ترید شاهین 💸 | 🕋𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓
آموزش صفر تا 100 کریپتو 📊
❗️معرفی خفن ترین پروژه ها در بازار های مالی به صورت رایگان🐳
سیگنال فیوچرز و اسپات (هولد) رایگان🔥
با ما باشی💯 قدم جلویی رفیق🥂
𝐈𝐍𝐒𝐓𝐀𝐆𝐑𝐀𝐌 :
www.instagram.com/trade_shahin
Last updated 18 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 weeks, 4 days ago
این موارد در مورد اسماعیلیها برای من جالب بود. گذاشتم اینجا که شما هم بخونید.
مرد مسافر گفت دانشمندان اسماعیلی همه برجسته هستند و علتش این است که متکی به محفوظات نیستند و عقل خود را به کار میاندازند و میکوشند که مسائل را با عقل حل نمایند نه با روایات و ابویعقوب سجستانی هم یکی از آنهاست و اگر مزیتی نصیب او شده باشد از این جهت میباشد که یک باطنی به شمار میرود. اگر او یک باطنی نبود عقل خود را به کار نمیانداخت و مسائل را از روی روایات حل میکرد نه از روی عقل.
-خداوند الموت
علمای اسماعیلی اظهار میکنند اگر بگوییم خداوند عالم است و عادل است با اینکه صفات مزبور مثبت میباشد به ساحت با عظمت خداوند اسائهی ادب کردهایم. به دلیل اینکه او را تشبیه نمودهایم به یک عالم و یک عادل و تشبیه کردن خداوند به چیزی، اسائهی ادب است برای اینکه خداوند را در ذهن ما کوچک میکند. منظور از تشبیه غیر از این نیست که ما مشبه را مثل مشبهبه ببینیم وگرنه تشبیه مورد پیدا نمیکند و خدا آنقدر بزرگ و نامحدود است که ذکر هر نوع صفت مثبت در مورد او اسائهی ادب میباشد چون سبب میشود که او را با چیز دیگر شبیه کنیم و شبیه کردن خداوند به چیز دیگر یعنی کوچک کردن او، یک عالم اسماعیلی خداوند را نه با صفات مثبت وصل میکند و نه با صفات منفی مثل اینکه بگوییم «خداوند جسم نیست» یا «خداوند مکان ندارد» یک عالم اسماعیلی خداوند را آنقدر بزرگ میداند که بیان هر نوع صفتی را برای توصیف او کفر به شمار میآورد.
-خداوند الموت
ایشون کاربردای زیادی داره. مثلاً میتونید داخلش تاریخ تولد افراد مورد نظرتون رو وارد کنید و اونم از سه روز قبلش بهتون یادآوری میکنه؛ و باید بگم از اونجایی اون قسمت از مغز من که مسئول نگهداری تاریخهاست کلا خاموشه و از طرفی هم اکثر آدمها براشون مهمه که تاریخ تولدشون رو به یاد داشته باشی خیلی جاها جونم رو نجات داده.
اما من بیشتر بخاطر این دوستش دارم که هر نوشته یا نوتی که با هشتگ خاطره براش بفرستی رو ثبت میکنه و سال بعد دقیقاً همون روز و همون ثانیه بهت یادآوریش میکنه. وقتی نوتهایی که منِ گذشته برام گذاشته بوده رو میخونم واقعاً به وجد میام و این حتی کمکم میکنه به یه سری نتیجهگیریهای کلی راجعبه خودم برسم. اینکه بدونم پارسال دقیقاً همین روز چه احساسی داشتم یا چه چیزی رو تجربه کرده بودم واقعاً برام جذابه و از طرفی هم خاطرههای خوب و بدی که تجربه کردم برام تجدید میشه. تصور کنید نشستید و حین کتاب خوندن صدای نوتیف گوشیتون بلند میشه و بعد وقتی پیام رو باز میکنید میبینید دینگ! یه خاطره یا نصحیت از خود قبلیتون براتون فرستاده شده، جالب نیست؟برای همین بنظرم خیلی کاربردیه و خواستم شما هم باهاش آشنا بشید.
@birthday_tbot
نه تو میمانی، نه اندوه
و نه هیچ یک از مردم این آبادی
به حباب نگران لب یک رود قسم
و به آن لحظهی شادی که گذشت ...
غصه هم میگذرد ...
بر تن لحظهی خود
جامهی اندوه مپوشان هرگز ...
- سهراب سپهری
آنکه نشنیدست هرگز بوی عشق
گو به شیراز آی و خاک ما ببوی
انقدر این سوال «حالت خوب است» را از من شوریدهحال نپرسید. مگر چند نفر را انقدر پریشان با چشمهای پف کردهی غمگین و لبهایی که انگار گوشههایش با دو وزنهی صد کیلویی به سمت زمین کشیده شده است دیدهاید که واقعاً حالش خوب باشد؟
من درک میکنم که دوست ندارید همیشه از مغزتان استفاده کنید اما باور کنید گاهی کمک گرفتن از آن هیچ هزینهای ندارد!
شنبه بود. صبح زنگ اول، برخلاف همیشه که آزاد بودیم اینبار با چشمهای خوابآلود نشستیم پشت نیمکتهای زهوار در رفتهی چوبی و شروع کردیم به امتحان دادن و پر کردن برگههای سفید با جوهرآبی. البته که حین امتحان هم شوخی و خندههای بچهها تمومی نداشت و از هر طریقی…
میدانست که باید برای گربهی مردهاش احساس دلسوزی و غم بکند و واقعا هم چنین احساسی داشت، اما باید حقیقتی را هم اعتراف میکرد. درحالی که به چهرهی آرام و بی حرکت ولتر نگاه میکرد و بیدردیاش را میدید، احساسی اجتنابناپذیری در عمق دلش شکل میگرفت. حسادت. …
از نظر من مهمترین بخش هر کتاب، اینه که نویسنده بتونه بین شخصیتها و مخاطب یه پیوند قوی برقرار کنه. وقتی بتونی با کارکتر اصلی احساس نزدیکی کنی اونوقت تمام اتفاقاتی که توی پیچ و خم داستان براش پیش میاد تو رو هم درگیر خودش میکنه. در غیر این صورت واقعاً نمیتونی به درد، شادی یا ترس شخصیت واکنش نشون بدی؛ این درحالیه که این روزا اکثر نویسندهها غافل از این اصل مهم فقط دنبال یه موضوع جالب یا داستانی پر فراز نشیبن. بنابراین این قبیل کتابهای قوی واقعاً با ارزشن.
کتاب بخش دی، صفحات زیادی نداشت اما من تونستم توی همون تایم کوتاه به راحتی دست شخصیت اصلی رو بگیرم و برم توی دل داستان و باید از نویسنده تشکر کنم چون اونقدر واضح فضاسازی کرده بود که میتونستم به راحتی خودم رو کنار شخصیتها تصور کنم.
جدا از تمام اینها موضوع کتاب واقعاً جذاب بود. با اینکه تقریباً نصف بیشتر داستان هیچ اتفاق خاصی برای شخصیت اصلی نیفتاد؛ همینکه میدونستی این دانشجوی جوون بین یک عالمه آدم روانی قرار داره که هر لحظه ممکنه بهش آسیب بزنن با هر حادثهی کوچکی اون استرس و هیجان کافی رو دریافت میکردی.
انگار که سوار یه ترنهوایی شده باشی، پارتهای اول با یه سرعت ملایم جلو میرفت و در عین حال فشار و نیرویی که برای ادامه دادن لازم بود هر از چند گاهی توی جای درستش وارد میشد.
اون چندپارت هیجانی آخر کتاب هم که منو مجذوب خودش کرد. اونقدر پرشور و هیجان بود که حاضر نبودم یک لحظه از کتاب جدا بشم. یه بازی تمیز بین آدمکها، اینطور که هر چند دقیقه یکبار از خودت میپرسیدی بین یک عالمه بیمار اسکیزوفرنی باید به حرفهای کدوم یکی اعتماد کرد؟
و در مورد پایان داستان، باید بگم امکان نداشت بهتر از این تموم بشه؛ کاملا حساب شده و دقیق.
برای همینه که بخش دی، از حالا به بعد به لیست کتابهای مورد علاقم اضافه میشه.
ترید شاهین 💸 | 🕋𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓
آموزش صفر تا 100 کریپتو 📊
❗️معرفی خفن ترین پروژه ها در بازار های مالی به صورت رایگان🐳
سیگنال فیوچرز و اسپات (هولد) رایگان🔥
با ما باشی💯 قدم جلویی رفیق🥂
𝐈𝐍𝐒𝐓𝐀𝐆𝐑𝐀𝐌 :
www.instagram.com/trade_shahin
Last updated 18 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 weeks, 4 days ago