?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 1 week ago
🔴 افتتاحیه المپیک .vs ماجرای ایمان خلیف الجزایری المپیک تمام شد و من یک دنیا حرف داشتم که بگویم. حتی برخی را بصورت اولیه و پیشنویس نوشتم ولی فرصت نکردم ویرایش کنم و اینجا منتشر کنم. دلیلاش علاوه بر مشغله زیاد، این بود که در ایام المپیک حیفم میآمد وقتم…
ترم قبل درس فلسفه روانشناسی را به دانشجویان کارشناسی رشته روانشناسی ارائه دادم. روز اول که وارد کلاس شدم یک دختر خانمی ردیف جلو نشسته بود که تا آخر کلاس حتی یک بار هم مرا نگاه نکرد.
جلسه دوم هم به همین منوال گذشت ولی بعد متوجه شدم که نابیناست. خانمی هم همیشه پشت در کلاس مینشست که بعد فهمیدم مادر اوست.
امتحان میانترم و پایانترم و تکالیف را عالی انجام داد و جز بالاترین نمرات شد.
تلاش خودش و فداکاری مادرش برایم واقعا درسآموز بود. روز آخر که آمدند تشکر کنند، دوست داشتم بگویم من بیشتر از شما در این ترم آموختم. حیف شد که نگفتم..
گذشت تا امروز که با یکی از اساتید همان دانشکده جلسه داشتم. او وسط صحبتها گفت ما یک دانشجوی نابینا داشتیم که به رحمت خدا رفت. اسمش را پرسیدم، گفت: فاطمه نجار نوبری
از ناراحتی بقیه جلسه را متوجه نشدم. امشب آمدم برگههایش را دوباره دیدم. اسمش را جستجو کردم و این پادکست را هم پیدا کردم.
نقشی که فاطمه و مادرش روی صحنه زندگی بردند، برای ما که تماشاچی بودیم، فوقالعاده زیبا و انگیزهبخش بود.
اما شاید زندگیِ واقعی برای مادر فاطمه فوقالعاده تلخ و تاریک بود
آیا فلسفه رنج در این دنیا همین است؟
*?چرا جهان برای نازیسم ناامن است و برای صهیونیسم، امن؟*
معروف است که کانت یک انقلاب کپرنیکی در معرفتشناسی ایجاد کرد و گفت بهجای اینکه بگوییم جهان چه ویژگیهایی دارد که ذهن ما میتواند بر آن تطبیق یابد، باید بپرسیم ذهن ما چه ویژگیهایی دارد که جهان را بهگونهای خاص برای ما قابل شناخت میکند.
به نظر من، اسرائیل یک شر مطلق است و برای مواجهه با جنایات و نسلکشیهای آن، باید چرخشی مشابه در فکر و تصور ما ایجاد شود:
به جای اینکه بپرسیم چرا اسرائیل این جنایات فجیع را در غزه و لبنان رقم میزند، باید بپرسیم چرا جهان اینگونه است که اجازه این جنایات را میدهد؟
یعنی اگر نورافکن را از روی اسرائیل برداریم و روی جهان، دنیای اسلام و کشور خودمان بیندازیم، بهتر بتوانیم تحلیل کنیم که چرا این وقایع رخ میدهد و شاید بهتر بتوانیم جلوی آنها را بگیریم.
?در برهان شر، که قویترین برهان علیه خداباوری است، به دستهای از شرور و رنجها اشاره میشود که حقیقتاً فجیع، دردناک، و غیرقابلتحمل هستند. اصطلاحاتی مانند Radical Evil یا horrendous evils برای اشاره به این شرور استفاده میشود. یکی از مهمترین مصادیق این شرور در کتابها معمولا هولوکاست است. اما امروز هولوکاست آنچنان قبیح شمرده میشود که در آلمان، نوعی شرم تاریخی برای یادآوری نمادهای نازیسم وجود دارد، تا جایی که لباسهای هیتلر را در موزهها نگه میدارند ولی آنها را در معرض دید عموم قرار نمیدهند.
?چرا جهان امروز بهگونهای شده که نازیسم و فاشیسم قابل تحمل و قابل تکرار نیستند؟
هولوکاست جریانهای فکری در سطوح مختلف را بهشدت تحت تأثیر قرار داد. میخواهم به چند مورد آن اشاره کنم:
1.ابطالگرایی: کارل پوپر با نظریه ابطالپذیری گزارههای علمی، بهدنبال مقابله با شبهعلمها و ایدئولوژیهایی مانند نازیسم بود که به اسم علم در جامعه مطرح شده بودند.
