?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 1 week ago
کارتر پیش از آنکه انتخابات را به ریگان واگذر کند، با اشاره به بحران گروکانگیری در سفارت آمریکا در تهران، لب به شکوه می گشاید که "آینده سیاسی من را کسانی بیعقل رقم زدند که در آن سوی دنیا بودند و من کنترلی بر آنها نداشتم".
خاویر گررو، دولت کارتر و فروپاشی دودمان پهلوی، ص 28
گزارش وابسته نظامی سفارت بریتانیا از سقوط فرقه دموکرات آذربایجان در زنجان:
به رغم اغراقهایی که معمولاً در توصیف جنایات و بیرحمیها صورت میگیرد و اغراق که از ویژگیهای زبان فارسی است، باز هم از واقعیتهایی که از عملکرد دموکراتها در قبال مردم زنجان در این یک سال به دست آمد، بسیار متأثر شدم.
گندمشان به زور مصادره شد. رمههایشان ضبط شد. درختهایشان از جمله درختان میوه قطع شد و برای تأمین هزینه فرقه دموکرات و کارمندانش در بازار فروخته شد. کالاهای انحصاری چون چای و شکر و پارچه فقط در میان هواداران فرقه توزیع میشد.
به نظرم پارهای از روایات جاری مبنی بر تعرض به زنان و دختران واقعیت دارد. سردسته اصلی این گونه اعمال فدائیان بودند، یعنی عوامل فرقه -به عنوان گروهی- مجزا از سربازان ارتش خلق آذربایجان و تعدادی از آنها نیز هم اینک به دست تودههای خشمگین کشته شده و به سزای قساوت خود رسیدند.
سقوط فرقه دموکرات آذربایجان، ترجمه کاوه بیات
روز سقوط فرقه دموکرات آذربایجان به روایت کنسول آمریکا در تبریز:
از ساعات اولیه بامداد، اکثریت قابل توجهی از مردم با خوشحالی تمام به نیروهای امنیتی خودخواندهای پیوستند که در تبریز تشکیل شده بود. در اثبات رویگردانی عمومی از حکومت آذربایجان قانعکنندهترین نشانهای که میتوان ارائه کرد آن است که مردم بدون هیچ طرح و برنامهای و حتی بدون یک رهبر، به صورتی خودکار برای رهایی از شر کامل دموکراتها و مهاجرین و فدائیان از فرصت استفاده کردند.
این همان روزی بود که به همه فرمان داده شده بود سال روز انقلاب را جشن بگیرند. اینک واقعاً دلیلی برای جشن گرفتن داشتند و با کمال میل و رغبت نیز وارد کار شدند. به ناگاه فضای سنگین ترس و غم و تردید که یک سال بود بر تبریز سنگینی میکرد بر طرف شد.
مردم لبخند میزدند؛ کاری که تقریباً آن را فراموش کرده بودند. فریاد شادمانی سر میدادند، کاری که پیشتر یا بر حسب دستور میکردند یا اصلاً نمیکردند. تجربه جدیدی بود و به محض آنکه آن را آزمودند، خوششان آمد. شگفتانگیز بود!
همچنانکه در شهر میراندیم نشانههای شگفتآوری از تغییر و دگرگونی دیده میشد. همه جا چنین به نظر میآمد که باری از دوش مردم برداشته شده است. هنگامی که پرچم آمریکا را روی اتومبیل میدیدند دست تکان میدادند. یک درشکه چی که کلاه از سر برداشته تعظیم میکرد نزدیک بود از درشکه بیفتد.
در حین عبور از خیابانهای اصلی، توده انبوهی از مردم گرد آمده بودند که دستزده و شادی میکردند. این یک تظاهرات نمایشی نبود. هم کودکان ولگرد و هم شهروندان محترم هر دو به یکسان شادی کرده و دست تکان میدادند.
مردمانی که ماهها از ترس و وحشت از خانه بیرون نمیآمدند اینک خوشحال و خندان راه افتاده بودند در کنار فریادهای "زنده باد آمریکا"،" زنده باد ایران" و "جاوید شاه" نیز شنیده میشد. حتی یک ناسیونالیست جسور فریاد زد "زنده باد شورای امنیت".
هواداران فرقه هر قدر هم توضیح داده و توجیه کنند نمیتوانند این واقعیت بنیادین را کتمان کنند که در عرض چند ساعت مردمانی فاقد رهبری بر کل شهر چیره شده، تسلیحات موجود را در اختیار گرفته و خود را به صورت یک نیروی نظامی سامان دادند تا ارتش ایران فرا رسد.
حتی اگر گفته شود مردم نمیدانستند چه میخواهند ولی میدانستند که با چه چیزی مخالفند و شاخ و بن حکومتی را که از آن نفرت داشتند از بیخ کندند. به هیچ وجه بیراه نیست که بگوییم حداقل 90% مردم آذربایجان به جد خواهان خلاصی از قید حکومت فرقه بودند.
