?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 2 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 weeks, 4 days ago
هنر شفاف اندیشیدن (۹)
◾ رنه دکارت، فیلسوف فرانسوی، خودش را یک کاتولیک مذهبی میدانست. جامعه و اطرافیانش هم انسانهایی معتقد و متعصب بودند. بلز پاسکال، ریاضیدان و فیلسوف هموطنش، او را متهم به بیخدایی میکرد. در سال ۱۶۶۳، فقط چند سال پس از مرگش، پاپ تمام آثار و نوشتههای او را در «فهرست کتابهای ممنوعه» قرار داد.
◾ از سویی دیگر، دکارت پایهگذار «هندسه تحلیلی» و یکی از پیشگامان «فلسفه مدرن» و «روش علمی» است؛ او همواره اندیشههایش را دقیق و شفاف بیان میکرد. بنابراین دکارت و شیوۀ اندیشیدنِ او میتواند موضوع جالبی برای مطالعه و بررسی باشد؛ اینکه چطور یک انسانِ مذهبی در محیطِ مذهبی میتواند (به تعبیر آگوست کنت) از مرحلهی «تفکر دینی» فراتر برود و وارد مرحلهی «تفکر فلسفی» و «تفکر علمی» بشود.
◾ دکارت میدانست برخی از ریاضیدانانِ یونانِ باستان (مانند پاپوس و دیوفانت) یک مجموعه قوانین برای «درست اندیشیدن» و «کشف حقیقت» داشتهاند. البته آنها این قوانین را از عمومِ مردم مخفی نگه میداشتند و در نتیجه به دست دکارت و دیگران نرسید. اما این موضوع انگیزهای شد تا دکارت خودش یک مجموعه قوانین برای «کشف حقیقت» تنظیم کند. او در کتاب «قواعدِ هدایتِ فکر» (Rules for the Direction of the Mind) در مجموع ۳۶ قاعده برای درست اندیشیدن در علم و فلسفه پیشنهاد میکند که میتوان آنها را در «چهار قاعدۀ مرکزی» خلاصه کرد:
1️⃣ شکاکیت: ما باید به همه چیز با دیدۀ شک و تردید نگاه کنیم. هیچ مطلبی را بدون شواهد و مدارک نپذیریم. ما نباید بر ادعاهای گذشتگان تکیه کنیم، مگر آنکه خودمان آنها را بطور دقیق مورد بررسی و واکاوی قرار داده باشیم. باید سوگیریها و داوریهای شتابزده را کنار بگذاریم، و پیشفرضها را از نو مورد بازبینی قرار بدهیم.
2️⃣ تقسیم و تحلیل: باید مسائل دشوار و پیچیده را به چندین مسئله کوچکتر و آسانتر تقسیم کنیم. برای اینکار لازم است اجزاء یک مسئله و ارتباط آنها با یکدیگر را خوب بشناسیم.
3️⃣ حل مسئله: ابتدا مسائل کوچکتر و آسانتر را حل میکنیم و به تدریج به سراغ مسائل بزرگتر و دشوارتر میرویم. برای حل هر مسئله، همانطور که در قاعده اول گفته شد، به مفروضات و دانستهها با دیده تردید نگاه میکنیم و برای اثبات هر ادعا دلایل کافی ارائه میکنیم.
4️⃣ ترکیب و بازبینی نهایی: پس از حل کردن هر یک از اجزاء و بخشهای کوچکتر مسئله، آنها را در کنار هم قرار میدهیم تا به راهحل کلی برسیم. دقت میکنیم که چیزی جا نیافتاده باشد و نتیجهگیریها بر اساس عقلانیت محض باشد.
◾ یک نکتۀ جالب در نگاه دکارت دوگانه «ذهن و بدن» است. به باور دکارت، انسانها علاوه بر اینکه میتوانند اندیشه، ایمان، شک، و گفتمانِ عقلانی داشته باشند (امور ذهنی) دارای سرشت حیوانی هم هستند. آنها برای بقا لازم است غذا بخورند، بخوابند، عشق بورزند، و زندگی اجتماعی داشته باشند (امور جسمانی). دکارت میگفت در امور روزمره و جسمانی مانند غذا خوردن نیازی نیست از قوانین بالا پیروی کنیم، یا شک و تردید به خرج بدهیم. «روش علمی» فقط برای امورِ ذهنی و کشفِ حقیقت است.
برداشت آزاد از کتاب: The Art of Clear Thinking by Patrick King.
ادامه دارد ...
هنر شفاف اندیشیدن (۸)
◾ چارلز داروین، در سال ۱۸۵۹، با انتشار کتاب «خاستگاه گونهها» نه تنها انقلابی در علم زیستشناسی برپا کرد، بلکه بر بسیاری از حوزههای دانش مانند روانشناسی، فلسفه، و جامعهشناسی تأثیر گذاشت.
◾ برخی افراد مانند ادوارد ویلسون، زیستشناس برجسته آمریکایی، بهرۀ هوشی داروین را حدود ۱۳۰ تخمین میزنند و معتقدند داروین نابغه (دارای بهره هوشی بالای ۱۴۰) نبود؛ اما داروین یک نمونه از افرادی است که در آنها سختکوشی، دقت، ممارست، و بکارگیری شیوههای مناسب اندیشیدن، بر هوش و استعداد ذاتی پیشی میگیرد.
◾ قبل از داروین کسانی چون ژان باتیست لامارک، زیستشناس فرانسوی، متوجه فرگشت در حیوانات شده بودند، و حتی نظریه مشابهی (لامارکیسم) هم ارائه کرده بودند، اما نظریه آنها با مشاهدات و آزمایشهای دیگران رد شد. در این نوشتار دو "عادت فکری" داروین، که موجب شد «نظریۀ فرگشت» را با موفقیت کشف، تبیین، و ارائه کند، بررسی میکنیم:
? اولین عادتِ فکریِ داروین این بود که بدنبال نظرات و ایدههایی که برخلاف باورهایش بودند میرفت، آنها را با دقت مطالعه میکرد، و با توجه به انتقادات تلاش میکرد، اگر لازم بود، نظریه و ایدههای خودش را اصلاح کند. داروین در زندگینامهاش این عادت را «قانون طلایی» مینامند و مینویسد:
◾ "من در طول سالیان متمادی از یک «قانون طلایی» پیروی کردم و آن این بود که هرگاه با یک واقعیت علمی مواجهه میشدم، یا یک مشاهده و فکر جدیدی به دستم میرسید، که برخلاف نتایج کلی من بود، بیدرنگ یادداشتی از آن تهیه میکردم؛ برای اینکه به تجربه دریافته بودم که افکار و واقعیتهایی که برخلافِ باور ما هستند، مستعد فراموشی هستند. به دلیل این عادت، ایرادات بسیار کمی علیه نظراتِ من مطرح شد که خودم حداقل یک بار متوجهشان نشده باشم و پاسخ نداده باشم."
◾ ما با آدمهای زیادی روبرو میشویم که، از موضع دفاعی، به دیگران میگویند "به باورهایت شک کن! نظرات مخالف را بشنو!" اما داروین پیکان شکاکیت را به سمت خودش گرفت، و از این راه بر «سوگیری تأییدی» غلبه کرد؛ و این درسی است که ما میتوانیم از داروین یاد بگیریم.
? دومین ویژگیِ بارزِ اندیشۀ داروین توجه کامل و وسواسگونهی او به جزئیات بود. او به مدت هشت سال تفاوتها و شباهتهای گونهای از سختپوستانِ کشتیچسب (barnacles) را مطالعه کرد. برای بیشتر مردم، دیوانهکننده است که تقریبا یک دهه از عمر خود را صرف یافتن تفاوتهایِ ظریفِ موجوداتی کنند که به سطح صاف میچسبند و تکان نمیخورند.
◾ داروین با پشتکار و دقت وصفناپذیری از مشاهدات خود یادداشتبرداری میکرد؛ توانایی او در تمرکز مثالزدنی بود؛ در رشتههایی که علاقمند به کسب اطلاعات بود، از جمله زمینشناسی، فسیلشناسی، جانورشناسی، و انسانشناسی مطالعه میکرد. به همین دلیل، فرآیند اندیشهی داروین بسیار آهسته بود، اما او میدانست تخصص یک شبه (یا یک ماهه، یا حتی یک ساله) حاصل نمیشود، و برای اینکه بتواند از نظرات مناقشهبرانگیز خودش در برابر منتقدان دفاع کند، راهی جز متخصص شدن وجود ندارد.
