"داستانك واقعي ٢"

روزي در دانشكده از كلاس درس بيرون آمدم و به سمت اتاق كارم، حركت كردم، از انتهاي راهرو ديدم كه دو گل پسر جوان دانشجوي ،كم سن و سال درب اتاقم را مي زنند. رسيدم، خدمت ايشان سلام كردم و درب اتاق را باز كردم و پرسيدم كه با من امري داريد؟ يكي از ايشان فرمودند كه استاد بلي؟ عرض كردم، بفرماييد داخل اتاق در خدمتم، آنها به داخل اتاق تشريف آوردند و يك از آنها فرمود چون شما رئيس دانشگاه هستيد، خدمت شما آمديم تا از توهين مدير گروهمان به خودم، پيش شما شكايت كنم. عرض كردم، بفرماييد كه چه اتفاقي افتاده است، فرمودند تقاضايي داشتم، كه مدير گروهمان بايستي آنرا امضاء مي كردند، امروز هم روز آخر بررسي اين تقاضا است. رفتم دفتر گروه، كارشناس گروه فرمودند كه آقاي مدير گروه در دانشكده هستند، اما در دفتر گروه تشريف ندارند. منهم پرسان، پرسان متوجه شدم كه ايشان در اتاق يكي از استادان همان دانشكده خودمان هستند. به همراه همين دوستم به درب اتاق ايشان رفتيم و مدتي پشت درب اتاق ايستاديم، ايشان بيرون تشريف نياوردند، من چند بار درب اتاق را زدم، استاد دانشكده از داخل اتاق فرمودند، بفرماييد داخل، درب اتاق را باز كردم و با دوستم وارد اتاق شديم، استاد دانشكده فرمودند، امرتان را بفرماييد. عرض كردم كه با آقاي دكتر مدير گروهمان كار دارم، لازم است كه اين تقاضاي مرا ايشان امضاء كنند، چون امروز آخرين مهلت بررسي اين تقاضا است. مدير گروهمان كلي به من توهين كرد، كه بيخود كردي كه دنبال من راه افتادي، در دفتر گروه مي ايستادي، مي آمدم و امضاء مي كردم. خدمت ايشان عرض كردم كه خيلي ايستادم، چون تشريف نياورديد. خدمت شما رسیدم، به خواهش استاد دانشكده و صاحب اتاق، ايشان نامه مرا گرفت و امضاء كرد و نامه را از دستش در هوا رها و پرت كرد و با لحن توهين آميزي فرمودند كه بردار و ……برو
دانشجوي جوان به من فرمودند، استاد اين آقاي مدير گروه، شخصيت مرا پيش استاد دانشكده و دوستم خرد كرد. من چه اشتباهي كردم كه با من اينگون برخورد كرد. اينها را كه مي گفت قطره، قطره اشكاني از چشمانش جاري مي شد. واقعا دلم به حال، معصوميت و پاكي اين جوان سوخت و از طرفي جسارت پيگيري ايشان برايم تحسين برانگيز بود. از طرفي جناب آقاي مدير گروه نيز از دوستان و همکاران قديمي خودم بود. دست جوان دانشجو را گرفتم و عرض كردم، عزيزم نامه را مي گذاشتيد، دفتر گروه و كارهايت را انجام مي داديد و بعد از امضاء تشريف مي برديد و تحويل مي گرفتيد، ايشان فرمودند كه نگران بودم كه امروز نتوانم آنرا در ساختمان مركزي ثبت كنم و تحويل بدهم. خلاصه خدمت ايشان عرض كردم، كه حتما به مدير محترم گروه تذكر جدي خواهم داد. يك لحظه پيش خودم فكر كردم، كه چكار كنم كه اين جوان رشيد دانشجو كمي آرام بگيرد، بلافاصله عرض كردم كه از شما جوانان عزيزم يك سوال جدي دارم، دانشجوي شاكي فرمودند، استاد چه سوالي؟ خدمت ايشان و دوستش عرض كردم، فكر مي كنيد براي اينكه شما اينگونه مشكلات را براي آينده حل كنيد، راهكارش چيست؟ هر دو بفكر فرو رفتند. كمي صبر كردم و مجددا پرسيدم پاسختان چيست؟ فرمودند كه استاد نمي دانيم، چكار بايد كرد. خدمتشان عرض كردم شما را راهنمايي مي كنم، يك راهكار عالي وجود دارد، اگرچه سخت و زمانبر است، اما حتما شدنيست. كمي مجددا صبر كردم، دوباره پرسيدم كه حدس زديد، كه آن راهكار چيست؟ فرمودند كه استاد خير. خدمت ايشان عرض كردم، راهكارش اين هست، كه از خدا بخواهيد اراده و ظرفيت لازم را به شما بدهد و شبانه روزي تلاش كنيد، درستان را ادامه بدهيد و دكتري خويش را بگيريد، استاد دانشگاه بشويد و كرسي و جاي ماها و چنين افرادي را بگيريد و آنموقع، هيچگاه با جوانانمان اينگونه برخورد نكنيد. پرسيدم قبول داريد، راهكاري شدنيست؟ بندگان خدا راهي ديگر جز تاييد نداشتند، فرمودند بله استاد. عرض كردم قول مي دهيد، اينكار را انجام بدهيد. فرمودند آري. هر دو را بوسيدم و خدا حافظي كرديم، اميدوارم كه اينچنين شده باشد.
آري: هرچه را براي خود مي پسنديم، براي ديگران هم بپسنديم و هرچه را براي خود نمي پسنديم براي ديگران هم نپسنديم.
معلمان و استادان بايد با فرزندان و جگر گوشه هاي مردم، آنگونه برخورد كنند، كه دوست دارند، معلمها و استادان با فرزندان خودشان برخورد كنند.
از قديم گفته اند كه از هر دستي بدهيد، از همان دست خواهيد گرفت.

https://instagram.com/mohammadalizolfigol

كانال آموزش آلي دكتر زلفي گل
👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽

@Dr_Zolfigol

*👆🏽*👆🏽👆🏽👆🏽👆🏽👆🏽👆🏽👆🏽👆🏽👆🏽👆🏽
«ويرايش دوم و تكميلي فایل پی دی اف آشنايي با مفهوم Y-آروماتيسيته و استفاده از آن براي سنتز مواد با ساختارهاي خاص، لطفا قبلا از تدریس آنرا مرور بفرمایید، بزودي تدريس مي شود»**

https://instagram.com/mohammadalizolfigol

كانال آموزش آلي دكتر زلفي گل
👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽

@Dr_Zolfigol

👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽

«ويرايش اول فایل پی دی اف آشنايي با مفهوم Y-آروماتيسيته و استفاده از آن براي سنتز مواد با ساختارهاي خاص، لطفا قبلا از تدریس آنرا مرور بفرمایید، بزودي تدريس مي شود»

https://instagram.com/mohammadalizolfigol

كانال آموزش آلي دكتر زلفي گل
👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽

@Dr_Zolfigol

👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽👇🏽

«مرجعیت علمی: چیستی، چرایی و چگونگی»

در زمینه و موضوع مرجعیت علمی با سوالات متعددی از جمله موارد ذیل روبرو هستیم:
1- معنی، مفهوم و تعریف مرجعیت علمی چیست؟
2- چرا مرجعیت علمی سرنوشت ساز و مهم است؟
3- در چه موضوعات و زمینه هایی بایستی در پی مرجعیت علمی باشیم؟
4- شاخص های کمی و کیفی مرجعیت علمی کدامند؟
5- ملزومات هوشمند و هوش مصنوعی، سخت افزاری، نرم افزاری، نظری و عملی تحقق مرجعیت علمی چیست؟
6- سیاستها، برنامه ها (کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت)، شیوه نامه ها و زمان بندی تحقق مرجعیت علمی چگونه باید باشد؟
7- نظام های سنجش و انگیزش مرجعیت علمی برای زیر نظامهای مختلف علمی، علوم دقیقه و غیر دقیقه چگونه بایستی باشد؟
8- شباهتها و تفاوتهای مرجعیت علمی ملی و بین المللی چیست؟
9- تکه های جورچین (پازل) مرجعیت علمی چیست؟
10- زیست بوم مرجعیت علمی بایستی چه ویژگی هایی داشته باشد و کجاها می باشد؟
11- نقش آفرینان و بازیگران مرجعیت علمی چه افراد و نهادهایی هستند؟
12- ارتباط نوآوری، نوآفرینی و هم آفرینی با مرجعیت علمی چیست؟
13- ارتباط دیپلماسی علمی با مرجعیت علمی چیست؟
14- الویت ها و اولیت ها در مرجعیت علمی چیست؟
15- موانع تحقق مرجعیت علمی کدامند؟
16- مفهوم و معنی مرجعیت علمی در قرآن مجید چیست؟
17- مرجعیت علمی حداقلی و حداکثری چیست؟
18- ارتباط مرجعیت علمی با مرجعیت های فناوری، فرهنگی، نوآوری، اجتماعی و سیاسی و ….. چیست؟
19- ارتباط مرجعیت علمی با نیازها و مسائل بومی کشور چگونه است؟
20- ارتباط آموزش با مرجعیت علمی چگونه است؟
٢١- ارتباط توليد علم، تربيت عالم و جهت دهي به علم و عالم با مرجعيت علمي چيست؟
22- ارتباط مرجعیت علمی با مهندسی آینده چیست؟

https://instagram.com/mohammadalizolfigol

كانال آموزش آلي دكتر زلفي گل
????????

