𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
🔰🔰آگهی🔰🔰آگهی🔰🔰آگهی🔰🔰
*✔️مسجد، منبر و محراب در خدمت سیاست انحصارطلبانه اصولگرایانه!*
🔸احمد حیدری
🔹امروز(دوشنبه 14 آبان) برای ادای نماز مغرب و عشاء به مسجد محل[محله انصار الحسین قم واقع در خیابان انصار الحسین، بعد از فلکه آزادگان و نزدیک فلکه 72 تن] رفتم و بعد از نماز مغرب و عشاء و تعقیبات، امام جماعت مسجد برخاست و با نشان دادن متنی؛ اعلام کرد که این متن را امام جماعت مسجد امام حسین شهرک امام حسن[محله مجاور] داده و از نمازگذاران خواست با امضای آن طومار، محاکمه اعضای مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه را به عنوان طرفداری از اسرائیل تقاضا کنند. به احتمال قوی این طومار در دیگر مساجد شهر هم چرخانده و برایش امضا جمع میشود.
🔹مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم که گرایش اصلاحطلبانه دارد، از دیر باز مورد قهر جناح اصولگرای انحصار طلب بوده و تا به حال نتوانستهاند ریشه این مجمع را بکنند و حالا این بیانیه که مطابق مواضع رسمی دولت جمهوری اسلامی است، ولی به مذاق آقایان خوش نیامده، را بهانه کردهاند تا این نهاد حوزوی ناهمراه با خودشان را به تعطیلی بکشانند.
🔹در بیانیه مجمع هیچ اصل دینی یا قانونی یا رسمی سیاست خارجی زیر پا نهاده نشده و اگر دیگران بدان انتقادی دارند، حق دارند در فضای مطبوعاتی یا در میزگردهای صدا و سیما یا در فضای مجازی آن را نقد کنند و دیگر نیاز به توسل به زور قوه قضایی نیست.
🔹کسانی که بانی این طومار هستند، بدانند حتی اگر موفق به جمع کردن بساط این نهاد حوزوی شوند، جز نفرت، بدنامی ماندگار، اثبات انحصارگری، جبّاریت و طالب تک صدایی بودن و ... نصیبشان نخواهد شد. ما علینا الا البلاغ.
عاقبت اين نردبان افتادنيست!
خداوند نور به قبر مرحوم دكتر شريعتي ببارد. او بود كه كلۀ ما را پر از شور و حماسه كرد. چنان به عالم افلاكمان برد كه پايمان به كلي از روي زمين برچيده شد. در تاريخ ما، خيليها آدم خاكي را به افلاك بردهاند. سنايي و عطار و مولوي نمونه مثلثگونهاي از آنهايند. اينها با اشعارشان روح را پرِ پرواز دادهاند. خدايشان بيامرزد. مرحوم شريعتي اما سياست را هم حماسي كرد و به عالم افلاك برد. سياست اما چيزي است كاملا زميني و نه فقط زميني كه تا حد زيادي زيرزميني! منظورم از زيرزميني همان جهان مخوف «هادس » در اساطير يوناني است. داراي نوعي سرشت دوزخي يا جهنمي! سياست تابع عقل سرد و توازن بيرحمانه قدرت است. اصلا راهي به فلك و آسمان و ملكوت ندارد. آن را شورانگيز و حماسي ديدن و در عالم ملكوت و اعلاء جستوجو كردن، گمراهي محض است. مرحوم شريعتي در صحراي سياست واقعا ما را گمراه كرد ودنبال نخودسياه فرستاد. قاعدتا من به اندازه همكارانِ«تجارت فردا» بيمبالات نيستم كه بخواهم كاسهكوزههاي ناكامي نيم قرن گذشته را بر سر مرحوم دكتر شريعتي بشكنم چرا كه آن گمراهي، اولا مختص او نبود. بسياري از اهل مبارزه و سياست در آن وادي ميتاختند اما قلم شيوا و بيان رسا و توان فكري او را براي تئوريزه كردن آن گمراهي نداشتند و اغلب يا به حالش غبطه ميخوردند يا به او حسودي ميكردند. ثانيا، مرحوم شريعتي محصول يك تاريخ طولاني و شرايط زمان خودش بود. گرچه او گذشته را به درستي نقد ميكرد، اما عناصر ماندگار در ناخودآگاه جمعي قوم ما را جذب كرد و مجذوب آن شد. همان ثنويت مانيمسلكانه كه سياست را هم به دو اقنوم سياه و سفيد منقسم ميكرد؛ يكي از آنِ جبهه حق و ديگري براي جبهه باطل. يكي كه از هر جهت اخلاقي و پاك و عادلانه و طيب و طاهر است و آن يكي كه آلوده و ناپاك و ستمگرانه و پليد است. ما هم كه خدا را شكر هر اخلاق و رفتار و پيشينه و سواد و دغدغهاي كه داشته باشيم، هميشه بيچون و چرا در صفِ مقدمِ جبهه حق ايستادهايم و مخالفانمان در رديف نخستِ جبهه باطل. هر نوع ترديدي در اين باره را نيز با چماق تكفير سياسي يا اعتقادي، عقب ميرانيم!
