𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
با رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری؛
لزوم درج نام استاد راهنما بهعنوان نویسنده مسئول مقاله ابطال شد.
توضیحات زیر از توییتر فرشاد اسماعیلی بخوانید:
بخشی از رای:
«مقاله علمی مستخرج از رساله، اثر حقوقی مستقلی است که پدیدآورنده آن دانشجو است و وی مالک فکری آن محسوب میشود و استاد راهنما صرفاً وظیفه نظارت بر آن را برعهده دارد.»
در خصوص رای اخیر دیوان درباره "عدم لزوم درج نام استاد راهنما به عنوان نویسنده مسئول مقاله"، در یه رشته توئیت چندتا نکته مهم هم میگم و به یک رای دیگه مرتبط هم اشاره میکنم:
دفاع دانشگاه علامه رو بخونید با خواندنش کامل به سُست بودن استدلالها و مستندات پی میبرید. اما دلایل ابطال این بخشنامه چیه:
"مطابق ماده ۸ آیین نامه دوره دکترا، مقاله مسـتخرج از پایان نامه توسط دانشجو نوشته شده و استاد راهنما صرفاً وظیفه نظارت و راهنمایی جهت اصلاح آن را دارد."
"مطابق ماده ۱۳ آیین نامه دوره دکترا، دانشگاه در تدوین و تصویب شیوه نامه نظارت بر اجرای دوره دکترا می باید اصول کلی و ضوابط اصلی دوره دکترا مندرج در آیین نامه یاد شده را رعایت کند. درج شرط نویسنده مسئول بودن استاد راهنما، توسعه دامنه شمـول حکم مندرج در ماده ۸ آیین نامه است."
ماده ۸ آیین نامه در مقام بیان نحوه دفاع از رساله دکترا و شرایط آن است و سکوت این ماده در خصوص این که چه کسی نویسنده مسئول باشد، متضمن جواز نویسنده مسئول بودن استاد راهنما نبوده و باید آن را در پرتو اصول کلی حقوق عمومی نظیر اصل عدم صلاحیت و اصل برابری و منع تبعیض تفسیر کرد."
چرا که اصل بر عدم صلاحیت استاد راهنما برای نویسنده مسئول بودن مقاله است و خلاف آن نیاز به تصریح دارد.
"مستنبط از ماده ۳ قانون حمایت حقوق مؤلفان و مصنفان و هنرمندان مصوب ۱۳۴۸ و اصلاحی ۱۳۸۹، مقاله علمی پژوهشی مستخرج از پایان نامه، اثر حقوقی مستقـلی است که پدید آورنده آن دانشجو است و مالک فکری آن محسـوب می شود و استاد راهنما صرفاً وظیفه نظارت بر آن را دارد."
هیات عمومی دیوان عدالت اداری، به موجب دادنامه شماره ۸۳۹ مورخ ۱۳۹۸/۵/۱ این موضوع رو ابطال کرده بود ولی متأسفانه علی رغم رای دیوان مبتنی بر ابطال این تبصره، مجدداً دانشگاه علامه طباطبایی در شیوه نامه اجرایی جدید مصوب دی ماه ۱۳۹۷ در تبصره ۲ ماده ۱۸ عیناً همان تبصره را تکرار کرد.و علی رغم رای قبلی دیوان بر ابطال این موضوع مجدد مصوب کرد که: «تنها مقالاتی برای اخذ مجوز دفاع قابل قبول است که توسط استاد راهنما تأیید و استاد راهنما به عنوان نویسنده مسئول مقاله معرفی شده باشد.»
در شکایت جدید یک موضوع مهم دیگر هم اضافه شد که؛" تبصره۱ ماده ۱۴ شیوه نامه اجرایی آیین نامه دکتری تخصصی (برای ورودی های ۹۷ به بعد) دانشگاه علامه طباطبایی نمرههای ردی درس های دانشجو در محاسبه میانگین نیمسال تحصیلی و میانگین کل منظور خواهد شد". و شاکی ابطال این را هم خواست.
هیات عمومی رای داد:"برمبنای تبصره ۲ ماده ۳۵ ناظر بر ماده ۳۰ آییننامه ، ضمانت اجرای عدم کسب نمره ۱۴ به عنوان نمره قبولی هر درس در مقطع دکتری تخصصی، الزام به گذراندن مجدد درس مردودی است که ممکن است منجر به افزایش سنوات تحصیلی و به تبع آن محرومیت از حق دفاع از رساله دکتری شود."
