𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 day, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 month, 4 weeks ago
آقای دادستان اعلام جرم کنید
✍ کامبیز نوروزی
♦در خودکشی #کیانوش_سنجری جرم #تحریک_و_دعوت_به_خودکشی آشکار است. بند ب مادۀ 15 قانون جرائم رایانه ای که مطابق با آن #تحریک یا #ترغیب یا #تهدید یا #دعوت به خودکشی از طریق سامانه های رایانه ای یا حاملهای داده جرم بوده و مستحق مجازات است.
♦#کیانوش_سنجری پیش از اقدام به خودکشی دست کم در دو توئیت در شبکۀ X از قصد خود را مبنی بر #خودکشی اعلام می کند. متخصصان علوم اعصاب و روان معتقدند در چنین مواردی باید اظهارات فرد را باید حمل بر ارادۀ معطوف به عمل کرد و چنین فهمید که او واقعاً می خواهد خود را از بین ببرد و از هرگونه تحریک او خودداری باید شود. منطق عقلایی هم همین گزاره را تأئید می کند.
♦پس از انتشار توئیتهای سنجری مبنی بر قصد پایان دادن به زندگی خود، عده ای با اسامی معین و معلوم ذیل آنها نظر(کامنت) می گذارند.
♦بعضی از این کامنتها:
"عمراً انجام نمیدی. ولی اگر انجام دادی یک باکس نوشابۀ زمزم می خورم"
"ت...مشو نداری بی وجود"
"خیلی تأثیرگذار بود. نفر بعدی"
"بی ناموس عالمی اگه پایان ندی"
♦چنین عبارتهایی یک مبارزه طلبی و موجب اثر #روانی_ترغیبی و تحریک فرد و صریحاً از مصادیق بارز جرم موضوع بند ب مادۀ 15 یعنی تحریک و ترغیب و دعوت به خودکشی از طریق سامانه های الکترونیکی و مخابراتی و حاملهای داده است.
♦این جرم از جرائم #عمومی است و نیازمند شاکی خصوصی نیست.
همچنین جرم، جرم #مطلق است، یعنی مهم نیست که اثرگذاشته و نتیجه داده باشد یا نه.
♦از این رفتار غیرقانونی، غیراخلاقی و نفرت پراکن و نفرت انگیز نگذرید و با اعلام جرم فوری علیه نویسندگان این کامنتها #عدالت_کیفری علیه آنها را به اجرا بگذارید. / کانال نویسنده
هیچچیز مهمتر از جان انسان نیست.
اگر به خودکشی فکر میکنید، برای کمکگرفتن با این شمارههای ویژه تماس بگیرید:
اورژانس اجتماعی ۱۲۳، صدای مشاور ۱۴۸۰، یا اورژانس روانپزشکی تهران ۴۴۵۰۸۲۰۰
چند کلمه دربارهی فساد و فحشا و ابتذال و کیک محبوب من
جایی زندگی میکنیم که در آن ما را به سمت فهم واژگونهی معنای مفاهیم و کلمات هل میدهند. به سمت جابهجایی اولویتها و شرمگین بودن از مطالبهی آنچه جزو حقوق طبیعی انسانهاست. حقوق بدیهی را جرمانگاری میکنند و از کنار جرایم بسیار سنگین، آرام میگذرند.
چرا اولویتهای قانونی، شرعی، عرفی و اخلاقی تا این حد جابهجا شده؟ چرا بزرگترین جرایم که در همهی دنیا مجازاتهای سنگین دارد، قبحشان در این سرزمین تا این حد ریخته؟ چرا برای جرایم بسیار کوچک، بهسرعت تصمیم گیری میشود و حکم صادر میشود ولی برای دادرسی ابَر جنایتها سالها زمان لازم است و آخرش هم معلوم نیست چه میشود؟
چرا دوربینهای تیزبین، موهای خانمها را از پشت شیشهی اتومبیل مثل عقاب میبیند ولی هزاران دزدی و کیف قاپی و جنایت فاحش و علنی را نمیبیند؟
چگونه است که اگر فیلمی مثل "کیک محبوب من" ساخته شود که -فارغ از ارزشهای هنری و سینمایی- بخشی از حقیقتِ زندگی آدمهای اینجایی را نمایش دهد مبتذل دانسته میشود و سازندگانش فراخوانده میشوند؟ اگر زندگی روزمرهی مردم معمولی، سالهاست دوگانه شده و درون و بیرون زندگیشان متفاوت است، به فیلمساز چه مربوط؟
آقایان زعمای قوم! برای کشف ریشههای این پدیده و سایر پدیدههای آسیبزای موجود در مملکت، به عملکرد خودتان نگاهی کنید. اگر میزان مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی در این کشور به حداکثر رسیده و دسترسی به آنها آسان شده، مشکل مردم است؟ اگر مشکلات اقتصادی و جنسی و روانی مردم اوج گرفته، تقصیر مردم است؟ اگر سطح امنیت روانی مردم به حداقل رسیده، تقصیر خودشان است؟ پس شما که بر مسند نشستهاید چه میکنید؟ وظیفهی شما چیست؟ مگر همهتان وزیر و وکیل و رییس جمهور و اینها نیستید؟ پس چرا هیچ چیز سرجای خودش نیست؟ پس چرا همه از همه چیز ناراضیاند، حتی خودتان؟ چرا اوضاع همهچیز، اینقدر ویران و مبتذل شده است؟
اصلا از کی معنای ابتذال عوض شده؟ اگر فیلمی خالی از اندیشه باشد، قبح عمل خیانت را بریزد و انواع شوخیهای جنسی را که در تمام دنیا محدودیت سنی دارد، آزادانه به خوردِ بچههای مردم دهد، نه تنها کاری به کارش نداریم، حمایتش هم میکنیم و سازندگانش را بر صدر مینشانیم ولی تا کسی فیلمی بسازد که حقیقت زندگی مردم را نشان بدهد، از عشق بگوید، از تنهایی آدمها، از عواطف و احساسات انسانی، اگر شما خوشتان نیاید، پروندهسازی و اتهام و احضار و دادگاه؟ چرا آنها که با همین سینما و تلویزیون دارند انواع زباله را در ذهن آدمها و جوانان و کودکان میریزند هرگز مورد سوال قرار نمیگیرند؟ چرا یک سری فیلمساز مستقل و صاحب فکر، دائم باید با هول و هراس و نگرانی و با درنظر گرفتن احتمال احضار و گرفتاری کار کنند؟
آقایان مسئول! فیلمی ساخته شده که در خلال داستانش، علاوه بر خلق شخصیتهایی آشنا و واقعی و نزدیک شدن به حقیقتِ زندگیِ بخشی از یک طبقه اجتماعی، به آسیبهایی هم اشاره میکند که توجه به آنها از سوی کسانی که مصدر امورند، ضروری است، آن وقت بیتوجه به باطن اثر، به سازندگانش، اتهام ترویج فساد میزنید؟ کدام ترویجِ فساد؟ ترویجِ کدام فساد؟ اگر برایتان مهم است، فساد و فحشا را در جاهای دیگر، جاهای نزدیکِ دیگر میتوانید بسیار آشکار و با جلوهگری علنی پیدا کنید. خودتان هم میدانید.
راستی! آیا سریالهایی مثل ۲۴ و خانه پوشالی و بلک لیست را دیدهاید؟ میدانید اینها را چه کسی با دخترش میدید و دوست داشت و دنبال میکرد؟ شماها نمیخواهید استانداردهای دوگانه و چندگانهتان را رها کنید؟ نمیخواهید ببینید دنیای امروز چطوری است؟ نمیخواهید باور کنید دنیای جدید چه مقتضیاتی دارد؟ نمیخواهید درک کنید که در دنیای جدید نمیشود چیزی را توقیف کرد، محدود کرد، ممنوع کرد، فیلتر کرد؟ بالاخره درک میکنید. حتی اگر دیر. مگر نه؟
کیوان کثیریان
@kasirian
طغیان بنیادی است مشترک که هر انسانی نخستین ارزشهای خود را بر آن بنا میکند. من طغیان میکنم، پس ما وجود داریم.
انسان طاغی
آلبر کامو
انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران در پی اقدام عملی
حمایت فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران از درخواست انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران
♦فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران(IFJ) با انتشار بیانیهای ضمن حمایت از درخواست اخیر انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران از مقامات دولت جدید جمهوری اسلامی، خواستار بازگشایی مجدد دفتر این تشکل صنفی و فعالیت دوباره آن شد.
♦آنتونی بلانگر، دبیرکل فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران گفت: ما از درخواست انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران حمایت میکنیم و از دولت جدید میخواهیم که اجازه بازگشایی این انجمن را که برای روزنامهنگاران و شهروندان در ایران بسیار حیاتی است، بدهد.
به گفته آقای بلانگر، مقامات ایرانی باید تمامی اتهامات علیه روزنامهنگاران و کارکنان رسانهای که صرفا به دلیل انجام فعالیتهای خود به ناحق زندانی شدهاند، کنار بگذارند.
♦هفته گذشته انجمن صنفى روزنامه نگاران ایران در بیانیهاى به مناسبت ۱۷ مرداد، روز خبرنگار در ایران، از دولت جدید خواست در اولین گام، هیاتی را مامور پیگیری وضعیت و آزادی روزنامهنگاران زندانی و بازداشتی و نیز بازگشایی انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران کرده و نتیجه را به طور شفاف و رسمی در اختیار رسانهها و افکار عمومی قرار دهد.
♦انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران این عمل را تنها اقدام عملی دانست که حسن نیت دولت جدید را در قبال روزنامه نگاران و افکار عمومی به اثبات میرساند و عزم دولت را در مبارزه با فساد و تاباندن نور آگاهی بر تاریکخانه ها نمایان میسازد.
♦انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران تنها تشکل صنفی عضو فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران است که فعالیت آن در آستانه روز خبرنگار در سال ۱۳۸۸ به دستور قاضی سعید مرتضوی متوقف شد و دفتر آن تاریخ تا به امروز پلمپ میباشد.
♦بر طبق آخرین آمار فدراسیون بینالمللی روزنامهنگاران در حال حاضر ۴ روزنامهنگار در زندان به سر میبرند و دهها نفر از روزنامهنگاران و اهالی مطبوعات با احکام زندان، بازداشت احضار و تهدید روبرو هستند. همچنین شماری از نشریات توقیف شده و بسیاری از خبرنگاران بیکار شدهاند.
? سلام دوستان ?
✍️ دو دوره مجزا آنلاین و حضوری کارگاههای نوشتن خلاق برگزار میکنم ✍️
دوستانی که ترجیح میدهند در کارگاههای حضوری شرکت کنند میتوانند با موسسه تهرنگ تماس بگیرند ۰۹۹۱۲۸۲۰۷۹۷
دوستانی که امکان حضور در کارگاهها را ندارند میتوانند در آکادمی علم برای شرکت در کارگاه مجازی ثبت نام کنند. 09352000012
امیدوارم ببینمتان ❤️ لیلی فرهادپور
https://t.me/LilyFChannel
Telegram
تهرنگ
***📌*** #دوره\_های\_تابستان\_ته\_رنگ #داستان\_در\_ته\_رنگ «مینویسم، پس هستم» کارگاه نوشتن خلاق با لیلی فرهادپور نویسنده و روزنامهنگار \_\_\_ ***🖋️*** چرا مینویسیم؟ چرا میخواهیم بنویسم؟ آیا جهان به اینهمه نوشته احتیاج دارد؟ آیا هرکسی میتواند بنویسد؟ آیا من هم میتوانم…
چطور خاورمیانه را به خنگهاآموزش دهیم؟؟
| برنار لانگلوآ |
ترجمۀ پرهام شهرجردی
اصل شماره ۱:
در خاورمیانه، همیشه اعراباند که دست به حمله میزنند و همیشه اسراییل است که از خودش دفاع میکند. ناماش مقابله به مثل است.
اصل شماره ۲:
اعراب، فلسطینیها یا لبنانیها حق ندارند غیرنظامیان طرف مقابل را بکشند. ناماش تروریسم است.
اصل شماره ۳:
اسراییل حق دارد غیرنظامیان عرب را بکشد. ناماش دفاع مشروع است.
