نوشته بود: "پیشرفت همیشه به معنی جلو رفتن نیست، گاهی ‌‌وقتا برگشتن از یک مسیر غلطه"

خیلی دلم برای دلم میسوزه چون داره پاسوز آدمی مثل من میشه.
بعضی وقتا تو خلوتم دوست دارم که یه دل سیر خودمو بغل کنم و اشک بریزم.
گاهی دست خودت نیست، یهو ته دلت خالی میشه. یهو از همه و هرچیزی که اطرافته خسته میشی و سعی میکنی ازشون دوری کنی. شاید اصلا دلیل این حالم، نزدیکی بیش از حد به یه سری از آدما بوده باشه.مگه نه؟

من اونقدرام آدم بدی نیستم.
شایدم هستم.
ولی اینو میدونم که خودمم.
وقتی شادم خودمم.
وقتی غمگینم خودمم.
وقتی عصبانیم خودمم.
وقتی حالم خوب نیست خودمم.
شاید گاهی وقتا بی منطق باشم.
شاید بعضی وقتا خیلی عصبانی باشم.
ولی همیشه خودمم.
ولی ته دلم هیچی نیست.

همه چی که به حرف زدن و ادعا کردن نیست.
گاهیم بد نیست که میون تمومی حرفا و شعاراتون یکمم بهشون عمل کنید.
اینجوری قشنگ ترید.

گم شدم تو روزایی که باعثش خودم نیستم.

از یه جایی به بعد فهمیدم من هیولام و اونا ابر قهرمان، برای همین همیشه دنبال این بودن که منو نابود کنند :)

من ارگ بمم!خشت به خشتم متلاشی.