?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 4 months, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 7 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 months, 1 week ago
🔰🔰آگهی🔰🔰آگهی🔰🔰آگهی🔰🔰
🔰🔰آگهی🔰🔰آگهی🔰🔰آگهی🔰🔰
?**ایرانیان و قلمرو آداب و نا-آدابی
✍️دکتر علی میرزامحمدی(جامعه شناس)**
@iransocialproblems
?در تمامی فرهنگها لیستی از گفتار، نوشتار، و رفتار وجود دارد که افراد جامعه از آنها در بیشتر تعاملات و محافل خانوادگی و اجتماعی منع میشوند. این لیست نه یک شبه بلکه در طول قرنها و در طی متمدن شدن جوامع، به ایجاد فرهنگ «آداب» منتهی شده است. آداب، برساختی اجتماعی و نسبی و در کنار ضد خود یعنی نا-آدابی معنا پیدا میکند.
?با الهام از «نوربرت الیاس» جامعهشناس آلمانی میتوان تغییرات تدریجی رخ داده در این لیست ممنوعه را در بین اقشار مختلف جامعه ایران دنبال نمود.
?رصد فرایند نا-آدابی در جامعه ایران از اهمیت زیادی از منظر فرهنگی و آینده اخلاقی جامعه برخوردار است. امید است این نوشتار حساسیت اجتماعی لازم را برای بازنگری در سیاستگذاریهای فرهنگی برانگیزد.
?ایرانیان باستان از جمله مردمانی بودند که قلمرو آدابی آنها بسیار فراختر از دیگر جوامع بوده است. آنها با آداب خاص برای قضای حاجت، در هر مکانی به این کار مبادرت نمیکردند. در صورتیکه به استناد الیاس، در قرون وسطی اروپا، قضای حاجت در انظار عمومی امری کاملا" رایج بوده است.
?به استناد تاریخ هرودت، ایرانیان آداب خاصی برای غذاخوردن و نوشیدن داشتند. آنها نه تنها از گفتن هرگونه سخن بيادبانه كه حتي از خنديدن بلند در حضور ديگران هم خودداري ميكردند. انداختن آب دهان، گرفتن دماغ يا هرگونه رفتار خلاف عرف ديگر در حضور ديگران، در نظر ایرانیان شرم آور شمرده ميشد.
با وجود این پشتوانه قوی فرهنگی، در سال های اخیر قلمرو آدابی فرهنگ ایرانیان دچار تغییراتی شده است که نیازمند تامل است.
?برخی از جلوههای جدید و مهم نا-آدابی در فرهنگ روزمره ایرانیان عبارتند از :
*?ناهنجاریهای زبان شناختی در ساختار و معنای جملات: نا-آدابی کلامی به تدریج با ناهنجاریهای زبانشناختی در ساختار و معنای جملات، فهم زبان محاوره را برای افراد دشوار نموده و شکاف بین زبان معیار و زبان محاورهای کوچه و بازار را افزایش داده است. به این معنا که افراد برای تخلیه خشم روانی ناشی از رفتار و گفتار فرد دیگر، جملاتی حاوی پارادوکس و یا جابجایی های معنایی* به کار میگیرند.
برای مثال مخاطب قرار دادن فرد با عنوان «پروفسور! اندیشمند!» به معنای نادانی و نفهم بودن فرد است. این شکل محاوره با جابجاییهای معنایی در دیالوگ فیلم ها و سریالهای دهه اخیر به ویژه فیلمهای نمایش خانگی، نا-آدابی گفتاری ایرانیان را با حلاوت جلوههای تصویری تشدید نموده است.
*?جنسیت زدگی نا-آدابی: بخش مهمی از نا-آدابی جامعه ایران جنسیت زده است. پدرسالاری حاکم بر جامعه موجب میشود زنان با هویتی وابسته به مردان به عنوان ناموس آنها تصور شوند. در نتیجه، توهین به زنان فامیل (مادر، عروس، مادر زن،خواهر، دختر، عمه و خاله) از سوژههای کلامی همیشگی نا-آدابی هستند.
