بهترین راه حل این مشکل اینه که تا مطمن نشدید یه گزینه درست هست جواب ندید به سوال..! ⛔️

? مثلا سوالات که میگه

کدوم گزینه درست یا نادرست هست(سوالات درست نادرست)

شما باید دلایل نادرستی یا درست بودن بقیه گزینه رو ها رو مشخص کنید مثلا وقتی تست میگه کدوم گزینه نادرست هست شما باید مطمن بشید که کدوم گزینه ها درست هست و دلایل نادرستی یک گزینه رو هم پیدا کنید

?یا مثلاً وقتی میگه کدوم گزینه درست هست شما باید سه تا گزینه رو رد کنید و مطمن بشید یه گزینه درست وجود داره

سوالات شمارشی رو هم دو بار حل کنیدد و بار اول به هیچ عنوان جواب ندید

? مثلا اگه سوال گفته بود

چند تا از عبارت های زیر نادرست است؟(شمارشی)

شما بار اول که سوال رو کل میکنید از ۴ عبارت به دست میارید که مثلاً دو تاش نادرسته و دو تاش درسته
تو این حالت هنوز به جواب قطعی نرسیدید ولی احتمال زیاد درست زدید از نظر خودتون سوال رو جواب بدید اما علامت دار کنید و آخر آزمون اون دو عبارت که فکر می‌کردید درسته مجددا و با دقت یه بار دیگه حلش کنید ممکنه بازم دلایل نادرستی یه عبارت رو پیدا کنید و این طوری با قطعیت بیشتری به سوالات پاسخ دادید

خلاصه بخوام بگم بهتون تو زیست شناسی تا مطمن نشدید یه گزینه درسته به هیچ عنوان جواب ندید

♨️ دکتر علی بهروزی
عضو تیم مشاوره ای دکتر تیغ نورد✌️?

? یه سوال داشتم چیکارکنم غلطامون توی زیست کمتر بشه؟

حکایت قطره و سنگ?*?***

روزی جوانی به محضر دانشمندی بزرگ رسید. دانشمند را دید که در آزمایشگاهی ساده، سرگرم آزمایشی است. با شگفتی پرسید: "استاد، شما که نامتان در تمام جهان پیچیده و کشفیاتتان دنیا را تکان داده، چگونه به این مقام رسیدید؟"

دانشمند لبخندی زد و از جوان خواست نزدیک‌تر بیاید. ظرف آبی برداشت و قطره‌قطره آب را بر سنگی سخت چکاند. جوان با تعجب نگاه می‌کرد.

پس از مدتی دانشمند سنگ دیگری آورد که در وسط آن حفره‌ای بود. گفت: "این سنگ را می‌بینی؟ سال‌ها پیش، من نیز چون تو جوانی پرسشگر بودم. استادم این سنگ را به من نشان داد و گفت: طبیعت بزرگترین معلم ماست. قطرات آب، نه با زور و شدت، بلکه با پیوستگی و صبر، این حفره را در دل سنگ ایجاد کرده‌اند."

سپس از قفسه‌ای، دفتری قدیمی بیرون آورد و ادامه داد: "این دفتر یادداشت‌های چهل سال پیش من است. هر روز، حتی در سخت‌ترین شرایط، چند ساعت مطالعه و آزمایش می‌کردم. گاه نتیجه نمی‌گرفتم، گاه شکست می‌خوردم، اما هرگز متوقف نشدم."

جوان که هنوز به قطرات آب خیره بود، پرسید: "اما استاد، قطره که در برابر سنگ ناچیز است، چگونه می‌تواند چنین کند؟"

دانشمند گفت: "راز در همین است. مهم نیست که هر بار چقدر پیشرفت می‌کنی. مهم آن است که هرگز متوقف نشوی. نگاه کن! هر قطره به تنهایی اثری نامحسوس دارد، اما پیوستگی این اثرهای نامحسوس، سرانجام سنگ را می‌شکافد."

سپس به کتابخانه‌اش اشاره کرد و گفت: "من هر روز، تنها چند صفحه خواندم، اما پیوسته خواندم. هر روز، تنها یک آزمایش کردم، اما پیوسته آزمودم. هر روز، تنها یک گام برداشتم، اما پیوسته رفتم."

جوان که غرق در اندیشه شده بود، زمزمه کرد: "پس راز موفقیت در پیوستگی است، نه در شتاب..."

دانشمند تأیید کرد و افزود: "و صبر... صبری به اندازه صبر طبیعت. یادت باشد، دانه‌ای که امروز می‌کاری، فردا به درخت تنومند بدل نمی‌شود. اما اگر هر روز از آن مراقبت کنی، روزی سایه‌اش تو را در بر خواهد گرفت."

آن جوان، سال‌ها بعد خود دانشمندی بزرگ شد و این حکایت را برای شاگردانش نقل می‌کرد و می‌گفت: "هر وقت که از راه خسته می‌شوم، به یاد آن قطره‌های آب می‌افتم..."

〰️〰️〰️〰️〰️
?@alirezatighnavard
⭐️@alirezatighnavardd

??