به مناسب روز ِ مرد؛ برای مردهایی که با خوب و بد ِ زَنِشان می‌سازند?

دیگران با اینکه می‌سازند دارو با عسل
می‌زند اما گلو را زردآلو با عسل

می‌زند زیر ِ دل ِ فرهاد، بس شیرین شده
می‌زند پهلو به "چای ِ قند پهلو با عسل"

از همان هنگام ِ جشن ِ عقد، آدم‌خوار شد
پای سُفره خُورد انگشت ِ مرا او با عسل

روز اول خواستم تنها "عَسل‌دُزدی" کُنم
آمد اما خانه‌ام، زنبور ِ کندو با عسل

تازه او ماه‌ ِ عَسل را زهر ِ مارم کرد رفت
خربزه را سِرو کرد آن ماه‌بانو با عسل

سردی ِ بین ِ من و او گرم هم دیگر نشد
هر چه خوردم قُوَّتو، انجیر و گردو با عسل

لاجرم زنبور ِ کندو می‌خورد وقتی شکر
چیست پس فرق ِ مُرَبا آلبالو با عسل؟

وعده‌ی حوری نَده دیگر به من، حتی اگر...
توی جَنت رود از مِی پُر شود، جو با عسل

زن ولی با "ترش و شیرینی ِ" خود، معنا شود
می‌کند اعجاز از اینرو آبلیمو با عسل

ترک ِ همسر کِی کُنم؟ وقتی عَسل چسبنده‌است
بنده مثل "نیک" چسبیدم به "نیکو" با عسل

#محمود_برزین

@barziiiiiin

رفیق عزیزمون #محمود_برزین در باب

پدر یک رباعی قشنگ داره که میگه:

یک عمر تو را گذاشت بر کول خودش

داده به تو از گندم محصول خودش

با این همه زحمت که کشیده باید....

...جوراب خرید!؟ آن هم از پول خودش؟؟

@barziiiiiin

در شعر، شرح حال پدر جا نمی شود

شاعر حریفِ واژهٔ بابا نمی شود

#مهدی_خضری

@greenmehdi

هر که بامش بیش، نور ِ آفتابش بیشتر
آدم ِ بی‌بام و بی‌سقف اضطرابش بیشتر

دوش بابای فقیر ِ بنده، قبض ِ روح شد
چون فقط مقداری آمد قبض ِ آبش بیشتر

من پُفَم نزد ِ زنم هر روز کمتر می‌شود
هر چه هر شب می‌شود سکه حبابش بیشتر

هر زمان که می‌کند مهریه‌ی خود را حساب
صفر کم می‌آورد ماشین حسابش بیشتر

هر که در صندوق ِ خیریه دُلار انداخته
می‌شود با هر تورم هِی ثوابش بیشتر

پول اگر دارد کسی، دکتر جوابش می‌دهد
گر ندارد می‌کند دکتر جوابش بیشتر

جای سیرت هر کسی دنبال ِ صورت می‌رود
توی کافه می‌شود صورتحسابش بیشتر

این قطار ِ پیشرفت ِ اقتصاد ِ کُند‌ ِتان
می شود توی سراشیبی شتابش بیشتر

دیشب آقای خیابانی به من می‌گفت که:
هر که خوابش بیشتر شد، هست خوابش بیشتر

"شهر ِ قاضی" بیشتر از "شهر ِ بازی" می‌شود
هر کجا شُد بند ِ دار از بند ِ تابش بیشتر

بود اگر جای خدا روی سَر ِ ما دوربین
آدمی کِی می‌شد اعمال خرابش بیشتر؟

#محمود_برزین

@barziiiiiin

راهِ بین نیکی و شر را قدم ها ساختند
داستان هستی ما را عدم ها ساختند

ما کمابیش آدمی بی کله و دیوانه ایم
بس که عاقل ها فقط با بیش و کم ها ساختند

ساقیا در بخش تولیدی تعلل تا به چند؟
در غیابت باده از انواع سم ها ساختند

واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
پشت دیوار سرای خود حرم ها ساختند

محتسب هرگز برای خلق نانوایی نساخت
نانِ قاضی را ولیکن متهم ها ساختند

یک نفر یک روز شمشیر خودش را تیز کرد
مابقیِ داستان را هم عجم ها ساختند

با شعار «ذرّةٍ شرً یره» آمد ولی
اندک اندک، ذرّه را کیلوگرم ها ساختند

بعد از این هر چه دروغ و راست را خواهم نوشت
خط به خط تاریخ را با این قلم ها ساختند

#مهدی_خضری

@greenmehdi

اَدَبم را زِ کِه آموختم؟ از بی‌اَدبان!
چه کنم؟ دست ِ خودم نیست چنین طرزِ بیان!

هر کجا حرف زدم سوءتفاهم شده‌است
از همین رو عَوَضِ ساک بگویم چَمِدان!

