✔️سلام دوستان.حتمن این اصطلاح رو شنیدین چون در مکالمات روزمره خیلی استفاده می شود?.

??Dare retta a qualcuno/qualcosa

?این اصطلاح به معنی گوش کردن به حرف کسی یا چیزی ،کسی یا چیزی را باور داشتن و همچنین پیروی کردن از نصیحت کسی است.

✅Vediamo alcuni esempi .?

?Non date retta a quello che dice Giorgio.
به چیزی که جورجو می گه( به حرف های جورجو )،گوش نکنید .

?Dai retta ai tuoi genitori .loro ti vogliono bene.
به حرف های پدر و مادرت گوش کن( از حرفشان پیروی کن) ،آنها تو را دوست دارند.

?Non date retta a tutte le notizie che leggete.alcune sono false.
تمامی اخباری که می خوانید را باور نکنید.برخی از آنها دروغ است.

?Maria è una bugiarda.nessuno le dà retta.
ماریا یک دروغگو است.هیچ کس بهش گوش نمی دهد( حرف هایش را باور نمی کند).

✔️نکته :با توجه به این که فعل dare با ضمایر مفعولی غیر مستقیم می آید در مثال آخر هم از le dà retta استفاده شده است.

#espressione
@italianoconsomi

صفت‌های کمتر شناخته شده برای انسان

?Calcolatrice
حسابگر
?Stacanovista
کسی که بیش از حد کار می‌کند
?Cocciuto
سرسخت، مقاوم، کله‌شق
?Spavaldo
جسور
?Iperprotettivo
بیش از حد حس حفاظت از کسی را داشتن (در مواردی غیرت بیش از حد معنی می‌دهد)
?Lavoratore
کاری
?Spietato
بی‌رحم
?Empatico
دلسوز، همدرد
?Altruista
نوع‌پسند
?Prudente
محتاط
?Taciturno
کم‌حرف
?Tenace
پیگیر
?Lunatico
دمدمی‌مزاج
?Ipocrita
دورو
?Dormiglione
خواب‌آلو
?Permaloso
نازک‌نارنجی
?Inospitale
کسی که مهمان‌نواز نیست
?Ingenuo
ساده‌‌لوح
?Caparbio
‌لجباز
?Fifone
ترسو
?Determinato
مصمم، با اراده

#aggettivi
@impariamoeimpariamo

✅دنیای جالبی نیست ،فقط با کلماتش آشنا بشید.??

?Il mondo dei fumatori دنیای سیگاری ها

?Fumare سیگار کشیدن

❌La sigaretta سیگار

?Il Fumo دود

❌La cenere خاکستر

?Il mozzicone di sigaretta ته سیگار

❌Il pacchetto di sigarette پاکت سیگار

?Il sigaro سیگار برگ

❌La pipa پیپ

?La sigaretta elettronica سیگار الکترونیکی

❌La scatola di fiammiferi قوطی کبریت

?L' accendino فندک

❌Il narghilè قلیان

?Il portacenere/posacenere جا سیگاری

❌Lo spinello سیگار دست پیچ

?Vietato fumare سیگار کشیدن ممنوع

#parole
#fumare
@italianoconsomi

سلام دوستان یک پیشنهاد برای نوشتاری دارم؛ یک دفترچه تهیه کنید و برای مثال اگه در مورد سینما باید حرف بزنید یا بنویسید، برای مثال باید همه کلمات، صفت‌ها و فعل‌های مربوط به اون رو یادداشت کنید؛ برای مثال:
?Cinema

?Lo spettacolo
نمایش
?Il teatro
تئاتر
?Applaudire
تشویق کردن
?Scena
صحنه
?Colpo di scena
صحنه‌ای از فیلم که انتظارش نمی‌رود
?Trasmissione televisiva
برنامه تلویزیونی
?‍♀Film horror
فیلم ترسناک
?‍♀Film d'animazione
فیلم انیمیشن
?‍♀Film giallo/poliziesco
فیلم جنایی
?Entusiasmante
هیجان‌آور
?Pesante
سنگین
?Noioso
خسته‌کننده
?Sdolcinato
بیش از حد عاشقانه
?‍♀Rilassante
آرامش‌بخش
?Divertente
بامزه، جالب

? حالا در حالی که لیست جلو شماست، درباره‌اش حرف بزنید.
#scrivere
@impariamoeimpariamo

*? Malinconia vs Melanconia*

La parola malinconia deriva dal latino melancholia, a sua volta di origine greca, ma ha assunto un significato più poetico e romantico in italiano.

این لغت از لاتین melancholia گرفته شده که در واقع به یک کلمه یونانی برمی‌گرده، اما در زبان ایتالیایی معنی شاعرانه و رمانتیک تری پیدا کرده.

La parola greca antica "melankholía", composta da "melas" (nero) e "kholé" (bile).
Melankholía = melas = سیاه / kholé = صفرا

Nell'antica medicina, si credeva che uno squilibrio dei quattro umori corporei (sangue, flemma, bile gialla e bile nera) potesse causare stati emotivi.La bile nera era ritenuta responsabile della tristezza e della malinconia.

در پزشکی قدیم، اعتقاد بر این بود که عدم تعادل در چهار مایع بدن (خون، بلغم، صفرا زرد و صفرا سیاه) می‌تونه باعث حالت‌های احساسی بشه. صفرای سیاه رو مسئول غم و اندوه می‌دونستند.

Ma malinconia e melanconia sono due termini diversi :

Malinconia, a differenza della melanconia, che ha un'origine più medica e clinica, si riferisce a un sentimento di tristezza profonda, ma spesso con un velo di bellezza e nostalgia.

برخلاف ملانکولی که ریشه‌ای پزشکی و بالینی داره، مالینکونیا به احساسی از غم عمیق اشاره می‌کنه که معمولاً با زیبایی و نوستالژی همراهه.

Oggi, malinconia è utilizzata per descrivere una sensazione di nostalgia e tristezza dolce, spesso legata a ricordi di momenti passati.

امروزه از کلمه malinconia برای توصیف احساسی از نوستالژی و غم ملایم استفاده می‌شه که معمولاً به خاطرات لحظات گذشته مرتبطه.

La malinconia evoca un senso di bellezza triste, un misto di gioia e dolore che accompagna il ricordo di ciò che è stato.

مالینکونیا حس زیبایی غمناک رو تداعی می‌کنه، ترکیبی از شادی و درد که همراه با یادآوری آنچه گذشته است، احساس می‌شود.

#Etimologia ?

@Cantastorieee ??