2.مکتب فرانکفورت: فیلسوفانی مانند آدورنو و هورکهایمر به نقد عقلانیت ابزاری و نقش علم و فناوری جدید در رژیمهای سرکوبگر پرداختند.
3.اگزیستانسیالیسم: سارتر و کامو در آثار ادبی خود به مفاهیمی چون پوچی، آزادی، و مسئولیت در مواجهه با فجایع انسانی نظیر هولوکاست پرداختند.
4.معنادرمانی: ویکتور فرانکل، که از اردوگاههای کار اجباری زنده بیرون آمد، کتاب معروف انسان در جستجوی معنا را نوشت و مکتب مهمی را در روانشناسی پایهگذاری کرد.
5.الهیاتهای مدرن: برخی الهیدانان مسیحی و یهودی به بازنگری در الهیات و پرسش از وجود خدا در برابر شرور رادیکال پرداختند. الهیات خدای تضعیفشده، الهیات اعتراض، و الهیات هولوکاست از این دست هستند.
علاوه بر اینها، کار بسیار اثرگذار هانا آرنت در گزارش دادگاه آیشمن در اورشلیم و مساله ابتذال شر و تقبیح توتالیتریسم، ضربات بنیادینی به اعتبار اندیشه فاشیسم و نازیسم وارد کرد.
?آنچه امروز در فلسطین و لبنان رخ میدهد، کم از هولوکاست ندارد. حجم عظیم بمبارانها، آوارگی مردم، کشتار در بیمارستانها، و تحریم غذا و دارو، همه مصادیق شر رادیکال و فجیع هستند. تاکنون تمام تمرکز مخالفان، روی خود دولت اسرائیل بوده است تا این ماشین جنگی متوقف شود. و تنها راهی که در نظر داشتند، تقویت گروههای نظامی مانند حماس، حزبالله و انصارالله یمن بوده است.
من مخالف مقابله نظامی با این شرعظیم نیستم، اما سوال بنیادینتر این است: چرا جهان معاصر جای امنی برای اندیشه صهیونیسم است؟
صهیونیسم که در مواردی روی نازیسم را سفید کرده، چرا اندیشهای مشروع قلمداد میشود؟ چرا ادیبان، فیلسوفان، روانشناسان و مردمشناسان، همانطور که در مقابل هولوکاست، مشروعیت نازیسم را به چالش کشیدند و جهان را برای چنین اندیشهای ناامن کردند، اکنون در برابر صهیونیسم سکوت کردهاند؟
?به نظر من، اشتباه بزرگ کشورهای اسلامی حامی فلسطین و در رأس آنها ایران نیز همین است که روی دولت اسرائیل تمرکز کردهاند و ابزار نظامی را برای مقابله، کافی میدانند. این تفکر دقیقاً نقطه مقابل اندیشه پیامبر اسلام و آموزههای قرآن است که میگوید مردم باید خودشان به پا خیزند تا ظلم را از بین ببرند ( "لیقومُ الناس بالقسط" ) روش پیامبران و اصلاحگران بزرگ تاریخ همین بوده است. در دوره ما نیز گاندی، مارتین لوتر کینگ و در همین لبنان، امام موسی صدر، همین روش را به کار گرفتند.
پس تو را هرلحظه مرگ و رجعتی ست
مصطفی فرمود دنیا ساعتی ست
آزمودم، مرگ من در زندگی ست
چون رهی زین زندگی، پایندگی ست
امروز صبح که بیدار شدم این مطلب را خواندم و تا الان جملاتش مدام در ذهنم تکرار میشود.
فکر میکنم این جملات برای هرکس مثل من که نویسنده آن را میشناسد، تکان دهنده است.
اخیرا به پروژهای علاقهمند شدهام که در ارتباط با کاهش وضعیت دینداری و خداباوری در جهان است. چند کتاب را در این زمینه بررسی کردم. عنوان یکی از مهمترین آنها این است:
Religion's Sudden Decline: What's Causing It, and What Comes Next?
این کتاب نوشته یک محقق برجسته علوم سیاسی به نام Ronald Inglehart است. او پایهگذار پروژه عظیمی است به نام "نظرسنجی ارزشهای جهانی" WVS که بطورکلی و در موضوعات مختلف، 100 کشور را مورد بررسی قرارداده و 90 درصد جمعیت جهان را شامل میشود. بیشتر گزارشها در وبسایت این پروژه قابل دسترس است. کتاب هم بر مبنای دادههای همین پروژه است.
?در عکس بالا یکی از نمودارها و جدولهای همین کتاب را آوردهام. آقای اینگلهارت در دو موج نظرسنجی، تغییرات دینداری را بررسی کرده. اولی بین سالهای 1981 تا 2007 است که در این مقطع، 33 کشور جهان با افزایش میزان دینداری مواجه بودهاند. (اکثر آنها کشورهایی هستند که پیش از آن کومونیست بودهاند) 14 کشور نیز با کاهش دینداری مواجه بودهاند.
موج دوم نظرسنجی بین سالهای 2007 تا 2020 است. 42 کشور در این بازه زمانی، با کاهش دینداری مواجهه بودند و فقط در 6 کشور دینداری افزایش پیدا کرده است! (عنوان کتاب هم از همین تغییر وحشتناک گرفته شده است)
نمودار بالا در سمت چپ، این کشورها را نشان میدهد. (آمریکا، شیلی، استرالیا و نروژ بیشترین کاهش دینداری را داشتهاند و هند، بلغارستان، مولداوی، روسیه، نیوزلند و آلمان غربی، تنها کشورهایی هستند که افزایش دینداری را تجربه کردهاند.)
?نکته بسیار جالب توجه، تغییر دینداری در هردو موج نظرسنجی در کشورهای مسلمان است. این تغییر در هردو مقطع در این کشورها تقریبا صفر است.
جدول سمت راست بالا، اسم و تغییرات دینداری را در این کشورها نشان میدهد. به شاخصهای مختلف دینداری نمرهای در مجموع از 10 داده شده است.
?بطورکلی عوامل مختلفی در افزایش و کاهش دینداری موثر است. میزان توسعه یافتگی، زمینههای فرهنگی-تاریخی، منطقه جغرافیایی و...
اما اینکه بین کشورهای مسلمان از کشورهای توسعه یافتهتر (مثل مالزی و ترکیه) تا کشورهای فقیر تر (مثل مراکش) تا کشورهای عرب زبان یا کشورهای جنوب شرق آسیا و...، تقریبا شاهد هیچ تغییری در میزان دینداری نیستیم؛ به نظر میرسد یک عامل بیشتر نداشته باشد: محتوای عقلانی و اخلاقی دین اسلام و شخصیت تابناک پیامبر اسلام(ص)
?Theory of everything یا شاهکلیدی به نام "حکمرانی" جمله معروفی هست از توماس هابز که "انسان، گرگ انسان است." او میگفت انسان موجودی است که بر سر میل به قدرت و ثروتِ بیشتر، مدام در تنازع با دیگران است. اگر این حرف درست باشد، جهان، خیلی تاریک خواهد بود.…
? عشقت رسد به فریاد.. زمان ما انتخاب رشته دانشگاه اینقدر naturalized نشده بود. یعنی عوامل فراطبیعی هم در انتخاب رشته مهم قلمداد میشد. (البته Naturalization، یک "عمق راهبردی" هم دارد که فلسفه خواندهها میدانند! ) درواقع، زمان ما مثل الان انتخاب رشته با…
◀️ عاشورای ۶۱ هجری و آستانه سرنوشت
? سال ۱ تا ۱۱ هجری حکومت پیامبر (ص) است؛ یکی از آرمانیترین و زیباترین حکومتهای تاریخی. اباعبدالله (ع) جابجا اشاره میکند که من میخواهم به سنت جدم برگردم و منظور از سنت جدش نماز خواندن نیست؛ چون نماز جماعت زمان معاویه بزرگتر از زمان پیامبر است. سال ۱۱ تا ۱۳ هجرت دوره خلیفه اول است و دولت پیامبر به هم ریخته و از لحاظ نظامی دارد به قریش متکی میشود. بنابراین دولت دارد خصلت اولیگارشیک یا اشرافیت پیدا میکند.
? سال ۱۳ تا ۲۳ هجری دوره فتوحات بزرگ است. زمان عمر خلیفه دوم است که دو امپراتوری بزرگ به هم میریزد و ثروت اینها وارد مدینه میشود و دولت رانت درست میکند. امپراتوری ساسانی خودش شامل ۱۳ دولت یا ایالت یعنی دولتشاهی بود و دولت ایران شاهنشاهی بود. از آن طرف امپراتوری روم که بخش بزرگی از اروپا تا ترکیه امروز و بخشهایی از آفریقا و مصر آن روز را دربرمیگرفت فرو میریزد. دریایی از غنیمت و ثروت وارد دولت اسلامی میشود. در زمان خلیفه دوم فرمولی پیدا شد که با آن غنایم را تقسیم میکردند. سهم هر فرد برابر است با درجه نزدیکی قبیلهای یا نسبی به پیامبر یا قریش ضربدر سابقه در اسلام. هر کس به قبیله پیامبر نزدیکتر بود یا یک روز زودتر اسلام آورده بود سهم بیشتری میگرفت. در این معامله مکه میخواهد ببرد و میبرد. ترکیبی شد از اشرافیت قریش و ثروت بسیار مهم غنیمت و نهایتاً قدرت.