ــــــــــــــــــــــــــــ
◾ بنابراین اگر میخواهیم در زمینهای دیدگاه جدیدی ارائه کنیم، برای اینکه اندیشهی ما دقیق و شفاف باشد، باید در آن زمینه متخصص بشویم. برای کسب تخصص لازم است (۱) از نظرات و دیدگاههای مخالف استقبال کنیم، آنها را با دقت یادداشت و مطالعه کنیم، تا قادر باشیم به انتقادات پاسخ بدهیم (۲) نسبت به جزئیات حساس و سختگیر باشیم.
برداشت آزاد از کتاب: The Art of Clear Thinking by Patrick King.
ادامه دارد ...
واژه باید خود باد، واژه باید خود باران باشد!
◾ «در اول امر نهضت مشروطیت در تبریز هم یکی از علماء (آقا میرزا صادقآقا مجتهد معروف) در مقابل مردم مشروطهطلب که پیش او رفته و اصرار داشتند او هم همراهی کند، گفت: این چیزی که شما میخواهید چیست و معنی آن کدام است؟ وقتی که بیان کردند که منظور حکومت ملی است، گفت: این چیز که از ممالک دیگر آمده آیا آنجاها اسمی بزبان خود آنها ندارد؟ وقتی گفتند: کنستیتوسیون، گفت: خوب است همین کلمه را بگیرید که در مرکز اصلی خودش معنی و تعریفِ جامع ثابت غیرقابل تغییر دارد و نمیتوان بعدها تحریف و تفسیرِ ناصحیح کرد، اما اگر کلمه عربی مشروطه بگویید، اختیار کار و تفسیر و معنی آن را بدست ما دادهاید و ما خواهیم گفت: شرط یشرط و هو شارط و ذلک مشروط! آن وقت روزی میگوییم مشروط به نبودن آزادی یا مشروط بحکم علماء و هکذا و هکذا.» (تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، سید حسن تقیزاده، ص ۷۲)
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
◾ پیشبینی آقا میرزا صادقآقا درست از آب درآمد. از همان ابتدای جنبش مشروطیت، اختلافها بر سر مفهوم «مشروطه» نمایان شد. یک دسته، مانند شیخ فضلالله نوری، مخالف مشروطه و موافق مشروعه بودند. آنها میگفتند قوانین جامعه باید مشروط به شریعت باشد، و چون قوانین شرعی یا در قرآن و احادیث موجود است، یا روحانیون آنها را از منابع اسلامی استخراج میکنند، پس دیگر مردم و نمایندگان مجلس حق ندارند قانون وضع کنند. قانون، قانون خداست.
◾ دسته دیگر، روحانیون طرفدار مشروطه بودند که خود به چند گروه تقسیم میشدند. برخی مانند تقةالاسلام تبریزی برای «حفظ بیضۀ اسلام و اعتلای کلمه حقه» از مشروطیت دفاع میکردند. او در «رساله لالان» اینطور استدلال میکند: برای اینکه «سلطنت اسلام یا ایران که مذهبش اثنیعشری است، متزلزل نشود علاج کار را در مشروطهشدن دولت و محدود شدن سلطنت و منع استبداد آن دیدند، و به این لحاظ به تهیه و مقدمات آن که اساسش دارالشوری است مشغول شدند.» (مشروطه ایرانی، ماشاالله آجودانی، ص ۳۷)
◾ برخی روحانیون طرفدار مشروطه قصد داشتند بین سلطنت و شریعت اتحاد ایجاد کنند. برای مثال، سید لاری، در رساله «قانون مشروطۀ مشروعه» مینویسد: «قانون در اتحاد ملت و دولت و انطباق اساس مشروطیت و مشروعیت و تطبیق با شرع و ملت، از هر جهت و از هر بابت» (همان، ص ۱۸۴)
◾ البته برخی روشنفکران عصر مشروطه مانند ملکمخان با مقالاتی که در روزنامۀ قانون مینوشتند در به وجود آمدن این بدفهمی نقش داشتند. ملکمخان در اولین شماره روزنامۀ «قانون» مینویسد «اصول اکمل قوانین را در شرع اسلام مثل آفتاب در پیش روی خود موجود و روشن میبینیم» او حتی پا را فراتر میگذارد و شماره پنجم روزنامه ادعا میکند دولتهای غربی، قانون اساسیشان را از اسلام گرفتهاند «اصول این قانون [اساسی] بطوری مطابق اصول اسلام است که میتوان گفت سایر دول، قانون اعظم خود را از اصول اسلام اخذ کردهاند» (همان، ص ۳۱۶)
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
◾ برای اینکه فقط روایت تاریخی نکرده باشیم؛ اجازه بدهید مقایسهای بین دیدگاه «آقا میرزا صادقآقا» و روزنامهنگار پیشکسوت حال حاضر «امیر طاهری» داشته باشیم:
◾ امیر طاهری در مقالهای در ایندیپندنت فارسی مینویسد «از آنجا که انسان با واژگان و تصاویر فکر میکند، نباید اندیشیدن به مسائل خود را با واژگان و تصاویری که از دیگران وام گرفتهایم، انجام دهیم … ما ایرانیان میباید از کلیشههای مبتذلی مانند دموکراسی، لائیک، سکولاریسم، پلورالیسم، فدرالیسم، آلترناتیو، مدرنیته، هژمونیسم پرهیز کنیم. اینها مفاهیمیاند شکلگرفته در دیگر جوامع بهویژه در اروپای باختری و ریشهای در فرهنگ و تاریخ و تجربه ایران ندارند. بمباران کردن توده مردم که با این مفاهیم آشنا نیستند، زیرا اگر لازم بود معادل فارسی برایشان ساخته میشد، به طور غیرمستقیم به هممیهنانمان میگوید: بروید کنار! سیاست تخصص روشنفکران غربگرا است»
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
? بنابراین «آقا میرزا صادقآقا» میگوید از همان واژهها و اصطلاحات غربی مانند کنستیتوسیون، دموکراسی، سکولاریسم، و غیره استفاده کنید. چون وقتی معادلسازی فارسی یا عربی انجام میشود، مفاهیم تحریف یا تقلیل داده میشوند.
? امیر طاهری میگوید، ما باید با واژگان خودمان به مسائلمان فکر کنیم. کنستیتوسیون، دموکراسی، سکولاریسم، و مدرنیته در جوامع غربی شکل گرفتهاند، ریشه در فرهنگ و تاریخ و تجربه ایران ندارند. اگر به این چیزها لازم داشتیم، معادل فارسی برایشان ساخته میشد، واژههای غربی سیاست را در تخصص روشنفکران غربگرا قرار میدهند.
◾ نظر شما چیست؟ آیا بهتر است از همان واژههای غربی استفاده کنیم، یا اینکه معادلهای فارسی بسازیم؟ یا راه و روش دیگری پیشنهاد میکنید؟!
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱۴ مرداد - سالروز فرمان مشروطیت
حتما مراقب باشند!
"یکی از اسباب انحطاط مجلس، ورود آخوندها بود در او، و اگر یک مرتبه دیگر مجلس و مشروطیت در این مملکت پیدا شد، حتما مراقب باشند جنس عمامه به سر را در مجلس راه ندهند، اگر چه به عنوان وکالت هم باشد. والسلام." (مجدالاسلام کرمانی، تاریخ انحطاط مجلس، ص ۲۸۸)
ــــــــــــــــــــ
◾ جملات بالا را یک آتئیست، در سال ۱۴۰۲، بعد از تجربه جمهوری اسلامی نمیگوید. اینها حرفهای یک روحانی در اواخر دوران قاجار است. اما مجدالاسلام کرمانی از آخوندها چه دیده بود که به آیندگان هشدار میداد "حتما مراقبت باشند جنس عمامه به سر را در مجلس راه ندهند"؟! او در کتابش چند "عیب" برای "ورود علما به مجلس" ذکر میکند:
◾ اول اینکه مجلس برای تصمیمگیری در امور اقتصادی و سیاسی است نه امور دینی و مذهبی: "تمام عقلایِ عالم میدانند که وضع و انعقاد و تشکیل مجلسِ شورایِ ملی در همه جای عالم فقط برای اصلاح و انتظام امور معاشیه و سیاسیه مملکت است و ابداً مربوط به امر دیانت نیست." (صفحه ۲۵۴)
◾ "عیب دوم دسیسهچینی علما بر یکدیگر" بود. "بعضی [علما] داخل و بعضی خارج میشدند، در مقام اسبابچینی بر ضد مجلس برمیآمدند، چنانکه حساً [از روی احساس] دیدیم به واسطه تقدم آقا سید عبدالله [بهبهانی]، شیخ فضلالله [نوری] بر ضد او برخاست چون نمیتوانست آقا سید عبدالله را تکفیر کند، لهذا مشروطهخواهان را عموماً تکفیر کرد، و نه تنها در تهران اینطور شد، بلکه در تمام بلاد ایران یک دسته از علما داخل مجلس و انجمن شدند و یک دسته قهرا خارج ماندند، و دسته خارجی ناچار بر ضد دسته داخلی برخاستند و راضی شدند که اساس را بر هم بزنند و زدند" (صفحه ۲۸۷)
ــــــــــــــــــــ
◾ در انقلاب مشروطه، یک آخوند به آیندگان هشدار میدهد که جنس عمامه به سر را به مجلس راه ندهند. چرا در انقلاب ۵۷ مردم دوباره به دنبال آخوندها راه افتادند و آنها را وارد عرصههای سیاسی از جمله مجلس کردند؟! این جهل و نادانی از کجا میآمد؟!
◾ ماشاالله آجودانی، پژوهشگر تاریخ مشروطه، علت را در ضعف تاریخنگاری میداند و میگوید: "اگر پیش از انقلاب ایران، یا دستکم در حول و حوش آن، مورخان ما کار اساسیشان را در نقد و بررسی تاریخ مشروطه درست انجام میدادند، قاعدتا میباید فهمی از آن تاریخ میداشتیم که منجر به درک این حقیقت میشد که روحانیون، از نظر قدرت سیاسی و اجتماعی، ویرانگرترین قدرتهای تاریخ بودهاند. ما در دوران پهلویها نتوانستیم این دانش و خرد اجتماعی را از تاریخمان کسب کنیم و به مردم بگوییم که با چه جریان وحشتبار و قدرتمند ارتجاعیای روبهرو هستیم، جریانی که بنیاد مملکت ما را زیر و زبر کرده است.» (نگاه کنید به مصاحبهی «انقلاب بدون تاریخ» در سایت آسو).
◾ دکتر آجودانی در جای دیگری میگوید: "در دورۀ محمدرضا شاه، اگر مورخان ما تاریخ مشروطه را واقعبینانه به اطلاع مردم میرساندند، به این آسانی گرفتار جمهوری اسلامی نمیشدیم. انقلاب ایران حاصل جهل ملت ایران نسبت به تاریخ و فرهنگ خودش بود. برای مثال، شما در کارهای ایرج افشار یا فریدون آدمیت [یا همان ناطق] نمیبینید که اینها نشان داده باشند روحانیون چه قدرت وحشتناکی در برابر حکومت عرف بودند"
ــــــــــــــــــــ
◾ امروز، در انقلاب ۱۴۰۱، برخی دارند همان اشتباه مهلک را تکرار میکنند و روحانیون را به مبارزه با حکومت و مشارکت در انقلاب دعوت میکنند. یک دسته روشنفکران دینی هستند. برای مثال عبدالکریم سروش، در مهر ماه سال گذشته، در نامهای به "مشایخ و مراجع عظام" نوشت: "اینک روی به شما مشایخ و مراجع عظام آوردهام … خلقی بیپناه و بیپشتیبان، چشم توقع به شفقت و یاری شما دارند … امروز روز امتحان شماست … پشتیبان خلق و شرع باشید و به حاکمیت نامشروع پشت کنید. دوستان مرا نکوهش میکنند که چندین توسل به عالمان دین برای چیست؛ مردم از آنان عبور کردهاند. من میگویم ولی شما که از مردم عبور نکردهاید … روحانیت که اکنون به حاشیه تاریخ رانده شده، اگر جهدی نکند و با خلق پیمانی تازه نبندد دوباره به تاریخ راهش نخواهند داد."
◾ هنگامی که روحانیون به مشارکت در انقلاب دعوت میشوند، پس از پیروزی انقلاب نمیتوان به آنها گفت "خیلی ممنون. حال تشریف ببرید به حجرههای خودتان." بدون شک، آنها در فردای انقلاب سهمخواهی خواهند کرد، همانطور که در انقلاب مشروطه سهمخواهی کردند.
◾ دستهی دیگر برخی رسانهها هستند که تلاش میکنند از آخوندهای منتقد حکومت، مانند مولانا عبدالحمید یا شهابالدین حائری شیرازی، برای جنبش اعتراضی مردم یک رهبر بسازند. حتما مراقب باشیم جنس عمامه به سر را به عنوان رهبر به ما قالب نکنند.
ــــــــــــــــــــ
۱۴ مرداد - سالروز فرمان مشروطیت
https://t.me/NotesForThoughts/686
Telegram
یادداشتها
ماشاالله آجودانی: "اگر مورخان ما تاریخ مشروطه را واقعبینانه به اطلاع مردم میرساندند، به این آسانی گرفتار جمهوری اسلامی نمیشدیم. انقلاب ایران حاصل جهل ملت ایران نسبت به تاریخ و فرهنگ خودش بود. برای مثال، شما در کارهای ایرج افشار یا فریدون آدمیت [یا همان…
هنر شفاف اندیشیدن (۷)
در فصل سوم و چهارم، تکنیکهای «شفاف اندیشیدن» و «داشتن ذهن باز» را بررسی میکنیم، آنها را در افرادی مانند سقراط، دکارت، داروین، و اینیشتن ردیابی میکنیم، و همچنین تلاش میکنیم این تکنیکها را در خودمان تقویت کنیم.
? دنبال کردن شواهد و مدارک:
◾ در فیلمهای پلیسی مانند پوآرو و شرلوکهولمز، کارآگاه برای حل مسئله قدم به قدم شواهد و مدارک را دنبال میکند، در واقع این اسناد و شواهد هستند که به کارآگاه میگویند به کدام محل برود، از چه کسانی چه سوالاتی بپرسد، و به چه جزئیاتی توجه کند. گاهی اوقات رئیس پلیس بخاطر پیشداوری شخصی بیگناهی را دستگیر میکند اما کارآگاه اصلی همچنان شواهد را دنبال میکند و در پایان مجرم واقعی را پیدا میکند.
◾ یکی از ویژگیهای افراد با ذهن باز این است که، وقتی با مسئلهی جدیدی روبرو میشوند و اطلاعات چندانی درباره آن ندارند، شواهد و مدارک را دنبال میکنند. نتیجه را شواهد تعیین میکند نه تمایلات، آرزوها، و پیشداوریها. نیل داگراس تایسون، اخترفیزیکدان آمریکایی، این ایده را اینطور بیان میکند:
Follow the evidence wherever it leads.
شواهد را، به هر کجا که ختم میشود، دنبال کن.
ـــــــــــــــــ
? سیاه و سفید ندیدن اشخاص و پدیدهها:
برای شفاف اندیشیدن باید تمرین کنیم از نگاهِ سیاه و سفید، خادم و خائن، کافر و مومن، خودی و غیرخودی … پرهیز کنیم.
◾ وقتی به دوستان و اطرافیان خودمان نگاه میکنیم، میبینیم افرادِ کاملا پاک و خیرخواه (به اصطلاح فرشته) و افراد کاملا پلید و بدجنس (به اصطلاح اهریمن) استثناء هستند. تقریبا تمامی آدمها در زندگی هم کارهای خوب انجام میدهند و هم کارهای بد. شخصیتهای تاریخی، علمی، و سیاسی هم همینطور هستند. برخی افراد با دیدن یک کار مثبت یا یک کار منفی در کارنامۀ شخصیتهای معروف، حکم قطعی صادر میکنند:
? نادرشاه یک خونریز بیهمتا بود که دست به قتلعام مردم هند زد.
? امیرکبیر، موسس دارالفنون، اولین دانشگاه ایران، بزرگمردی که روزگار دیگر به خود نخواهد دید.
? اوپنهایمر، سازنده بمب اتم، جنایتکاری بیش نبود.
◾ چرا برخی افراد، دیگران را فقط براساس یک عمل مورد «قضاوتِ سیاه و سفید» قرار میدهند؟! پاتریک کینگ، نویسنده کتاب، میگوید "چون این کار ساده، سریع، و مطمئن است". اگر ما بخواهیم دربارهی شخصی (مثلا نادرشاه) نظر دقیق و تحلیلی ارائه کنیم، لازم است مهمترین کارهای او را لیست کنیم، یکی دو کتاب و مقاله درباره او بخوانیم، نظرات پژوهشگران را بشنویم و درباره برخی مسائل تردید کنیم. این کارها مستلزم وقت و انرژی است. آدمها ترجیح میدهند با دیدن یک نشانه، نتیجهگیری کنند. سریع، سرراست، و مطمئن. به باور نویسنده، از دیدگاه تکاملی، مغز انسان هنوز در حدود ده هزار سال پیش در ساوانای آفریقا گیر کرده است و سیستم هشدار خود را برای زندگی مدرن خاموش نکرده است. کسی که با دیدن یک نشانه، بلافاصله عکسالعمل نشان داد، بقا یافت؛ و کسی که تردید کرد، شکار شد.
ـــــــــــــــــ
? تمایز قائل شدن بین علوم تجربی و علوم انسانی:
◾ در علوم تجربی (مانند فیزیک، زیستشناسی، شیمی) امکان آزمایش و اندازهگیری پدیدهها تحت شرایط کنترل شده وجود دارد، به همین دلیل دانشمندان میتوانند احکام قطعی صادر کنند. برای مثال:
? به ازای هر ده متر که به زیر آب میرویم، فشار یک اتمسفر افزایش مییابد.
? از سوختن هر گرم گاز متان، ۵۵ کیلوژول انرژی آزاد میشود.
? برای جانوران خونگرم، نسبت حجم بدن به سطح بیرونی بدن با دمای زیستبوم نسبت عکس دارد (قاعدۀ آلن: جانورانی که برای محیط سرد بهینه شدهاند دست و پا و بطور کلی برآمدگیهای کوتاهتری دارند).
◾ اما علوم انسانی (مانند روانشناسی، جامعهشناسی، تاریخ، فلسفه، حقوق) از قطعیت علوم تجربی برخودار نیستند. بنابراین وقتی درباره مسائلی در حوزه علوم انسانی فکر میکنیم، یا به نظرات پژوهشگران استناد میکنیم، توجه داشته باشیم که پاسخهای ما قطعی نیستند. برای مثال، پرسشهای زیر را در نظر بگیرید:
? چه زمانی یک جامعه به حالت انقلابی میرسد؟
? آیا حیوانات از حقِ حیاتِ برابرِ با انسانها برخوردار هستند؟
? چگونه فردی دچار اختلال وسواس میشود؟
◾ ماهیت این پرسشها به گونهای است که یک پاسخ مشخص و قطعی برای آنها وجود ندارد. در دهههای اخیر پژوهشگران تلاش کردهاند، به پیروی از علوم تجربی، هر چه بیشتر از روشهای اندازهگیری و محاسباتی برای دقیقتر کردن علوم انسانی استفاده کنند. در نتیجه شاخههای جدیدی مانند روانسنجی (psychometrics) یا جامعهشناسی محاسباتی (computational sociology) به وجود آمد. با وجود تمام این تلاشها، همچنان نظرات در علوم انسانی از قطعیت پایینتری نسبت به علوم تجربی برخوردارند.
ـــــــــــــــ
برداشت آزاد از کتاب: The Art of Clear Thinking by Patrick King.
ادامه دارد ...
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 2 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 weeks, 4 days ago