@Dr_Zolfigol

«قانون و آزادی»

بدون شک جهل و نادانی ریشه بخش عمده ای از مشکلات اجتماعی است. بدیهی است که زندگی اجتماعی با کنترلهای بیرونی (قانون) و کنترلهای درونی (علم، عقل، دین، تقوا، ایمان، اخلاق، وجدان، انصاف، معرفت، جوانمردی ....) دوام و قوام پیدا می کند. کنترل بیرونی یعنی قانون شرط لازم و ضروری برای اداره جامعه بوده که باید مقبولیت حداکثری داشته و بر حسب شرايط زمان، روزآمد بشود. در صورت نبود قانون مناسب و دانش بنیان برای هدایت رفتارهای صحیح شهروندان و واگذاری مدیریت رفتاری آنها فقط به کنترلهای درونی افراد، به دلیل حفظ آزادیهای فردی، نظم و انسجام جامعه به هم می ریزد. واقعیت این است، که هیچ انسانی به دلیل آزادی، در جامعه و اجتماع اختیار کامل خودش را هم ندارد. به عنوان مثال فردی با ماشین شخصی خودش در یک جاده بیابانی که هیچ کسی در آنجا وجود ندارد، بدون رعایت اصول عقلی، قواعد، قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی آزادانه و به دلخواه براند، ماشین او واژگون شود و این شخص آسیب فیزیکی مانند قطع نخاع، نابینایی و نظایر اینها ببیند. در اینجا به دلیل آزادی فردی بدون منطق عقلی، سیستم سلامت جامعه باید برای درمانش کلی هزینه نماید و در ضمن یک عمر، چنین فردی باید وابسته به خانواده و بستگان خویش جهت انجام امور خود باشد. نتیجه اینکه آزادی در قالب قانون عاقلانه و عالمانه قابل احترام است. انقلابهای علمی و فناوری قرن بیست و یکم، افقهای جدیدی را در مسیر زندگی بشر، گشوده است که در هر مورد، طراحی، تدوین، تصویب، اجرا و نظارت قوانین خاص خود را طلب می کند. همانگونه که اختراع ماشین، قطار، هواپیما و عمومی شدن استفاده از آنها، اخذ گواهینامه های مربوطه همچون گواهینامه رانندگی را برای شهروندان لازم دانست. امروزه با ظهور و بروز فضای مجازی، واقعا دنیا به يك دهکده جهانی تبدیل شده و زندگی بدون فضای مجازی زندانی بیش نیست. از طرف ديگر به دليل نبود آموزش و قانون لازم، ميزان استفاده هدفمندند افراد از فضاي مجازي (اقتصاد توجه) مناسب نيست. بنابراین جهت ورود به فضاهای مجازی و استفاده از آنها، ایجاد وبگاه، کانال، صفحه خانگی و نظایر اینها، اخذ گواهی و یا مدرک مربوطه مانند گواهینامه رانندگی ضروری به نظر می رسد. شاید برای موارد متعدد دیگری هم از جمله: ورود به هر صنف و هر کسبی، ازدواج، عضویت در احزاب و فعالیت سیاسی، استفاده از محیط زیست، و و..... که حاصل گذر و گذار از زندگی سنتی به مدرنیته است، اخذ گواهیها یامدرکهای مربوطه ضروری باشد. قانون، نظارت دقیق و دانش کافی ملی و فراملی در خصوص هریک از موضوعات مورد نیاز فرد و جامعه که وجود داشته باشد، هر شهروندی می داند، که آزادی، حریم خصوصی و عمومی، منافع ملی و بین المللی، حد و حریم دارد. هر مطلبی را از داخل یا خارج از مرزهای جغرافیایی، نباید در فضاهای مجازی به اشتراک گذاشت و باز نشر داد. باید قانون مالکیت های مادی و معنوی را در هر فضایی از جمله فضاهاي مجازي محترم دانست و رعایت کرد. موضوعات ساده و پیش پا افتاده نیز، باید با تیز بینی و ریز بینی شناسایی شده، و قانون خاص آنها طراحی، تصویب و اجرا شود. باید قانون به شهروندان حکم کند که هر جا نباید سیگار کشید. نه تنها آشغال را نمی توان به دلخواه رها کرد و هر کجا انداخت، بلکه باید هر آشغالی را در محل خاص خودش نیز قرار داد. شهروندان جوامع مختلف در ابعاد ملی و فراملی به دليل قوانين شايسته مي دانند که موجودات زنده، حیوانات، گیاهان، جنگلها، کوهها، پارکها، جاده ها، پیاده روها، جدولها و مانند اینها صاحبی توانا و قدر قدرت به نام قانون دارند، که بعد از خداوند توانا، از همه موجوداتش قدرتمندتر است، به گونه ایکه، هیچ فرد و هیچ کشوری با هر مقام و توانی یارای در افتادن با آن را ندارد. باید با اعمال قانون دانش بنیان متکی بر نظر اکثریت و عقل جمعی جامعه و جوامع بشری و نظارت دقیق بر حسن اجرای آن، شهروندان قانونمدار یقین داشته باشند که در پناه و قالب قانون ملی و فراملی به قول معروف «از هفت دولت» آزادند. حق وتو در قانون یعنی ذبح آزادی و کلام آخر اینکه «قانون یعنی آزادی».

محمدعلی زلفی گل- استاد دانشکده شیمی دانشگاه بوعلی سینا-همدان
پانزده خرداد هزار و سي صد و نود و نه

https://instagram.com/mohammadalizolfigol

كانال آموزش آلي دكتر زلفي گل
????????

@Dr_Zolfigol

"داستانك"

شیخ "حسن جوری" می‌گوید در سالی که گذارم به "جندی‌شاپور" افتاد، سخنی از "محمد مهتاب" شنیدم که تا گور بر من تازیانه می‌زند.

دیدمش که زیر آفتاب تموز نشسته، نخ می‌ریسد و ترانه‌ زمزمه می‌کند. بدو گفتم ای مرد خدا، مرا عاشقی بیاموز تا خدا را عاشقانه عبادت كنم...

مهتاب گفت: نخست بگو آيا هرگز خطی خوش، تو را مدهوش کرده است؟
گفتم: نه

گفت: هرگز شکفتن گلی در باغچه‌ی خانه‌ات تو را از غصه‌های بی‌شمار فارغ كرده است؟
گفتم: نه

گفت: هرگز صدایی خوش و دلربا، تو را به وجد آورده است؟
گفتم: نه

گفت: هرگز صورتی زیبا تو را چندان دگرگون کرده است که راه از چاه ندانی؟
گفتم: نه

گفت: هرگز زیر نم‌نم باران، آواز خوانده‌ای؟
گفتم: نه

گفت: هرگز به آسمان نگریسته‌ای به انتظار برف، تا آن را بر صورت خویش مالی و گرمای درون فرو نشانی؟
گفتم: نه

گفت: هرگز خنده‌ی کودکی نازنین، تو را به خلسه‌ی شوق برده است؟
گفتم: نه

گفت: هرگز غزلی یا بیتی یا سخنی فصیح، چندان تو را بی‌خود کرده است که اگر نشسته‌ای برخیزی و اگر ایستاده‌ای بنشینی؟
گفتم: نه

گفت: هرگز زلالی آب یا بلندی سرو یا نرمی گلبرگ یا كوشش مورچه‌ای، اشک شوق از دیده‌ی تو سرازير كرده است؟ گفتم: نه

گفت: هرگز شده است که بخندی چون دیگری خندان است و بگریی چون دیگری گریان است؟
گفتم: نه

گفت: هرگز بر سیبی یا اناری، بیش از زمانی که به خوردن آن صرف می‌کنی، چشم دوخته‌ای؟
گفتم: نه

گفت: هرگز عاشق کتابی یا نقشی یا نگاری یا آموزگاری شده‌ای؟
گفتم: نه

گفت: هرگز دست بر روی خویش کشیده‌ای و با چشم و گوش و ابروی خویش معاشقت کرده‌ای؟
گفتم: نه

گفت: از من دور شو  که سنگ را عاشقی می‌توان آموخت، تو را نه..!

https://instagram.com/mohammadalizolfigol

كانال آموزش آلي دكتر زلفي گل
????????

@Dr_Zolfigol

??????????????????
فایل فشرده کامل پاورپوینت به فرمت «رار» کتاب «اثرات فضاالکترونی: نگرشی نوین در شیمی آلی» تقدیم حضور مبارک شما عزیزان می گردد، لطفا پس از دانلود فایل فوق، بر روی فایل فشرده به فرمت "رار" مذکور، راست کلیک فرمایید و گزینه
Extract here
را انتخاب نمایید. سپس مطالب پاورپوینت که در فصلهای مختلف و جلسات متعدد تنظیم شده است، ظاهر شده و قابل استفاده می باشد. چنانچه پس از باز کردن فایل نوشته ها نامنظم بود و حروف "ی" از هم جدا و به هم ریخته بود، طبق روش زیر برای هر فایل عمل فرمائید، تا فایل پاورپوینت منظم گردد.

#برگ_سبزيست_تحفه_درويش

https://instagram.com/mohammadalizolfigol

كانال آموزش آلي دكتر زلفي گل
????????

@Dr_Zolfigol