*?تشبیهسازی افراد به حیوانات:** بخشی از نا-آدابیهای گفتاری فرهنگ ایرانیان به تشبیه افراد به حیوانات مربوط میشود. در این میان چهار پایان در صدر تشبیهسازیهاست؛ هرچند دیگر حیوانات نیز به این لیست افزوده میشود.
?موج نا-آدابی مجازی: نویسنده معتقد است بر خلاف تصور، موج نا-آدابی در جامعه ایران در فضای چهره به چهره واقعی شکل نگرفته است؛ موجی که نه در پایان جنگ در دهه 70 و آغاز روند توسعه بلکه در اواخر دهه 90 و با ظهور رسانههای مجازی شکل گرفته است.
? حساسیتهای اجتماعی به گسترش نا-آدابیهای چهره به چهره جدید در جامعه ایران اجازه ظهور نمیدهد؛ اما فضای مجازی، با ناشناخته ماندن و امکان تقلب و جعل هویت، و عدم وجود ابزارهای کنترلی شدید مشابه فضای واقعی، موجی از نا-آدابی مجازی را در جامعه ایران به وجود آورده است که نیازمند آسیب شناسی فرهنگی و رسانهای است.
?نویسنده معتقد است «کالایی شدن نا-آدابی» یعنی بهرهگیری جامعه مدرن از نمایش نا-آدابی به عنوان کالایی قابل فروش نیز در ایجاد این موج مجازی موثر است.
? کالایی شدن نا-آدابی که نمونه بارز آن پورنوگرافی در جهان غرب است با الگوگیری از موسسات رسانهای به صفحات مجازی فردی راه یافته است و حتی با وجود قوانین ضد نا-آدابی اینستاگرام و تلگرام، نمایش نا-آدابی به عامل مهم جذب فالوور در بلاگرها تبدیل شده است.
?به احتمال پیشرفت تکنولوژی هوش مصنوعی به این پیام رسانها کمک خواهد کرد با پدیده نا-آدابی مقابله کنند. اما بخشی از نا-آدابی وابسته به فرهنگ و نیازمند تفسیر مخاطب است که تمایز آن نیازمند همکاری موسسات فرهنگی کشورها با متخصصان هوش مصنوعی پیام رسان های پرکاربرد جهانی است.
https://t.me/iranazadvaabad
**مرگ روشنفکری و فروریزی درِ باغسبزِ آرمانهای ایدئولوژیک
بخش اول**
(۱/۲)
بعد از قرن شانزدهم میلادی، شتابِ زمان (در مقیاس تحولات) شتاب گرفت! پس از "انقلاب ارتباطات" در سیسال پیش، همان شتابِ شتابان هم شتاب یافت! گفته شده است که پس از پدیده هوشمصنوعی، بزودی شتاب نویی نیز بر سیر تحولات در سپهر انسانی افزوده خواهد شد.
نسل من، نسل چشمبهدهانِ "روشنفکران" بود، و میگشت ببیند کدامیک رساتر و بلندتر "فریاد میزند"، و اگر در فریادش فحاشیهم میکرد، چه بهتر!!
فقط هم شریعتی نبود که در حسینیه ارشاد معرکه میگرفت و خیل جوانان دورهاش کرده و افاضات او را مخفیانه پلیکپی نموده به دست غائبان جلسه میرساندند که بینصیب نمانند! (نسل نو امروز حتی نمیداند "پلیکپی" چیست، توضیح هم بدهی خندهاش میگیرد از بدویتِ آن فناوری)؛ چشمها به دهانهای احسانطبری و قلم بیژن جزنی و منبرهای آیتاللهطالقانی و تریبونهای مهدی بازرگان و... هم بود.
