هوای یکدیگررا داشته باشیم :

ما مردم که درتنگنا گرفتاریم، واز ناکارآمدی ها دلشکسته، واز ناامیدی‌های گسترده افسرده ،هرچند که به ناگزیر سخن ازناکامی ها وبی تدبیری ها برزبان داریم وکمبودها ونداشتن فرصت زندگی مناسب را ازهمه گرفته است .ولی خودمان باید هوای یکدیگررا داشته وباهم برای کاستن از ناروایی ها ونارسائی ها به قدر توان بکوشیم وآستین همت بالا زنیم.برای گذر از دشواری ها وتنگناها راهی حز باهم بودن وبرای هم بودن نداریم‌.ماباهم می توانیم راهی به سوی آینده ای روشن تر پیدا کنیم‌. گوش های سنگینی که سخن درست را برنمی تابند نمی توانند مارا به ساحل نجات برسانند.
اینکه دشمنان درکمین نشسته اند سخن گزافه ای نیست ،ولی برای بی اثر کردن نقشه های دشمن هم ،تدبیر لازم است وهوشمندی ،اگر حاکمیت به مردم روی آورد دربرابر برنامه هایی که ساخته وپرداخته اند پشتیبانی ملی را خواهد داشت وتوان مردمی هرگرهی را باز می کند.هیچ حاکمیتی بدون مردم ره به سر منزل مقصود نخواهد برد..
همدلی وهماوایی مردم حاکمیت را نیز به پذیرش واقعیت وادارخواهد کرد.واقعیت هایی که انکار آنها زیان های بسیار به کشور ومردم رسانیده است .در دنیای پر آشوب کنونی ودرمیانه دشمنی های فزاینده روی آوردن حاکمیت به مردم ساده ترین وکم هزینه ترین گزینه است.امری که سالها دریغ شده وبازهم می شود.
.@yadollah_eslami

گناه وفساد، آلودگی هوا وبحران:
اقای صدیقی گفته است که
«گناه و فساد بسیار در جامعه باعث ⁧آلودگی هوا ⁩و شرایط بحرانی کشور شده است»
بسیاری به سخنان او خندیده اند وداستان زمین ها وباغ سوهانک‌را به میان آورده اند که گفته اند سهم او شده است .‌اگر به واکاوی درست گناه وفساد بپردازیم شاید از نگاهی دیگر با این سخنان همراهی نشان دهیم
گناه چیست وفساد کدامست؟گناه آن است که حق مردم پاس داشته نشود وکارهای بزرگ را به خردان بسپارند وشایستگان را از میدان خدمت برانند، به جای اندیشیدن به آینده کشور سود باندها وگروه ها در نظر گرفته شود٫سخن حق گفتن دشوار وچاپلوسی رواج یابد٫بودجه کشور هزار تکه وهرتکه سهم کسی ‌وباندی شود ٫نخبگان جایی در برنامه ریزی واداره کشور نداشته باشند وقانون به هیچ انگاشته شود وفرمان جای قانون بنشیند ٫از اصلاح امور در زمان مناسب خودداری شود .گناه آن است که نوع پوشش موی زنان گناه خوانده می شود ولی فقر وفساد وناتوانی ها در اداره کشور دیده نمی شود ٫ بزرگ‌ترین خیانت تهی کردن واژه ها از معناست ٫
اگر شایستگان ونخبگان درجایگاه خود قرار داشتند وبا به کاربستن دانش وشناخت دنیا وبهره گیری از دستاوردهای بشری به ازمیان برداشتن تنگناها همت می گماشتند سهم ما هوای آلوده وآب ناسالم وناداری وتنگنا وبحران نبود اگر دست اندازی به بیت المال وفساد گسترده نبود بابه کارگیری درست منابع وبرنامه ریزی مناسب هرگز درشرایط بحران زیست نمی کردیم ٫چه گناهی بزرگ تر از محروم کردن یک کشور بزرگ ازفرصت های تاریخی و ‌قابلیت های جغرافیایی ومنابع انسانی ومادی است ؟! فساد گسترده همپای پشت کردن به واقعیت ها که گناه بزرگی است کشوررا درشرایط بحران های رنگارنگ وگسترده قرار داده است واما چاره چیست ؟
پذیرش ناکارآمدی ها و روی آوردن به اصلاحات بنیادین با مشارکت همه نگرش وگرایش ها ورهبران سیاسی ومذهبی وهمه کنشگران وصاحبان اندیشه باهدف کاستن از دشمنی ها وبحران های فراگیروبادرک درست تحولات منطقه ای وبین المللی،
این کم هزینه ترین وخردمندانه‌ترین مسیری است که نجات کشور در آن است ٫
@yadollh_eslami

