کاش نسکافه هیچوقت حرفای اطرافیان رو نفهمه و نشنوه
خیلی وقتا، مخصوصا شبا قبل از اینکه بهش شب بخیر بگم میرم تو فکر و بین خودمون باشه، کمی هم گریه میکنم
تو بحر این میرم که چقدر زیباست و غم عالم قلبم رو خفه میکنه از اینکه بقیه مثل من زیبا نمیبیننش.
البته خوشحالم که یکی مثل گردو پیششه و عاشقانه از صبح تا شب نگاهش میکنه :)♡

من یک روزی می‌میرم، و دیگر کسی نیست تا برایت شمع روشن کند.
کسی نیست تا هر لحظه به تو بگوید مراقب خودت باشی.
نیستم تا همچون سنگ وسط مسیر زندگی‌ات باشم.
نخواهم بود.
می‌روم و تو را با آغوشی سرشار از عشقم تنها می‌گذارم.
می‌روم تا دیگر محبت‌هایم را در حقم جبران نکنی.
دور می‌شوم تا صدای گریه‌هایم را نشنوی.
می‌میرم و قبلش تو را ترک می‌کنم تا عزادار من نشوی.
من یک روزی که به زودی فرا می‌رسد، می‌میرم و دیگر دلتنگت نمی‌شوم.
وقتی بمیرم دیگر انتظارت را نمی‌کشم. منتظرت می‌مانم. می‌میرم و انتظارت را می‌کشم.
من در زیر خروارها خاک، در انتظارت به خواب می‌روم.
جانم را از دست می‌دهم و دیگر نمی‌نویسم.
دیگر نیستم تا برایت نامه بنویسم.
از تو... از تو عزیزجانم، دور و دور و دورتر می‌شوم.
رهایت می‌کنم.
حال دیگر آسوده خاطر باش.
می‌دانم هیچگاه نتوانستی من را چنان که تو را دوست داشتم، دوست بداری.
می‌دانم هیچگاه خواب من را ندیدی. خوب به خاطر دارم که همیشه با نفرت به من نگاه می‌کردی.

عزیزکم!
من رفتم. خداحافظ.

...

فقط معجزه میتونه منو امروز سر وقت به کارهام برسونه.

*ولی واقعا کاش زودتر میدیدمت.
تا حالا کجا بودی تو؟ :)

-حتی وقتی تو بدترین حالت ممکن از خودمم؟
+حتی وقتی تو بدترین حالتتی :)

ولی من همیشه از اونطوری که مجبورم‌ میکردی داد بزنم و عذاب وجدان بگیرم پشیمون بودم

چیشد اینطوری شد؟

قرارمون رو خوب یادت رفت

سلامی دوباره از کوچه پس کوچه‌های قایمکی:]