمانی ظهور و بروز مییابند که هنوز رابطه به آن نقطه از صمیمیت یا آن نقطه از تنفر و خشم نرسیده است! ما همواره خیلی زود با فحشهای رکیک نواخته، و با کلمات مهربانانه نوازش میشویم! گویا هر دو در نوک زبانمان است و در دلمان خبری از هیچکدام نیست!
بعید میدانم که این موج « صمیمیتنمایی» تصمیم آگاهانه جامعه ایرانی برای مقابله با موج « رکیک گویی» باشد چون افرادی که استراتژی « صمیمیت نمایی» را در ارتباطات اجتماعیشان انتخاب کردهاند به آسانی میتوانند وارد فاز « رکیک گویی» شوند. همانطور که گفتم هر دو در نوک زبانشان است.
بدون تردید زبان با تحولات و تغییرات جامعه و تغییرات تکنولوژی به معنای اعم آن در ارتباط است. گمان جامعهشناختی نخست من آن است که گسترش «صمیمیتنمایی» و الفاظی مانند« عشقم»، « گلم»، « خانمم»، «جونم» در برخوردها و تماسهای اولیه اجتماعی و همچنین بذل و بخشش کلمات محبتآمیز بدون آنکه هنوز زمینه آن فراهم باشد بیانگر اهمیت یافتن جذب دیگران/ به دست آوردن نظر مثبت سایرین/ جلوه کردن به عنوان آدمی مثبت و انرژیدهنده است. ابزار مناسب برای تحقق همه اینها هم روابط عمومی خوب است و « صمیمیت نمایی» مصداقی از روابط عمومی خوب تلقی میشود. ولی پرسش آن است که آیا میتوان گفت که روند «صمیمیت نمایی» به عنوان یکی از استراتژیهای مهم «فروش به هر قیمیتی» در بازار کالاها و خدمات ایران از حوزه اقتصاد به حوزه اجتماع سرایت کرده است؟ یعنی افراد معمولی اجتماع هم خود را همچون یک کالا میبینند که باید با کلمات محبتآمیز دیگران را جذب خود نمایند و به هر شکلی « دیگران را داشته باشند؟ »
گمان جامعه شناختی دوم به محاورههای معمولی در شبکههای اجتماعی ارتباط دارد. به نظر میرسد که این طوفان، پدیدهای است که ابتدا در شبکههای اجتماعی ظهور و بروز پیدا کرده و سپس در سطح جامعه گسترش یافته است. بررسی اولیه ارتباطات در شبکههای اجتماعی حتی در بین افرادی که شناختی از همدیگر ندارند، بررسی گفتگوهای دوستانه، و به طور خاص بررسی صفحات اینفلوئنسرها در اینستاگرام (که هر دنبال کنندۀ خود را یک اسکناس بالقوه میبینند) بیانگر غلبه «صمیمیت نمایی» افراطی در فضای مجازی است.
وضعیت ایدهآل آن است که کلمات بیانگر احساسات و عواطف واقعی آدمی باشند. به دور از اغراق و عاری از تملق. به قول حضرت حافظ: هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد.
✅کانال نویسنده: @fardinalikhah
مطلب زیر جدید نیست و بازنشر است?
دو کتاب با ده درصد تخفیف
-تا طلاق نگرفتند کتاب ننوشتند
-واویشکا(مجموعه داستان کوتاه)
??در صورت تمایل و سفارش پستی یک یا هر دو کتاب، در تلگرام به شناسه زیر پیام بدهید.
هر کس تراپیست ندارد، کات!
▪️فردین علیخواه
?سالها قبل، در دوران نوجوانی وقتی در سریالهای تلویزیونی میدیدیم که کسی به کارآگاه یا پلیس میگوید«من بدون حضور وکیلم حتی یک کلمه هم صحبت نمیکنم» یا « لطفاً با وکیلم صحبت کنید» با خودمان میگفتیم که اینها چقدر باکلاساند، یعنی یک وکیل همیشه در خدمت آنهاست و در هر موقعیتی به آنها مشورت میدهد؟ آن زمان یقین داشتیم که این مزیت یا فرصت، به کشورهای پیشرفته تعلق دارد و اگر هم در ایران باشد متعلق به بالای مثلث جامعه یعنی اقلیتی متموّل و داراست. داشتن وکیل از نظر ما نشانۀ باکلاس بودن و امروزی بودن قلمداد میشد. آن زمان در سریالها یا فیلمهای ایرانی اغلب کسانی که این جمله را بر زبان میآوردند کراوات داشتند، و کراوات برای ما معنایی نُمادین داشت.