"محاسبه نمره درس مردودی در مرحله ارزیابی جامع و نتیجتاً سلب حق دانشجو در ورود به مرحله ارزیابی جامع، تحمیل محرومیت و مجازات مضاعف بوده و ابطال میشود."
رای جدید هم تاکید بر اجرای قبلی کرد(نویسنده مسئول) هم مصوبه دیگری(نمره مردودی) را باطل کرد.
دسترسی به دادنامه، لایحهها و دفاعیهها
پینوشت: دانشگاه علامه چقدر پیگیر بوده
🎺 رسانه، شمایید. لطفاً با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
✔️ عضویت سریع در کانالهای شبکهجامعهشناسی (add list)
[ شبکه جامعهشناسی ✉️| واتساپ 📱| رویدادنگار علوم انسانی 🗓 | کاریابی علوم اجتماعی 🤝 | انگاره 🔍]
?اعتراضات، فقر و انتخابات
? وحید میرهبیگی
نویسنده یادداشت تحلیلی پیش رو که پیشتر مشارکت/تحریم انتخابات ریاستجمهوری را در دور اول انتخابات در کانالش تحلیل کردهاست، در ادامه آن مسیر با تحلیل آمار تفکیکیِ مشارکت در استانها که وزارت کشور منتشر کردهاست (فایل پیوست) ، دور دوم انتخابات را تحلیل کرده است.
مساله اساسی او پاسخ دادن به این پرسش است که تاثیر جنبشهای اجتماعی نظیر جنبش ژینا و فقر در مشارکت یا تحریم انتخابات چقدر هست؟
?? رسانه، شمایید. لطفاً با دوستان خود به اشتراک بگذارید.
[ شبکه جامعهشناسی ✉️| واتساپ ?| رویدادنگار علوم انسانی ? | کاریابی علوم اجتماعی ? | انگاره ?]
? پداگوژی تعصب!؟
? علی خورسندی
تعصب را خشک فکری و خشک اندیشی هم گفته اند؛ پیش فرض های غیرعلمی که از میراثمان در دل داریم و بر زبان داریم؛ مفروضه های هویت سازی که آنها را از خود و متعلق به خود می دانیم! زبان و نژادمان، ایل و تبارمان، قومیت و ملیت ما، دین و آئین ما، جنسیت ما، زمین و سرزمین ما، اسطوره ها و فرهنگ ما؛ همه اینها میراث هایی هستند که به آنها نرسیده ایم! به ما رسانده شده اند!
تعصب شاید مقوم همبستگی اجتماعی بین گروه ها، فرقه ها، عشیره ها، و طرفداران یک تیم ورزشی باشد؛ و یا حتی ممکن است مرجع وفق و وحدت یک ملت شود، اما از هر نوع و جنسی که باشد «زیبایی» ذاتی آدمی را به حاشیه می راند. تعارض بین فرهنگی را سبب می شود؛ تنازع میان فردی را افزایش می دهد. مرجع ستیز می شود؛ غالبا عاملی برای فاصله و دوری می گردد. چه بسا موجب خونریزی های تاریخی بوده است!
پند پنهان قصه اینجاست که مرجع تمامی تعصبات آدمی آنچیزهایی هستند که به ارث برده ایم؛ یعنی به ما رسیده اند؛ یعنی با تلاش و کوشش بدستشان نیاورده ایم! زبان مادری ما؛ زیبایی چهره و رنگ چشم؛ ژن و نژاد ما؛ ثروت و دارایی خانوادگی ما، دین و کیش ما؛ مرز و بوم پدری ما، ملیت و هویت ما، خون و خاک ما، رگ و ریشه ما و همه اینها را به ارث برده ایم! و بی تردید، تعصب نیز میراث ماست!
نکته مهم اینکه تمامی تعصبات ما روی گنج های ارزشمندی است که حاصل رنج های دیگران است! همانند هدایایی هستند که پیش از تولدمان هدیه گرفته ایم! اینها چیزهایی نیستند که اخلاقا و اساسا مایه فخر و افتخار ما باشند! چراکه کوششی برای خلق و ایجاد آنها انجام نداده ایم! یا تلاشی برای بدست آوردن آنها نکرده ایم! بلکه همه اینها بر حسب بخت اخلاقی (Moral Luck) حاصل شده اند و نه اراده و کوشش های فردی ما! همسان سکه هایی هستند که در بی آگاهی و بدون انتخاب ما در خورجین ما گذاشته شده اند! این بخت های گرانبها می توانست طالع دیگری باشند ولی بر حسب اتفاق و خوش شانسی نصیب ما شده اند!
