?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 1 week ago
🟢 تایید حکم اعدام پخشان عزیزی توسط دیوان عالی
✔️امیر رئیسیان وکیل پخشان عزیزی از تایید حکم اعدام موکلش در دیوان عالی کشور خبر داد و در این رابطه نوشت: «به دنبال حکم اعدام صادره در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران در مورد خانم پخشان عزیزی، ما تقاضای فرجامخواهی مطرح کردیم. تقاضای فرجامخواهی در شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور مورد رسیدگی قرار گرفت و متأسفانه بدون توجه به ایرادات متعدد پرونده، فرجامخواهی رد و حکم اعدام تأیید شد.»
✔️وی افزود: «به هیچ کدام از ایراداتی که مطرح شده بود، از سوی دیوان عالی کشور پاسخی داده نشده. به نقایص در تحقیقات بیتوجهی شده، به مدارک و مستنداتی که نشان میداد پرونده خانم عزیزی مستعد صدور حکم اعدام نیست و فعالیت ایشان در شمال سوریه در اردوگاه آوارگان شنگال و سایر اردوگاههای آوارگان جنگ داعش اساسا سویه سیاسی نداشته و حول محور امدادرسانی بوده است، هیچ توجهی نشده است.»
🔸نزدیک به ۷۰ زندانی سیاسی محبوس در زندانهای ایران، در واکنش به تأیید حکم اعدام پخشان عزیزی و دو زندانی سیاسی دیگر، با انتشار بیانیهای خواستار لغو مجازات اعدام در ایران شدند. این زندانیان در بیانیهٔ خود تأکید کردهاند که مجازات اعدام «غیرانسانی»، «ارتجاعی» و نوعی «قتل عمد حکومتی» است و باید بهطور کلی لغو شود.
⭕️ عنوان پنل:
دانشگاه و مسئلهی آزار جنسی
پنلگردان: مینا عزیزی
?خدیجه کشاورز؛ دانشگاه و سلسله مراتبهای فرودستساز
?فاطمه موسوی ویایه؛ سند پیشگیری از آزار جنسی در دانشگاه، روند تدوین و چالشهای اجرایی
@AnthropologyOfGender
به دلیل آلودگی هوا نشست روز پنجشنبه برگزار نمیشود. تاریخ جدید اعلام خواهد شد.
لطفاً زنان را نگیرید!
✍ مینا صالحی
♦️در بیان ماهیت عقد نکاح، فقها نظرات مختلفی دارند. مشهور فقها بهتبعیت از شیخ طوسی، نکاح را معاوضهٔ مهریه و بضع زن دانستهاند که آثاری همچون تمکین زن، حق حبس، لزوم اجازهٔ همسر برای انجام هر عملی بر بدن زن و... در پی دارد. [۱]
♦️اما عدهای دیگر نظیر شهید ثانی، صاحب جواهر، مکارم شیرازی و... با ذکر دلایل و شواهدی چند، نکاح را از شمول عقود معاوضی خارج کرده و عقدی غیرمعاوضی دانستهاند. عمدهٔ این دلایل عبارتاند از:
بهرهٔ جنسی مرد در مقابل بهرهٔ جنسی زن و نه مهریه؛
واجب نبودن ذکر مهریه در عقد (ذکر مهریه شرط صحت عقد دانسته نشده چون مهریه از ارکان عقد نیست و ارکان اصلی عقد زن و مردند)؛
صحیح بودن عقد در صورت فاسد یا باطل بودن مهریه؛
قاعدهٔ کلی «انسان هرگز نمیتواند موضوع حق باشد، بلکه همیشه طرف حق است.» [۲]
♦️مطابق دلیل چهارم، زن موضوع معامله و «دادنی» یا «گرفتنی» نیست و خودش یا ولیاش نمیتواند جسم زن را در قبال مهریه واگذار کند. دیدگاه غیرمعاوضی به ازدواج، زن و مرد را دو طرف معامله در نظر میگیرد و در این میان هیچ شخص دیگری وجود ندارد که بخواهد دختر را به داماد «بدهد» (یادآوری این نکته ضروری است که مشهور فقها اذن ولی را در ازدواج دختر بالغهٔ رشیده شرط نمیدانند).
