Dr. Faqihi Herawi- د. فقیهی هروی

Description
فضل الرحمن فقیهی هروی، دکتورای ادبیات فارسی، دکتورای فقه و اصول فقه، استاد دانشگاه هرات، نویسنده و پژوهش‌گر علوم اسلامی.
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 weeks, 5 days ago

hace 2 semanas, 6 días

این اثر در حقیقت، نقد سخنان توهین‌آمیز و ادعاهای مرموزی است که در سال 1402 ﻫ.ش. تحت عنوان «جدال رأی و روایت» در صفحات مجازی منتشر شده بود و بر ساحت پاک امام بخاری رحمه الله با بی‌رحمی تمام تاخت و تاز کرده بود. آن رساله، شخصیت امام بخاری را زیر سؤال برده بود، وی را دشمن بزرگ امام ابوحنیفه رحمه الله و یارانش معرفی می‌داشت و روایاتش را نادرست و راویانش را غیر قابل قبول خوانده بود.
ورود چنین ادعاهایی در جامعۀ امروزی جز ایجاد تفرقه و اختلاف افگنی مفهومی دیگر نمی‌توانست داشته باشد و در حقیقت آب به آسیاب دشمن می‌ریخت و راه را برای پیاده شدن برنامه‌های دشمنان اسلام، هموار می‌نمود. بنابراین رسالۀ مذکور توسط نگارنده مورد نقد قرار گرفت و به شکل کتابی در آمد که «احسن المقال در ردّ جدال» نامیده شد.
نقد و رد اتهامات واهی، ادعاهای توهین‌آمیز و سخنان نادرست بر ائمۀ دین، وظیفۀ شرعی هر انسان مؤمنی است که توانایی این کار را داشته باشد. با چنین ضرورتی، نگارندۀ این سطور به رد و نقد رسالۀ مذکور اقدام نمود و به دفاع از شخصیت، جایگاه علمی، صحت روایات و وثاقت راویان امام بخاری رحمه الله پرداخت. در این رساله خاطرنشان ساخته شده که اختلاف نظر میان ائمۀ دین و از جمله امام بخاری با بزرگان مذهب حنفی، هرچند امری اجتناب ناپذیر بوده؛ اما جنبۀ خصومت شخصی نداشته و جزء اجتهادات فقهی به شمار می‌رود.
این اثر، تنها رد اعتراضات نویسندۀ رسالۀ «جدال رأی و روایات» نیست؛ بلکه به بیشتر خصومت‌ورزی‌ها و ادعاهای نادرستی که مستشرقان و معاندان سیکولارمشرب، بر امام بخاری و صحیح او وارد می‌کنند، پاسخ داده است. به دلیل آنکه نویسندۀ رسالۀ «جدال رأی و روایت» بیشترین اعتراضات و توطئه‌های مستشرقان و معاندان حدیث نبوی را در آن رساله گرد آورده بود و لذا به آن اعتراضات پاسخ گفته شده است.
امیدوارم وقتی اکنون این اثر در صفحات مجازی انتشار می‌یابد به دست نویسندۀ رسالۀ «جدال رأی و روایت» برسد و یا رسانده شود و وی آن را به دقت مطالعه نماید تا به سخنان نادرست و غیر مستندی که در رساله‌اش ارائه داشته، وقوف یابد و به اشتباهات متعددی که مرتکب شده آگاه شود.
چه خوب است، نویسندۀ رسالۀ «جدال رأی و روایت» با خوانش این اثر، وقتی به نادرستی‌های رساله‌اش پی می‌برد، با نوشتن یادداشتی در این راستا، از اهل مطالعه و تحقیق و علمای امت اسلامی، پوزش بخواهد. همچنان در صورتی که باز هم بر دیدگاه‌های نامستندش که در این اثر به طور مستند مورد نقد واقع شده، قناعت نداشته باشد، به دفاع بپردازد و به گونۀ مستند- نه با انداختن تیر به تاریکی- این اثر را نقد نماید. نگارنده منتظر پاسخ ایشان خواهد بود.
همچنان از اهل مطالعه و تحقیق، آرزو برده می‌شود اگر نقصی در نحوۀ پردازش این کتاب و محتوای آن وجود داشته باشد، نگارنده را در جریان بگذارند تا به اصلاح آن اقدام شود.

hace 2 semanas, 6 días

تقدیم به اهل دانش و تحقیق
کتاب: «احسن المقال در رد جدال»
(نقد رسالۀ«جدال رأی و روایت» و دفع اتهامات آن بر امام بخاری)