اصل شماره ۴:
وقتی اسراییل زیادی آدم میکشد، قدرتهای غربی ازش میخواهند تا کمتر بکشد. ناماش عکسالعمل جامعهی بینالمللی است.
اصل شماره ۵:
فلسطینیها و لبنانیها حق ندارند نظامیان اسراییلی را به اسارت بگیرند، حتا اگر تعدادش بسیار محدود باشد و از سه سرباز هم تجاوز نکند.
اصل شماره ۶:
اسراییلیها حق دارند آدم ربایی کنند، میتوانند هر تعداد فلسطینی را که خواستند بردارند و با خودشان ببرند (چیزی نزدیک به ۱۰ هزار زندانی و ۳۰۰ کودک). هیچ حدی در کار نیست. لازم نیست مجرم بودن افراد ربوده شده ثابت شود. کافیست از واژهی جادوییی «تروریست» استفاده کنند.
اصل شماره ۷:
وقتی میگویید «حزب الله»، باید بلافاصله اضافه کنید «که از طرف ایران و سوریه حمایت میشود».
اصل شماره ۸:
وقتی میگویید «اسراییل»، بههیچ وجه نباید بگویید «که از طرف آمریکا، فرانسه و اروپا حمایت میشود». ممکن است این توهم پیش بیاید که درگیریی نابرابری در کار است.
اصل شماره ۹:
هیجوقت نباید از «سرزمینهای اشغالی» حرف زد، یا از قطعنامههای سازمان ملل، یا نقض قوانین حقوق بینالملل، و یا کنوانسیون ژنو. ممکن است تعادل روحی-روانیی بیننده یا شنونده مختل شود.
اصل شماره ۱۰:
فرانسه حرف زدن اسراییلیها بهتر از اعراب است. تنها به این خاطر است که تریبونها در اختیار اسراییلیها و طرفدارانشان قرار میگیرد تا به نوبهی خود اصول ۱ تا ۹ را برایمان توضیح بدهند. ناماش بیطرفیی ژورنالیستی است.
اصل شماره ۱۱:
اگر با این اصول موافق نیستید و یا فکر میکنید این اصول به نفع یک طرف درگیریست، به این دلیل است که شما یک یهودستیز خطرناکاید.
برنار لانگلوآ، ژورنالیست و از بنیانگذاران هفتهنامهی «پولیتیس» است. این یادداشت تاریخِ ژوئیه ۲۰۰۶ را دارد و در همان هفتهنامه منتشر شده. با اینهمه انگار همین امروز و یا حتا فردا نوشته شده.
?چرا تقاضای آتشبس در جنگ حماس و اسرائیل یک مطالبه فمینیستی است؟
نویسنده: جودیت لوین
برگردان: فهیمه میری
ضروری است که فمینیستها علیه جنگ، علیه اشغالگری اسرائیل و سرکوب مردم غزه اعتراض کنند. اما آیا زنان باید از جایگاه زنبودن خود علیه جنگ موضعگیری کنند؟ این یک مناقشه فمینیستی ادامهدار است اما غیرقابلانکار است که فمینیستها باید با اتکا به فمینیستبودن خود با جنگ مخالفت کنند. واقعیت این است که زنان به عنوان نگهبانان زندگی روزمره بهطور نامتناسبی تحت تاثیر جنگ و اشغالگری قرار دارند. بیانیه سال 2022 «مرکز زنان برای کمکهای حقوقی و مشاوره» که یک سازمان حقوق بشری فمینیستی در شهر رامالله در کرانه باختری رود اردن است، توضیح میدهد که با توجه به نقشهای سنتی زنان در جامعه مردسالار فلسطین، چگونه سیاستهای اسرائیل مانند تخریب خانهها، محدودیتهای عبورومرور، یورشهای شبانه و دستگیری کودکان بار زندگی را روی دوش زنان خانواده افزایش میدهد. این سیاستها همراه با قوانین تبعیضآمیز مربوط به ازدواج و مسائل فرهنگی مدنظر اسلامگرایان رادیکال، سلطه مردان و وابستگی زنان را تشدید کرده و زنان را در روابط آزاردهنده به دام میاندازد.
برای فمینیستهای فلسطینی، چه در خاورمیانه و چه در دیاسپورا، ارتباط میان سلطه مردانه و ستم استعماری یک امر بدیهی است. به عنوان مثال، گروه فمینیست فلسطینی مستقر در ایالات متحده، خودش را اینطور معرفی میکنند: «جمعی از فمینیستهای فلسطینی و عرب متعهد به آزادی اجتماعی و سیاسی فلسطین از طریق مقابله با خشونت، ستم و سلب مالکیت جنسی، جنسیتی و استعماری سیستماتیک.» مرکز زنان برای کمکهای حقوقی و مشاوره نیز «نیاز به پرداختن به تبعیض و خشونت علیه زنان را در جامعه فلسطین در کنار حمایت از مبارزه ملی برای آزادی و استقلال از اشغالگری اسرائیل» در کنار هم قرار میدهد.
این کاملا یک مطالبه فمینیستی است که خواستار پایان آپارتاید اسرائیل و آزادسازی سرزمینهای فلسطینی اشغالی شویم. فمینیسم جنبشی برای مبارزه با خشونت است. در شرایط فعلی، برای مخالفت با سلطه و خشونت، فمینیستها – صرفنظر از عنوان زنان یا مادران، اسرائیلیها یا فلسطینیها – باید خواستار آتشبس فوری و پایان محاصره در کنار اجرای عملیات عظیم بشردوستانه در غزه باشند. شاید نتوان گفت که زنان به طور غریزی صلحطلباند، اما به یقین میتوان گفت که فمینیسم جنبشی با هدف رسیدن به صلح و برابری است.
متن کامل:
https://harasswatch.com/news/2234/
دیدبان آزار
چرا تقاضای آتشبس در جنگ حماس و اسرائیل یک مطالبه فمینیستی است؟
این کاملا یک مطالبه فمینیستی است که خواستار پایان آپارتاید اسرائیل و آزادسازی سرزمینهای فلسطینی اشغالی شویم. فمینیسم جنبشی برای مبارزه با خشونت است و تقبیح بربریت یک مطالبه فمینیستی است. در شرایط فعلی، برای مخالفت با سلطه و خشونت، فمینیستها –صرفنظ
تحریم و مرگ
خانم یگانه خدامی روزنامهنگاری که بیماری زمینهای قند دارد با اشاره به مرگ نابهنگام نیلوفر امرایی که به همین دلیل درگذشت، نوشته است:
برای ما که انسولین میزنیم و نوسان قند خون داریم سنسورهای کنترل قند هست که به بازو وصل میشود و با تغییرات شدید قند آلارم میدهد. اما چرا نمیخریم؟ چون سنسور باید ۱۵ روز یک بار عوض شود و هر سنسور نزدیک ۶ میلیون است. تازه با دلار الان. بقیه دنیا با بیمه رایگان، است. ما سنسور نداریم و میمیریم.
این نسل جوان روزنامهنگاری مانند الهه جان اشک شوق به چشمانم میآورد.
پاسخهای لیلی فرهادپور به ۲۰ پرسش باشگاه روزنامهنگاران ایران:
1-خودتان را در یک جمله، توصیف کنید؟
میگویند آدم شجاع و رکی هستم اما فقط کاری که درست بدانم بدون محافظهکاری و نگرانی از هزینههای ان انجامش میدهم همین. و حرفی را که درست و راست بدانم نیز بدون نگاه به عواقبش میگویم همین. هیچ وقت هم از این منش پشیمان نبودم و نیستم.
2.از چه روزنامهنگاری بیشترین تاثیر را گرفته اید و دقیقا چه تاثیری گرفته اید؟
از آقای حسین قندی و سیروس علینژاد. یاد گرفتم روزنامهنگاری یعنی بازنمایی درست رخدادها! روزنامهنگاری تجلی این معنا از روایت است و تنها نوع روایت است که شکاف روایی را بر نمیتابد!
3.آیا به آنجایی که مد نظرتان بود، رسیدهاید؟
هنوز نه! خدا نکند برسم یا کسی برسد. لذت زندگی در «شدن» است و نه رسیدن. همواره «در آستانه بودن» بهترین موقعیت است.
3- آیا در کار روزنامهنگاری، فلسفه خاصی را دنبال میکنید؟
درستی، صداقت در بازنمایی روایتها
4- آیا باعث پیشرفت جامعهای که در آن زندگی میکنید، شدهاید؟
مسلما جامعهای که درآن زندگی میکنم باعث پیشرفت من شده است وگرنه ترکش میکردم.
6-الان چه کتابی میخوانید؟ قبلش چه کتابی می خواندید و بعدا چه کتابی قرار است بخوانید و چرا این سه کتاب را خواندید؟
«پطرزبورگ» نوشته بیهلی مترجم خانم فرزانه طاهری (ترجمههای زیادی از آن است من این را انتخاب کردم) بعد میخواهم کتاب داستان ماهور احمدی (دختر عزیز احمدرضا احمدی عزیز) را بخوانم «بلندترین شب سال». قبلش «هتل مگنفیک» را ویراستاری کردم که هنوز چاپ نشده گویا و داستان جالبی بود.
چرا خواندم؟ برای اینکه باید میخواندم. چرا باید میخواندم؟ برای اینکه خواندن جزیی از زندگیم است.
7- بهترین فیلم و سریالی که در یک سال اخیر دیدید چه بود و چه تاثیری بر شما داشت؟
اخیرا فیلم Perfect days از ویم وندرس را دیدم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم. زندگی معمولی و تکراری میتواند ملالآور نباشد. حتما نباید هر روز فیلی هوا کرد.
8-بهترین موسیقیای که در یک سال اخیر گوش کردید یا کنسرتی که رفتید چه بود؟
متاسفانه و با کمال شرمندگی اصولا اهل موسیقی نیستم. اگرچه همیشه یک چیزی در خانه وز وز میکند.
9- اگر روزنامهنگار نمیشدید، چه حرفه دیگری را دنبال میکردید؟
روزنامه نگار میشدم! الان بازیگری میکنم ، ویراستاری میکنم، درس میدهم، ترجمه میکنم، نویسندگی میکنم اما خیلی وقت است که روزنامهنگاری نکردم. دلم برایش تنگ شده.
10- اگر الا حرفه خود را کنار بگذارید، دنبال چه شغلی می روید؟
برمیگردم به روزنامهنگاری! البته وقتی فضای کاری برای این شغل فراهم شود. فضایی که آزادی رسانه و روزنامهنگاری در آن تضمین شود.
11- چه چیزی شما را خوشحال می کند؟
رسیدن به دنیایی بهتر از این. تمام شدن کابوسهای مشترک مردم.
12-سرگرمی خاصی به غیر کتاب و فیلم دیدن دارید؟
شنا. آب را خیلی دوست دارم.
13-هنرمند محبوب شما (زنده یا فوت شده) کیست؟
مارگریت اتوود. ونه گات. احمدرضا احمدی.
14- آیا سانسور خبرها و گزارشها ضروری است؟
سانسور خبرها و گزارشها یک عمل بیهوده و مسخره و احمقانه است! با دنیای جدید و انقلاب فضای مجازی و اینترنت، سانسور محکوم به شکست است و بیآبرو میکند سانسورچی را.
15- بزرگترین دارایی شما چیست؟
زندگیای که کردم.
16-بزرگترین ترس شما چیست؟
اینکه نسل آینده زمین و محیط زیست امن برای زندگی نداشته باشد.
17-رویای شما چیست؟
صلح و عدالت و آزادی برای ایران و جهان
18- چه چیزی را دوست دارید دور بریزید
تمام شالها و روسریهایی که این سالها خریدم!
19- حلقه مفقوده جامعه ما چیست؟
جامعه مدنی. تشکلهای مدنی. احزاب.
20- مزایا و معایب تنوع در جامعه چیست
ترجیح میدهم به جای یافتن مزایا و معایب تنوع در جامعه، این تنوع را بپذیرم. به نظرم مشکل اساسی همین تفکر است که به دنبال یافتن مزایا و معایت این تنوع است به جای پذیرفتن آن.
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 day, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 month, 4 weeks ago