♦️اما دیدگاه رایجی در عرف وجود دارد که از خواستگاری و ازدواج با عنوان «زن گرفتن» یاد میشود. این دیدگاه از یک طرف از رویکردهای فقهی سنتی به ازدواج ناشی میشود که آن را معاوضهٔ مال مرد (مهریه) و جسم زن دانستهاند و در قانون نیز بازتاب یافته است. از طرف دیگر از فرهنگ سنتی نشأت میگیرد که زن بعد از ازدواج از خانه و خانوادهٔ خود جدا میشد و با خانوادهٔ همسر زندگی میکرد. در این دیگاه عرفی، باور بر این است که مرد با دادن مهریه، زن/دختر را از خانوادهاش «میگیرد» و با خود میبرد.
♦️در چند سال گذشته، هم نظرات فقهی تغییر کرده و به سمت دیدگاه غیرمعاوضی رفتهاند و هم فرهنگ زندگی با خانوادهٔ همسر از میان رفته و زن و شوهر از ابتدای زندگی خانهای مستقل دارند و درواقع خانوادهٔ گسترده جای خود را به خانوادهٔ هستهای داده است. با وجود این، قانون و عرف جامعه هنوز نگاه سنتی معاملهای به ازدواج را حفظ کردهاند. قانون همچنان رویکرد معاوضی فقهای سنتی را مبنا قرار داده است. در عرف نیز همچنان از پیوند زناشویی که دو انسان بالغ با یکدیگر میبندند، با عنوان «گرفتن» یاد میشود که شیوهٔ درستی برای اشاره به فعل ازدواج کردن نیست. انتخاب چنین واژههایی اتفاقی نبوده و نشان از ذهنیت غلط افراد درمورد ازدواج دارد که از عرف و فرهنگ و فقه سنتی تغذیه میشود.
♦️توجه به شیوهٔ دقیق به کار بردن واژهها از این جهت است که زبان کارکرد معنادهی دارد و هم برآمده از هویت و فرهنگ جمعی است و هم سازنده و بازتولیدکنندهٔ آن. بهباور فردینان دوسوسور، زبان وسیلهای خنثی نیست؛ بلکه نیروی اجتماعی فعال و پویایی است که ذهن و جهان خارج را شکل میدهد. [۳] پس شایسته است که در استفاده از زبان و انتخاب واژهها، دقت بیشتری مبذول شود تا دیدگاههای معاملهای و معاوضهای به ازدواج که زن را موجودی منفعل و مرد را صاحب و تملککنندهٔ زن فرض میکند، از بین برود و دیدگاههای غیرمعاوضی و انسانیتر بر فرهنگ جامعه و مسیر قانونگذاری سایه افکند.
♦️ضمن اینکه اگر دیدگاههای معاوضی به ازدواج از فقه و حقوق و عرف برچیده شود، تمکین همیشگی و همهجایی زن از مرد نیز منتفی میشود و برقراری رابطهٔ زناشویی موکول به رضایت طرفین میشود (همانند آنچه که در دلیل اول معاوضی نبودن نکاح ذکر شد). در نتیجه، امکان جرمانگاری تجاوز زناشویی نیز به وجود میآید.
♦️اصلاح عرف و فرهنگ را میتوان از اصلاح و پاککردن واژگان از غبار عادت و بهکاربردن آگاهانه و مراقبانهٔ آنها آغاز کرد. واژگان قدرتمندند. «با واژگان بر انسانها حکومت میکنیم.» [۴]
?????
محمدزاده، زینب (۱۳۹۶). چیستی نکاح و تأثیر آن بر احکام حقوق خانواده با تکیه بر دیدگاه امام خمینی. رسالهٔ دکتری رشتهٔ فقه و مبانی حقوق، پژوهشکدهٔ امام خمینی و انقلاب اسلامی.
صادقی مقدم، محمدحسن؛ صادقی، محمد؛ امیری، سید رضا (۱۳۹۵). ماهیت و جایگاه عقد نکاح در میان عقود معاوضی و غیرمعاوضی. فصلنامهٔ آموزههای فقه مدنی، شمارهٔ ۱۳، صص ۷۸-۵۳.