این کتاب، رسالۀ تحقیقیی است که نگارنده آن را در سال 1445ﻫ. ق. برابر با سال 1402ﻫ. ش. به رشتۀ تحریر درآورده بود، هرچند به گونۀ مطبوع، نشر گردید، امام برخی دوستان در خارج مرزهای کشور مان، خواستار نشر فایل آن به گونۀ پی‌دی‌اف شده بودند. بنابراین حالا نقل پی‌دی‌اف آن به خدمت دوستان ارجمند گذاشته می‌شود تا مورد استفاده قرار گیرد.
دوستان ارجمند در نشر این رساله سهیم شوند و آن را برای اهل مطالعه نشر و پخش نمایند.

hace 2 semanas, 6 días

به همین گونه، قرآن کریم به حیث نخستین اساس و بنیاد شریعت اسلام، لفظ و معنایش، نه کلام و تألیف محمد صلی الله علیه وسلم، بلکه کلام پروردگار پیامبر و کلام پروردگار جهانیان است. کلامی است که لفظ و معنایش معجزه است و هیچ‌کسی در طول تاریخ، همانند آن را آورده نتوانسته است. چه اگر قرار بود که این قرآن، تألیف و کلام پیامبر اسلام بودی- که هیچ سواد و دانش ادبی نداشته است- در طول قرن‌ها با وجود مخالفتی که معاندان با آن داشتند، خود که صاحب فصاحت و بلاغت بوده‌اند، کتابی همانند آن را تألیف می‌کردند و به عرصۀ ظهور می‌پیوست! وقتی همه فصحا و بلغای عرب و غیر عرب، در طول تاریخ، بخش کوچکی در حد سه آیه همانند قرآن کریم را آورده نتوانستند، عقلانیت سلیم و خرد منصف، حکم می‌کند که چنین کلام و کتابی، هرگز تألیف شخصی نیست که هرگز نزد کسی تلمُّذ نکرده باشد، به مدرسه‌یی درس نخوانده باشد، و به دانشگاهی تحصیل علم ننموده باشد!؟ بلکه این کتاب از جای دیگر و از منبع دیگری برایش فرستاده شده و این کتاب عظیم الشأن، نه تألیف پیامبر صلی الله علیه وسلم، بلکه کلام پروردگار پیامبر است که نقصی در آن وجود ندارد و هرگز باطل و نقصی در آن راه نمی‌یابد.
«وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ» [فصلت: 41، 42]
(و اين همانا کتابی عزیز است؛ باطل از پیش رویش و از پشت سرش در آن راه ندارد، نازل‌شده از نزد ذات با حکمت و ستوده‌یی است).
حقیقت این است که با وجود شعار «خردمحوری و عقلانیت اندیشی» تضاد در ادعاهای دگراندیشان، همیشه گستاخانه و مرموز، موج می‌زند و تبارز دارد. اما مقوله و اصطلاح خردمحوری و عقلانیت اندیشی آنان، شعار دروغینی است که همواره مطرح می‌کنند تا بدین طریق، کسانی را بفریبند که مطالعۀ اندک دارند و به علم و دانش عمیق دست نیافته‌اند.
{كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِنْ يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبًا} [الكهف: 5]

hace 3 meses, 1 semana

آیا صحابه دزد و چپاول‌گر بودند یا مؤمنان دعوت‌گر؟

شبهه‌پراکنی در مورد صحابه و مسلمانان صدر اسلام و تهمت و افترا برآنان، یکی از روش‌هایی طعن زدن معاندان بر اسلام عزیز است. شریعت اسلام آمد تا مردم را از عبادت طواغیت و مخلوقات، به سوی عبادت پروردگار مخلوقات فرا خواند و رسول الله صلی الله علیه وسلم، بهترین نمونۀ اخلاق و خصایل ستودۀ انسانی بودند. به همین گونه یاران بزرگوار شان، که در مدرسۀ نبوت تربیت یافته بودند، بهترین شخصیت‌ها در حوزۀ تعامل با مردم و جوامع انسانی بودند.
با وجود این همه خوبی‌ها در اخلاق و سلوک رسول الله صلی الله علیه وسلم و یاران شان، باز هم معاندان اسلام، می‌کوشند، صحابه و مسلمانان صدر اسلام را متهم به خصایل ناپسند نمایند و لشکر مسلمانان در صدر اسلام را دزد و چپاولگر و غارت‌گر معرفی بدارند.
در یکی از صفحات مجازی، با شبهه‌پراکنی دروغینی ادعا شده بود که «وقتی عرب‌ها سمرقند را فتح کردند و دارایی مردم دستخوش چور و چپاول شد و مال و آبرو و عزت شان به تاراج رفت، پیرزنی نزد فقیهِ لشکرِ مهاجم آمد و پرسید: چرا به سرزمین ما حمله‌ور شدید؟ فقیه گفت: خدا ما را به سوی شما فرستاد. پیرزن آهی کشید و در حالی‌که اشک‌هایش را با گوشۀ آستین می‌سترد، گفت: نمی‌دانستم که خدا هم لشکری از دزدانِ چپاولگر و متجاوزان ستمکار در اختیار دارد».
این متن، از هرجایی نقل شده باشد، جز دروغ و افترایی بیش نیست و مسلمانان صدر اسلام، هرگز خانه و دارایی شخصی مردم عادی و بی‌دفاع را غارت نکرده بودند و چپاول ننمودند. بلکه صحابه در صدر اسلام، با نظام‌های طاغوتی طرف بودند؛ همان نظام‌هایی که مردم را از ایمان آوردن به الله و رسولش، منع می‌کردند و به تابع‌داری از خود فرا می‌خواندند. لذا در پی براندازی نظام‌های طاغوتی بودند تا مردم به اختیار خود، اسلام را بپذیرند و مانعی در پذیرش اسلام وجود نداشته باشد. لذا هرگز با افراد و آحاد جامعه طرف نبودند و به مال و دارایی فردی بدون آنکه از نظام‌های طاغوتی جانب‌داری کند کاری نداشتند.
برای اثبات دروغ بودن ادعای مذکور این بسنده است که مسلمانان وقتی مناطق ماوراء النهر را فتح کردند، با مردم روش بسیار نیکو در پیش می‌گرفتند و تنها با خوارج و باغیان برخورد متقابل داشتند. آنان با مردم محیط و شهروندان، روش کاملا مدارا و دعوت‌گرانه داشتند. به گونۀ نمونه در تاریخ بخارا آمده است که حاکمان مسلمان در آن شهر، وقتی مسجد جامعی ساختند، حتی برای مردم در بدل آنکه به نماز حضور یابند، چیزی پول توزیع می‌نمودند و آنان را حتی به زور به نماز خواندند که رکن مهم اسلام است مجبور نمی‌ساختند. در کتاب مذکور، در احوال و تاریخ شهر بخارا آمده است:
«قتیبة بن مسلم مسجد جامع بنا کرد، اندر حصار بخارا به سال 94 و آن موضع بتخانه بود. مر اهل بخارا را فرمود تا هر آدینه در آنجا جمع شدندی، چنانچه هر آدینه منادی فرمودی: "هرکه به نماز آدینه حاضر شود، دو درم بدهم» (تاریخ بخارا: ص68).
در این هنگام حتی مردم به دلیل یادنداشتن و تازه مسلمان شدن، حتی مجبور ساخته نمی‌شدند به عربی نماز بخوانند چون یاد نداشتند. بلکه هر گونه که یاد داشتند آزاد بودند نماز بخوانند. در تاریخ بخارا باز آمده است:
«ومردمان بخارا به اول اسلام در نماز قرآن به پارسی خواندندی و عربی نتوانستندی آموختن»(تاریخ بخارا: ص68).
این روایات تاریخی می‌رسانند که مسلمانان در هنگام فتح ماوراء النهر که شامل بخارا و سمرقند می‌شود، با مردم روش مدارا و انسانی داشتند و به مال و دارایی افراد به گونۀ خاص، تعرضی نداشتند و دست به غارت و چپاول‌گری اموال آنان نزدند. بنابراین ادعای آنکه گویا مسلمانان صدر اسلام دست به چور و چپاول اموال مردم زدند و دزدی و غارت کردند، ادعایی است که از عداوت و عناد معاندان اسلام پدید آمده و واقعیت نداشته است.