سقوط فرقه دموکرات آذربایجان، ترجمه کاوه بیات، ص 28
کورش هخامنشی نماد زیبایی بود
هر شاهزاده و پادشاهی آرزو داشت که به استاندارد زیبایی مردانهای که توسط کورش بزرگ تعیین شده بود، برسد. بینی عقابی او به عنوان معیار زیبایی برای نسلهای متمادی ایرانیان شناخته میشد. پلوتارک مورخ یونان باستان(قرن اول پیش از میلاد) نوشته است:
"چون کورش بینی عقابی داشت، ایرانیان حتی تا به امروز، مردان بینی عقابی را دوست دارند و آنها را زیباترین میدانند."
منبع: شاه و دربار در ایران باستان، لوید لولین جونز
در 17 شهریور سال 57 چه گذشت؟!
پس از تظاهرات مسالمتآمیز 16 شهریور، شریفامامی ریاست جلسهی شورای امنیت ملی را به عهده گرفت. نتیجهی این جلسه که تا پاسی از نیمه شب ادامه داشت، اعلام حکومت نظامی در تهران و 11 شهر دیگر بود. بنا به دلایل نامعلومی این تصمیم تا ساعت 6 بامداد روز بعد اعلام نشد.
تا ساعت هفتونیم بامداد مردم گروه گروه وارد میدان شدند. ساعت نهوبیست دقیقه تنش به نقطه انفجار رسید. عباس ملکی، عکاس کیهان که عکسهای تکاندهندهی وی لحظات خوفناک تیراندازی را ثبت کرده است، میگوید "سربازان ابتدا تیر هوایی شلیک کردند و سپس برای شلیک مستقیم زانو زدند."
خبرنگار واشنگتنپست گزارش داد "به گفتهی شاهدان عینی، نظامیان ابتدا به تظاهرکنندگان دستور دادند دست از تظاهرات بردارند، بعد تیر هوایی شلیک کردند. تظاهرکنندگان متقابلاً به سمت نظامیان سنگ پرتاب کردند و شیشههای بانکها و ساختمانهای دولتی خرد کردند. در این هنگام به محض شلیک نظامیان، عدهای از مردم به معنای واقعی کلمه درو شدند."
نتیجهی تحقیقی که بعداً سفارت آمریکا با فرستادن کارشناش شورشهای خیابانی به صحنه انجام داد این بود که نظامیان زمانی شلیک کردند که تظاهرکنندگان با سنگپراکنی و با استفاده از چوب و چماغ به نظامیان حمله کردند و قصد داشتند آنها را خلع سلاح کنند.
شاعد عینی دیگری، خبرنگار فیگارو بود که در گزارش گویای وی نیروهای امنیتی را همانند جوخههای آتش توصیف شده بودند؛ گزارشی که در آثار مخالفان بسیار از آن نقل میشود.
اوایل بعدازظهر شایعهای منتشر شد که شاه در هلیکوپتری بر فراز میدان ژاله دیده شده که نه تنها دستور کشتار میداده، بلکه تظاهرکنندگان را شکار می کرده. به سرعت شایعهای دیگری درست شد که خونریزی در واقع کار چتربازان اسرائیلی در لباس سربازان ایرانی بوده است.
انقلابیون ادعا داشتند حداقل 2500 نفر و احتمالاً 3000 نفر کشته شدند. عنوانی درشت در گاردین فریاد میزد: "مخالفان شاه میگویند 3000 کشته در ایران" و این ادعای تاییدنشده را تکرار کرد که دفتر ثبت گورستان بهشت زهرا نشان میدهد 3000 نفر در "گوری جمعی" دفن شدهاند. میشل فوکو رقم 4000 کشته را مطرح کرد و در محافل روشنفکری غرب شور و هیجانی برانگیخت. او بعد از جمعهی سیاه با بازرگان و شریعتمداری همسخن گردید و بعدها در نوفل لوشاتو با آیتالله خمینی دیدار کرد.
با نگاهی به گذشته میتوان گفت که شمار کشتههایی که حکومت در آن زمان اعلام کرد تقریباً دقیق بوده است: یعنی 86 کشته و 205 مجروح. بعداً در تحقیقات مستقل بنیاد شهید 88 کشته در روز 17 شهریور تایید شد و تا پایان شهریور این عدد به 121 تن رسید که شامل زخمیهایی بود که جان سپرده بودند.
پس از کشتار 17 شهریور ملاقاتکنندگان با شاه گفتند او از نظر روحی درهم شکسته است. به گفتهی هویدا، شاه مانند فردی بود که از حد و حدودش فراتر رفته و همه چیزش را به پای زنی ریخته و در آخر فهمیده است که این زن در همهی این مدت به وی خیانت میکرده است.
سالیوان(سفیر آمریکا) برای واشنگتن نوشت: "او مردی است درهم شکسته و در آستانهی فروپشی روانی".
پارسونز(سفیر بریتانیا) هم نوشت "شاه رنگپریده، خسته و بیروحیه بود و میپرسید چرا مردم علیرغم این همه کارهایی که برای آنان کرده است، علیه وی بسیج شدهاند."
دومارنش(رئیس اطلاعات فرانسه) که با شاه دیدار کرده بود، شنید او با افسوس میگوید "مگر با آنها چه کردهام؟"
کشتار مردم در میدان ژاله شاه رو شوکه کرد. دستورات اضطراری به پلیس و ارتش ایران داده شد تا اطمینان پیدا کنند که میتوانند شورش را کنترل کنند و حمام خون دیگری به راه نیفتد.
سران ارتش تصدیق میکردند که میشد از بروز چنین تلفات زیادی اجتناب کرد اگر نیروهایشان تجهیزات و تجربهی لازم را داشتند.دولت انگلیس در پی درخواست شاه، با فرستادن مشاورانی موافقت کرد که پیش از آن در ایرلند شمالی ماموریت داشتند و میدانستند که چگونه از تجهیزات ضد شورش استفاده کرد. آن ها همچنین موافقت خود را با فروش گلولههای پلاستیکی و کپسولهای گاز اشکآور اعلام کردند. سرانجام تا اواخر مهرماه، تجهیزات غیرمرگبار به نیروهای حکومت نظامی داده شد.
منابع:
شاه، انقلاب اسلامی و ایالات متحده / داریوش بایندر
دولت کارتر و فروپاشی دودمان پهلوی / خاویر گررو
سقوط بهشت / اندرو اسکات کوپر
رادیو BBC و انقلاب 57
شدت حمایت بیبیسی از انقلابیون بهقدری بود که مقامات بریتانیایی بارها به شاه توضیح دادند که مواضع بیبیسی ارتباطی به سیاست آنها ندارد. پارسونز(سفیر بریتانیا) برای اثبات استقلال این شبکه از دولت بریتانیا، سخت به زحمت افتاد.
یک بار در پایان پاییز 57 که حال و هوای ایران بهشدت ملتهب بود، بیبیسی به گونه غیردقیق از آیتالله خمینی نقل کرد که او خواهان شورش مسلحانه شده است؛ موضوعی که حتی سبب ناراحتی واشنگتن شد.
شاه میدانست ایرانیان از هر قشری، حتی آیتاللههای بزرگ قم، بیبیسی را معتبر میدانند. پارسونز ناچار شد فرستادهای خصوصی به قم نزد آیتالله شریتعمداری بفرستند تا به او اطمینان بدهد بریتانیا همچنان از شاه حمایت میکند. به گفته فرستاده پارسونز، این موضوع شریعمتداری را شگفتزده کرد، زیرا او خلاف این موضوع را تصور میکرد.
کوششهای مشترک تهران و واشنگتن برای تغییر لحن بیبیسی بیفایده بود. شاه پیشنهاد سران ارتش برای ارسال پارازیت یا حمله هوایی به ایستگاه تقویتی بیبیسی در عمان را رد کرد و گفت این کار در شأن ما نیست.
جالب اینجاست که سالها پس از سقوط شاه، بیبیسی خود به ارزیابی نقشش در تحولات انقلاب ایران پرداخت. در مقالهای تحلیلی، بیبیسی پذیرفت که در ماههای قبل از انقلاب، در کل برخوردی "انتقادی" نسبت به شاه داشت. در این گزارش اذعان شد که در نتیجه این سیاست، "تصویر بیبیسی در ذهن جمعی مردم ایران دگرگون شد و آن را دیگر نه صدای استعمار بریتانیا که دوستی قابل اعتماد میدانستند."
منابع:
شاه، انقلاب اسلامی و ایالات متحده / داریوش بایندر / ص 231
نگاهی به شاه / عباس میلانی / ص 489
ایرانیان فقط حرف میزنند و کاری نمیکنند!
فیودور کورف، جهانگرد روسی که در سال های 1834 و 1835 به ایران آمده بود، درباره ایرانیان نوشته است:
"ایرانیان زیاد فکر میکنند و ده برابر بیش از آن حرف میزنند و با این وجود تقریباً کاری انجام نمیدهند. هیچ گفتگویی بدون قلیانی که سه نوبت در آن تنباکو میریزند و چاقش میکنند، بدون صرف چای و قهوه برگزار نمیشود. پس از آن اگر فرصتی باقی ماند، میتوانید به اصل مطلب بپردازید. تمام این تشریفات با کلماتی قصار و چاق سلامتی و احوال پرسی و آروغ زدن توأم است. در ایران کار را نمیتوان بدون افراط در اتلاف وقت به پایان رسانید. هیچ پیش آمدی، هر قدر هم که با اهمیت باشد نمیتواند یک ایرانی را از عادتش باز دارد"
سفرنامه بارون فیودور کورف، ص 152
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 1 week ago