سیدمن، استیون (۱۴۰۱). کشاکش آرا در جامعهشناسی، ترجمهٔ هادی جلیلی، ص ۲۱۶.
بنیامین دیزرائلی
سیاست خانواده در ایران، بیاعتنا به علوم اجتماعی
فاطمه موسوی ویایه
در ایران اوایل قرن بیستم مساله جمعیت و جایگاه زنان مورد بحث بود. گفتمان افزایش بهداشت و کاهش نرخ مرگ و میر کودکان از یک طرف و ترویج الگوهای خانوادگی غربی که برای زن نقشی فراتر از ابزار تولید فرزند قائل بود از سوی دیگر، مسأله زن را تبدیل به بخشی از گفتمان روشنفکری و نوسازی جامعه ایران کرده بود و موضوع مقالات متعددی در عصر پهلوی اول بود. البته که در نهایت قانون خانواده مصوب ۱۳۱۰ به جز یک ماده درباره محدودیت سنی برای ازدواج دختران مطابق شرع بود.
اما مجادله درباره «مساله زن» پایان نیافت و در دهه چهل بار دیگر مطرح شد، تصویب قانون خانواده جدید و برابرتر در ۱۳۴۶ ه.ش به مجادلات پایان نداد. کتاب حقوق زن در اسلام مطهری مجموعه مقالاتی است که در همین مجادله بر سر مواد قانونی نوشته شده است. تلاش برای گذر کردن از دوگانه زن سنتی/ زن غربزده و ارائه الگوی سوم زنانگی ادامه یافت. دو هفته پس از پیروزی انقلاب اسلامی و قبل از همهپرسی جمهوری اسلامی، این قانون ملغی شد. در سال ۱۳۸۴ شورای عالی انقلاب فرهنگی، قانون تشکیل خانواده و تحکیم و تعالی آن را تصویب کرد که اصول کلی آن بعدتر در سیاستهای کلی خانواده و قانون خانواده ۱۳۹۲ تکرار شدند. این قوانین رویکرد محافظهکارانه داشتند و خانواده مردسالار را بازتولید میکردند.
در رویکرد محافظهکارانه یکسری پیشفرضها و احکام بدیهیانگاشته وجود دارد که البته نسبتی با واقعیت اجتماعی ندارند و علوم اجتماعی بر اساس تحقیقات میدانی نادرستی آنها را نشان میدهند، بر اساس مطالبی که به عنوان اسناد بالادستی سیاست خانواده یا ضمایم آن یا نوشتههای طرفداران این سیاست منتشر شده چند مثال میآورم:
پیشفرض ۱: ازدواج دختران در سن پایین بهتر است، زیرا با اخلاق شوهر تربیت میشوند و سازگاری بیشتری دارند.
واقعیت اجتماعی: هرچه سن هنگام ازدواج بالاتر باشد درصد طلاق پایینتر میآید. زنان متاهل زیر بیست سال بالاترین نرخ طلاق در گروههای سنی را دارند۳۰ در هزار که برای گروههای سنی ۲۰-۲۴ سال به ۱۷.۷ و ۲۵-۲۹ سالهها به ۱۲.۵ کاهش مییابد.
پیشفرض ۲: پدر باید اقتدار بسیاری داشته باشد چون در مقام ولی فرزندان، صلاح آنان را میخواهد.
واقعیت اجتماعی: ولایت پدر به شیوه استبدادی مندرج در قانون فعلی نتایج نامطلوبی دارد، ازدواج اجباری دختران نوجوان که بیشترشان به طلاق منجر میشود، فرزندآزاری، فرزندکشی و حتی تجاوز به محارم حاصل همین قدرت بسیار پدر بر فرزندان است.
پیشفرض ۳: خشونت خانگی مهم نیست:
واقعیت اجتماعی: با وجود بیاعتنایی قانونگذار به خشونت خانگی، تأثیر نامطلوب آن بر خانواده باقی است و نقش مهمی در فرار دختران از خانه، شوهرکشی، زن کشی و طلاق دارد.
پیشفرض ۴: بیحجابی زنان در جامعه عامل نارضایتی مردان در خانواده و خیانت است.
واقعیت اجتماعی: خیانت مردان بیشتر به علت ناسازگاری زوجین، نداشتن صمیمیت یا صفات شخصیتی خاص است و بیحجابی در جامعه کمترین تأثیر را دارد.
پیشفرض ۵: طلاق عاطفی بهتر از طلاق توافقی است.
واقعیت اجتماعی: طلاق عاطفی یکی از عوامل خیانت زنان است، اساساً نباید حق انتخاب افراد محدود شود.
پیشفرض ۶: زنان احساساتی هستند و حق طلاق به آنان باعث بیثباتی بنیان خانواده میشود.
واقعیت اجتماعی: اعطای حق طلاق به زنان در کوتاهمدت باعث افزایش نرخ طلاق بین زنانی میشود که قبلتر امکان طلاق نداشتند اما در بلندمدت به بهبود روابط زوجین و تحکیم خانواده منجر میشود.
پیشفرض ۷: تقسیم کار جنسیتی در خانواده (مرد نانآور/زن خانهدار) بهترین شکل خانواده است.
واقعیت اجتماعی: خانواده هستهای با یک نانآور بیشتر در دولتهای رفاه پاسخ میدهد. در شرایط اقتصادی بد، فشار تأمین معاش برای مردان بسیار سنگین است. خانواده با یک نانآور در شرایطی مثل بیکاری، مصدومیت، اعتیاد یا مرگ مرد با مشکل روبرو میشود چون زن همواره از نظر مالی وابسته بوده و مهارتهای لازم برای کسب درآمد مناسب را ندارد. در صورت طلاق نیز خانواده زنسرپرست با فقر روبروست.
اصولاً کسانی که در سیاستگذاری خانواده در ایران دستاندرکارند همه با این رویکرد محافظهکارانه انتخاب شدهاند، رویکرد ایدئولوژيک دارند و ترجیح میدهند به پیشفرضها و توهمات خود اصرار کنند و نتایج تحقیقات اجتماعی را نادیده بگیرند، آمارها را سانسور کنند و در نتیجه شرایط خانواده در ایران همینطور نابسامان باقی خواهد ماند.
«#اگر_بسوزیم» دومین کتاب وینسنت بوینز و دومین ترجمهی من به فارسی ست، این کتاب روزنامهنگارانه مرور سریعی بر تعداد زیادی از جنبشهای اجتماعی بین سالهای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۹ انجام میدهد و میپرسد اگر «#الشعب_یرید_اسقاط_النظام» شعاری که از تحریر قاهره بلند شده بود و به ساخته شدن دهها میدان تحریر دیگر از سائوپائولو گرفته تا استانبول و هنگکنگ و کییف منجر شد، چرا در این دهه هیچ انقلابی اتفاق نیافتاد؟! و مهمتر از آن، اگر انقلاب نشد، پس چه اتفاقی افتاد؟
در سالگرد خیزش ژینا، و داغ تا همیشه تازه خون #بچههای_ایران، کتاب «اگر بسوزیم» فرصتی برای تماشای خودمان در آینه دیگران فراهم میکند، کاری که انسان ایرانی به واسطه جغرافیا و خلق خوی خود بسیار کم به آن تن میدهد.
اگر شما هم روزی در خیابان بودید، اگر بچههایی دارید که در خیابان بودهاند، یا ممکن است روزی بخواهند به خیابان بروند، اگر به حضور خیابانی جوانان نگاه میکنید و آن را تحسین میکنید، اگر روزنامهنگار یا دانشجو یا علاقمند #علوم_اجتماعی هستید، مطالعهی این کتاب حتما برایتان لازم است.
مثل باقی کتابهای من، «اگر بسوزیم» رایگان در #باشگاه_ادبیات منتشر شده است، و رایگان توزیع میشود، از آنجا که تمام کار یک نفره انجام شده قاعدتا ممکن است اشکالاتی در متن باشد که بر من ببخشید. اگر مایل به حمایت از مترجم بودید میتوانید مبلغ دلخواهی را به شماره کارت ۵۰۲۲۲۹۱۰۴۴۱۰۱۷۱۳ واریز کنید.
چرا رای ندادم؟ چرا رای میدهم؟
دور اول انتخابات، مصمم به رای ندادن بودم. رأی ندادم. در دفاع از این رأی ندادن هم نوشتم. از این تصمیمم هم سربلند و راضیام. دور دوم اما رای میدهم. این روزها، بعضی دوستان از چراییاش میپرسند. گفتم کوتاه دلایل شخصیام را بنویسم.
دور اول رای ندادم چون حضرات باید نتیجهی تندروی بیحد و حصر و پایانناپذیرشان را میدیدند. از محدود کردن روز به روز دایرهی انتخابهایمان تا سیلیهای پیاپی به صورت جامعه در مواجهه با مردم نجیب به جان آمده در اعتراضات این سالها. باید میدیدند که ما دیگر "مجبور" به شرکت در بازی بیمعنیشان نیستیم. که فراموش نمیکنیم. که تمام سلولهایمان خشمگین است و از ستمشان بیزار.
نتیجهاش را دیدند. کاری کردیم کارستان. حالا با ثبت پایینترین میزان مشارکت در انتخابات، پیاممان را واضح و بلند شنیدهاند. این صدا انقدر بلند بود، که به گوش حضراتی که باید میرسید، رسید. بازیشان را بر هم زد. صدای "نه"ی حداقل شصت درصدی ما اکثریت در تاریخ ثبت شد.
بین پزشکیان و آن یکی، خیلی تفاوت هست؟ برای چه کسی؟ برای غالب بهرهمندان و حلقهی مواجببگیرهای دور و برشان که از فردای انتخابات، دوباره پست و مقام خواهند گرفت و نوبت کمبزه و خیارشان خواهد رسید، بله. اما برای ما مردم، در بهترین حالت، شاید سی درصد تفاوت. چون اصلاً مساله اصلی ما جای دیگر است. اما همین سی درصد، برای ما، آدمهای این پایین، ما که جز خودمان فریادرسی و پناهی نداریم، مهم است.
آیا پزشکیان بر خلاف آن یکی تغییر معناداری ایجاد میکند؟ نه. آیا شرایط را بهتر میکند؟ نه. آیا تیماش با تیم روحانی و مصیبتهایی که بر سرمان آوردند خیلی فرق میکند؟ نه. آیا به غالب وعدههایش عمل میکند؟ نه. اما بین تمام این «نه»ها، همین که دردی که تحمل خواهیم کرد، نهایتاً سی درصد کمتر خواهد بود، برای رأی دادن من کافی است. ما، مستحق درد کشیدن بیشتر نیستیم. و گرچه مصمم و خشمگین، اما خسته هم هستیم. حق داریم که باشیم.
آيا اگر پزشکیان رأی بیاورد، ساکت میشویم؟ هوادارش میشویم؟ به وعدههایش دل میبندیم؟ به «هیس»های اطرافیان و غالب (به اصطلاح) اصلاحطلبهای بهرهمند و کاسبکار و زخمنخوردهی دور و برش گوش میکنیم؟ سکوت میکنیم و قانع میشویم؟ از محدودیتها و مصلحتها و «این که بالاخره بهتره» حرف میزنیم؟ نه. هرگز. چه پزشکیان باشد، یا آن یکی، مثل همان روحانی، ما کارمان دفاع از جامعه است. فریاد از ستمهای رفته و آتی. ما بیعت نمیکنیم. معترض و منتقد میمانیم. فراموش نمیکنیم. میدانیم که چیز معناداری از فردایش با این آمدن و رفتنها، عوض نمیشود. ما هم عوض نمیشویم. تغییر معنادار، جای دیگر و جور دیگر است. این بازی ِ ناقص، فقط دفع شر بیشتر است.
همه را گفتم، اما کاملاً به کسانی هم که همچنان تحلیل و احساسشان بر رأی ندادن و مشارکت نکردن در این بازی است، حق میدهم. تصمیم آنها هم به همین میزان عقلانی و چه بسا در طولانیمدت، با برکت است. دستهای زخمی ما را نمیتوانند از هم جدا کنند.
همین.
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 6 months, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 1 week ago