سلام دوستان متاسفانه کانال اصلی خودم حذف شد و تلاشم برای بازگرداندنش تا این لحظه بی ثمر بود.

از این بعد اشعار خودم و اشعار انتخابی‌ از دیوان دیگر شعرا را در کانال زیر خواهم گذاشت.

ارداتمندتان
حسین میهمان پرست

@zakhme_bz

لینک اولین مطلب کانال:

https://t.me/ghani_k/2

سلام دوستان
به پایان دیوان غنی کشمیری رسیدیم.
در این مدت سعی کردم با دقت از کل دیوان ابیات خوبی را برای شما انتخاب کنم و در کانال نشر بدهم و امیدوارم از ابیات انتخابی لذت برده باشید و با توجه به سواد و دانش اندکم ممکن است برخی ابیات خوب از دید من پنهان مانده باشد و همچنین ابیاتی را که شاید قوی نبوده اند را نشر داده باشم که امیدوارم بر من ببخشایید.

ارادتمندتان

حسین میهمان پرست

از مردن تو حاصل عمرم تباه شد
چیزی که صرف گریه نشد صرف آه شد

می آمدم که تنگ در آغوش گیرمت
سنگ سر مزار توام سنگ راه شد

غنی کشمیری
@ghani_k

دمی که زخم پیاپی خورد ز نشتر او
رگم به ناله در آید چو تار از مضراب

صدای اُستُرِه ی اوست بسکه شور انگیز
ز سر تراشی او پای می جهد از خواب

غنی کشمیری

استره = وسیله ای برای تراشیدن موی سر و صورت
@ghani_k

در روغن اوفتاد ز داغم چو نان درد
جز شکر نعمتم نبود بر زبان درد

گاهی رود به جانب سر گاه سوی پا
شد استخوان پهلوی من نردبان درد

خاشاکِ موی دردِسرم اینقدر چراست
گر نیست کاسه ی سر من آشیان درد

گر پست گشت پایه اش از پای من چه باک
شد مرتفع ز شانه ی من باز شان درد

خواهد شکسته شد قلم استخوان من
تا چند در شکنجه بود از بنان درد

آخر دلم شکسته شد از درد استخوان
ای کاش بشکند چو دلم استخوان درد

غنی کشمیری
@ghani_k

گویا غنی کشمیری خیلی سرمایی بوده و از سرما خوشش نمیومده? و چند شعر در مورد سرما داره در مطلب بعدی نمونه ی دیگری از شعر غنی که درتوصیف سرما است رو ارسال میکنم

توصیف سرما از زبان غنی کشمیری: در این موسم از بسکه یخ بست آب شد آیینه خانه سرای حباب به صحن گلستان خطِ جوی آب نماید که چون جدول اندر کتاب دف از دست مطرب نشد آشکار که بسته است یخ نغمه ی آبدار چنان کرد در آب سرما اثر که نقشِ بر آب است نقشِ حجر همین نغمه…

بست آب چشمه ی خورشید تا در دلو یخ
خشک لب از تشنگی افتاد ماهی در سراب

غنی کشمیری
@ghani_k

زین ریاضتها که در ایام سردی می کشند
جای دارد گر روند اهل زمین بر روی آب

غنی کشمیری
@ghani_k