شریک‌زندگی‌فقط‌چایی،‌یه‌موجود‌‌ساکت،‌خوشرنگ‌و‌هات.

نمی دانم چه خواهد شد و راستش را بخواهی دیگر برایم اهمیتی ندارد، من برای تمامِ احتمالات زندگی خسته ام.

هوا هوای "خیلی وقته یچیزی رو میخام بهت بگمه"

You know that i love you so, love you enough to let you go.

«امیدوار بودم؛
و آن‌هایی که امیدوارند، بیشتر رنج می‌کشند.»

اون روز که تنها شدی، از دست دادی، شب تا صبح گریه کردی، نگران بودی و کلی استرس داشتی مگه نگذشت؟ اینم میگذره.

ولی این‌ رو بگم که من با وجودِ همه‌ی خراش‌های کوچیک و بزرگ از غم روی روحم، عمیقاً احساس می‌کنم آدمِ خوبی هستم.

Protect your heart from temporary people.

دستاش بوی گریه میداد، اتاقش بوی خون،
چشاشو با پراهنش پاک کرد :
_خوبم.