ثالثا، ما به انتخاب و اراده خودمان، عقلمان را دودستي تقديم مرحوم دكتر شريعتي كرديم. او نه به دنبال ما فرستاد و نه علاقهاي به اين كار داشت. از قضا خلوتگزين و فراري از هجوم خلق در اطراف خود بود. اين ما خودمان بوديم كه او را تشويق و ترغيب و حتي اجبار كرديم تا آنچه در خيال خام آن بوديم، به قلم شيوا و زبان رسايش جاري سازد. آن همه استقبال شورانگيز از او وآثارش براي چه بود؟ لابد خلأيي را پر ميكرد كه آن همه عاشق سينهچاك برايش خلق ميشد. پس نبايد تقصير خود را به گردن او بيندازيم. او كالايي توليد كرد كه مشتري و هواخواه بسيار داشت. كالا را هم به قصد رسيدن به نان و نوا و پست و مقامي توليد نميكرد، زندگي و امنيت و آسايش خود و زن و بچههايش را پاي آن ميگذاشت.
رابعا نيم قرن از وفات او گذشته است. در همه اين سالها هم يا به كلي مغضوب بوده يا ناديده گرفته شده است. پس چرا ما تكاني نخوردهايم؟ چرا از پلكان سياستِ سر به آسمان گذاشته گامي به پايين برنداشتهايم و به سرشت خاكي و زميني آن نزديك نشدهايم؟ چرا هنوز سياست در نزد ما همچنان به صورت رويايي پا در هوا باقي مانده است؟ چرا سياست سكولاريستي نيز نزد ما همانقدر رويايي و منقطع از امر واقع و موجودي هورقليايي و گول زنك است؟
واي! اين مطلب از كجا كه سر در آورد! قصدم اين بود كه بگويم ما براي بقاي نسل خود هم كه شده بايد از پلههاي نردبان سر به آسمان كشيده سياست گام به گام پايين بياييم و پا روي زمين خدابگذاريم. حركت بر روي زمين هم مختصات پيچيده و بغرنج خود را دارد و تلاش و دانش فراوان ميطلبد. خلاصه از اين نردبان سياست پايين نياييم زمين ميخوريم و پايمان بدجور ميشكند!اين نردبان هم شبيه همان نردباني است كه مولاناي عزيز و گرامي صعود از آن را بلاي جان دانسته است:
نردبان خلق اين ما و منيست
عاقبت زين نردبان افتادنيست
هركه بالاتر رود ابلهترست
كه استخوان او بتر خواهد شكست
@ahmadzeidabad
https://t.me/iranazadvaabad
ایران و راه حل دو کشوری؛
اسرائیل و فلسطین
✍️ رحیم قمیشی
سازمان ملل، شورای امنیت جهانی، کشورهای عربی، آمریکا، اروپا، روسیه، چین، دولت خودگردان فلسطین و بیش از ۱۹۰ کشور جهان، اتفاق نظر دارند مشکل اسرائیل و فلسطین با تشکیل دو دولت مستقل قابل حل است.
دو دولت مخالفند؛ اسرائیل و ج.ا. ایران!
حاکمان ایران معتقدند آنجا باید یک کشور باشد، یا یهودیان زیر دست مسلمانان بروند و یا مسلمانها زیر دست یهودیان!
و مسلم است رأیگیری به نحوی باید انجام شود که مسلمانان رأی اول را بیاورند! یعنی تمام فلسطینیهایی که برای همیشه از آنجا مهاجرت کرده و قصد بازگشت هم ندارند باید حق رأی داشته باشند! و به عکس یهودیان مهاجر، بدون حق رأی باشند.
مخالفت دولت اسرائیل هم که طبیعی است. تا قدرت را در دست دارد زیر بار هیچ طرحی نمیرود، بهویژه که ادعا میکند ایران در صدد محو اوست.
چقدر منطقی، عقلانی و پسندیده است مقامات ایران اعلام کنند، همراه سازمان ملل، شورای امنیت و همه کشورهای جهان با راه حل دو دولتی موافقند و تمام مساعی خود را در این راه بکار میگیرند.
مسلماً آرزوی ما اینست مجددا ایران و تاجیکستان و ترکمنستان و ارمنستان و آذربایجان و حتی افغانستان یک کشور بزرگ و مقتدر شویم، اما آیا امروز شدنی است؟ پافشاری بر چنین موضوعی چقدر منطقی است؟!
چرا ما باید بهجای مردم فلسطین تصمیم بگیریم.
تا کی باید سرمایههای کشور صرف یک آرزوی محال شود؟
کی قرار است از جرگه اسرائیل بیرون بیاییم؟ و عملاً اهداف او را دنبال نکنیم!
راه حل دو کشوری بهترین راهحل است، اینکه رئیس قوه قضائیه ایران طرح چنین دیدگاههایی را بر خلاف امنیت ملی قلمداد کرده، تنها در صورتی قابل قبول است که بگوییم ما اصالتا فلسطینی هستیم، نه ایرانی!
اکثریت مردم حکومت دینی نمیخواهند، حاضر به رفراندوم نیستید.
اکثریت مردم روابط محترمانه با آمریکا، اروپا و جهان را خواهانند، حاضر به عمل نیستید.
اکثریت مردم با سختگیری پوشش و حجاب اجباری مخالفند، نمیپذیرید.
به وضوح اکثریت مردم از فیلترینگ فضای مجازی خسته و خشمگینند، آنها را صاحب صلاحیت نمیدانید.
اکثریت مردم انتخاباتهای شما را نمایشی میدانند، و میدانید، اما خود را به ندانستن میزنید.
حداقل در این زمینه نظر مردم را جویا شوید؛
آیا با دخالت در سرنوشت مردم فلسطین موافقید؟
آیا همراه شدن با نظر اکثر مردم دنیا و نهادهای جهانی را قبول دارید؟
آیا با پافشاری ایران بر راه حل محو اسرائیل موافقید؟
اگر تنها یک سوم مردم کشور با شما موافق بودند، شما بروید جشن بگیرید! که چنین نیست. شما بیست درصد جامعه ایران هم نیستید!
چرا پذیرش راه حل دو کشوری فلسطین و اسراییل باید بر خلاف امنیت ملی قلمداد شود!
تا کجا بدون منطق میخواهید برانید!
تا کجا بر خلاف نظر اکثریت مردم میخواهید اقدام کنید.
تا کجا میخواهید خواست مردم را نبینید؟
فکر نمیکنید روزی مردم، شما و ایدههای ایدئولوژیکتان را به زیر میکشند.
فکر نمیکنید چرا مردم از حمله اسرائیل نمیترسند؟
فکر نمیکنید تاریخ، عرصه جنگ عدهای امام حسینی و عدهای یزیدی نیست، و شما حسین نیستید!
این نمایشنامه شما خیلی وقت است عمرش پایان یافته.
آیا مردم حق ندارند تعیین کنند بودجهشان صرف چه اموری باید بشود؟
دست برداشتن از ایدههای دگم محو اسرائیل امروز یک ضرورت است، این را با صدای بلند اعلام میکنیم، اگر این موضع خلاف امنیت ملی شماست!! لطفاً زندانهایتان را برای جا دادن هفتاد میلیون ایرانی باز کنید!
*🔴 نهادهای امنیتی هر وقت مصلحت بدانند راحت دروغ می گویند*
✍️حسین باستانی
اطلاعیه دادستانی در توجیه اعدام #جمشید_شارمهد، او را عامل «بمبگذاری در حسینیه سیدالشهدای شیراز» دانسته.
بعد از آن انفجار، شورای امنیت کشور صراحتا اعلام کرد: «انفجار هرگونه بمب یا انتقال مواد انفجاری از بیرون توسط عوامل و عناصر معاند اعم از داخلی و خارجی در این حادثه منتفی است.»
مدتی بعد نهادهای امنیتی، ادعا کردند تکذیب بمبگذاری در حسینیه دروغ مصلحتی بوده! آنها در توجیه موضع جدیدشان، مدعی شدند از عمد دروغ گفته بودند تا عاملان «بمبگذاری» را دستگیر کنند. این توضیح، البته کمتر کسی را متقاعد کرد، ولی بین سطور مهمی داشت: حضرات به همین سادگی اعتراف میکردند که چگونه در موضوعات امنیتی، هر وقت «مصلحت» بدانند -و در بالاترین سطوح رسمی- اطلاعیه دروغ منتشر میکنند
ًسنوار! چریک یا تروریست؟!
آنچه پس از کشته شدن یحیی سنوار، رهبر گروه حماس در رسانههای حکومتی ایران مطرح شد و خط تبلیغاتی که سعی کرد او را در قامت یک چریک وطندوست تصویر کند و در کنار فرماندهان تکریم شدهی ایرانی جنگ مثل باکری، همت و... قرار دهد، قابل انتظار بود.
مساله قابل تامل اما این بود که ظاهرا بین واکنش عمومی مردم ایران نسبت به کشته شدن هنیه و نصرالله نسبت به سنوار تفاوتهایی وجود داشت و مرگ سنوار از طرف قسمت قابل توجهی از جامعهی معمول و غیرحکومتی ایران نیز با همدلی مواجه شد.
علت این واکنش را شاید بتوان در نحوهی کشته شدن او و فیلمی که پهپاد اکتشافی اسرائیلی از لحظات قبل از مرگ او مخابره کرد، جستجو کرد.
گویی تصویر فرماندهای تنها با دستی مجروح و پارچهای که روی صورتش کشیده-آشنا به ذهن ترین نماد از یک چریک فلسطینی- نوعی پیام مقاومت و در خط اول مبارزه بودن را در ذهن مردم متبادر میکرد.
البته وقتی به واقعیت قضیه رجوع کنیم، در خواهیم یافت، محل ساختمانی که سنوار در آن بود، در حد فاصل دو تونلی- از مجموع تونلهای باقیمانده حماس پس از ضربات اخیر ارتش اسرائیل- در منطقه تلالسلطان قرار داشت که او در حال جابجایی از یکی از آنها به دیگری بود و به این ترتیب او با دو نفر دیگر به طور اتفاقی و توسط یک "گشت معمول" به دام افتاد و هیچ خبری از حمله یا درگیری که او آن را فرماندهی کند، وجود نداشت.
شواهد و قرائن- حتی اطلاعات منتشره حماس- نیز بر حضور پنهان و روح مانند طولانی مدت سنوار در عمق تونلهای حماس، پشت چند لایه نیروهای محافظ و رابط و نه حضور در میدان جنگ طی یک سال گذشته خبر میدهند. ضمن اینکه ظاهرا در تونل محل زندگی او، تعدادی گروگان اسرائیلی حضور داشتند که تا قبل از کشته شدن، از آنها به عنوان سپر انسانی استفاده میشد.
از سویی بر اساس گزارشها حتی ساعاتی قبل از حمله ۷ اکتبر که کاملا مشخص بود بعد از انجام آن، اسرائیل به سختی تلافی خواهد کرد و غزه را تحت شدیدترین حملات قرار میدهد، سنوار به همراه خانوادهاش به عمق یکی از امنترینِ این تونلها پناه برده بود و در حالیکه مردم غزه زیر بمباران هواپیماهای اسرائیلی قتل عام میشدند او دور از مهلکه تصویر نماز شکر و پیامهای پیروزی خود را برای مردم میفرستاد.