?در چند ماه گذشته کم و بیش و تا جایی که فرصت اجازه میدهد شبکههای اجتماعی را دنبال میکنم. احساس میکنم کلماتی مانند «تراپیست» و «تراپی» دارند همان مقام و موقعیت وکیل در سریالهای تلویزیونی را مییابند. در واقع کلمهای مانند تراپیست آرام آرام دارد در خدمت «پرستیژسازی» قرار میگیرد و نشانهای از «باکلاس بودن» و تعلق داشتن به «قشر خاص» قلمداد میشود. شاید اشتباه کنم ولی حتی احساس میکنم که این کلمه با «زبان بدن» خاصی اداء میشود و قبل و بعد از آن فضایی خالی ایجاد میشود تا کلمه؛ بیکموکاست شنیده شود. برخی با گفتن تراپیست، انتظار احترام بیشتری دارند و وقتی تراپیست دارند احساس میکنند بیشتر خوشبختاند.
?تراپیست داشتن یا مراجعه برای درمان، دارد جنبهای مصرفی به خودش میگیرد. همانطور که افراد با مصرف برخی کالاها و خدمات، برای خود هویتی متمایز و منفرد میسازند و تلاش میکنند مرتبه طبقاتی خود را ارتقاء دهند کلمه تراپیست هم به تدریج دارد تبدیل به کالا یا خدمتی مصرفی میشود که یکی از کارکردهای آن ارتقاء مرتبه طبقاتی و قرار گرفتن فرد در زمرۀ افراد «باکلاس»است. نکته قابل تأمل آنکه(طنز یا جدی) برخی افراد در شبکههای اجتماعی مینویسند«کسی که تراپیست نداره رو باید باهاش کلاً کات کرد». این نوع جملهها یادآور جملههای مشابهی درباره سطح یا موقعیت طبقاتی است، اینکه«کسی که همشأن و هممرتبه ما نیست درخور رابطه با ما نیست».
?اینکه هم اکنون گروه مرجع یا الگوی جامعه چه کسانی هستند، و اینکه آیا میتوان گفت رفتارهای فرهنگی همچنان از اقشار متموّل، دارا و بالا شهری جامعه تقلید میشود بحث پیچیدهای است که در این نوشته کوتاه وارد آن نمیشوم ولی گمان جامعه شناختی من آن است که سریالهای یکی دو سال اخیر در گسترش وضعیتی که من فعلا آنرا« فرهنگ تراپ» ( therapculture) مینامم نقش داشتهاند. تأیید چنین گمانی بیشک نیازمند پژوهشهای علمی است. سلبریتیها در جریانسازی فرهنگی نقش دارند. سلبریتیها کم و بیش بر حیات فرهنگی جامعه اثرگذارند، هر چند معتقدم که این اثرگذاریها بستگی به شرایط و موقعیتهای مختلف و بزنگاههای هر جامعه دارد ولی به آسانی نمیتوان نقش سلبریتیها را در الگوسازی نادیده گرفت. سلبریتیها همچنان به شکلی بالقوه منبع تقلید برخی از گروههای اجتماعیاند.
?بی گمان اقناع جامعه برای آنکه در صورت بروز مشکلات روانی و رفتاری به کلینیکهای روانشناسی و به تراپیستها مراجعه نماید گامی بینهایت مثبت برای بهبود امور است. امیدوارم این نوشته به معنای مخالفت نویسنده با چنین مراجعاتی تلقی نشود که اساساً مقصود آن نیست. من این وضعیت را مترقّی و مثبت میبینم. این وضع نشان میدهد که جامعه بهتدریج از درمان روان انگزدایی میکند، با این وجود هر پدیده مثبتی میتواند به مسیرهای نادرست کشیده شود.
?تبدیل تراپیست به مشخصه طبقاتی و تبدیل نفسِ مراجعه برای درمان به شاخصی برای کسب پرستیژ از جمله این انحراف هاست. تبدیل تراپی به کالایی برای فروش و کسب افتخار، به مانند نگارش کلمات با روکش طلا روی سنگ مزار است. به یاد دارم که یکی از دانشجویانم که ساکن یکی از کلانشهرهای کشور بود میگفت: با فخر فروشی به دوستان تهرانیام میگویم حالا ما هم مانند شما باکلاس شدیم. ما هم برای آلودگی هوا تعطیل میشویم. هوای شهر ما هم آلوده است، آسمان شهر ما هم مانند آسمان تهران سیاه است». دقیقا به همین دلیل باید نسبت به تبدیل رواندرمانی و تراپی به کالایی مصرفی برای کسب پرستیژ نگران بود. کم نیستند افرادی که علاقهای به کالا یا خدماتی ندارند ولی صرفا برای کسب پرستیژ آن کالا را خریداری میکنند تا شاخص کسب منزلت را به دست آورند. سرایت چنین وضعیتی به موضوع رواندرمانی، فعالیتی حرفهای را به کالایی یکبار مصرف و بیاثر تبدیل خواهد کرد.
رنج نباید مایه افتخار ما باشد.
?کانال نویسنده: @fardinalikhah
خانم مبینا نعمتزاده
مدالآور محترم المپیک پاریس
سلام
?ضمن تحسین و قدردانی از کسب مدال المپیک پاریس، در رسانهها خواندم که از مقامات درخواست کردهای تا بدون کنکور بتوانی وارد رشته پزشکی شوی. ابتدا باور نکردم ولی وقتی ویدئو حضورت در یک برنامه تلویزیونی را دیدم باورم شد. به عنوان معلم و محقق، چند سالی میشود که در عرصه شهرت و محبوبیت پژوهشهایی انجام میدهم. بر اساس اندکدانشی که در این ارتباط دارم خدمتتان عرض میکنم. امیدوارم آنچه می گویم را جدی بگیری.
?شما هم اکنون شهرتی به دست آوردهای و محبوب هم هستی. در واقع شما شهرت مبتنی بر دستاورد، و مبتنی بر استعداد داری. مانند شاخهای اینستاگرام نیستی که شهرت کاملاً بیدلیل دارند و بیجهت و بیاساس مشهور شدهاند. این موقعیت بسیار باارزش است. قدر این موقعیت را بدان. منظورم آن است که هم مشهور بودن و هم محبوب بودن آن هم با کسب مدال جهانی کم چیزی نیست.
?ولی، ولی، مدیریت شهرت کاری بسیار دشوار است. نیازمند هوشمندی و دقت است. شهرت و محبوبیت سخت به دست میآید ولی آسان از دست میرود. به سرگذشت برخی بازیگران تلویزیون و سینما نگاه کن، به سرگذشت برخی از ورزشکاران نگاه کن. بله، آنها همچنان مشهورند و در مقابل چشمهای ما هستند ولی دیگر ارزش و آبرو ندارند. مقابل چشمها هستند ولی هیچ چشمی دیگر تحسینآمیز به آنها نگاه نمیکند. کسی برای آنها از جایش بلند نمی شود. آنها از جایی به بعد خودشان را به چشمهای ما تحمیل میکنند.
?من نگرانم، نگرانم که داستان ورود شما به رشته پزشکی چنین سرگذشتی را برای شما رقم زند. در عرصه ورزش شما محبوبیت و شهرت مبتنی بر دستاورد داری. این عالی است. در عرصه پزشکی چطور؟ با این شرایطی که در رسانهها ایجاد شده است از هم اکنون میتوانی حدس بزنی که همان همکلاسیهایت چطور به شما نگاه خواهند کرد. به آن نگاههای سنگین فکر کردهای؟ سرافکندگی پس از مدال المپیک می تواند تجربه ای دردناک باشد. پس از فارغ التحصیلی میخواهی چکار کنی؟ تصور نکنید مردم فراموش کارند. شاید خیلیها را فراموش کنند ولی شما را فراموش نمیکنند. مردم در مطب هم شما را رها نخواهند کرد و دربارهتان پچ پچ خواهند کرد. می دانید. مردم پس از ورود به رشته پزشکی باز هم به شما نگاه خواهند کرد ولی بلافاصله نگاهشان را خواهند دزدید. متوجه میشوید که چه میگویم. انگار دارند به آدمی نگاه می کنند که حق دیگری را از دستانش ربوده است.