ازهزینه هایی که درسوریه شد.
می گویند ازهزینه هایی که درسوریه شد پشیمان نیستیم .ازهزینه هایی درفلسطین ولبنان وعراق ویمن هم می شود پشیمان نیستند.ازهزینه هایی که دربوسنی هرزگوین هم شد پشیمان نیستند .یک پرسش آیا ازهزینه هایی که درایران نشده است هم پشیمان نیستند.؟
پیامد سیاست های حاکمیت در ناداری وگرانی وناترازی وکمبودها وتنگناها گلوی ملت را می فشارد.پیامد هزینه های بسیار درسوریه به گونه ای است که کمتر می توان به سخن وتحلیل بسنده کرد وبایستی ارزیابی دقیق ودرستی از میزان هزینه های انجام شده وسود وزیان ناشی از آن صورت گیرد.
این که از جیب ملت هزینه شود وملت سهم‌پرسشگری هم نداشته باشند نوبرانه است .برای این همه هزینه جایی ونهادی ونهادهایی تصمیم گرفته اند پرسش این است که مجلس آیا نقشی در این هزینه ها داشته است ؟! اینکه از مجلس صدایی به گوش نمی رسد نیز نکته ای است که به فراموشی سپرده نخواهد شد.
درهمین شرایط پوتین درخواست ایران برای خارج کردن نیروهای ایرانی را در سوریه برجسته کرده وسخن از خارج کردن چهار هزار نیروی نظامی ایرانی گفته است واین چیزی فراتر از خبر است ،هرچند که سخنگوی وزارت خارجه روایتی دیگر را ارائه دهد ویا گفته شود اینها نیروهای افغانی بوده اند!!!
پوتین از ماندن روسیه وخروج ایران از سوریه گفته است !!!
راندن دیپلماسی از میدان وهمه چیزرا سپردن به میدان همین می شود که شده است .
اینکه کسی چیزی نگوید تا روایت حاکمیت روایت حاکم شود چیزی بیش از بد سلیقگی است .
ارزیابی درست وهزینه وفایده بخشی از هر برنامه ریزی است وهر اقدامی بدون توجه به پیامدهای آن ویرانگر است .این همه هزینه ودست ودلبازی بیش از نیاز در انجام هزینه های گوناگون درکشورهای مختلف در راستای منافع ملی نبوده است وگویا توجه به منافع ملی در دایره تصمیم گیری ها جایی نداشته است.
لج کاری با واقعیت مشکلی را حل نمی کند .باید از شکست ها وپیروزی ها درس گرفت .پذیرش اشتباه ،اشتباه نیست .ماندن درمسیر اشتباه ،اشتباه ویرانگر است .
@yadollah_eslami