اما حتی اگر "فرض" کنیم یحیی سنوار در حال جنگ مستقیم همراه نیروهای خود کشته شده، باز هم او هرگز یک قهرمان ملی، جنگی یا چهره مردمی نمیتواند باشد.
چرا که در واقعیت امر، ایدئولوژی او و گروههایی مثل حماس و جهاد اسلامی حذف و نابودی طرف مقابل و مثل دیدگاهی است که گروههای تندروی اسرائیلی از جمله حزب متبوع نتانیاهو دنبال میکنند.
این در حالی است که تنها راه ایجاد صلحی پایدار در منطقه که سعادت مردم دو طرف -خصوصا طرف فلسطینی که آسیب بیشتری دیده- را تضمین میکند، پایبندی دو طرف به اصل زندگی دو ملت عربی و عبری در قالب دو کشور مستقل و در کنار هم است.
توافقی که از همان دهه ۴۰ میلادی با قطعنامه ۱۸۱ مجمع عمومی سازمان ملل کلید آن زده شده با پیمانهای کمپدیوید و اسلو دنبال شده است.
در بستر این توافق قطعا هر طرف میتواند منتقد سهم و منابع سرزمینی خود و خواهان حل و فصل دیپلماتیک اختلافات باشد، اما مساله اصلی یعنی پایبندی دو طرف به زندگی مسالمتآمیز دو ملت در کنار هم اجتناب ناپذیر است و این در حالی است که گروههایی چون حماس، حزبالله، جهاد اسلامی، حامیان منطقهای و گروههای تندروی اسرائیلی، اساسا از جنگ، تنش و ناامنی درمنطقه است که تغذیه میکنند و به نوعی حیاتشان به ادامه این تنش وابسته است. به همین جهت هم همواره بر تداوم جنگ و ناامنی اصرار دارند چون میدانند که در صورت تحقق صلحی پایدار دیگر جایی در مناسبات قدرت و آرایش نیروها نخواهند داشت.
بنابراین سنوار -یا هرکدام از طرفداران ایدئولوژی حذف طرف مقابل اعم از هنیه، نصرالله یا نتانیاهو- چه در عمق یک تونل فرار چه در پشت یک سنگر کشته شوند، چه شجاع ذات و چه ترسو نهاد باشند، در کلیت امر کارگزار ایده حذف طرف مقابل هستند که خودخواهانه با هدف تحقق صلح و آرامش در منطقه در تقابل است و به همین دلیل، مرگ آنان نیز به هر شکل و در هر شرایطی، جایی برای تقدیس ندارد.
مردم منطقه خصوصا مردم فلسطین و اسرائیل به صلحی پایدار در سایه زندگی مسالمتآمیز کنار هم نیاز دارند و این متاعی است که در انبان طرفداران ایدئولوژیهای حذف طرف مقابل-از هرسو که باشند- وجود ندارد.
درمورد تشبیه ناساز سنوار با کسانی چون باکری و… نیز باید گفت امثال باکری نه هیچگاه عملیات تروریستی علیه غیرنظامیان انجام دادند، نه در روز حادثه به عمق سنگرهای فولادی و بتنی پناه بردند و نه هرگز مردم کشور خود یا اسرا را سپر حفاظت از جان خویش قرار دادند و ردای آنان به شدت بر تن امثال سنوار زار میزند.