"یک مُمیز سه" بدست آمد و گفتم: "یک و سه"
گفت آقای معلم: خفه شو!... شد خفقان

رفته بودم بخرم رُبّ ِ یِک و یِک، گفتم:
بده آقا دو سه تا رُب و سُس ِ یک یکتان

کرد سوسیس دِمس توی دو تا پاچه‌ی من
که زد از حَلق بُرون،چون که نچرخید زبان

بهترین دوست ِ من یک پسر ِ قزوینی است
هر که گفت" اهل کجا هست؟ بگویم: همدان!!

هر زمان که بروم داخل داروخانه
خواستم تا که بگویم بده یک بسته‌ی: کان....

همه‌ی اهل ِ محل وارد ِ آنجا شده‌اند
میخرم باز بالاجبار خمیر ِ دندان

دختری کرد تصادف، سپس از هوش که رفت
دست بر سینه نهادم که بگیرم ضربان...

ون ِ ارشاد عَوَض ِ آمبولانس آمد و گفت:
جُرمت این است: "تجاوز وَ تعارض به زنان"

دختری غرق شد و بنده نجاتش دادم
خواستم تا بدهم یک نفس از راه ِ دهان ...

شیخ از راه رسید و دهنم را بگرفت
گفت: اول بِبَرش مَحضر و یک صیغه بخوان!

شالَت اُفتاد اگر از سَر ِ تو در ماشین
طبق ِ فرمان ِ خداوند رها کن فرمان

هر قَدر توی لَفافه که بپیچم غزلم
می‌کِشد چادُر و شال از سَر ِ شعرم، شیطان

هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد
من نه جا دارم و نه منزل ِ مُبله نه مکان!

#محمود_برزین

کانال ِ اشعار ِ طنز ِ محمود برزین

@barziiiiiin

آری اوضاع وخیم است، نمی‌دانستی؟
درد ِ ما نیز عظیم است، نمی‌دانستی؟

این بَلایا بُوَد آرامش ِ قبل از طوفان
این بلا تازه نسیم است، نمی‌دانستی؟

شیخ اگر خبط و خطا کرد ندارد تقصیر
کار ِ شیطان ِ رجیم است، نمی‌دانستی؟

روی پیشانی‌اش آن لکه‌ی مشکی جای...
جوشکاری و لَحیم است، نمی‌دانستی؟

پسری که پدرش "مرگ بر آمریکا" گفت
در نیویورک مقیم است، نمی‌دانستی؟

اَرزشش بیشتر از لَندکروز است پراید!!
نَظر ِ "میرسلیم" است، نمی‌دانستی؟؟

آنچه ما از وَن ِ "ارشاد" جدیداً دیدیم
رسم ِ اعراب ِ قدیم است، نمی‌دانستی؟

موی خواهر که نه، از ریش ِ برادر بوده
مو اگر توی هلیم است؛ نمی‌دانستی؟

دانی از مَنظَرِشان شرط ِ مسلمانی چیست؟
"نخوریم و نکنیم" است، نمی‌دانستی؟

پدر ِ من دوقُلو نیست، فقط جِر خورده
پدر ِ بنده دو نیم است، نمی‌دانستی؟

وزن ِ بابای تو که کم نشده با اینکه
سال‌ها توی رژیم است، نمی‌دانستی؟

نام ِ میدان بُوَد "آزادی" اگر، "استقلال"...
نیز تنها یک تیم است، نمیدانستی؟

#محمود_برزین

@barziiiiiin

پُر می‌شد از کلاغ، مترسک اگر نبود
کِی سُرخ بود صورت ِ ما، چَک اگر نبود؟

گاهی خلاف هم سَبَب ِخیر می‌شود
می‌رفت آبروی شما هَک اگر نبود؟؟

مضمون برای "طنز نوشتن" نمانده بود
در راس ِ دولت این همه دلقک اگر نبود

با گریه و دعا که سَبُک‌تر نمی‌شویم
فحش ِ فلان ِ عمه‌ی‌ یَک یَک اگر نبود

من نصف ِ دین ِ خود را مدیون ِ هیزی‌ام
بودم عَزب، اِشاره و چشمک اگر نبود

کارم نمی‌کشید به فرزندآوری
او با عَمل شبیه ِ عروسک اگر نبود 

میرفت آبروی پِدر، پیش ِ بچه‌اش...
 با یک سوال، قِصه‌ی لَک‌لَک اگر نبود

بقالی ِ محله‌ی ما وَرشکست بود
پای عرق لواشک و تخمک اگر نبود

بیکار می‌شدند مُدیران ِ بانک‌ها
تنها "کُپی گِرفتن ِ مدرک" اگر نبود

دیگر برای خنده بهانه نداشتیم
در این زمانه "باقله گرمک" اگر نبود

کِی پول ِ مان به آخَر ِ این بُرج می‌رسید؟
این ماه هم شکستن ِ قُلک اگر نبود

#محمود_برزین

@barziiiiiin