نوشتۀ فقیهی هروی

hace 3 meses, 2 semanas

در نقد موقف‌گیری‌های نابجا

اگر در جهاد و مبارزۀ سهمی نداریم، باید کم‌ازکم زبان و قلم مان را از تخریب جهاد مجاهدان و مبارزۀ مبارزان نگه‌داریم!
دو گناه را با هم مرتکب نشویم؛ یکی گناه ترک شرکت در جهاد که از فرایض اسلام است و دو دیگر خذلان مؤمنان مجاهدی که برای آزادی سرزمین‌های اسلامی می‌رزمند!
این بسا نامردی و گناه بزرگی است که به دشمن دیرینۀ خود و مسلمانان کاری نداشته باشی، اما به تخریب موقف برادران مبارزت بپردازی، و جهاد آنان را با سفسطه‌بافی و خصومت‌ورزی یا از روی کم‌بود دانش و ناآگاهی، زیر سؤال ببری!
کم‌ترین نشانۀ ایمان، آن است که اگر کفر و ستم و تجاوز را دور ساخته نمی‌توانیم، سکوت اختیار کنیم و به دل مان از آن متنفر باشیم. پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«مَنْ رَأَى مِنْكُمْ مُنْكَرًا فَلْيُغَيِّرْهُ بِيَدِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ، وَذَلِكَ أَضْعَفُ الْإِيمَانِ» [صحيح مسلم: 1/ 69].
(هرکه از شما کار زشی را دید، باید به دست خود تغییرش دهد، اگر نمی‌توانست به زبان خود تغییرش دهد؛ و اگر نمی‌توانست به دلش از آن تنفر ورزد و این ضعیف‌ترین درجۀ ایمان است).

hace 3 meses, 2 semanas

شکست‌ناپذیری جبهۀ حق
نوشتۀ: د. فقیهی هروی

در جبهۀ حق، شکست راه ندارد و جهاد و شهادت، هردو رمز پیروزی و سعادت‌مندی رهروان مؤمن آن است. آغازگران جهاد با کفار معاند، پیامبران الهی و پیروان برحق شان بودند و هیچ‌کدام زنده نمانده‌اند؛ اما راه شان ادامه داشته و هرگز با نایل شدن آنان به شهادت، دیگر پیروان شان سست نشدند و از عزم راسخ خود برنگشتند. قرآن کریم از این شکست‌ناپذیری ره‌روان جبهۀ حق، چنین یادآوری می‌نماید:
«وَكَأَيِّنْ مِنْ نَبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ» [آل عمران: 146].
(و چه بسا پيامبرانى كه جماعت‌های انبوهی همراه شان كارزار كردند و در برابر آنچه در راه خدا بديشان رسيد سستى نورزيدند و ناتوان نشدند و تسليم [دشمن] نگرديدند و خداوند شكيبايان را دوست دارد).
این پایداری جبهۀ حق، همچنان است که با وفات رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وسلم، هیچ‌گاه در جبهۀ حق و دعوت اسلامی و فتوحات این آیین پاک، سستی پدید نیامد. بلکه راه و مسیر مبارزۀ ایشان به دست پرتوان شاگردان مدرسۀ نبوت، ادامه یافت.
قرآن کریم قبل از وفات رسول الله علیه السلام برای پیروان شان، دستور صادر کرده بود، که مسیر حق و دعوت اسلامی به افراد وابسته نیست؛ بلکه برنامۀ سترگ و همه‌شمولی است که الله ناصر آن است و حتی با وفات و شهادت پیامبر صلی الله علیه وسلم هم ضربه نمی‌بیند و فتور نمی‌پذیرد. آنجا که قبل از وفات رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده بود:
«وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَنْ يَنْقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ» [آل عمران: 144].
(و محمد جز فرستاده‏يى كه پيش از او [هم] پيامبرانى [آمدند و] گذشتند نيست؛ آيا اگر او بميرد يا كشته شود به عقب تان برمى‏گرديد؟ و هر كس به عقب خود برگردد هرگز هيچ زيانى به خدا نمى‏رساند و به زودى خداوند سپاس‌گزاران را پاداش مى‏دهد).
امروزه در دوران معاصر ما نیز، نبرد حق و باطلی که جریان دارد، بزرگ‌ترین آزمایش الهی است و این مبارزۀ برحق، خستگی‌ناپذیر است و توسط طایفۀ منصوره- باذن الله- ادامه خواهد یافت. این جبهه و مبارزه، هیچ‌گاهی با شهادت رهبران و بزرگ‌مردان خود، تضعیف نخواهد شد و باز نخواهد ایستاد، بلکه این راه با استقامت بیشتر و با متانت تمام‌تر، ادامه خواهد یافت و به جای هر «هنیه» و «سنوار» شیرمردان دیگری خواهند ایستاد و پرچم رهبری این جبهۀ برحق و مسیر دشوار را به دوش خواهند کشید.
حماس توسط کسانی پایه ریزی شد که هیچ کدام از نسل اول آن، زنده نیستند و همه شهید شدند و به رحمت حق پیوستند. اما این حرکت همچنان ادامه دارد و مسیر مبارزه با کفر و ظلم و ستمگری را می‌پیماید. امروز اگر «سنوار» و «هنیه» و «شیخ احمد یاسین» دیگر زنده نیستند، ده‌ها شخصیت دیگر در این مسیر تربیه یافتند که راه شان را ادامه می‌دهند و بیرق رهبری این جبهۀ بزرگ را به دوش می‌کشند.

hace 5 meses, 4 semanas

قابل توجه دوستان دانشگاهی

تنها سپری کردن درس‌های دوره دکتورا، در معیار هیچ دانشگاهی و هیچ کشوری، فراغت از دوره دکتورا شناخته نمی‌شود.
این کار فقط اول کار است و مراحل دیگر باقی مانده است.
اموری از قبیل:
- پیش‌نهاد موضوع و پذیرش آن از طرف مراجع ذی‌ربط و تعیین استاد رهنما؛
- تهیه طرح پژوهش و دفاع از آن در حضور هیأت داوران؛
- نوشتن رساله دکتری مطابق طرح تحقیق و مفردات فرضی؛
- انجام چند تحقیق فرعی دیگر و‌چاپ آن در قالب مقالات دانشگاهی در نشریه‌های داخلی و بین المللی؛
- دفاع از رساله دکتورا در حضور هیأت داوران.
این‌ها همه اموری هستند که بعد از سپری کردن دروس سمسترها باید انجام شوند، تا شخص بتواند خود را حایز درجه تحصیلی دکتورا بشمارد.

hace 5 meses, 4 semanas

دفع یک اتهام دروغین
نوشته: د. فقیهی هروی

نسبت‌دهی عقیده تجسیم و تشبیه به شیخ الاسلام خواجه عبد الله انصاری، جز نتیجه تعصب، کج‌اندیشی و اثرپذیری از افکار اعتزالی، چیز دیگری نیست.
وی از تفکر تجسیم و تشبیه مبراست و سخت بر هردو می‌تازد.
شیخ الاسلام انصاری، در زمان حیات خود نیز از طرف متعصبان اعتزال‌گرا، به چنین دروغ‌های مرموز و عاری از حقیقت، متهم داشته می‌شد و از طرف مدعیان دروغین، مورد هتک حرمت قرار گرفت.
او چند بار با همین اتهامات، حتی به فوشنج و بلخ، تبعید شد. اما مردانه از اندیشه‌اش دفاع کرد و بر گروه‌های بدعتی پیروز آمد.
در آثار عربی به‌جا مانده از او، جز اعتزال‌گرایان و بدعت‌اندیشان کسی شک وارد نمی‌کند. خوش‌بختانه حتی در آثار فارسی او نیز عقاید او‌ مطابق کتاب و سنت و‌موافق با بزرگان اهل سنت و به‌ویژه ائمهء اربعه، مطرح شده و کم‌ترین خلل دیده می‌شود.
نگارنده که بر مبنای وظیفه تدریس مضمون "انصاری شناسی" در دانشگاه، تقریبا همه آثار پیر هرات را خوانده است، در اینکه آثار عربی شیخ الاسلام انصاری از شخص خود اوست، هیچ تردیدی نمی‌بیند.

hace 6 meses

در کیفیت رابطۀ معاویه با سیدنا حسن رضی الله عنهما
امام احمد بن حنبل در مسند خویش با اسناد صحیحی از سییدنا معاویه رضی الله عنه، روایت کرده که گفت:
«رَأَيْتُ رَسُولَ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ " يَمُصُّ لِسَانَهُ - أَوْ قَالَ: شَفَتَهُ، يَعْنِي الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَيْهِ- وَإِنَّهُ لَنْ يُعَذَّبَ لِسَانٌ أَوْ شَفَتَانِ مَصَّهُمَا رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ». [مسند أحمد: ج28/ ص62، حدیث شماره16848].
(رسول الله صلی الله علیه وسلم را دیدم که زبانش، یا گفت لبان او، یعنی حسن بن علی صلوات الله علیه را می‌مکیدند. و همانا هرگز زبان یا لبان کسی که رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را بمکند، عذاب نمی‌شود).

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 2 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 4 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 3 weeks, 5 days ago