بابک خطی
🔴 دریای خون و هبوط سنوار
🔸نگرشی جدید به داستان گرانسنگ هبوط (اخراج_سقوط) حضرت آدم و همسرش حوا از آن بهشت عدن پیچیده ترین مکر شیطان را در برابر دیدگان بشر بر ملا میکند، برخلاف داستان سرایی های معروف و قدیمی، هبوط آدم در نتیجه مکر ابلیس با تمسک به ادبیات دینی رخ داد و ارتباطی به حرص و قدرت طلبی آدم نداشت، شیطان پس از مکرهای ناموفق، اینبار ناامیدانه رو به آدم میکند و هدف او را از عبادات سخت و طولانی اش در برابر خالق جویا میشود، آدم رسیدن به مقام قرب الهی را هدف خود از عبادت خداوند بیان میدارد، شیطان تا چنین حد والایی از حب الهی را در وجود آدم میبیند، آهی کشیده و زیرکانه میگوید؛ پس چرا برای نیل به آن هدف عالی چنین مسیر سخت و دوری را بر گزیده ای!؟ قرب الهی مسیر راحت و سریعی دارد و اشاره به آن درخت میکند، یا به قول امروزی؛ اگر میخواهی به طبقه آخر ساختمان بروی، چرا از پله میروی!؟ وقتی که آسانسور موجود است.
آدم چند گام مانده، یاد نهی خداوند نسبت به آن درخت می افتد و همانجا می ایستد، آنجا بود که شیطان به آدم نزدیک شده و به نام خداوند سوگند دروغ یاد میکند؛
«به خدا قسم که صلاح تو را میخواهم»
بدین فریب شیطان قادر میشود آدم را به مرتبه ی اخراج از بهشت عدن بکشاند.
از پیشوای ششم شیعیان می پرسند: چرا آدم فریب شیطان را خورد؟ پاسخ میشنوند؛ چون تا آنموقع هنوز آدم تجربه شنیدن قسم دروغ را نداشت و نمیدانست که ممکن است حتی قسم جلاله ی مخلوقی دروغ باشد.
حضرت آدم نه در مقام قدرت طلبی و حرص عمر جاودان که درست در نقطه مقابل آن یعنی در مقام توحید فریب شیطان را خورد، به سبب آنکه تلاش کرد از مسیری خویشتن را نزد خدا برساند که خداوند آن طریق را دوست نداشت، بعبارتی نزدیک شدن آدم به آن شجر ممنوعه؛ یعنی هدف، وسیله اش را توجیه کرد!
البته شیطان خیلی قبلتر از رخداد هبوط به گناه مکر دینی آلوده و به قدرت آن مسلط شده بود، آنوقت که خداوند به شیطان امر کرد به قامت انسان سجده کند، شیطان به علت برتری جویی اش نسبت به انسان از امر الهی ابا کرد و برای اینکه یارانی را نیز با منطق خود همراه نگه دارد اینگونه توجیه آورد؛ «من فقط بر تو سجده میکنم» در واقع شیطان کوشید از توحید و یگانه پرستی مستمسکی برای دور زدن حکم صریح خدا بسازد! بدین جرم از درگاه الهی رانده شد.
در تاریخ بشریت تا به امروز «فریب دینی» همیشه رونق خود را حفظ کرده است. معمولا به محض گزینش اهداف مقدس، کاربست هر وسیله ای توجیه میشود، بسیاری از جنگ های دهشتناک تاریخ بنام خدا و دین او رخ داده اند، آخرین نمونه آن میتوان به جنگ های خونین فلسطینی ها و اسراییلی ها بر سر مالکیت معنوی مسجدالاقصی به آنچه که به نام آرمان قدس همچنان در جریان است اشاره داشت، غافل از آنکه حرمت جان فقط یک انسان از حرمت هزاران کعبه و مسجد الاقصی بالاترست.
حمله احمقانه ۷ اکتبر حماس به اسرائیل نیز در اثر خفگی اندیشه آزاد انسانی با مکر دینی بوده است، خداوند انسان را مکلف به استفاده حداکثری از نعمت عقل کرده، اما انسانها معمولا با تمسک به مقولاتی مثل توکل و امداد غیبی مسیر عقلانیت را مسدود میکنند. به عقیده نگارنده حلقه سنوار قبل از فرمان حمله ۷ اکتبر، به ناتوانی و ضعف نظامی شان نسبت به اسرائیل کاملا آگاه بودند و اگر تصمیماتشان بر مدار عقل بود ممکن نبود جنگ را آغاز کنند، اما با توکل بر خدا جنگ را آغازیدند و پشت به نعمت عقل، شد آنچه نباید میشد!
