آدم‌ها می‌گن می‌فهمنت و جمله‌ی بعدیشون نشون می‌ده چقدر پرتن.

تراپیستم بهم کتابی رو معرفی کرد که کمی مسیرم و دیدگاهم رو روشن کنه. بخش اولش نوشته بود دستاوردها و بهترین اتفاق‌های سال گذشته‌ات رو روی کاغذ بنویس. چیزی برای نوشتن نداشتم به جاش نیم ساعتی گریه کردم. ممنونم خانم حمیدی.

می‌خوابم اگر دیگه بیدار نشدم بدونید بسیار خوشحال و سرحالم.

یلداتون مبارک??

اگر تونستید برای من‌هم فال بگیرید و بفرستید.

https://t.me/BChatBot?start=sc-cbdf8f7098

هوا هوای دوباره تماشا کردنِ بوجک هورسمن، دوباره خوندن بیگانه‌ی کامو، قفلی روی فریدون فروغی و گریه‌ی بی‌صدا توی خیابونه.

• What happened?
  - Same thing that always happens. You didn't know me and then you fell in love with me. And now you know me.

Bojack Horseman s2 e10

خودم این جهنم رو ساختم و خودم هم می‌سوزم.

من بودم که خرابش کردم عزیزجانم. تقصیر من بود. اعتراف کردنش آسونه. نمی‌تونم خودم رو گول بزنم و این احساس گناه رهام نمی‌کنه. چقدر چشم‌هات غریبه‌ان. رقص انگشت‌هام روی پوستت. چقدر چشم‌هات غریبه‌ان. من همه چیز رو خراب کردم. متوجه‌ام. این جهنم و این آتیش همه‌اش تقصیر خودمه. چقدر چشم‌هات غریبه‌ان. من کشتمش. اون برقِ توی چشمات رو من کشتمش و حالا نمی‌تونم بهشون نگاه کنم. توی جهنمم. من بودم که خرابش کردم. تو رو از دست دادم. حتی نمی‌فهمم چی دارم می‌نویسم. من خرابش کردم. من همه چیز رو خراب کردم و تورو از دست دادم. شوقم رو. انگیزه‌ام رو. چقدر چشم‌هات غریبه‌ان. دیگه صدات اون گرمای قبل رو نداره. چقدر چشم‌هات غریبه‌ان. دارم عذاب می‌بینم. این احساس گناه روحم رو سیاه کرده. چقدر چشم‌هات غریبه‌ان. جای خالیت. جای خالیِ خنده‌هات. چقدر چشم‌هات غریبه‌ان.