تازه اینها وطنیهایش بودند، در عرصه اروپایی، سارتر برای خودش "پروپاگاندایِ" پرهیاهویی بود، که هم فلسفه مینوشت، هم در روزنامه مقاله مینوشت، هم سخنرانی میکرد، هم در کافهها معرکه میگرفت، نمایشنامه و داستان هم مینوشت، بیانیه هم صادر میکرد و صلای تظاهرات هم میداد... قدری عقبتر هربرت مارکوزه تا سوزان سانتاک تا نوآم چامسکی، در نهضت جوانان دهه شصت میلادی ستارههای پر زرقوبرق "روشنفکری" شدند، کتابها نوشتند، سخنرانیهای آتشین کردند، هیجانها انگیختند؛ جین فونداها و بیتلها و قدری بعدتر پینکفلویدها نیز به آن غوغا ملحق شدند؛ فیدلکاسترو هم از دور برایشان "بوس" میفرستاد. چپجهانی در شور و غوغا بود.
برای آکادمیسینها و دانشمندان کسی تره خورد نمیکرد؛ فقط این نبود که نه در ایران نه در هیچجا - بجز از حلقههای آکادمیک - سخنی از دورکیم و فروید و ماکسوبر و گیرتز و ریمونآرون و هانا آرنت و یاسپرس و بلومنبرگ نبود، درسخواندههای انقلابی اینها را تلویحاً و تصریحاً "پفیوزها"ی دانشگاهی میدانستند!!!
هیاهو و عربده لازمه قطعی "روشنفکری" بود! یا باید روشنفکر میبودی، یا هَروَله روشنفکران میکردی، والا در سمت "پفیوزها" قرار میگرفتی که سرت به خوردن و چریدن در آخور سرمایهداری جهانی دانسته میشد! تا اواسط دهه ۱۹۸۰، وضعیت کمابیش چنین بود. اما قدری عقبتر:
جنگجهانی دوم که در ۱۹۴۵ تمامشد، جهان تا دهسال بعدترش سرگرم بازیابی تعادلش از آسیبهای جنگ بود. از میانه دهه ۱۹۵۰ جنگسرد شروع شد، نخست با بحران فرانسویها در تداوم استعمار هندوچین، و سپس با جنگ خونین در شبهجزیره کره. فرایندهای استعمارزدایی از آسیا تا آفریقا نیز همزمان شروع شد. جهان داشت پوست میانداخت. راهپیمایی بزرگ مائو در ۱۹۴۹ به سقوط حکومت چیانکایچک و تاسیسِ جمهوری بدعاقبتِ خلق چین انجامید؛ همزمان هندوستان مستقل شد و جدایی پاکستان هم رقمخورد؛ جنگ استقلال الجزایر شروع شد، آفریقا دیگجوشان استقلالطلبیهای ملی از یکسو و کودتاهای تحت هدایت و مدیریتِ اروپا و آمریکا از دیگرسو بود.
بلوکشرق در هنگامه این تنشها، رندانه جانب خیزشهای ملی را گرفت تا بینی اروپایغربی و آمریکا را که در حال ازدستدادنها بودند، بهخاک بمالد؛ "غرب" دید که برایش جایی جز کُنج منفوریِ حمایت از حکومتهای ضدملیِ کودتایی نمانده است؛ پس محکم ایستاد در حمایت از حکومت نظامیان در کره جنوبی تا حکومت وانتیو در ویتنام جنوبی، تا اجرای "عملیات آژاکسِ" سیا در کودتای ۲۸ مرداد ایران و بازگرداندن محمدرضاشاهِ به تخت سلطنت، تا کودتای موبوتوسسکو در زئیر و ساقط و مقتول نمودن پاتریس لومومبای محبوب و بسیاری سوانح کمتر مشهور دیگر در آفریقای سیاه، تا حمایت همهجانبه از حکومتهای نژادپرست رودزیا (زیمبابوه) و آفریقای جنوبی، تا انجام بیمحابای سرکوب و ترور و وحشت در آمریکای جنوبی. بلوکشرق نیز بهرغم بادموافقی که حس میکرد میوزد، گاهوبیگاه از این کثافتکاریها میکرد.
"اتحاد شوروی" در تمام این مدت تکیه بر مسند پیروزی اخلاقی جهانی زده بود و خود را به جهانیان "حامیملتها" و مدافع "صلحجهانی" میفروخت. چپ جهانی هم تمامقد ایستاده، برای اتحادشوروی کف میزد! خدائیش هم خیلی باید بیشعور میبودی که در چنان صفآرایی مغلوبه برای "غرب" و روبه غلبه برای "شرق"، بهجای کنار کرملین ایستادن، میرفتی به کاخسفید ریچارد نیکسونی دخیل میبستی که شارلاتانی از همه سوراخهای صورتش بیرون میزد!
ادامه دارد
??آگهی??آگهی??آگهی??
مرگ آن دو پرورشیافتهی مدرسهی حقانی و برکشیدهی دستگاه قضایی اسلامی یادآور این مطلب است که میراث بهشتی برای ما چه بوده. و اگر کسانی همچنان در پی ساختن تصویری نوگرا و عدالتخواه از او بهعنوان بدیل وضع موجود هستند، باید به حالشان تاسف خورد.
اما اینکه بهشتی زبانهای خارجی میدانسته یا کتابی از فلان مستشرق آلمانی ترجمه کرده که مجوز چاپ نمیگیرد، فضیلت نه، که مشکل خود اوست؛ اژدهایی را پروردهاند که خودشان را هم بلعیده است.
بنابراین، میتوان نسل جدید در جنبش ژینا را درک کرد که مانند نسل ما عمر و عقل خود را برای جستوجوی بدیل عدالتخواه یا آزادیخواه در دل جریانات و چهرههای مرده و زندهی این انقلاب و این نظام تلف نمیکند و نه فقط اصلاحات، که حتی جنبش سبز را هم به هیچ میگیرد. (با احترام بسیار برای مهندس موسوی و خانم رهنورد، بابت هزینهی سنگینی که در پی این تغییر رویه و استقامت بر آن پرداختند و میپردازند.)
البته اگر این نسل چیزهایی را بهتر میبینند و آسانتر تصمیم میگیرند، بدان علت است که روی شانههای نسل ما ایستادهاند. نسلی برآمده از تربیت تمام ایدئولوژیک خانوادهها، مدارس، دانشگاهها و... که پایش در لجن جمهوری اسلامی فرو رفته و برای بیرون آمدن از این باتلاق سخت عرق روحی ریخته و حتی خون داده است. "اما شما وقتی به روزی رسیدید / که انسان یاور انسان بود / دربارهی ما / با رأفت داوری کنید!"
@RezaNassaji
تعداد ایرلاین های هوایی آمریکا که پرواز های یک هفته اش معادل کل سال ایران است، ۲۶ عدد
تعداد ایرلاین های ایران ۲۴ عدد!!
چین:۲عدد
هندوستان:۳ عدد
فکرمیکنید چرا؟
رانت ارز ترجیحی!
رانت ارز ترجیحی کاری کرد ملت مستضعف ایران در شدیدترین تحریم های تاریخ از جیب، دلار با ارزش خودش را بدهد تا ایرلاین ها سبز شوند!
مانند لوازم خانگی!
مانند خودرو!
یک دلار رانتی بگیر
دو و سه و هفت برابر از جیب مردم سود کن!
امثال صمصامی/جبراییلی کمونیست هم نیستند! فقط به فکر مفت فروشی اموال مردم و توسعه سرمایه داران رانتی هستند!
@Newwaypolitics
https://t.me/iranazadvaabad
??آگهی??آگهی??آگهی??
??آگهی??آگهی??آگهی??
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 4 months, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 7 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 3 months, 1 week ago