?رفتن شما به رشته پزشکی طبیعی، منصفانه و مبتنی بر شایستگی نیست. شاید در سالهای اخیر اندککسانی بودهاند که غیرمنصفانه و غیرطبیعی وارد دانشگاهها شدهاند ولی شما با آنها فرق داری. شما هنوز میدانی خجالت و شرم چیست. آنها از این صفت تهی هستند. اتفاقا از این بابت هم قدر خودت را بدان که خیلی ارزشمند است و راحت آنرا از دست نده. البته باید توجه داشته باشی که آنها غالبا از درب پشتی و بی نام و نشان وارد دانشگاه شدند و در کلاس هم ماسک زدند ولی تو قبل از ورود به دانشگاه به شهرت رسیده ای و گمنام ماندنت غیرممکن است.
?من باز هم تا این دقیقه به شما افتخار می کنم ولی مفتخر ماندنم بستگی به تصمیم شما دارد. اینکه آیا فقط میخواهی مشهور و احیانا منفور باشی یا در کنار مشهور بودن همچنان میخواهی محبوب بمانی. لطفاً دقت کن.
▪️▪️فردین علیخواه-عضو گروه جامعه شناسی دانشگاه گیلان
??در صفحه «مکث در زندگی روزمره» بشنوید??
▪️▪️تحلیل اجتماعی«کراش به سلبریتی»
ارائه: فردین علیخواه
تاریخ: 24 مرداد 1403
(از طریق پلتفرم گوگلمیت)
گوش دادن به این فایل در کستباکس
Shenoto
تحلیل اجتماعی « کراش به سلبریتی» از پادکست مکث در زندگی روزمره | شنوتو
تحلیل اجتماعی « کراش به سلبریتی» از مکث در زندگی روزمره با صدای نوشته های فردین علیخواه از شنوتو رایگان بشنوید
مدتی قبل سخنرانی ام با عنوان «گذشته گرایی در شهر» را در این صفحه منتشر کردم. چند سال قبل هم در چارچوب همان موضوع سخنرانی دیگری داشتم که شاید عده ای نشنیده باشند. به همین دلیل در این صفحه بازنشر می کنم.??????
چرا خاطرات دهۀ شصت همچنان در جامعه ایران استمرار دارد؟ چرا به تعبیر فاکنر گذشته نمرده است و گذشته حتی نگذشته است؟
فایل صوتی سخنرانی(از طریق اینستاگرام)
دهۀ شصت خاطرهانگیز: گذشتهگرایی در فرهنگ عامهپسند
▪️فردین علیخواه
?به دعوت: انجمن علمی گروههای علوم سیاسی دانشگاه بوعلی سینا(همدان) و دانشگاه گیلان.
28 خرداد 1399
✅در شنوتو بشنوید (اینجا)
✅در کست باکس بشنوید (اینجا)
⏺لینک حمایت مالی (اینجا)
Shenoto
دهه شصت خاطرهانگیز: گذشتهگرایی در فرهنگ عامهپسند از پادکست مکث در زندگی روزمره | شنوتو
دهه شصت خاطرهانگیز: گذشتهگرایی در فرهنگ عامهپسند از مکث در زندگی روزمره با صدای نوشته های فردین علیخواه از شنوتو رایگان بشنوید
نقد و نظر خوانندگان درباره مطالب این کانال
به دوستان گرامی توصیه می کنم بخوانید یا بشنوید
اگر احیانا برای خواندن متنهای این کانال فرصت کافی ندارید در دو آدرس زیر میتوانید به نسخه صوتی برخی از نوشتهها دسترسی داشته باشید:
نسخه صوتی آخرین نوشته:
«تو رو خدا بفرمایید!»
درباره سبکهای پذیرائی
صفحه «مکث در زندگی روزمره»
در کستباکس بشنوید
در شنوتو بشنوید
Castbox
Best free podcast app for Apple iOS and Android | Let words move you
Millions of podcasts for all topics. Listen to the best free podcast on Android, Apple iOS, Amazon Alexa, Google Home, Carplay, Android Auto, PC. Create...
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago