عشق؛ جوهرهٔ حرکت انسان به سوی حق

عشق، والاترین حقیقت هستی است؛ نیرویی کریمانه و بی‌منتها که همهٔ ذرات عالم را در مدار خود به گردش درمی‌آورد. در این میان، انسان تنها مخلوقی است که با ادراک این نیروی ازلی، در مسیر تکامل و تعالی گام برمی‌دارد. در عرفان اسلامی، عشق نه صرفاً یک احساس، بلکه حقیقتی وجودی است که انسان را به فنا در توحید و تمنای وصال با وجود مطلق، یعنی خداوند متعال، رهنمون می‌سازد.

ملاصدرا در حکمت متعالیه، با نظریهٔ حرکت جوهری، نشان می‌دهد که سیر انسان به‌سوی کمال، امری ایستا و سطحی نیست، بلکه در ذات و جوهرهٔ او جریان دارد. این حرکت، جز با عشق به حقیقت مطلق جهت نمی‌یابد و جز در پرتو ایمان به توحید و معاد به مقصد نمی‌رسد. آیهٔ کریمهٔ «إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ» (انشقاق:۶) گویای این سیر است؛ تلاشی پیوسته که انسان را گام‌به‌گام به دیدار حضرت حق نزدیک می‌کند.

اما تجلی عشق را نباید تنها در ساحت مفاهیم انتزاعی جست. این حقیقت، در ساده‌ترین و صمیمانه‌ترین لحظات زندگی ظهور می‌کند: در مهر والدین، در شفقت به خانواده، در عشق به همسر که تجلی آرامش است «وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً» (روم:۲۱)، در وفاداری دوستان، در مسئولیت‌پذیری نسبت به جامعه، و در عشق ورزیدن به مردم بی‌آنکه انتظاری در میان باشد. عشق، گوهری است که در دوستی خالصانه متجلی می‌شود، آنجا که رفاقت نه بر مبنای سود و زیان، بلکه بر پایهٔ الفت و مهر ناب شکل می‌گیرد.

عشق، پدیده‌ای کریمانه و بی‌منتهاست. هرجا که رنگی از معامله و چشمداشت به خود گیرد، از حقیقت اصیل خود فاصله می‌گیرد. تجلی نهایی عشق، آنجاست که انسان نه برای خویشتن، بلکه برای وصال حق می‌سوزد و می‌تابد. از همین رو، عشق ترجمان فنای در توحید و تمنای وصال به وجود مطلق است؛ آنجا که سالک، همچون پروانه در آتش حقیقت، فنا می‌شود تا به جاودانگی برسد:

"بمیرید، بمیرید، در این عشق بمیرید / در این عشق چو مردید، همه روح پذیرید" (مولانا، دیوان شمس، غزل ۶۴۵).

عبادت و دعا، خالص‌ترین و ناب‌ترین صورت عشق‌اند؛ زمزمه‌های عاشقانه‌ای که انسان را به معشوق ازلی پیوند می‌زنند. هر سجده، نشانگر فروتنی عاشق در برابر معشوق است و هر دعا، تمنایی برای نزدیکی بیشتر به حقیقت مطلق. نماز و نیایش، زبان دل‌هایی است که جز خدا را نمی‌جویند و جز به وصل او آرام نمی‌گیرند:

"درنماز و طاعتش کوش که وقت رفتنت / همه یاران تو را بدرقه، او باشد و بس" (سعدی، گلستان، باب اول).

در جهانی که انسان بیش از هر زمان تشنهٔ معنا و رهایی است، عشق، همان چراغی است که راه را روشن می‌کند؛ راهی که از مهر به نزدیکان آغاز، و به عشق مطلق پروردگار ختم می‌شود.

عبدالرضا حاج علی بیگی

@hajalibeigy

🛑بیانیه حزب اعتدال و توسعه استان مرکزی به مناسبت فرارسیدن یوم الله ۲۲ بهمن و سالروز پیروزی انقلاب اسلامی ایران

بسم الله الرحمن الرحیم

" وَقُلْ جَاء الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا "
بگو حق آمد و باطل نابود شد که باطل بی گمان نابود شدنی است. (اسراء /81)

۲۲ بهمن ماه ، یوم الله پیروزی حماسه کم نظیری است که با همت ملت آزاده و وطن پرست ایران و رهبری بنیان گذار کبیر انقلاب اسلامی ، حضرت امام خمینی (قدس سره)  رقم خورد و انقلاب اسلامی با تکیه بر  «تکثر اندیشه ها» و شعار «استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی» شکل گرفت.

این رویداد بزرگ وشگفت انگیز محصول و تجلی سالها مجاهدت و مبارزه بی دریغ مردان و زنان آزاده و جان بر کف ایران اسلامی بود که بر ظلم و استبداد شوریدند و مردم سالاری دینی و جمهوریت نظام را بنا نهادند.

در طول بیش از چهار دهه گذشته علیرغم وجود چالش های مهم از جمله جنگ تحمیلی و تحریم های ظالمانه امریکا و متحدان آن و نارسایی های اقتصادی و مشکلات معیشتی ملت بزرگ و سرافراز ایران همچنان سرو قامت در برابر همه فشارها و ناملایمات ایستاده و هرساله با شرکت در راهپیمائی با شکوه ۲۲ بهمن بر عزم و اراده خود برای تحقق آرمان های بلند امام راحل پافشاری میکند.

در چهل و ششمین سالگرد انقلاب اسلامی، ملت آزاده ایران ضمن قدر شناسی و خدا قوت به مسئولان و به ویژه رییس جمهور محترم و دولت وفاق ملی انتظار دارد تلاش مضاعفی در رفع نیاز های مردم در امور معیشتی معمول دارند و در جهت عبور از شرایط کنونی با توجه به سیاست های خصمانه رئیس جمهور جدید ایالات متحده آمریکا تدابیر هوشمندانه ای اتخاذ نمایند.

مسلما دستیابی به توسعه پایدار ، بسط عدالت اجتماعی و تامین رفاه عمومی سه عامل اساسی حکمرانی مطلوب و خواست عمومی ملت ایران است که مسئولیتی بس سترگ را بر دوش سیاستگذاران ، مدیران و کارگزاران نظام قرار میدهد .

حزب اعتدال و توسعه ضمن عرض تبریک سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی به ملت شریف ایران ،  نام و خاطره شهیدان سرافراز انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی را گرامی داشته و از آحاد ملت به خصوص مردم شریف استان مرکزی دعوت به عمل می آورد تا در راهپیمایی یوم الله ۲۲بهمن برشکوه و عظمت این رویداد بیفزایند و با حضور فعال خود خط بطلانی بر ادعاهای واهی دشمنان ایران بکشند .

وحدت ملی و یکپارچگی ملت ایران مسلما بزرگترین نشانه اقتدار و سربلندی ملت ایران است

حزب اعتدال و توسعه استان مرکزی

۱۴۰۳/۱۱/۲۱

"بغض آسمان"

چشم‌ها بر آسمان خیره

چشم‌های آسمان خشک است و تفتیده،

بغض نی بر لبان کوچک چوپان کوچک،
سخت ترکیده است

و چوپان،
از اندوه، زار می‌گرید

صحرا پر از خشکی‌ست،
لبان گوسپندان سخت زخمین است،

برق از رعد می‌ترسد،
مبادا پرخچه از میان ضربه اش بر اَبر
بر تن خشک علف‌ها،
آتش افروزد.

رود،
مثل مار  زخمی به دور کوه می‌پیچد،
و داغ بی‌آبی
همچون ردّی از شلاق بر تنش پیداست پنداری

تو گویی آسمان بغضش فرو خورده است

حتی نی،
نای گفتن از کم نوایان را فرو برده است.

نی، سینه‌اش زخمی‌ست از خشکی

کودک،
در رویای خود
در پی شعر دل انگیزی است از باران
و جَستن در دل جنگل،سبکبالان

شاعر،
از  بالای کوه یوش،
می‌پرسد:
قاصد روزان ابری،
داروگ!
کی می‌رسد باران؟

عبدالرضا حاج علی بیگی

حق، زندگی، شایستگی، سزاوری و نشان

دکتر علی قلی محمودی بختیاری در کتاب عارفان راز به وجوه افتراق تصوف و عرفان در  گفتارهای عارفانه بزرگانی چون با یزید بسطامی، حسن بصری، رابعه، ذوالنون مصری همراه با شرح کرامات برخی عرفا پرداخته است. علاوه بر آن، استاد شرح و تفسیری از برخی داستان‌های مثنوی دارد و از زوایای گوناگون به موضوع می پردازد.

آنچه در وجوه افتراق تصوف و عرفان آمده و محتوا و یا نقد کتاب مراد نیست و اساسا پرداختن به آن از حیطه ی فهم حقیر خارج است و عرفا و آشنایان به تصوف در وجوه نظری و عملی باید در مفاهیم آن قیاس و استقراء و شرح و استنتاج کنند.

اما آنچه جلب نظر کرد مطلبی جاذب بود که در بن مایه ی آن حقایقی ژرف نهفته است که هر کدام به سان درس زندگی می ماند.

علی قلی بختیاری در تلفیق شگفت انگیزی از واژگانی همچون حق، زندگی، شایستگی، سزاواری و نشان چنین بیان می دارد
"هر کس به حق در میدان نبرد زندگی و شایستگی، شایستگی و سزاواری خود را نشان دهد و نشان بگیرد"

جمله، جمله ای جادویی است اما فهم آن در آغاز و  سپس تحقق آن مفاهیم،  مستلزم پیش آگاهی است و پیش از پیش آگاهی، الزام دیگری با عنوان مهارت پذیرندگی و الزام چرا آگاهی نیز به وجود می آید.

حق، زندگی ،شایستگی، سزاواری، بروز و ظهور یا فرصت نشان دادن و بعد نشان گرفتن؛

کاربست این مفاهیم مشروط به آموختن و شناخت از کالبد و روح یک یک این واژه هاست، شرط نخستین پذیرندگی لزوم دانستن و بعد از آن اندیشیدن در ماهیت این کلمات چه در شکل و چه در محتوا و معنا و بعد جهد و آموختن این مفاهیم است.

قطعا تفاوت ها خود را در میزان آموختن متبلور خواهد کرد و میزان استعداد در میزان کسب معارف موثر خواهد بود لیکن با هر میزان از استعداد می توان تا حدی آموخت و سپس آن را در سیر زیست شخصی، تکامل شخصیتی، زیست اجتماعی و رشد شخصیت اجتماعی به کاربست

چنانچه آموخته ها به رفتار بدل شود و حق محقق شود  و انسان شایستگی های خود را سزاوارانه نشان دهد آنگاه نیمی از راه را پیموده است و آنگاه در بیان دکتر علی قلی بختیاری  باید در ازای بروز این فضائل مزد یا نشان  هم دریافت کند.

این نشان در دو بُعد قابل بررسی است، شایستگی ها ابعاد معنوی و مادی دارند که طبیعتا نشان ها هم ناظر بر هر دو بعد  تعریف می شوند.

اولی تر نشان معنوی است که اصل آن، نشانی است که در پیشگاه توحید و در محاسبه ی فضائل  اعطا خواهد شد.
اما بعد از آن تا حدی  قدر شناسی های اجتماعی و پاسداشت های اخلاقی انسان ها در برابر  برخورداری احتمالی از مواهب شایستگی هاست  که آن هم عموما غیر مادی و در بروز عواطف و شکرگزاری های بیانی و طلب خیر متعین می شود‌.

موضوع دیگری که اهمیت ویژه ای هم دارد ناظر به دریافت نشان شایستگی از ساختار حکمرانی است.

حکمرانان در برابر شایستگی ها و سزاواری های افراد وظایفی دارند.
ابتدا باید بستر آموزش مفاهیمی نظیر حق، زندگی، شایستگی  و سپس ظهور و بروز این شایستگی ها را فراهم نمایند.

مرحله ی بعد اعطای نشان است که در ابعاد مادی و معنوی قابل تعریف است.
تشخیص شایستگی ها و سزاوری های افراد  باید منجر به اعطای نشان هم بشود وگرنه چه حاصلی از این تشخیص تمایز عاید می شود.

این نشان ها در مصادیقی همچون نحوه توزیع موقعیت های شغلی و مناصب و یا میزان منزلت اجتماعی برای شایستگان سزاوار متبلور می شود.

بنابراين اکنون بهتر می توان مراد دکتر علی قلی بختیاری را دریافت و درک کرد که چرا و چگونه هر انسانی حق دارد در میدان نبرد زندگی و شایستگی، شایستگی و سزاواری خود را نشان دهد و نشان بگیرد.

عبدالرضا حاج علی بیگی

اگر فردریک برکمن سوئدی راه برون رفت آقای اوه از چنبره تاریکی و یاس و نامیدی را مجالست و هم نشینی با خانواده ایرانی دیده پس چرا ما این داشته ارزشمند را ارج ننهیم و در حفظ بنیان های خانواده نکوشیم

ناگفته نباشد شاید مراد برکمن از پرداختن به این خانواده اساسا ارتباطی با برداشت نگارنده نداشته باشد و این استنتاجی شخصی از محتوای رمان باشد.

عبدالرضا حاج علی بیگی

@hajalibeigy

?فردریک برکمن_آقای اوه_خانواده ایرانی?****

داستان از این قرار است که آقای "اوه" [oveh] مردی بد اخلاق و غرغروست که بعد از مرگ همسرش دیگر  انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارد و بارها سعی می کند خودش را خلاص کند.

اوه[oveh] در دوران جوانی با سونجا در قطار آشنا شد و بعد  عاشقانه با او ازدواج کرد.

زندگی شیرین آنها با خبر بارداری سونجا شیرین تر می شود اما یک تصادف وحشتناک همه چیز را تغییر می دهد. سانچین برای همیشه فلج  و بچه هم قبل از اینکه پا به دنیا بگذارد سقط می شود.

اوه سالها عاشقانه از همسرش  که حالا بر روی صندلی چرخ دار می نشیند نگهداری می کند. اما این پایان درد های اوه نیست، خبر ابتلای سونجا به سرطان مانند سقوط صخره ی بزرگ بر سر اوه آوار می شود.

پزشکان از درمان سونجا ناامید هستند و بعد از مدت کوتاهی تنها کورسوی امید اوه هم خاموش می شود.

سونجا اوه را در یک زمستان سرد برای همیشه ترک کرد و مرد حالا در زیر آوار غم ها نامید و مایوس در خانه ای همچون دهلیزی تنگ و تاریک تنها می ماند.

مرگ آرزویی دست نیافتنی برای اوه تبدیل شده بود. سالها گذشت ،همسایه ها اوه را به عنوان پیرمردی بداخلاق و غرغرو می شناختند.

همسایه ها یکی یکی بار و بندیل را می بندند و می روند،عصر یک روز پاییزی آخرین همسایه هم اسباب و اساسیه اش را بار کامیون می زند و در حالی که اوه در داخل حیاط بر روی نیمکت چوبی نشسته  و دارد آخرین پک را به ته مانده ی سیگارش  می زند از جلوی چشمان او دور می شوند.
اوه با چشمانش کامیون را تعقیب می کند.

چند روزی محله در سکوتی مرگبار به سر می برد.

اما صبح یک روز نسبتا سرد سرو صدای چند بچه شلوغ از بیرون به گوش می رسد.

اوه از گوشه ی پنجره بیرون را نگاه می کند یک خانواده شلوغ به زبانی عجیب با هم بلند بلند حرف می زنند.

بچه های قد و نیم قد شلوغ محله را روی سرشان گذاشته اند.

آقای اوه که چند روزی در نبود همسایه ها غرغرهایش انباشته شده خودش را به جلوی در می رساند و با نگاهی غضب ناک به بچه ها می فهماند که نباید سر و صدا کنند.

اما بچه ها بی تفاوت کار خود را می کنند، خانم جوانی به همراه همسرش در حال پیاده کردن اسباب و اساسیه از داخل وانت است، با دیدن آقای اوه جلو می آید و سلام می کند مرد با بی حوصلگی سری تکان می دهد

اوه در آستانه شصت سالگی است، با اینکه وانمود می کند از صدای بچه ها متنفر است اما سر و صدای آنها ته مانده حس زندگی را در او زنده نگه می دارد. آنها را دوست دارد، یاد بچه خودش که هرگز به دنیا نیامد می افتد، از پشت پرده آنها را دزدکی می پاید.

همسایه جدید یک خانواده مهاجر ایرانی تبار است.

پروانه برای آقای اوه نام غریبی است، و  مرد پاتریک نام دارد.

شور و نشاط خانواده مهاجر ایرانی کم کم یخ آقای اوه را آب می کند.

پروانه گاهی برای آقای اوه غذا می برد ، بچه ها دیگر از اینکه توپشان داخل حیاط پیرمرد بیفتد کمتر می ترسند.

پروانه رانندگی بلد نیست، سعی می کند در نبود پاتریک اتومبیل همسرش را روشن کند و کم کم رانندگی را بیاموزد.

بچه ها صندلی عقب نشسته اند و به ناشی گری مادرشان در راندن اتومبیل می خندند.

اوه[oveh] که ناظر اجرای این کمدی است از جای خود بلند می شود و به سمت خودرو حرکت می کند.

با چشم هایش از  پروانه اجازه می گیرد و وارد اتومبیل می شود، اوه با حوصله شروع می کند به آموزش پروانه، بچه ها جیک نمی زنند ، اوه به پشت سرش نگاه می کند، بچه ها هنوز از پیرمرد بد اخم  می ترسند، اوه لبخندی می زند و چند لحظه بعد دست پاچگی و حرکات عجیب و غریب پروانه در پشت فرمان باعث می شود  همگی با هم بزنند زیر خنده

خانواده مهاجر ایرانی ذره ذره دنیای دود گرفته و خالی از امید و معنای آقای اوه را نقاشی می کند و پیرمرد دلشکسته را که سالها از زندگی دست شسته را به دنیایی پر امید و با نشاط باز می گرداند و از آن پیرمرد غرغرو یک پدربزرگ مهربان برای بچه ها و یک دوست و پشتیبان خوب برای پاتریک و پروانه می سازد.

فردریک برکمن با ظرافت خانواده ایرانی را یک الگو و معیار خوب برای زیستن توام با امید و نشاط در دنیایی که پر از یاس و ناکامی است معرفی می کند.

بلی آنچه هویت ایرانی را در اعصار مختلف حفظ کرده و اسباب رشد و تعالی جامعه ایرانی شده نهاد خانواده است، برکمن پروانه را نمونه ای از یک مادر ایده آل و در تراز جامعه اخلاقی معرفی می کند که بر گرد شمع وجود همسر و فرزندان خود فداکارانه می چرخد و نه تنها اسباب رشد خانواده خود می شود بلکه  افسردگی های اطرافیان و حتی همسایگان خود را هم درمانگری می کند.

مادر در جامعه ی ایرانی اساس شکل گیری هویت انسانی است و رشد فضیلت های اخلاقی در خانواده و جامعه مستلزم پاسداشت این ستون مستحکم  است

? بیانیه حزب اعتدال و توسعه در محکومیت اقدامات تروریستی رژیم جنایتکار صهیونیستی و به شهادت رساندن سید حسن نصرالله رهبر حزب الله لبنان.

ضروری است دستگاه دیپلماسی کشور با اهتمام ویژه و عاجل از طریق مذاکرات فشرده دوجانبه و چند جانبه و اقدامات موثر بین‌المللی و تشکیل فوری کنفرانس سران کشورهای اسلامی نسبت به جلوگیری از ادامه فجایع در لبنان و غزه اقدام نماید.

متن کامل بیانیه به این شرح است:

بسم الله الرحمن الرحیم

"وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الْأَبْصَارُ "
(ای پیامبر) گمان مبرکه خداوند از آنچه ستمگران روا میدارند غافل است . او آنان را فقط مهلت می دهد تا روزی که چشم ها در آن خیره ماند . (ابراهیم /42)

رژیم سفاک صهیونیستی در ادامه جنایات وحشیانه خود در حمله به مناطق مسکونی و کشتار زنان و کودکان و مردم بی گناه لبنان ، امروز نیز مناطق جنوبی ، شرقی و ناحیه جنوبی بیروت را زیر بمباران شدید و گسترده قرار داد و صدها منزل مسکونی را تخریب و صدها هزار نفر ازمردم غیر نظامی بیروت و جنوب لبنان را آواره نمود . 

این در شرایطی است که سردمداران کفر و حامیان رژیم منحوس صهیونیستی حملات متعدد رژیم را موجه دانسته و از آن به عنوان دفاع از خود یاد کردند و مراجع رسمی بین المللی و مدعیان طرفداری از حقوق بشر نیز با سکوت مرگبار بر این کشتار صحه نهادند.

اسرائیل مرتکب جنایتی بزرگ گردید و مجاهد نستوه و خستگی ناپذیر سید حسن نصرالله رهبر حزب الله و سید مقاومت را همراه با جمعی از فرماندهان حزب الله و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شهادت رساند.

رژیم صهیونیستی به گمان خام خود معتقد است با به شهادت رساندن رهبر فرزانه حزب الله و فرماندهان جان برکف آن مشعل فروزان مقاومت خاموش خواهد شد ، غافل از آنکه رزمندگان مقاومت در سراسر منطقه و لبنان این مشعل را به دست خواهند گرفت و تا شکست مفتضحانه آن رژیم به مبارزه ادامه خواهند داد و توسعه طلبی و نسل کشی رژیم غاصب پایان خواهد یافت.

ضروری است دستگاه دیپلماسی کشور با اهتمام ویژه و عاجل از طریق مذاکرات فشرده دوجانبه و چند جانبه و اقدامات موثر بین‌المللی و تشکیل فوری کنفرانس سران کشورهای اسلامی نسبت به جلوگیری از ادامه فجایع در لبنان و غزه اقدام نماید.

در این لحظات حساس کشور و منطقه که سردمداران رژیم کودک کش صهیونیسی میکوشند جمهوری اسلامی ایران را مستقیما وارد درگیری با آن رژیم نمایند ایجاب میکند مقامات عالی کشور با هوشیاری و تدبیر و فراخواندن گروه های مختلف به حفظ وحدت و پرهیز از تفرقه و چنددستگی ، دشمن را در این توطئه بزرگ ناکام گذاشته و با تمام توان از جبهه مقاومت حمایت کنند. 

به یقین نصر و پیروزی از آن مجاهدان در راه خدا است " وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ "

حزب اعتدال و توسعه ضمن محکوم نمودن حملات وحشیانه رژیم سفاک صهیونیستی به لبنان ، شهادت جانکاه مجاهد عظیم الشأن و سرافرازسید حسن نصرالله را به رهبر معظم انقلاب اسلامی ، ملت نستوه لبنان ، مردم شریف و آزاده ایران و همه آزادی خواهان جهان تسلیت عرض نموده و یاد و خاطره تمامی شهدای مقاومت از جمله کودکان ، زنان و مردان غیور و بی گناه لبنان را گرامی میدارد و اطمینان دارد که نصرت الهی قرین همه مجاهدان در راه خدا خواهد بود .

"إنْ تَنْصُروا اللهَ یَنْصُرُکُم وَ یُثَبّتْ أقدامَکُم" 
حزب اعتدال و توسعه
هفتم مهرماه 1403

@hezbet     hezbet.ir

حلول ماه مهر و سرآغاز بهار علم و دانش بر معلمین و متعلمین ارجمند و خانواده های این عزیزان مبارک باد.

عبدالرضا حاج علی بیگی

@hajalibeigy

?بیانیه حزب اعتدال و توسعه در واکنش به ترور جنایتکارانه شهید اسماعیل هنیه رهبر حماس توسط رژیم خون خوار صهیونیستی:

بسم الله الرحمن الرحیم
وَلا تَحسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلوا في سَبيلِ اللَّهِ أَمواتًا  بَل أَحياءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ ( آل عمران 169)

?شکست های مکرر رژیم جنایتکار و کودک کش صهیونیستی ، به ویژه شکست سنگین در عملیات شجاعانه طوفان الاقصی ، این رژیم جعلی را در اوج استیصال ، به بن بست سیاسی-اجتماعی در سطوح داخلی و بین المللی رسانده است.

?رژیم صهیونیستی از آغاز شکل گیری منحوس خود تاکنون اهداف توسعه طلبانه را با کشتار مردان ، زنان ، کودکان و ترور مجاهدان فلسطینی تحقق بخشیده که آخرین پرده جنایات او در طول ده ماه گذشته کشتار بیش از چهل هزار نفر از مردم فلسطین و ویران ساختن کامل سرزمین غزه بوده است.

?ترور شخصیت ها و مجاهدان جان برکف فلسطینی همواره یکی از راهبردهای جنایتکارانه و ضد بشری این رژیم بوده و ترور ناجوانمردانه مجاهد نستوه اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس که به شهادت او ویکی از یارانش انجامید ، حلقه دیگری از جنایات سازمان یافته آن رژیم است که با حمایت دولت امریکا و سکوت سردمداران مستکبر جهان صورت گرفت و چهره ریاکارانه به اصطلاح مدافعان حقوق بشر را در معرض دید جهانیان قرار داد .

?بدون تردید سکوت جامعه جهانی در قبال این تجاوزات، به افزایش جنون آمیز جنایات این رژیم انجامیده و تشویق های سخره انگیز از نتانیاهو نخست وزیرتبهکار رژیم صهیونیستی در کنگره امریکا اقدامات ضد بشری اورا قوت بخشیده و خطری جدی برای صلح و امنیت بین المللی را فراهم ساخته است.

? شهید اسماعیل هنیه همواره در خط مقدم مقاومت و آماده‌ی شهادت بود و تمامی عمر خود را در راه آزادی سرزمین مقدس فلسطین و خدمت خالصانه به مردم مظلوم آن سامان صرف نمود و خانواده و فرزندان خود را در این راه تقدیم کرد و از شهادت در راه خدا و شتافتن به سوی معبود استقبال مینمود.

?بدون شک خون پاک شهید هنیه که در خاک ایران اسلامی بر زمین ریخت ، بی پاسخ نخواهد ماند و جبهه مقاومت با عزمی راسخ تر تا نابودی این رژیم به راه خود ادامه خواهد داد و دیر یا زود رژیم جعلی صهیونیستی تاوان آن را خواهد پرداخت.

?حزب اعتدال و توسعه ضمن محکوم نمودن اقدامات تروریستی و جنایتکارانه رژیم خون آشام صهیونیستی ، این ضایعه اسفناک را به مقام معظم رهبری ، امت اسلامی ، جبهه مقاومت ، ملت غیور و شهید پرور ایران و ملت شجاع و سرافراز فلسطین و به ویژه خاندان و بازماندگان این شهید والامقام تسلیت عرض نموده و علو درجات او را از خداوند متعال خواستاریم                   

حزب اعتدال و توسعه
دهم مردادماه 1403 

@hezbet hezbet.ir