تقریبا اکثریت به اتفاق آنچیزهاییکه شانس اخلاقی ما هستند و به ارث برده ایم، منشا اختلافات تاریخی و تنش های زیست روزانه ما هستند؛ موجب جدایی و فاصله میان ما هستند! زادگاه و زبان مادری؛ مال و اموال خانوادگی؛ دین و آیین پدری، رنگ پوست (نژادگرایی)، تابعیت و ملیت؛ عشیرگی و هم قبیلگی های ما؛ اصل و نسب فامیلی ما! روی آوری خشک اندیشانه به اینها غالبا بهانه هایی برای مناقشه و ستیز و خون ریزی بوده اند! اینها اساسا نمی توانند و نمی باید مایه غرور و برتری ما بر دیگران باشند. چونکه، دفینه های به ارث رسیده ما هستند و برای بدست آوردنشان تلاشی نکرده ایم؛ دوم اینکه، نمایش متعصبانه و برتری جویانه روی آنها منشا اختلاف و فاصله و ستیز هستند.
اگر فخر و افتخاری هست، و یا غروری اگر باشد، برای آن چیزهایی است که به آنها دست یافته ایم؛ برایشان تلاش کرده ایم، سرمایه عمر را هزینه داده ایم! هر آنچه را که یاد گرفته ایم و یا ساخته ایم! مهارت و حرفه ما، دانش و تحصیلات ما، آگاهی و دانایی ما، ادب و شعور اجتماعی ما، منش ارتباطی و یا کنش اخلاقی ما، هنری که یاد گرفته ایم، تصویری که ساخته ایم! مدرک و مدالی اگر گرفته ایم! اعتباری اگر کسب کرده ایم! ابزاری که یاد گرفته ایم؛ موسیقی اگر می نوازیم؛ اگر نقاش یا خطاط چیره دستی هستیم، و یا انسان دوستی ما؛ جاییکه رنجی را کاهیده ایم! و یا حتی دستپخت و هنر آشپزی ما! اینها هستند که منبع برتری و مایه خودبزرگواری ما هستند! ما می توانیم بی نهایت به اینها افتخار کنیم! چونکه برای کسب تک تک اینها تلاش کرده ایم؛ گنج هایی که حاصل رنج های خود ما هستند!
سویه نقیض قضیه را بیشتر می پسندم! شخصی اخلاقا و ذاتا نمی تواند نکوهش شود برای بخت اخلاقی که نداشته است؛ گنج ارزشمندی که به وی نرسیده است؛ یا به ارث نبرده است! سرزنشی اگر هست برای آنچیزهایی است که خواسته ایم ولی نتوانسته ایم! آرزویش را در دل داشته ایم ولی قدمی بر نداشته ایم! خیالش را پرورانده ایم ولی تلاشی نکرده ایم!
بنابراین اگر سیاست های دستگاه تعلیم و تربیت منحصرا در خدمت بخت اخلاقی و میراث ما باشد، پداگوژی تعصب را بازتولید کرده است. پیامد اجتماعی پداگوژی تعصب تکثیر مستمر معارضه و مناقشه و ناسازگاری است. اما اگر تمرکز گفتمان آموزش روی آنچیزهایی نیز باشد که منش و شخصیت ما را فراسوی میراث و متروکات ما شکل می دهند، به سوی پداگوژی آزاد و غیرمتعصبانه حرکت کرده ایم! یعنی بسوی تعلیم و تربیت تعالی جو، انسانی و اخلاقی حرکت کرده ایم.
پداگوژی انسانی و آزاد، مخالف و متضاد پداگوژی تعصب است! چراکه روی سزاواری های شخصی و شعور اجتماعی سرمایه گذاری می کند! روی آموزش هنرها و یادگیری مهارت ها ثروت سازی می کند. روی کسب دانش ها و نگرش های اخلاقی و انسانی سیاستگذاری می کند.
[ شبکه جامعهشناسی | کاریابی علوم اجتماعی | انگاره ]
اگه شما دی ماه ۲۰ میلیون تومن یعنی ۴۰۰ دلار حقوق میگرفتین فروردین ماه بعد از ۲۰ درصد افزایش حقوق ۳۷۰ دلار حقوق میگیرین!
?توییتر hadinik
?♂ رسانه، شمایید. لطفاً به اشتراک بگذارید.
[ شبکه جامعهشناسی | رویدادنگار علوم انسانی | کاریابی علوم اجتماعی | انگاره ]
شماره جدید «سرونامه»
گاهنامۀ علمیتخصصی علوم اجتماعی دانشگاه خوارزمی
سال سوم، شمارۀ ۷-۱۰
بهار تا زمستان ۱۴۰۲
ویژهنامۀ بازخوانی انتقادی مطالعات توسعه در ایران
پروندهای دربارۀ آثار و آراء سیدجواد طباطبایی
پروندهای دربارۀ آثار و آراء علی رضاقلی
و چهار ضمیمه
۷۳۲ صفحه
با آثار و نوشتارهایی از همایون کاتوزیان، حسن محدثی گیلوایی، سیدجواد میری، شروین وکیلی، عمران گاراژیان، علیاصغر سمسار یزدی، صادق پیوسته، نیما شجاعی، فرشته رضائی، روزبه آقاجری، مصطفی نصیری، مهران صولتی، آیدا نوابی، احمد فعال، مینا شیروانی ناغانی، احمد جعفری، افسانه محمدی شاهرخآبادی، مژگان غفاری، انسیه جلالوند، نیلوفر اورعی، شهاب تقیپور، مسیح پویا، میلاد محبی، امیرحسین احمدی، شکیب ضربی، جواد خوشیاران، امیر مردانی، سمیرا نوری، علی خانمحمدی، نگار رمضی، نیما شمسایی، یگانه محسنی پویا، حدیث ملاحسینی، سورن مصطفائی، امید مهاجری، محمدرضا بابایی، مهدیه دادوند، عزیز کلانتری، رضا مجیدزاده، ابوالحسن واعظی تنکابنی.
?♂ رسانه، شمایید. لطفاً به اشتراک بگذارید.
[ شبکه جامعهشناسی | رویدادنگار علوم انسانی | کاریابی علوم اجتماعی | انگاره ]
? ناوالنی برگشت تا اثرگذار بماند
? محمدرضا تهمک
گرامشی جامعه شناس روشنفکر، روزنامه نگار و رهبر حزب کمونیست ایتالیا ذهنش سخت مشغول تأمل درباره نقش روشنفکران در تحول تاریخی بود. او سخت ترین دوران زیستش را در زندانهای ایتالیا با بیماری کشنده گذراند، تا حدی که رومن رولان «شهادت گرامشی در زندانهای موسولینی» را درباره اش نوشت. گرامشی مبارز هرگز نپذیرفت که حتی تقاضای بخشودگی کند تا چه رسد به این که بخواهد کشورش را ترک کند و برای زندگی راحت تر به پیش همسر روس و فرزندانش در مسکو برود. او حتی تقاضای بخشودگی را به منزله خودکشی دانسته بود.
گرامشی در یکی از نامه هایش می نویسد: «این اصل شکل گرفته است که کاپیتان یک کشتی در حال غرق شدن باید آخرین نفری باشد که کشتی را ترک می کند. یعنی زمانی که تمامی سرنشینان نجات پیدا کرده باشند ... یا با سایر سرنشینان میمیرد و بدین ترتیب وجود چیزی را تضمین میکند که بدون آن زندگی جمعی غیرممکن است. یعنی اینکه هیچ کس قبول نمیکند که مسئولیت شخصی اش را به دیگری واگذار نماید»*.
ناوالنی رهبر اپوزیسیون و مبارز روس، فارغ از داوری درباره ایده هایش، بازگشتش تحسین برانگیز بود؛ مبارزی واقعی. وال استریت ژورنال او را ترسناک ترین مرد برای پوتین نامید. ناوالنی نهراسید که رقیبش یکی از مخوفترین سیستم های امنیتی و قدرترین دولتهای دنیا را در اختیار دارد و به سابقه اش در ک. گ. ب. می نازد.
مبارز سیاسی ای که اخراج یا تبعید نشده و خود سرزمینش را ترک میکند، چه بخواهد چه نخواهد از زمین رقابت خارج شده و شکست خورده است، و دیگر اثرگذاری چندانی نخواهد داشت.
? #رسانه شمایید. اگر میپسندید، برای دوستانتان بفرستید.
? شبکه جامعهشناسی علامه
@Atu_Sociology
Telegram
attach 📎
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago