𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 days, 2 hours ago
محیط کار یا میدان مرگ؟
زندگی در میان شعلههای آتش و سقوط پاتیلهای مرگ
زندگی در ایران جمهوری اسلامیزده، بهایی سنگین دارد. اگر شانس یارتان باشد و پس از هزاران مشقت کاری پیدا کنید، جان سالم بردن از طمع بیپایان صاحبان سرمایه و بیتوجهی نظام به ابتداییترین حقوق کارگران، دیگر معجزهای خواهد بود. در کشوری که استثمار به مرزی فراتر از استثمار رسیده، محیطهای کار نه تنها محل درآمد، بلکه میدان مین برای کارگران است؛ جایی که هر لحظه ممکن است فقدان تجهیزات ایمنی، جان یک انسان را بگیرد.
روز دوشنبه ۱۲ آذر، در کارخانه «فولاد سرخه» سمنان، سقوط پاتیل مواد مذاب از جرثقیل، عباسعلی طهماسبی را به کام مرگ فرستاد و دو همکار دیگرش را مصدوم کرد. تنها یک روز بعد، مهدی آیتی، یکی از مصدومان این حادثه، در بیمارستان جان باخت. همین هفته، صبح چهارشنبه ۱۴ آذر، در کارخانه روغن نباتی «سه گل خراسان» در نیشابور، چهار کارگر دیگر بر اثر آتشسوزی کشته و یک نفر مصدوم شدند. شدت دودگرفتگی علت مرگ سه نفر از آنان اعلام شده است.
این فجایع تنها نمونهای از وضعیت بحرانزده محیطهای کاری در ایران است. طبق آمار سازمان پزشکی قانونی، تنها در سال ۱۴۰۲ بیش از دو هزار و ۱۱۵ کارگر در حوادث کاری جان باختهاند. کارگران ساختمانی، روزمزدها، و معدنچیان، بهعنوان اقشاری که در معرض بیشترین خطر قرار دارند، اغلب حتی از ابتداییترین تجهیزات ایمنی محروم هستند. صاحبان سرمایه، در سایهی بهشت جمهوری اسلامی ساخته، سودهای کلان خود را به قیمت جان این انسانها انباشت میکنند.
پاسخ به سوالات بحث درباره همکاری و اتحاد بین نیروهای انقلابی همواره یکی از مهمترین موضوعات بین فعالین جنبش کمونیستی بوده است. مقاله “جنگ میان جنگ و موضع سوسیالیست انترناسیونالیست “که اخیراً در نشریه کار منتشر شده است، ضمن پرداختن به این که: چگونه نیروهای…
پاسخ به سوالات
بحث درباره همکاری و اتحاد بین نیروهای انقلابی همواره یکی از مهمترین موضوعات بین فعالین جنبش کمونیستی بوده است. مقاله “جنگمیانجنگوموضعسوسیالیستانترناسیونالیست “که اخیراً در نشریه کار منتشر شده است، ضمن پرداختن به این که: چگونه نیروهای سوسیالیستی در برابر جنگهایی که به بهانه دفاع یا پیشرفت انجام میشوند، موضعگیری میکنند، به بحث اینکه در شرایط کنونی وظیفهی نیروهای انقلابی چیست و در چه بستری می توانند مبارزات مشترک خود را پیش ببرند؟ از منظر فدائیان کمونیست پاسخ میدهد در همین رابطه سوال زیر از طرف یکی از خوانندگان به دست ما رسیده است .
👇
در ۳ سپتامبر ۱۹۳۴، ۶۵ هزار کارگر نساجی در کارولینای شمالی ایالات متحده به اعتصاب پیوستند، که به سرعت در شرق ایالات متحده گسترش یافت. این اعتصاب، پاسخی به کاهش دستمزدها و شرایط سخت کاری بود و به سرعت تبدیل به یکی از بزرگترین اعتصابات کارگری در تاریخ آمریکا شد. تا ۴ سپتامبر، تعداد اعتصابکنندگان به ۲۰۰ هزار نفر و روز بعد به ۳۲۵ هزار نفر رسید.
کارگران اعتصابکننده با ماشینهای خود به دیگر مناطق رفته و سایر کارگران را به اعتصاب دعوت کردند، کارخانهها را وادار به تعطیلی کردند و شهرها و روستاهای زیادی را تحت تأثیر قرار دادند. اگرچه اتحادیهها در ابتدا این اعتصاب را تحمل و حتی تشویق میکردند، اما با گسترش سریع آن، تلاش کردند تا کارگران را متوقف کنند.
با گذشت زمان، تنشها افزایش یافت. در ۵ سپتامبر، برخوردهای خشونتآمیزی رخ داد و یکی از کارگران اعتصابکننده و یک مأمور پلیس کشته شدند. این خشونتها در روزهای بعد نیز ادامه یافت و در ۶ سپتامبر، تیراندازی پلیس باعث کشته شدن هفت نفر و زخمی شدن دهها نفر دیگر شد.
با اعلام حکومت نظامی در ۹ سپتامبر، برخوردها شدت گرفت و گارد ویژه به کار گرفته شد. اما کارگران مصمم به ادامه اعتصاب بودند و نیروهای سرکوبگر پلیس با توصل به خشونت درصدد شکستن اعتصاب شدند.
در ۱۱ سپتامبر، اعتصابکنندگان توانستند با ایجاد شوراها و تقسیم غذا و پول، از خود حمایت کنند و در مقابل گارد ملی مقاومت کنند.
تا ۱۳ سپتامبر، نیروهای سرکوبگر متشکل در گارد ملی در بیشتر ایالتهای نیوانگلند مستقر شدند و برخوردها با اعتصابکنندگان ادامه یافت. نیروهای دولتی و گارد ملی با توحش تمام، اعتصاب را شکستند و کارگران بسیاری را دستگیر و یا به شدت زخمی کردند.
این اعتصاب تاریخی، درسهای بسیاری برای جنبش کارگری دارد. تجربه این اعتصاب نشان میدهد که قدرت همبستگی و اتحاد کارگران میتواند به تغییرات عمدهای منجر شود. اما در عین حال، واکنش شدید و خشونتآمیز حکومت و نیروهای امنیتی نیز نباید نادیده گرفته شود.
اعتصاب به عنوان مدرسه انقلاب میتواند به کارگران یاد دهد که تنها از طریق اتحاد و همبستگی میتوانند به حقوق خود دست یابند و با استفاده از تجارب دیگر کشورها و پیشبینی واکنشهای حکومتها، استراتژیهای موثرتری برای مبارزه با بیعدالتی و شرایط ناعادلانه کاری تدوین کنند. این تجارب نشان میدهند که برای دستیابی به تغییرات پایدار و پیروزی ، آمادهسازی و سازماندهی و تشکل ، حیاتی است.
بدون شک، وضعیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و سطح سازمانیافتگی کارگران نساجی آمریکا در آن زمان با شرایط کنونی کارگران ایران قابل مقایسه نیست. کارگران ایرانی، علیرغم اینکه در سالهای اخیر اعتصابات متعددی را سازماندهی کردهاند، هنوز نتوانستهاند تشکلهای پایداری ایجاد کنند. این مبارزات عمدتاً پراکنده، بدون سازماندهی و حمایت سراسری بوده است. در این شرایط، وظیفه بزرگی بر دوش کارگران پیشرو است تا برنامهریزیشده و هدفمند از تشکیل هستهها و کمیتههای مخفی و نیمهعلنی در مراکز کارگری و مناطق محروم غافل نمانند. آنها باید همزمان با مشارکت فعال در مبارزات طبقاتی، به سازماندهی کارگران پیشرو در این کمیتهها و هستهها بپردازند تا از همین حالا پایههای محکمی برای تشکلهای صنفی و سیاسی آینده ایجاد شود تا بدین ترتیب زمینه برای سازماندهی اعتراضات همبسته و سراسری فراهم گردد.
? در آستانه سالگرد مهسا (ژینا) امینی؛
کارزار «سهشنبههای نه به اعدام»، به ۲۱ زندان گسترش یافت
کارزار زندانیان سیاسی در زندانهای ایران در مخالفت با اعدام با عنوان «سهشنبههای نه به اعدام» که به شکل اعتصاب غذا توسط زندانیان انجام میپذیرد، در سی و دومین هفته خود، در آستانه سالگرد قتل مهسا امینی و آغاز جنبش زن، زندگی، آزادی همچنان ادامه دارد.
در تداوم این کارزار امروز سهشنبه ۱۳ شهریور زندانیان سیاسی مشارکت کننده در این کارزار، مجددا علیه صدور و اجرای حکم غیر انسانی اعدام دست به اعتصاب غذا زدند.
در بیانیه صادر شده از سوی زندانیان مشارکت کننده در این کارزار آمده:
«بر کسی پوشیده نیست که جامعه ایران در این سالیان با فجایع گوناگونی در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... روبهرو بودهاست و اعتراضات آنها توسط حکومت با سرکوب، زندان و اعدام پاسخ داده شده است. تحولات اخیر گویای آن است که جامعه ایرانی و شهروندان آن به درک روشنی رسیدهاند که باید درمقابل این حکومت استبداد دینی مقاومت کرد، مقاومتی که نوک ِ پیکان آن در میان زندانیان تبلور یافتهاست، زندانیانی که اکنون با وجود تمام فشارهای دربند، برای سیودومین هفته پیاپی در کارزار” سهشنبههای نه به اعدام” در اعتصاب غذا به سر میبرند».
به گزارش این بیانیه، کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در آستانه سالگرد قتل مهسا امنیتی به ۲۱ زندان شامل زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم در استان کرمان گسترش یافته است.
زندانیان اعتصابی کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» در ۱۹ زندان مختلف از جمله زندان اوین (بند زنان، بند ۴، ۶، ۸)، زندان قزلحصار (واحد۳ و ۴)، زندان مرکزی کرج، زندان خرم آباد، زندان نظام شیراز، زندان مشهد، زندان لاکان رشت، زندان قائمشهر، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان ارومیه، زندان خوی، زندان نقده، زندان سلماس، زندان سقز، زندان بانه، زندان مریوان، زندان کامیاران، زندان تهران بزرگ، زندان اسدآباد اصفهان و زندان بم از تمام کسانی که در داخل و خارج از کشور از این کارزار که هدف آن لغو اعدام و شکنجه در ایران است، قدردانی میکنند و بار دیگر از همه زندانیان در زندانهای مختلف میخواهند به این کارزار بپیوندند. همچنین از تمامی وجدانهای بیدار در سراسر جهان نیز در خواست داریم تا برای لغو اعدام و مقابله با آن از این کارزار حمایت کنند».
کارزار سهشنبههای نه به اعدام
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
خبر
کیوان مهتدی آزاد شد
کیوان مهتدی نویسنده، مترجم، فعال کارگری و عضو کانون نویسندگان ایران امروز (یکشنبه ۱۱ شهریور) از زندان اوین آزاد شد.
علاوه بر کیوان مهتدی دو تن از اعضای سندیکای شرکت واحد اتوبوسرانی تهران، رضا شهابی و حسن سعیدی نیز عصر امروز از زندان اوین آزاد شدند.
به گفتهی وکیل پرونده: «بعد از صدور محکومیت شش سال حبس برای این سه نفر، درخواست اعاده دادرسیشان از سوی دیوان پذیرفته و پرونده به شعبه همعرض ارسال شد و شعبهی همعرض محکومیت هر سه نفر را سه سال و شش ماه کاهش داد. پس از صدور رای جدید این سه نفر مشمول بخشنامه عفو ۱۴۰۱ شدند. ما دوباره به دادسرای امنیت و اجرای احکام لایحه دادیم. دادسرای تهران در نهایت با شمول عفو این سه نفر موافقت کرد و امروز ذیل بخشنامه عفو ۱۴۰۱ آزاد شدند و پرونده مختومه گردید.»
کیوان مهتدی و همسرش آنیشا اسدالهی، مترجم، در اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۱ در پی بازداشت گستردهی فعالان صنفی معلمان و کارگران، به زندان اوین منتقل شدند.
آنها پس از سپری کردن دورهای طولانی در سلولهای انفرادی، با اتهامهای «اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام»، بهترتیب، به ۶ (۵ سال قابل اجرا) و ۵ سال و ۸ ماه زندان (۵ سال قابل اجرا) محکوم شدند. این حکم در دادگاه تجدیدنظر به ۳ سال و ۷ ماه زندان کاهش یافت.
آنیشا اسدالهی همچنان دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری میکند.
https://www.facebook.com/share/p/1JEyMkvQQz6mrE6E/?mibextid=oFDknk
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
نشریه کار کمونیستی - خرداد ۱۴۰۳
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 4 days, 2 hours ago