بازنشستگی شهدا:
نوشته رحیم قمیشی که به بازنشستگی شهدا اشاره داشت. دلم را لرزانید .بارش اشک در اختیار من نبود.سفری تند دوباره مرا به دیار جنوب غرب کشانید، ازفاو تا فکه را شتابان پیمودم .سری به جزایر مجنون زدم .پای در رمل های فکه گذاشتم .به منطقه نبرد خیبر رفتم.دریاچه نمک وسه راهی مرگ را درفاو دیدم.به تنگه چزابه باز گشتم .تاب از من ربوده شده بود.کربلای چهار وپنج مرا به دریای آتش وخون برد.شهیدان صف بسته بودند .همراهان به خدا پیوسته لبخند می زدند.خون واشک وآه ولبخند درهم می آمیخت .ناگهان خودرا درنبرد رمضان دیدم.چنان شتابان ازجبهه ای به جبهه دیگر می رفتم که تاب وتوانم درهم می شکست . تصویر آخرین نگاه ها ولبخندها واشک ها امانم را می برید.آنها که رفتند چنین روزهایی را باور نداشتند وما ماندگان نیز چنین تصویری در ذهنمان جای نمی گرفت .تصویر دوستانی که درمیدان نبرد جا گذاشته آم درقاب چشمانم بود.
حالا سالها گذشته است وهرکار نادرستی که انجام می شود میگویند به خاطر شهداست ؟!!! جبهه ندیدگان ونارزمنده ها چنان از میدان سخن می گویند که گوئی در میدان زاده شده اند.وبرخی ازگرفتار شعار شدگان وبه قدرت رسیدگان نیز از نقش خویش در آن نبرد خونین سخن نمی گویند .به جای نوشتن تاریخ. تاریخ را بروفق مراد خویش می نویسند . کاش پیام رهبری انقلاب امام خمینی در مورد بررسی چرایی رسیدن به چگونگی پایان جنگ که درپیامی که به مناسبت پذیرش قطعنامه ۵۹۸به مسئولین وقت داده اندبه مورد اجرا در آمده بود تا این گونه رجز خوانی ها کم توان می شد وهرکس سهم ونقش خودرا به درستی می دید ومی شناخت..وجامعه نیز نگاه درست تری به واقعیت جنگ ونقش نهادها وافراد وسازمان های نظامی پیدا می کردند.
کاش این همه بهره برداری نادرست از شهیدان نمی کردند وآرامش روحیشان را برهم نمی زدند .کاش با قربانیان جنگ این چنین بازی نمی کردند.کاش می گذاشتند خاطرات آن روزها به بی تدبیری های بیشتر وقدرت طلبی ها امروز تبدیل نشود .وکاش وکاش وکاش ………….
@yadollah_eslami