در واقع توکل و شور دینی آنچنان تتمه ی شعور عابدان حماس را دزدید که هرگز گمان نکردند خداوند اسراییلی ها را از نعمت عقل محروم نداشته است! حماس توکل کرد و شکست خورد اما اسرائیل با تمسک به نعمت عقل، غلبه کرد و لو آنکه از نعمت عقل در مسیر خدا بهره برداری نمی نمایند.
سرگذشت حماس چون آینه ای عملکرد مسئولان ایرانی را در پسا انقلاب ۵۷ به روشنی می نمایاند؛ فریب توکل و رد عقل حساب گر، عاقبت تلخی را برای غزه مظلوم رقم زده.
دموکراسی همان دُر گرانبهایی است که عقل عمومی را بر صدر جامعه می نشاند، چیزی که مقامات ایران، حماس، حزب الله و حوثی ها همگی نسبت به آن بیگانه اند، همچنان که میرود ۷ اکتبر روز هبوط سنوارها به دلیل رد عقل و تحمیل مرگ به بیگناهان بود. شاید سنوار در دقایق پایانی عمرش آن لحظه که از پرتاب چوب دستی بطرف کوادکوپتر طرفی نبست و پرنده پیشرفته اسرائیلی فورا گزارش دقیقی از خرابه را به فرمانده تانک ارسال کرد فهمیده باشد که نباید با تمسک به توکل بر خدا، دستور خداوند مبنی بر کاربست دائمی عقل و منطق را دور زد.
سنوار مُرد و حالا او مانده و دریای خونی که بابت تصمیم نابخردانه او و عملیات تلافی جویانه اسرائیل بر زمین غزه جاریست. نقلست در قیامت طبقهایی از خون می آورند و به فرماندهان میگویند؛ اینها خونهایی است که بر اثر نابخردی شماها بر زمین ریخت.
🔻واکنش صریح اندیشمندان دینی به سخنان محمد مهدی میرباقری
گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران در بیانیهای به سخنان محمد مهدی میرباقری عضو مجلس خبرگان رهبری واکنش نشان داد.
این گروه که از ابتدای تاسیس فرهنگستان علوم به ریاست مصطفی محقق داماد در دهه هفتاد شکل گرفته است، غلامحسین ابراهیمی دینانی، غلامرضا اعوانی، ابراهیم جناتی، رسول جعفریان، محمد قاری سیدفاطمی، مرتضی کریمینیا، احمد واعظی، رحیم نوبهار و مصطفی بروجردی اعضای آن را تشکیل میدهند.
متن بیانیه گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم، به شرح زیر است:
اخیرا سخنانی در برنامه جریان شبکه اول سیمای جمهوری اسلامی ایران منتشر شد که کمترین ارتباطی با ارزشها و مبانی اسلامی ندارد. گوینده در این برنامه تلویزیونی از جایگاه کارشناس اسلامی میگوید: «برای رسیدن به مقصد قرب الهی حتی اگر نصف مردم جهان کشته شوند، میارزد؛ لذا کشته شدن ۴۲هزار نفر از مردم غزه در قبال آن مقصد بزرگ اهمیت ندارد.»
گروه مطالعات اسلامی فرهنگستان علوم ضمن دفاع از حق مردم فلسطین در دفاع از سرزمین خویش، بلکه همه مظلومان و قربانیان اشغال در هر جای جهان اعلام میدارد که این سخنان نهتنها مبنای دینی ندارد، بلکه مخالف صریح انبوهی از آموزههای اسلامی در زمینه صلح، همزیستی انسانی و همبستگی بشری است.
ترسیم چهره جنگطلبانه از اسلام به ویژه در شرایطی که کانونهای فاسد قدرت و رسانه به پدیده زشت اسلامهراسی دامن میزنند و آیین محمدی(ص) را خشن و جنگطلب معرفی میکنند، هرگز کار درستی نیست.
اسلام حیات آدمی را بسی مقدس و ارجمند میداند و البته بر کرامت و عزت انسان و حق او بر مبارزه با ظلم و ستم بهویژه ظلم اخراج مردم از سرزمین و زادگاهشان تاکید مینماید. ارجمندی شهادت در تعالیم اسلامی هرگز به معنای استقبال از جنگ و یا بیارزشی حیات حتی یک تن تا چه رسد به جمع زیادی از انسانها نیست.
در جهانی که اگر شماری به مراتب کمتر از مظلومانیکه طی سال گدشته در غزه و کرانه باختری به شهادت رسیدهاند انسانهای متعلق به هر هویت دینی، نژادی، و فرهنگی دیگر کشته میشدند غوغایی بزرگ برپا میشد؛ باید از ارزش، اهمیت و مظلومیت خونهای ریختهشده سخن گفت نه از بیاهمیتی جان و حیات آدمیان آن هم از نگاه دینی که ارزش جان یک انسان را برابر ارزش جان تمام بشریت به شمار میآورد.
تمثیل "قفس" و اشتراک راهبردی پزشکیان و جلیلی
علی افشاری
✍️ قفس، تمثیل خوبی است برای شناخت آنچه در پس منازعه انتخاباتی دو جناح جمهوری اسلامی از یک سو و تلاشهای مجموعه ذینفعان این نظام در سوی دیگر میگذرد.
✍️ #مسعود_پزشکیان به درستی گفت که جلیلی خواهان زیست اکثریت مردم ایران در زندان اقلیت معتقد به بنیادگرای اسلامی شیعهمحور و خواهان ستیز با عقلانیت، سیاست خارجی غیرایدئولوژیک، دموکراسی و دستاوردهای تمدنی جهان معاصر است.
✍️ اما پزشکیان در تشخیص رئیس زندان خود را به تجاهل و تغافل میزند. جلیلی یک زندانبان در خدمت خامنهای است که مدیریت زندان را بر عهده دارد.
✍️ اما مشکل بزرگتر پزشکیان و حلقه اصلی حامیان وی، عادی سازی زیست در زندان به جای تکاپو برای آزادی است.
آنها با پوشاندن مشکل اصلی و تنگناهای ساختاری، نادیده گرفتن تفاوت تغییر کارگزار و ساختار، میخواهند که مردم ایران بپذیرند که راه خلاصی از این زندان (نظام جمهوری اسلامی) وجود ندارد! باید آن را به عنوان یک واقعیت تغییرناپذیر و ابدی پذیرفت و در عوض کوشید تا فضای زندان قابل تحمل شود.
✍️ به جای رویکرد جنبشی و مقاومت جمعی تا تحمیل برگزاری رفراندوم و یا انتخابات مجلس موسسان، تجویز میکنند که از طریق تعامل با رئیس زندان، کوشید تا زندانبان خوش اخلاقی بیاید و امتیازات محدودی دریافت شود. اما قوانین ناعادلانه زندان پذیرفته شده و زندانیان نیز تعهد دهند که فکر رهایی از زندان، آزادی و تعطیلی آن را به مخیله خود راه ندهند! کاری نداشته باشند که در جریان جنبش «زن زندگی آزادی»، ماهها شهرهای مختلف ایران آماج شعارهایی بود که خواهان گذار از جمهوری اسلامی بودند.
✍️ آنها نمیتوانند خواست اصلی خود و توافقات پشت پرده را علنی کنند، ازاینرو کدوار میگویند که باید با خامنهای تفاهم کرد! خواستهها را به بهبودهای جزئی تقلیل داد! و به وعدههای تخیلی عادی شدن روابط با دنیا و برداشته شدن تحریمها و برچیده شدن بساط فقر، تبعیض و فساد در چارچوب نظام ولایی امید بست.
✍️ در واقع، جلیلی آشکارا دعوت به زیست در بردگی میکند با توهم «یک جهان فرصت، یک ایران جهش»
پزشکیان هم، زیست در اسارت را با توهم آزادی و وعده سرخرمن حل مشکلات بدون هیچ برنامه و طرح کارگشا عادی کرده و عمق استراتژیک آن را در جامعه گسترش میدهد.
✍️ بنابراین برای رئیس زندان، پیروزی هر کدام مزیتهای خاص خود را داشته و خیال وی در تداوم حکمرانی اقتدارگرایانه بدون پذیرش مسئولیت با حمایت جمع بیشتری از خودیها را آسوده میکند.
@Aliafshari52
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago