𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 week, 1 day ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
تقدیم شما خوبان سپاس بابت حمایت تان 🌸❤️🫶🏻
#داستان_زیبا
📚تنبل و کور
پسرکى بود خيلى تنبل. مادرش از دست او به جان آمده بود. روزى به راهنمائى يک نفر، مادر پسرک سه سيب خريد. يکى از سيبها را دم دالان گذاشت، يکى را پشت در و يکى را روى کلون.
پسرک گفت: ماما، بيا سيب دهنم کن. گفت: خودت بردار. پسرک سيب دم در را برداشت و خورد، بعد رفت سيب توى کلون را بردارد که مادرش در را بست و او پشت درماند. پسرک آنقدر پشت در نشست تا گرسنهاش شد، بلند شد و راه افتاد. به او گفتند: برو بازار اصفهان، آنجا پول ريخته. پسرک رفت به بازار اصفهان و شروع کرد به دست ماليدن توى خاک، يک نفر از او پرسيد: چهکار مىکني؟ گفت: به من گفتهاند در بازار اصفهان پول ريخته، اما هرچه مىگردم، هيچ پولى نيست. مرد فهميد که پسرک تنبل بوده خواستهاند از سر بازش کنند. مرد کليد باربند (زمين بزرگى است محصور در ديوارهاى بلند گلي، که جايگاه شتران است ... - از زيرنويس قصه) را به او داد و گفت: من خرج تو را مىدهم. تو هر چيز را که در کوچه و بازار ريخته جمع کن و ببر بريز توى باربند.
تنبل هر روز توى کوچه و بازار مىگشت آت و آشغال جمع مىکرد و توى باربند مىريخت. يک روز رفت پيش مرد و گفت: شترخان (خانه شتر، جايگاه شتران - از زيرنويس قصه) را پر کردهام. مرد رفت و هر چيزى را به کسانىکه به کارشان مىآمد فروخت و پول زيادى از اين طريق بهدست آورد. مزد خودش را برداشت و بقيه را به تنبل داد.
تنبل با پولها رفت به بازار، در آنجا به گداى کورى برخورد. دو ريال به او داد. کور گفت: اى پول شکسته است، کيسهات را بده خودم يک دو ريالى سالم بردارم. تنبل کيسه را داد. کور کيسه را زير پايش گذاشت. تنبل گدا را کتک زد. او را گرفتند و به حبس بردند. از حبس که بيرون آمد، دنبال گداى کور راه افتاد. گدا داخل شترخانى شد. تنبل ديد شش کور ديگر هم آنجا هستند. هفت تا کور ”غليف“ (ظرفى است براى پختن غذا و کوچکتر از ديگ، که از مس درست مىشود. از زيرنويس قصه)هاى پلو را بيرون آوردند و شروع کردند به خوردن. بعد از شام، کورها کيسههاى پر از ده تومنى را بيرون آوردند و شروع به بازى کردند. پولها را به هوا مىانداختند. تنبل همه پولها را از آنها گرفت و هر هفت نفر را کشت. بعد به بازار رفت و هفت نمد و هفت طناب يک رنگ خريد، کورها را در آنها پيچيد.
حمالى پيدا کرد و او را برد به شترخان کورها. گفت: بارى دارم، تو آن را ببر پشت پاياب (نقبى است پلهدار، از سطح زمين به جوى آب قنات، براى برداشت آب. از زيرنويس قصه) توى گودال بينداز. حمال يکى را برد. تنبل يک جسد ديگر جايش گذاشت. وقتى حمال آمد. تنبل جسد نمد پيچشده را نشانش داد و گفت: اينکه زودتر از تو برگشته. حمال گفت: اين بار آن را دورتر مىبرم. به اين طريق هر هفت جسد توسط حمال برده شد. حمال مزدش را گرفت و رفت.
تنبل به بازار رفت، اسبى خريد و پولها را توى خورجين ريخت و به خانهاش برگشت. به درخانه رسيد، در زد. مادر که فهميد تنبل برگشته، گفت: در را باز نمىکنم، تو هنوز تنبل هستي. گفت: مادر بيا ببين به کلون بستهام (ضربالمثلى است که براى آدمهاى ثروتمند بهکار مىبرند و اين داستان را منشاء اين ضربالمثل مىدانند. از زيرنويس قصه). مادر در را باز کرد، ديد تنبل راست مىگويد، آنها سالها به خوشى زندگى کردند.
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥↬╭✹••••••••••••••••••🌸
📖╯ @marenmkl
خُـدایـا...
در هیچ نَفسی دستِ محبتت را،
از روی سَرم برندار کـه بی تو هیـچِ هیچـم🤍
╭✹••••••••••••••••••🌸
📖╯ @marenmkl
بی خبر از هم خوابیدن چه سود؟
برمزار مردگان خویش نالیدن چه سود؟
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
ورنه بر مزارش آب پاشیدن چه سود؟
گر نرفتی خانه اش تا زنده بود
خانه صاحب عزا خوابیدن چه سود؟
گر نپرسی حال من تا زنده ام
گریه و زاری و نالیدن چه سود؟
زنده را در زندگی قدرش بدان
ورنه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود؟
گر نکردی یاد من تا زنده ام
سنگ مرمر روی قبرم وانهادن ها چه سود؟
"شیخ بهایی"
╭✹••••••••••••••••••🌸
📖╯ @marenmkl
تقدیم به شما خوبان 🌸😍 #داستان_زیبا🍀 #قسمت_اول 🌺 ابوعلی سینا در سفر بود. در هنگام عبور از شهری ،جلوی قهوه خانه ای اسبش را بر درختی بست و مقداری کاه و یونجه جلوی اسبش ریخت و خودش هم بر روی تخت جلوی قهوه خانه نشست تا غذایی بخورد. خر سواری هم به آنجا رسید ،از…
صبور باش
آرى باز هم صبر کن
آنچه برایت پیش می آید
و آنچه برایت رقم میخورد!
به دست بزرگترین
نویسندهٔ عالم ثبت شده!
اوکه بدون اِذنش
حتّی برگی از درخت نمیافتد!
╭✹••••••••••••••••••🌸
📖╯ @marenmkl
کم کم یاد میگیری همه دردا
یا همه از دست دادنا هم بد نیست
عین واکسنه ...!
اولش میسوزونه
ولی "قویترت" میکنه ...!
╭✹••••••••••••••••••🌸
📖╯ @marenmkl
☝️مرد از خدا پرسید ...❗
اگر روزی ...
پسر دار شدی
به جای اینکه بهش بگی
مرد گریه نمی کنه
بهش یاد بده مرد هیچ وقت
نامردی نمی کنه !
اگر دختر دار شدی
به جای اینکه سر هر مسئله ای
بهش بگی ان شاءالله عروسیت،
بهش یاد بده که نباید
دوست داشتن رو از هر آدم
بی ارزشی گدایی کنه ...!
╭✹••••••••••••••••••🌸
📖╯ @marenmkl
👈ده خصلت آدمای موفق!!
🍃 درگیر آدمهای منفی نمیشوند.
🍃 در مورد دیگران غیبت نمیکنند.
🍃 وقت شناس هستند.
🍃 بدون انتظار میبخشند.
🍃 مثبت میاندیشند.
🍃 خود بزرگ بینی ندارند.
🍃 قدردان هستند.
🍃 مودب هستند.
🍃 بهانه تراشی نمیکنند.
🍃 بدون برنامه ریزی مهربانند،
🍃نه فقط با اشخاصی که برایشان
نفع دارند!
╭✹••••••••••••••••••🌸
📖╯ @marenmkl
زندگی
عمر کردن نیست،
بلکه "رشد" کردن است
عمر کردن کاری است که از همهی
حیوانات برمیآید.
اما رشد کردن هدف والای انسان است
که عدهی معدودی میتوانند
ادعایش را داشته باشند...
واحد اندازه گیری انسانیت،
چیزی نیست جز،
دستهایی که گرفته ایم،
گره هایی که ازمشکلات دیگران باز کرده ایم
دل هایی که به دست آورده ایم،
امیدهایی که به زندگی ناامیدان
بازگردانده ایم،
اشک هایی که به شوق جاری کرده ایم،
دعاهایی که از دیگران در ازای رفتار و
کردار خود شنیده ایم...
╭✹••••••••••••••••••🌸
📖╯ @marenmkl
✰﷽✰ليستى از بهترين و پرطرفدار ترین ڪانال هاى تلگرام خدمت شما عزیزان❗
#گروه_مبتکران
𖠇𖠇♥️࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
@Motakhallefin_channel
@shabane_mobtakeran
𖠇𖠇♥️࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
برای عضویت در هر ڪدام از ڪانال ها لطفا روی اسم شان ڪلیڪ نمائید...
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 week, 1 day ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago