سید ابوالفضل مبارز

Description
سید ابوالفضل مبارز

https://www.instagram.com/p/BgdjzNUnO6c/?r=wa1


امکان دریافت نظر دوستان و اساتید
@Seyyedabolfazlemobarez
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months, 4 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months, 3 weeks ago

8 months ago

همین که جمع شد از خانه بسترت یعنی
مدینه را همه ی عمر بستری کردی

#سید_ابوالفضل_مبارز

8 months ago
حالا حسن باید از این پس …

حالا حسن باید از این پس کنج این خانه
خالی کند پیش خودش هر روز جایش را

#سید_ابوالفضل_مبارز

10 months, 2 weeks ago
10 months, 2 weeks ago
10 months, 3 weeks ago
1 year, 1 month ago

بجز رحمت پیمبر از دری دیگر نمی آمد
ولو نجرانیان را تا ابد باور نمی آمد

از آن‌لبخند در لبخند، از آن لطفِ بی پایان
از آن احساس‌بی اندازه نفرین بر نمی آمد

غرض‌نفرین نبوده مطمئن باشید ای مردم
برای چند نصرانی که پیغمبر نمی آمد

برای‌چند نصرانی‌اگر مقصود نفرین بود
یقینا حجتی بالاتر از قنبر نمی آمد

نبی‌پیش‌از خودش‌از شوق‌آمد تا بفرماید
بدون مرتضی یک گام این سوتر نمی آمد

نبی‌پیش‌ازخودش؟آری٬نبی‌پیش‌از‌خودش‌آمد
پیمبر را نمی دیدند اگر حیدر نمی آمد

مرا دارد شراب مدح حیدر می برد با خود
وگرنه عقل هرگز تا لب ساغر نمی آمد

مگرانگور‌طبعش می‌رسید امروز آقا جان
اگر این بچه شاعر تا نجف یک سر نمی آمد

به‌حاصل‌خیزی‌خاک‌درت‌تاریخ‌شک‌می‌کرد
اگر دُرّ گران از خاک اینجا در نمی آمد

بدون‌هیچ‌حرفی‌میروم‌جایی که‌زهرا جز
به استقبال از تنهایی شوهر نمی آمد

بدون‌هیچ‌حرفی‌می‌روم پشت‌همان در که
میان‌شعله‌اش جز دود و خاکستر‌نمی آمد

یقین کردند‌آن‌مردم‌که‌نفرینی‌نخواهد بود
و الا غاصبی با شعله پشت در نمی آمد

میان‌خانه‌زینب چشم بر در ‌منتظر مانده
ولی از کوچه‌‌ های بی کسی مادر نمی آمد

بدون هیچ حرفی می روم در بین گودالی
که‌سویش‌جز سنان‌ونیزه وخنجر نمی آمد

همان‌جایی‌که‌می‌دید از بلندی‌شمرمی آید
ولی‌افسوس‌دیگر کاری‌از‌خواهر نمی آمد

یقین‌کردند آن‌مردم‌که نفرینی‌نخواهد بود
والا ساربان دنبال انگشتر نمی آمد

#سید_ابوالفضل_مبارز
#مباهله
@samobarez

1 year, 1 month ago

هوای دشت مثل خاطر نجران مکدر بود
تحیر در سر تردید های دیر باور بود

یقین اما نشسته روی زانو رو به فردایی
که چندین سال از ان چیزی که میگفتند بهتر بود

بنا شد تا گره را وا کند نفرین به دندانش
کسی راضی نمیشد ناگزیر این راه آخر بود

از ان سو این بزرگ اهل نجران بود می آمد
نگاهش از همان جا محو نوری بهت اور بود

چه می دید این شکوه بکر این اعجاز دیگر چیست
جهان مست از تکان های لب الله اکبر بود

دو چشم روشن از حق دید از خورشید روشن تر
دو کودک نه دولبخندی که باید گفت محشر بود

کمی نزدیکتر شد دید مریم هست و مریم نیست
زنی بالاتر از آسیه و حوا و هاجر بود

نمی دانم چرا برگشت وقتی مرتضی را دید
نمیدانم چرا هی رفت و برگشتش مکرر بود

سرش چرخید وحیدر را نشان می داد و هی میگفت
که ای نجرانیان دیدم خودم حق با پیمبر بود

#سید_ابوالفضل_مبارز
#مباهله
@samobarez

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 8 months, 2 weeks ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 10 months, 4 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 6 months, 3 weeks ago