ثبت نام دوره زنــــــان قوی ?? با

حضور ویژه خانم دکتــر عـــراقی تمدید شد ?

این دوره در 5⃣ پنج⁵ جلسه‌ جذاب و کاربردی برگزار می‌شود. ?️

? مهلت ثبت‌نام: تا ۲۴شهریور ?

? شروع دوره: ۲۵شهریور ماه ?

فرصت رو از دست ندید و خودتون رو برای یک دوره‌ی متفاوت آماده کنید! ✨

همیشه دوستم زنگ میزد و از زندگیش می‌نالید ،میگفت تا لنگ ظهر میخوابم و هیچ انرژی ندارم ،منم در حد اینکه بهش دلداری بدم و بگم همه همینیم...

تا اینکه دیروز صبح زود باهام تماس گرفت و گفت امروز ناهار بیا پیشم،اول که دهنم باز موند که چقدر زود بیدار شده بعد هم که برای ناهار دعوتم کرد واقعا عجیب بود.
خونه و زندگی که همیشه کثیف و به هم ریخته و پر از وسایل اضافه بود شده بود یه دسته گل،هر جا نگاه می‌کردم کلی انرژی خوب داشت.
ازش پرسیدم چی شده اینقدر متحول شدی،گفت نیلوفر تو یه کانال تلگرام عضوم که
? اگر کسی طلسمت کرده باشه ?،بهت میگه و رفع سنگینی میکنه

اینم لینکش??

https://t.me/+KLg6T_Sqr9hlMjQ0

اینجا حقایق پنهان زندگیتو با سرکتاب قرآنی بهت میگه
رد خور نداره

سلام وقت بخیر. من خیلی خیلی حالم بده طوری شده هر روز دارم به خودکشی فکر میکنم
من امسال کنکور دادم دوسال جون کندم نه پامو از خونه بیرون گذاشتم نه رفتم جایی تمام عید رو تو خونه بودم فقط درس خوندم و درس خوندم من خیلی کلاس رفتم ول آموزشگاه کنکور رفتم.
ولی نتیجه نداد....
الان از همه جهت تحت فشار روحیم هم خودم دارم زجر میکشم بابت اینکه اینهمه تلاش هیچ نتیجه و ثمری نداد و هم پدرم داره آتیشم میزنه با حرفاش بهم میگه اینهمه پول خرجت کردم که هیچی نشی اینهمه آدم قبول شدن ولی تو نشدی خودم افسردگی گرفتم امروز دقیقا ۲۱ روزه که تو خونه خودمو حبس کردم نتونستم پامو بذارم بیرون چون حالم اصلا خوب نیست چطور برم بیرون شادی آدما رو ببینم ولی من تو دلم عزاس؟
دارم میمیرم از ناراحتی پدرم و خانوادم هم عین آیینه دق هستن برام
نه خواب دارم نه خوراک
خیلی به خودکشی فکر میکنم ولی غصه ی مامانمو میخورم نابود میشه با رفتن من
ولی من خیلی حالم بدتر چیزیه که تو ذهن کسی بگنجه نمی‌دونم چه خاکی بریزم تو سرم
نمیدونم به درد خودم بنالم یا نیش و کنایه ی پدرم
پدرم رفته به خواهرش هم گفته که اینهمه کلاس رفت هیچی قبول نشد دیروز خواهرش میخنده مسخره میکنه میگه اینهمه آموزشگاه رفتی یعنی هیچی نمیشی؟
ثانیه به ثانیه زندگیم بیشتر به خودکشی نزدیک تر میشم
من خودم الان تو افسردگی هستم حرفای این و اون هم داره بدترم میکنه....

تجاربتان را در مورد این سوال با ما در میان بگذارید
@pesaram_ali

⚠️ طرح اخراج افغانستانی های مهاجر با شدت تمام در حال اجراست*‼️*?**با اخراج کدام دسته از افغان ها از کشور موافقید*❓**❌ [*تمام افغانستانی های مهاجر به ایران

✔️ افغانستانی های غیر مجاز

❓ برای من تفاوتی ندارد / دیدن نتایج](https://t.me/+VNxD8s2TTb85M2E0)#برای_ایران در نظرسنجی شرکت کنید**

سلام روزتون بخیر
برادر من و همسرش ۱۰ سال هست با هم زندگی میکنن دو سالی هست در زندگی مشترک مشکلاتشون شدید تر شده و الان برادرم تصمیم به جدایی گرفته چون زندگی واسش خیلی سخت شده یک بار شاهد خیانت همسرش بوده بعد اون ماجرا ایشون بخشیده ولی این خانم بد اخلاق هستن فحاشی میکنن و به خانواده ما توهین میکنن ولی در ظاهر خیلی خوب هستن و هیچ کس باورش نمیشه برادرم معتقده از اول مشکلاتی داشته از قبیل اینکه خانم بهش توهین میکرده و مدام دعوا درست میکرده ولی ایشون موندن.الان خانم مهریش اجرا گذاشته ماشین و اموال برادرم توقیف شده برادرم خونه رو ترک کرده اومده منزل پدرم اون خونه ای که با خانمش زندگی میکرد هم برای پدرم بود. حالا پدرم گفته خونه رو خالی کنید خانم وسایل رو جمع کردن و میگن خونه جدید بگیر و مهریم رو بده تا با هم زندگی کنیم ولی برادر بنده میگن این خانم مثل یک هم خونه زندگی میکنن و حاضر به تمکین نیستن وبچه هم نمیخوان در خواست طلاق توافقی دادن وقت های مشاوره رو رفتن دادگاه رفتن نوبت طلاق برای ۳ ماه اینده هست برادرم قبول کرد همه اموالش بده و بقیه مهریه هم قسط بندی این خانم یک روز میگه من میام واسه طلاق روز بعد مسخره میکنن و میگن نمیام واسه چی جدا شم مشکلی ندارم مهریم بده تا زندگی کنم و تکلیف رو مشخص نمیکنن که واسه جدا شدن میان یا خیر در ضمن هم مهریه هم نفقه رو شکایت کردن بگیرن و میگن حضور تو در خونه مهم نیست حتی امضا میدم زن بگیری برادر بنده از نظر روحی خیلی خسته شدن حتی فکر به خودکشی به سرش میزنه و مدام نا امید ناراحت که اموالش رفته و اون زندگی همچنان ادامه داره من چطور میتونم کمکش کنم تا از نظر روحی اوضاع بهتری پیدا کنن؟
ممنون

سلام لطفا من رو راهنمای،کنید چون واقعا نمیدونم چیکار کنم؟من۴۶سالم هست وهمسرم۵۴سال حدود۳۰سال هست زندگی مشترک دارم دو پسر دارم یکی ۲۵که ازدواج کرده وبعدی۱۴ساله ،از اول زندگی من خیلی حساس بودم وشوهرم هم مراعات منو میکرد هر چند گاهی من متوجه مختصر شیطنت او میشدم ولی زیاد مهم نبود و فورا حل میشد اما ۳سال هست که اتفاقی متوجه کارهای شوهرم تو فضای مجازی شدم هربار که مچش رو میگرفتم اول انکار وبعد قول میداد تکرار نشه تا اینکه یه بارمتوجه شدم گوشی و سیمکارت مخفی داره که مشکلات ما و دعواها زیاد شد اعتمادم به او صفر شد و مجبور شدم به خانواده خودم و پسر بزرگم بگم الان دیگه جسارت شوهرم زیاد شده و میگه همینی که هست ولی بازم اعتراف به کاری نمیکنه ولی هیچ واهمه ای نداره من متوجه خطاهای اون بشم و منو زجر میده من اصلا نمیتونم بااین قضیه کنار بیام که او چت سکس کنه هر چند منکر این کار هست ولی من مطمئن هستم خودشم میدونه که من میفهمم پیش مشاور نمیاد و موقعیت اجتماعی خیلی بالایی داره خیلی خیلی زجر می کشم میخوام طلاق بگیرم ولی دلم برای ۳۰سال زحتکشیدم میسوزد چون زندگی خیلی خوب ومرتبی دارم واز همه مهمتر زندگی تنها وبدون عشق دیوانه کننده هست من ازاینکه مردی کنارم نباشه که او به من ومن به او عشق بورزد میترسم الان ۲سال هست که شبانه‌روز به مشکلات فکر میکنم و از هیچی لذت نمیبرم با اینکه همه چیز فراهم هست ورزش میرم دورهمی دوستانه دارم ولی فکرم پیش اونه وبه طلاق فکر میکنم توروخدا کمکم کنید

سوال??