?سال ۲۳ تا ۳۵ هجری نشانههایی از فساد در دوره خلیفه سوم دارد شکل میگیرد. خصوصیسازی سنگینی اتفاق میافتد و این ثروت دولتی یواش یواش دارد خصوصی میشود و ثروتمندان بزرگی دارند پیدا میشوند. عرب آن موقع عدد بالای هزار نداشت ولی وقتی میشمارند میگویند که مثلاً عبدالرحمن بن عوف هزار هزار هزار سکه داشت؛ یعنی ثروت این صحابی به میلیارد امروز دارد میرسد.
? سال ۳۵ تا ۴۱ هجری حکومت حضرت امیر (ع) است که یک تلاش ناموفق برای اصلاح است و سرانجام سه جنگ بزرگ داخلی شکل میگیرد. به گزارش یعقوبی حداقل ۷۰ هزار مرد جوان فقط در جنگ صفین کشته شدند. اگر عائله هر مرد را حداقل ۵ نفر در نظر بگیرم، ببینید چه تعداد یتیم و بیوه پیدا میشوند و چه مسائل و مصائبی گریبانگیر جامعه اسلامی میشود.
? سال ۴۱ تا ۶۰ هجری دوارن خلافت معاویه، اوج انباشت نابرابر قدرت و ثروت و بازگشت به سنت عثمان است. باید توضیح داد که چه اتفاقی در دولت معاویه دارد رخ میدهد و چرا سال ۶۱ آستانه سرنوشت است. آستانه سرنوشت یعنی باید تلاش کرد تا دولت برگردد به سنت پیامبر یا اینکه تیر از این کمان خلاص شده و دیگر قابل برگشت نیست.
? معاویه که به خلافت رسید، حکومت به اولیگارشی یا اشرافسالاری برگشت. این حکومت ادغامی بود از سه سنت اشرافی مکه، شاهی ایران و دینسالاری روم. نشانههایی است که برخی معاویه را نه خلیفه بلک مَلِک یعنی پادشاه صدا میکردند. البته نه پادشاه بلکه سلطان یعنی کسی که به زور نشسته است. معاویه مخزنی برای خریدن صحابه و عایدات سلطانی داشت. او نه امین بیتالمال بلکه مالک آن شده بود.
? معاویه کار بسیار مهم دیگری کرد. در سنت اسلامی، سلسله مراتب روحانی و مرکز رسمی جمعآوری و توزیع روایت وجود نداشت. این سنتی عیسوی بود که از امپراتوری روم به شام منتقل میشود و معاویه با این حربه توانست بیشتر صحابی را در شام جمع کند و یک اشرافیت مذهبی را بنیان بگذارد. به گونهای که شام کانون حدیث، روایت و تفسیر شد. شام بود که پشت سر هم از دولت اموی حمایت مذهبی میکرد و در توجیه مشروعیت معاویه حدیث میساخت. قریش به شام مهاجرت کرد و شام تبدیل شد به مرکز مذهب و ثروت و سیاست. مکه و مدینه و عراق هم در حاشیه قرار گرفتند.
? اباعبدالله (ع) در چنین آستانه سرنوشتی است. میگوید دنبال اصلاح هستم و میخواهم به سیره جدم برگردم. اباعبدالله (ع) میداند که پدرش در سال ۳۵ هجری نتوانست این قطار قرار گرفته در سراشیبی سقوط را نجات بدهد و الآن سرعت سقوط این قطار بیشتر شده است. اما جامعه نیاز به یک مدل و آرمان دارد که هر زمان بتواند بازتولید شود. حسین (ع) این کار را کرد و تکنیک او جالب است: نه بیعت میکند، نه خودش به سمت جنگ میرود و نه دعوت دیگران را رد میکند که تاریخ بعدها بگوید اگر دعوت کوفیان را میپذیرفت به نتیجه میرسید. کاری میکند که هر کس از هر زاویه نگاه میکند، او را قهرمان تاریخ و سرچشمه عدالت و آزادگی میبیند.
?سخنرانی ۱۶ شهریور ۹۸(هفتم محرم)، مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 11 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 7 months, 1 week ago