خدایا! قسَمَت می‌دهم به زمان و به هر آنچه که سبب ثمر بخش شدن آن می‌شود ؛ به ما نعمت بزرگِ "عمل به دانسته ها را" عطا کن!

خداوندا! می‌دانم که گفته‌ای؛ برنامه ریزی "نیمی از آسودگی" است. کمک کن با یافتن برنامه ی درست قسمت زیادی از "شدن" را تباه نسازم!

🌻آشنا
🌞 @spiritualrealism

همانگونه که تک تک اجزای کیهان، حیرت‌آور و باشکوه هستند اندیشه های گوناگون بشری هم هر کدام زیبایی‌های خاص خود را دارند. آنها در کنار هم، بومی بهت‌انگیز خلق می‌کنند.

هنگامی که باهم به سخن درمی‌آییم، پل‌هایی برای رابطه با دیگران می‌سازیم، تا روح های ما در قانونمندی عشق و احترام در هم‌آمیزند.

زندگی در کنار یکدیگر، مانند بازی در نمایشی بس بزرگ است که آدمی در تک‌تکِ اجراهای آن، هنرِ انسان شدن را به نمایش می‌گذارد.

رخدادِ بزرگِ "انسان شدن" تنها، از دستِ شخصی ساخته است که درآمیختگی با تمام عالم، هنرِ کوچک او باشد.

آشنا

سفر به درون خویش را آغاز کن! در دنیای شگفتی‌آفرین و پر رمز و‌ راز، روزی حقیقت را مانند نور خورشید_از پسِ یک شب تلخ در دل یک صبح شورانگیز_ به تماشا خواهی نشست. فراموش نکن که گاهی نورِ حقیقت در سایه ی خود پنهان است.

در مراقبه، آنگاه که در سکوت به عمق وجودت می‌نگری، می‌توانی به حقیقت نزدیک‌تر شوی. مراقبه، توقفگاه روزمرگی و سرآغاز سفر به درون است. ولی این را هم به خاطر بسپار که زندگی، چون رنگ‌های متفاوت و متضادِ یک بوم نقاشی است. هر تجربه، هر اندیشه و هر احساس، رنگ و طرحی است در این بومِ بزرگ. در این گنجینه‌ی بکر، حقیقت، گاه در انحنای خطوطی ساده قابل رؤیت است و گاه در پیچیدگی‌های ژرف رنگها و اندیشه‌های عظیم فلسفی. مهم اینست که تو از کنار این بوم ساده نگذری و بخاطر داشته باشی که به قول بیکل؛ زندگی سخت ساده است، پیچیده نیز هم.

بر این باورم که تنوع دیدگاه‌ها، ما را به درک عمیق‌تری از ذات خود و دنیای اطراف می‌برد. هیچگاه نباید در اقیانوس وسیع حقیقت، به یک نگاه سطحی بسنده کرد؛ بلکه باید در عمق آب‌های تاریک آن غوطه‌ور شد، همچون غواصانی در جستجوی مرواریدها... .

بدان که تشعشع و خودنمایی هر قسمت از حقیقت_که در سایه ی رنگها پنهان است_ نیازمند سوال، تعمق و نورِ آگاهی است. آنچه برای تو یا کسی سئوال است دریچه ای برای درک حقیقت است. کسی پنجره ی دل را برای سوالی می‌گشاید و خانه ی دلش از آفتاب آگاهی نورانی می‌شود.

آشنا

در باغی سبز
که پاییزی زرد
آن را به خزانی سرد
مبدل خواهد ساخت
جوانه دلم را
به خزانی این ورق‌ها می‌بخشم... .

هر خزانی را بهاریست... .

شاید نگاه طعنه آلودی نیز
بهارِ دل من باشد
پس از خزان تنم

آشنا?
از کتاب سه نقطه خدا?

خداوندا!

خوشحالم که "شدن‌"های شکوهناکِ بسیاری را من، شاهد هستم

خوشحالم از اینکه می‌توانم رشد و نمو گلهایی را ببینم که می‌توانستند در انزوای عمیق مستوری و بدون هیچ بیننده ای، به رویش و راستینگی بررسند.

خوشحالم که یادم دادی و همراهم بودی تا از یاد نبرم مریم ها را کاشتن، پیشه است ولی بار آوردن‌ هنر.

آشنا

کسی که در روزمرگی ها
در سخن با خداست
به هنگام مشکلات
در آغوش خداست

?#آشنا_واقعگرایی_معنوی
? @spiritualrealism

?ما زیستنی این چنین را خود انتخاب کرده ایم ولی زیستنی دیگر‌گونه هم می‌تواند انتخاب ما باشد. باید به‌ شکلی زندگی کنیم که در کنار لذت بردن از زندگی برای ابدیت هم آماده شویم.

وقتی دروغ میگوییم روح، بالهایش را آرام آرام از دست می‌دهد... جسم زندگی می‌کند ولی روح دیگر قادر به پرواز نیست.
وقتی حسادت داریم روح، کوچکتر میشود و کمتر اوج می‌گیرد
وقتی عصبانیت، را به کنترل خود درنیاورده ایم لطافتِ روح برای حل شدن در یگانگی و خدا را از دست می‌دهیم
و ده ها مورد دیگر... .
برای کسی که جوینده هست، پاسخ هست
برای کسی که دنبال خوشبختی هست خوشبختی، ابدی است....

چرا باید همیشه قسمت غمناک زندگی را با رفتار با قلم با وجود و با این بودن نقاشی کنیم؟!

دستهایت را به من بده...
نترس!
زمین از آن بالا زیباتر دیده می شود... .
حال که به پرواز در آمدی
‌زمین را رها کن

آسمان را دریاب!

آشنا?

اگر کسی بتواند لحظه ی آسمانی "حال" را به صورت واقعی درک کند در واقع یکی از شورانگیزترین لذت های هستی را درک کرده است.

ولی کسی که می خواهد گام هایی بیشتر و بزرگتر از «غوطه ور بودن در لحظه ی حال» بردارد باید در حال، در لحظه ی شکوهناکِ «سرمستی» بالهای روح را بگشاید و با نیایش، در جهتِ درکِ ژرف‌ترین خوشبختی یعنی "الفت با خدا" به پرواز درآید

در این راه _در مسیر لاهوت_ مسلکی جز دین توان یاری سالک را ندارد.

آشنا

در یکی از از مهمانی ها از خداوند صحبت می‌کردم. صحبت‌های ما طول کشید و محمد در همانجا خوابش برد. هنگام برگشتن که خواستم او را بغل کنم و به ماشین ببرم چشمم به نقاشی او افتاد _که با نوت پد کشیده بود_ چقدر زیبا و دقیق تمام صحبت‌های چندین ساعته ی ما را به سادگی نقاشی کرده بود... .
شما هم ببینید?

شما خدا را به کودکان معرفی کنید با نقشه ی راهی که به شما می‌دهد شگفت زده خواهيد شد?

?آشنا