راهی بیابیم ویاراهی بسازیم:
آنچه مارا به چنین حال وروزی رسانیده وفرصت توسعه را از کشور گرفته است ناشی از راندن دانائی وتدبیر از اداره امور کشور است .بسیاری از دانایان از راهیابی به حوزه تصمیم سازی وتصمیم گیری باز ماندند ویا رانده شدند .هرکس که آموخت کمتر فرصت خدمت پیدا کرد .تنگ نظری وکهنه اندیشی راه را براستفاده از توانایی نیروهای انسانی فرهیخته وتوانمند بست ،هرکس که داناتر شد کمتر به میدان تملق وچاپلوسی گام می گذارد، ودانش وآگاهی خویش را اسیر خواست حاکمیت نمی کند.وچنان شده است که قدرت وحاکمیت هنوز نتوانسته است خودرا با واقعیتی چنین روشن هماهنگ کند،برخی به نام کارشناس خواست ورؤیای حاکمیت را با دیدگاه ها شبه کارشناسی بزک می کنند.وبااین رفتار وکار خویش حاکمیت را هم دچار خطای تحلیل می کنند.وکارشناسان دلسوز ونخبگان کار آزموده نمی توانند برای خوشایند حاکمیت چشم بر دریافت ها ی خود ببندند.وخواست حاکمیت را مبنای تحلیل خود قرار بدهند. راهی که باید یافته شود گشودن میدان بر کارشناسان توانمند وواقع نگر است .راهی که باید ساخته شود ویران کردن دیوار خودی وناخودی است.کشور تنها بابسیج دانائی ساخته خواهد شد.ایران با میدان دادن به اندیشه های پویا، در تنگناهاودرنارسائی ها ،فرصت سازندگی پیدا خواهد کرد.
بلای نظارت استصوابی چنان کشوررا گرفتار تنگنا ودشواری کرده است که کمتر نمونه ای می توان برای آن یافت .راهی که باید ساخته شود ازمیان برداشتن نظارت خود ساخته استصوابی است که فرزانگی کشور توان نمود پیدا کند.
راهی که باید یافته شود فرصت بروز توانایی دانش آموختگان وبه مرحله اجرا در آوردن آندیشه ها ی کارآمد درمیانه بحران ها وتنگناهاست.
اینکه دغدغه راه یافتگان به مجلس درمیاته بحران ها فراگیر، موی زنان می شود بیش از آنکه نگران کننده باشد غم انگیز ودردناک است وپرسش برانگیز که جه بر سر کشور آمده است؟
ایرانیان باهر نگرش واندیشه ای دلبسته ایران زمین وفرهنگ کهن این سرزمین هستند ،راهی که باید یافته شود این است که همه ایرانیان بتوانند درساختن ایران سهمی داشته باشند وتنگ اندیشی ها وبسته انگاری ها به کناری نهاده شود.
راهی که باید ساخته شود باز کردن راه برای همه ایرانیان دلسوز کشور است ،اکنون زمان عفو همگانی است که راه برهمه ایرانیان خارج کشور گشوده شود ونگرانی از آمد وشد به ایران نداشته باشند. وکشور از توان مالی وکارشناسی آنها برای آینده ای که درگرو برنامه ریزی امروز است بهره بگیرد.راهی که باید ساخته شود بهره گیری از همه ظرفیت ها وتوان کشور وبهبود مناسبات بین المللی است .برداشتن گام های محکم برای حل مشکلات ایران وآمریکا وگفتگوهای جامع وهمه جانبه وپایان دادن به نگاه نه جنگ نه مذاکره به سود گفتگوی دوطرفه ،مستقیم وبی واسطه درتهران وواشنگتن بخشی از راهی است که باید ساخته شود..
هم راه بسازیم وهم راه بیابیم وباور کنیم که برای آینده کشور راهی جز باهم بودن وبرای هم بودن نداریم ،سرنوشت کشور وآینده این کشور تنها درگرو به رسمیت شناختن واقعیت ها وگریز از فرافکنی ها وپذیرش نا توانی ها ونادرستی هاست. برای ایران باهم باشیم وباهم گام برداریم وچشم به توان ملی داشته باشیم.
@yadollah_eslami

جعبه رمز مرندی :
در زمانی که امکان سرمایه گذاری اروپایی ها در منابع گازی وجود داشت وایران می توانست ازفرصت پیش آمده قطع گاز روسیه به اروپا بهره ببرد سروکله این آقازاده مرندی پیدا شد واز زمستان سخت اروپا گفت وسخن مقامات روسی را تکرار کردوفرصت بی نظیر ایران را بر باد داد.وبه ناگهان به عنوان مشاور گروه مذاکره کنندگان هسته ای نقش سخنگو پیدا کرد وسخناتی گفت که منفعت ملی در آن نبود..درهمان زمان از آمد وشد بسیار آو به روسیه ابراز نگرانی شد واین ابراز نگرانی از سوی بسیج اساتیددانشگاه تهران عنوان شد. من کاری به دلیل این واکنش بسیج دانشگاه ندارم ولی سخنی که منافع ملی را بر باد می دهد وزیان های هنگفتی به کشور وارد می کند برچه پایه واصولی صورت می گیرد ؟!
اکنون نیز باد به غبغب این مرد راه یافته به میدان سیاست افتاده وسخن از نابودی میدان های گازی وقطر به میان آورده است .درحالی که نمایندگان دو دولت برای همکاری اقتصادی به مقوله سرمایه گذاری مشترک می اندیشند.
در دنیای کنونی منافع مشترک اقتصادی اسباب امنیت ملی هم می شود .اکر اروپائی ها وامریکائی ها جایگاه مناسبی در سرمایه گذاری ها که سخت مورد نیاز ایران هم هست داشتند.موضع گیری سیاسی آنها نیز با آنچه امروز هست تفاوت معنا دار داشت .روسیه با آنکه فرصت های فراوانی برای سرمایه گذاری در ایران به دست آورده ولی به بهانه های گوناگون اقدام به سرمایه گذاری نکرده است . چون می داند ایران همه تخم مرغ هارا درسبد ش گذاشته وتیرگی رابطه باغرب به گونه ای است که ایران نیازمند وابستگی به شرق دیده می شود .این گرایش آشکار که درسخنان مقامات هم شنیده می شود همان برگ طلایی در دستان روسیه است که براساس صلاحدید از آن به نفع خود بهره می گیرد.
سرنوشت شعارهای می زنیم ومی بندیم دربرابر ماست .اینک زمان اندیشیدن به پیامد تصمیمات واقدامات نیروهای گوناگون است.پذیرش اشتباه پیش نیاز اصلاح مسیر است .اندیشیدن را از خود دریغ نکنیم .بازهم با شعار وهیجان آفرینی های بی پشتوانه منافع ملی را قربانی کژفهمی نساخته وراه را برفرصت طلبی های تازه بازنکنیم.شاید بهتر باشد دست اندرکاران اداره کشور به روشنی بگویند که این آقازاده وسایر مدعیان سخنگویی جایگاهی در کشور ودرمیان تصمیم گیران نداشته وآنجه می گویند توهم های برخاسته از ذهن پریشانی است که مورد پذیرش نهادهای گوناگون نیست.
امروز بایست حسرت روزی را بخوریم که به قول آقای حسن روحانی امریکایی ها خواستار گفتگو در مورد سوریه بودند وایران نپذیرفت واینک باهمه هزینه ها درگفنگوهای مربوط به سوریه ایران بی نقش وبی جایگاه مانده است .
فرصت ها وتوان بهره گیری از برگه های بازی همیشه برجای نمی مانند .زمان هم همیشه منتظر نمی ماند ودیگران هم ننشسته اند که کارها وامور بروفق مراد ما به پیش برود.دگرگونی ها گاهی چون برق وباد وتوفان رخ می نمایند وهمه رؤیا بافی هارا به یک جا از میان می برند،
@yadollah_eslami

روشنگری به جای ستایشگری :
امواج هیجان که فرو نشست وحباب های توهم که درهم شکست نوبت شنیده شدن صداهای گم ،درهیاهوهای خود برتر انگاری وخویش حق پنداری می رسد٫سخنان خردمندانه در فضای هیجان وتوهم به هیچ گرفته می شود وچاپلوسی وستایشگری همه گیر می شود .ستایشگران هر منتقدی را با تندی می نوازند وتقدیس را به جای نقد می نشانند،حاکمان را ستایش می کنند ‌و سخنشان را امر واجب وحکم‌خدا می خوانندومنتقدان را به هرصفتی می نوازند ومی رانند.حد ومرزی برگفتارشان حاکم نیست.ستایشکران ارج می بینند وبراوج می تشینند ومنتقدان رنج می برند وتاب درهم شکستن ملک ومیهن را ندارند.ستایشگران درچشم ودل حاکمان جا باز می کنند ومنتقدان ازچشم می افتند وشنیده نمی شوند،آن گاه اساس ملک دچار فرسودگی می شود،آن گاه توان ملی دستخوش سیاست های نا درست وبرنامه ریزی های نادرست تر می شود.تهدیدها وخطرات که سر بر آورد کسی درمیدان پاسخگویی نیست.واقعیت های گریز ناپذیر از پناه تبلیغات وشعارها وهیجان ها سر برمی آورند وقابلیت انکاررا از حاکمان می گیرند.وستایشگران بازهم خاک در چشم حقیقت می پاشند٫
درپناه ندیدن ها وبه هنگام نشنیدن ها فرصت ها می میرند وتهدیدها جان می گیرند وبازهم ستایشگران از تدبیر می گویند ودرایت هایی را می ستایند که تنها برذهن خودشان سایه افکنده است ٫
با همه اینها باید گفت وبرای گذر از تنگ اندیشی ها وواپس گرایی ها آستین همت بالا زد٫
@yadollah_eslami

يدالله اسلامي توضيح نداده که آيا ايران دخالتي در افغانستان داشت که طالبان (نسخه قديمي‌تر داعش) 13 ديپلمات ايراني را به شهادت رساندند؟ يا اينکه داعش اصلا چرا براي اشغال شمال عراق و شرق سوريه تشکيل شد؟ آيا مقامات اطلاعاتي و نظامي و امنيتي ارشد رژيم صهيونيستي (حاميان فتنه سبز) بارها نگفته‌اند که راه‌اندازي و تقويت داعش صرفا براي ضربه زدن به اقتدار ايران بوده است؟ آيا شعور اين مدعي دروغين اصلاح‌طلبي قد نمي‌دهد يا مي‌داند و کتمان مي‌کند که اصالتا اغلب اعضاي گروهک تروريستي داعش سوري نيستند و به واسطه همکاري شبکه مالي سعودي با شبکه جاسوسي برخي کشورهاي غربي، از طريق سربازگيري از کشورهاي مختلف (غيرسوري) تشکيل شده است؟! آيا او نمي‌داند داعش به محض تشکيل به سمت مرزهاي ايران (و نه سوريه) هجوم آورد و صراحتا جنگ با ايران را از اهداف اصلي تشکيل خود عنوان کرد؟ چرا يک مدعي اصلاح‌طلبي بايد به تطهير جنايتکارترين گروه‌هاي تروريستي عالم بپردازد و حق را به جانب او بدهد؟ آيا سند روشن‌تر از اين که منطق شورش جنبش (فتنه) سبز همسو با منطق تشکيل داعش است؟!

گفتیم ونشیندند ؛
هشت سال پیش درباره حضور ایران درسوریه پرسش هایی به میان آوردم که پاسخ تند کیهان را درپی داشت ،تنها برای یادآوری متن پرسش ها وپاسخ کیهان را بازتاب می دهم
دبی-العربیه.نت فارسی
منتشر شده در: 03 اکتبر ,2016: 12:00 صبح GST
آخرین به روزرسانی: 03 اکتبر ,2016: 02:19 شب GST

4 دقيقه
خواندن
«یدالله اسلامی»، دبیرکل مجمع نمایندگان ادوار مجلس، از احزاب اصلاح‌طلب، در یادداشتی در صفحه‌ی شخصی خود پرسش‌های تامل برانگیزی را درباره حضور ایران در سوریه مطرح کرده و در پایان گفته که «هیجان‌ها روزی رنگ می‌بازد و پرسش‌های خردمندانه و کاوش‌های هوشیارانه جای آن را خواهد گرفت. آن گاه نوبت به پاسخگویی می‌رسد!».
به گزارش سایت انصاف نیوز، اسلامی یادداشت خود را اینگونه آغاز کرد:

در سوریه چه می‌گذرد؟ چرا چنین سرنوشتی برای سوریه رقم زده شد؟ کشتار و آوارگی و بی خانمانی گسترده‌ی مردم سوریه چه دردی را دوا می‌کند؟
آیا ماندن اسد به قیمت ویرانی یک کشور و شکل‌گیری دشمنی و بروز جنگ‌های گسترده‌ی قومی و قبیله‌ای و مذهبی ارزشی داشت و یا دارد؟ آیا این زخم خونین و دملی که حالا چرکین شده است درمانی آسان دارد؟
داعش چگونه زاده شد و رشد کرد و بالید و ماندگار شد؟ چه کسانی و کشورهایی و گروه هایی و اندیشه‌های در سربرآوردن داعش نقش داشته و دارند؟
جنگی چنین ویرانگر پس از رسیدن به آتش بس چه برجای می‌گذارد؟ آیا کینه‌های زاده شده در اثر این جنگ به زودی از میان برداشته خواهد شد؟
نقش کشورهای ایران و ترکیه و عربستان در این ماجرا چیست؟ کشورهای فرامنطقه ای همچون آمریکا و روسیه چه نقشی بازی می‌کنند؟ هم پیمانی ایران و روسیه چه نقشی در آینده‌ی ایران و منطقه خواهد داشت؟ بمباران‌های روسیه در حلب چه نگاهی به ایران را در بین مردم دامن خواهد زد؟
راز آتش بس شکننده در سوریه بر اساس توافق بین آمریکا و روسیه چیست؟ آیا واقعاً شیعه‌ی انگلیسی در پیدایش داعش و دامن زدن به کینه‌های مذهبی نقش داشته است؟

آیا میزان سرمایه‌ای که ایران در سوریه به کار بسته است اعم از نیروی انسانی و پشتیبانی و منابع مادی، سود لازم را برای ایران به ارمغان خواهد آورد؟
آیا اگر ایران وارد نبرد در سوریه نمی‌شد جنگ با داعش به شهرهای ایران کشیده می‌شد؟ راز پیوستن برخی از ایرانیان به داعش چیست؟
آیا ادامه‌ی جنگ‌های نیابتی در سوریه، ویرانی بیشتر و کینه‌های انباشته‌تر را با خود همراه نخواهد آورد؟
اگر ایران پشتیبانی خود از اسد را به حوزه‌ی سیاسی کاهش می‌داد چه می‌شد؟ اگر ایران برای حل مشکل اسد و مخالفین داخلی آن کشور نقش میانجیگیری برای خود تعریف می‌کرد چه پیامدی داشت؟
آیا خارج شدن ایران از گرداب سوریه آسان است؟
آیا هم پیمانی ایران و روسیه در نبرد سوریه که گاهی با ترس از سازش روسیه و آمریکا به زیان ایران و گاهی به بی‌معرفتی روس‌های در گزارش استفاده‌ی نظامی از پایگاه هوایی همدان از زبان برخی دست اندرکاران شنیده می‌شود بر اساس آینده‌نگری و منافع ملی بوده است؟
آیا این تصمیم بر اساس اجماع سردمداران و اداره کنندگان کشور گرفته شده ست؟ چرا گزارش این تصمیم پس از افشای آن به نمایندگان مجلس هم داده نشده است؟
دامنه‌ی این پرسش‌ها بسیار است و اگر چه برخی سعی می‌کنند با پاسخ‌های به ظاهر ساده از آن بگذرند ولی خود می‌دانند که آنچه را بیان می‌دارند پاسخ نیست.
پیامدهای حضور در سوریه به چنان آسانی که از آن سخن می‌رود نخواهد بود. هیجان‌ها روزی رنگ می‌بازد و پرسش‌های خردمندانه و کاوش‌های هوشیارانه جای آن را خواهد گرفت. آن گاه نوبت به پاسخگویی می‌رسد!
بگذریم که جای تحلیل‌های کارشناسانه بر اساس منافع ملی در بسیاری از نوشته‌ها و گفته‌ها خالی است و هیجان و رجزخوانی و شبیه‌سازی‌های تاریخی جای تحلیل و بررسی‌های منطقی و آگاهی بخش را گرفته است.
واین هم پاسخ کیهان

سیاسی **سخنگوی داعش در میان اصلاح‌طلبان خود را لو داد!

کيهان**بروزرسانی 1395/07/14 - 09:08

0

0

8.8K
کيهان/ يک رسانه وابسته به دربار آل‌سعود از مقاله يک شبه‌اصلاح‌طلب در نکوهش حضور ايران در سوريه ذوق‌زده شد. پايگاه اينترنتي العربيه که گرايش‌هاي علني به صهيونيست‌ها دارد، نوشت: يدالله اسلامي (دبيرمجمع نمايندگان ادوار مجلس ايران - از احزاب اصلاح‌طلب) حضور ايران را در سوريه به چالش مي‌کشد. او در سايت انصاف‌نيوز به بشار اسد حمله مي‌کند و مسئوليت جنگ را متوجه وي مي‌کند. او مي‌گويد آيا اگر ايران وارد نبرد سوريه نمي‌شد، جنگ با داعش به شهرهاي ايران کشيده مي‌شد؟ يادآور مي‌شود نامبرده مدير روزنامه توقيف شده فتح است که توسط تيم زنجيره‌اي مديريت مي‌شد. وي همچنين در فتنه و آشوب نيابتي سال 88 مدتي بازداشت شد.

چرا به اینجا رسیدیم ؟!
آنچه که امروز مورد بررسی است چرایی رسیدن به نقطه ایی است که همه مارا به گونه ای کلافه کرده است٫بحران ها وکاستی ها وتنش ها ودرگیری ها وجنجال ها همه فرصت های زندگی را از ما گرفته است٫مردم برای گذران زندگی معمول هم توان ندارند ولی شعارها وهبجان آفرینی ودامن زدن به احساسات وسخن از دشمن ومقاومت ووعده های انتقام وتامین منابع نظامی گروه های گوناگون وبازسازی ویرانی های لبنان وغزه ذهن واندیشه حاکمان را از آن خود کرده است.با آن که ناترازی ها وکاستی ها وکمبودها وبحران ها دربرابر همه حاکمان هست ولی گویا درشهر قصه ها زندگی می کنند!٫
هزینه های ناکارآمدی وکم توانی وبی خبری حاکمان وسیاست های نادرست وتوهم گونه را مردم می پردازند٫توسعه ایران وآزادی مردم وسهم ملت از زندگی را گروگان سیاست های بحران آفرین وویرانگر کرده اند٫روزی همه تلاش مجلس نشینان بستن راه بهره گیری از توان نیروهای ایرانی دو تابعیتی است٫روزی باقانون اقدام راهبردی راه برگشت به برجام
وبهره مندی از مزایای آن را از کشور گرفتند ٫روزی سهمیه هارا برسر کشور کوبیدند ودانشگاه هارا به مدرسه تبدیل کردند٫برای فرار نخبگان همه راه را گشودند٫با نظارت استصوابی نخبگان را از میدان راندند٫وکسانی را در مجلس نشانیدند که منافع ملی را به درستی نشناخته وبرای آن گام بر ندارند ٫ازمجلس برخاسته از نظارت استصوابی وشرکت نکردن مردم کسانی به مجلس راه یافته اند که قانون حجاب وعفاف دسته گل تازه ای است که به آب داده اند.درجنجال های این چنینی دستبردهای بزرگ رخ می دهد وفرصت ازمردم گرفته می شود.اینها برای جایی وسرزمین دیگری قانون می نویسند واعتنایی به خواست مردم ندارند .چند نفر نشسته اند بی اعتنا حتی به مجلس وگمان می کنند حق دارند به نام مجلس وبه شکل قانون دخالت درسبک زندگی مردم را به بدترین روش ممکن تدوین کنند وبرخی از صاحبان قدرت هم پیشنهاد تبعیت از چنین روش موهومی می کنند.
داستان سرزمین ما داستان سرزمین عجایب است .ازکجا به کجا رسیده ایم ؟!چرا هرچه می رویم نمی رسیم ؟!چرا هرچه می کوشیم در نقطه نخست گرفتار مانده ایم ؟!
@yadollah_eslami