?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months, 1 week ago
? A man in Istanbul distributed sweets in memory of philosopher Spinoza’s 347th death anniversary.
مردی در استانبول به مناسب سیصد و چهل و هفتمین سالگرد مرگ اسپینوزا شیرینی پخش میکند.
♦️♦️♦️
باور به «ارادهی آزاد»، سدِّ راه «خودشناسی»
این واقعیّت که ما به پیوندهامان با دیگر اذهان و نیروهایِ روانی جاهل ایم_ اذهان و نیروهایی که بر آنچه ما «تصمیماتِ» خود میخوانیم اثرِ علّی مینهند_ به این معنا نیست که این پیوندها وجود ندارند. عقیده به ارادهیِ آزاد باور به این است که چنین پیوندهایی وجود ندارند؛ و کسی نمیکوشد تا به چیزی واقف شود که، به باورِ خودش، وجود ندارد.
پس، با این طرز تلقّی، عقیده به ارادهیِ آزاد سَدِّ راهِ خودشناسی است، چون ما را جلو میگیرد از اینکه در بابِ عللِ میلهامان، اعمالِمان، و به اصطلاح تصمیماتِمان تحقیق کنیم.
(روح اسپینوزا، نیل گراسمن، ترجمهی مصطفی ملکیان، صفحهی ۲۳۵)
شخصی که به درستی میداند که همهی امور از ضرورت طبیعت الهی، نشأت میگیرند و طبق قوانین و قواعد ازلی پدیدار میشوند، هرگز چیزی نخواهد یافت، که شایستهی نفرت، استهزا، خندیدن، یا بیاعتنائی باشد و همینطور دربارهی هیچکس، دلسوزی نمیکند... زیرا شخصی که به سهولت دچار عاطفهی دلسوزی میشود و از ناله و بدبختی دیگران متأثر میشود، غالباً عملی انجام میدهد که بعدها از آن پشیمان میشود. زیرا از سویی هر کاری را که به تأثیر از عاطفه انجام میدهیم، به یقین نمیدانیم برایمان خیر است، و از دیگر سو، به سهولت با گریههای کاذب فریب میخوریم. امّا (دقت کنید) من اینجا صریحاً دربارهی کسی سخن میگویم که تحت هدایت عقل زندگی میکند، زیرا کسی که نه عقل، وی را به یاری دیگران وا میدارد و نه دلسوزی، او را به حق «لا انسان» مینامند. زیرا به نظر نمیآید که او، به انسان شباهت داشته باشد.
اخلاق، بخش چهارم، قضیهی ۵۰، تبصره
ضرورتِ خوانشِ اسپینوزا در ایرانِ امروز
الف)
اسپینوزا فیلسوف آزادی است و متافیزیکاش نفی بردگی. «آزادی» مصداقِ آخرین جملهی کتاب مستطاب «اخلاق» است: هر چیزِ شریف، همانقدر که نادر است، دشوار هم هست. «آزادی»ست آن چیز شریف و دشواریاب...
از این جهت، اسپینوزا در پیشگفتار خویش بر رساله الهیاتی _ سیاسی، در شگفت است که چگونه امکان دارد انسانها همواره «چنان در راه بندگیشان بجنگند که گویی در راه رهاییشان میجنگند، و به مخاطره افکندن زندگی خود برای غرور و تفرعن یک نفر(دیکتاتور) را نه مایه شرم که سبب والاترین افتخار به شمار آورند؟» به زعم اسپینوزا این «راز اعلای تداوم حکومتهای استبدادی» است.
ب)
اسپینوزا در رساله الهیاتی_سیاسی میگوید که کشیش و حاکم، هر دو، به اندوه و غم مردم (سوژهها) نیاز دارند، و این بیانگر ارتباط ژرفی میان کشیش و حاکم است. طبعاً، این سوال پیش میآید، «چگونه است که افراد در مسند قدرت، در هر حوزهای که باشند، نیاز دارند که ما را دچار غم کنند؟ انفعالهای حزنآمیز چون یک ضرورت.
القای انفعالهای حزنآمیز برای اعمال قدرت ضروری است.
پ)
اسپینوزا در جستجوی راهی برای «آزادی»، باید توأمان با کشیش(آخوند) و حاکم مبارزه کند. مبارزهی اسپینوزا با کشیش، در نقد کتاب مقدس جلوهگر میشود. نقد اسپینوزا از کتاب مقدس خود را به نقد از دین وحیانی گسترش میدهد که از دید وی خرافات مشخصهی آن است و قسمی دولت استبدادی و کلیسای هژمونیک(حوزه علمیه) را با یکدیگر پیوند میزند.
ت)
تصور خرافی از خدا (خدای متشخص انسانوار ادیان ابراهیمی)، باور به علل غایی هستی، باور به ارادهی آزاد انسان، باور به خواست الهی، باور به دوگانگی ذهن و بدن و... از جمله باورهایی هستند که به «بندگی» منجر میشوند.
ث)
برای مثال: «فانتزیِ ارادهی آزاد، اجازه میدهد انسانها تخیل کنند که خودشان انتخاب کردهاند ″برای بندگیشان چنان بجنگند که گویی برای آزادیشان میجنگند″ و بدینسان از عللی غافل شوند که اذهانشان را به میل داشتن و بدنهایشان را برای عمل ورزيدن تعين بخشیده است. در نتیجە، جهالت تجلییافته در باور به علل غایی و اراده آزاد، مأمن اقتداری است که نه بر رضایت مردم، بلکه بر سکون و عجز آنها اتکا دارد. زیرا انسان هرگز به اندازه زمانی عاجز نیست که نمیداند چه عللی موجب تفکر و عمل وی میشوند، اما وقتی باور دارد ارباب مطلق خویش، یا خدایی کوچک، است که هر روز عمرش از بطن هیچ (ex nihilo) تفکر و عمل میکند، در واقع به موجب نیروهای درونی و بیرونی خود وادار به انجام دادن اعمالی میشود که صرفاً به صورتی مبهم از آنها اطلاع دارد. هر چه فرد بیشتر احساس کند خودآیین و آزاد است، کمتر قادر خواهد بود به بندگیاش پی ببرد، دیگر بماند فایق آمدن بر آن.»
ج)
اوضاع و احوال ایرانِ امروز، به گونهای است که در آن قماشی با تکیه بر دین وحیانی، بر ما حکومت میکنند، و خود را خلیفهی خدای متشخص انسانوار لحاظ میکنند _که گاهی حتی از زبان ایشان سخن میگوید!
با توجه به این، فلسفهی اسپینوزا میتواند ما ایرانیان را، در عبور از این اوضاع و احوالِ سرشار از خرافات، یاری دهد. خرافاتی که هر یک وسیلهای برای تحمیق ما، و طبعاً به بردگی کشیدن ماست.
لذا، باید از اساتید محترمی که در این حوزه ترجمه میکنند و درسگفتار برگزار میکنند، تشکر کرد. عزیزانی همچون روانشاد محسن جهانگیری، مصطفی ملکیان، عادل مشایخی، شاهد طباطبایی، عنایت چرزیانی، مصطفی شهرآیینی، فوأد ایزدی، امین کرمی، مهدی رضاییان و...
اسپینوزا، عقلانیت و معنویت
اسپینوزا؛ پدرِ روشنگریِ رادیکال
چندان تعجب آور نیست که مفاهیم «پیشرفت»، «بهبود وضع جامعه» و «بهبود وضع بشر» مفاهیم اصلی روشنگری باشند. چهار تن از شش شخصیت بنیانگذار فلسفهی روشنگری_دکارت، هابز، اسپینوزا و بِیل_ معتقد بودند که نظر بیشتر مردم دربارهی بنیادیترین مسائل کاملاً اشتباه است و همین که بتوانیم نگرش مردم به جهان و ساختار واقعیت را اصلاح کنیم، بهبود چشمگیری در زندگی بشر ایجاد میشود. زیرا در نتیجهی چنین رویکردی، جامعه امنتر و باثباتتر (دغدغهی اصلی هابز)، روادارتر (دغدغهی اصلی بیل) و برخورد مردم با بلایا و بیماریها، منطقیتر میشود؛ از طرفی جامعهای آزادتر خواهیم داشت و پذیرش دگراندیشان آسانتر میشود.
هر چهار نفرِ این بانیان فلسفی در پدید آمدن این گرایشِ «انقلابی» در مدرنیتهی غرب سهم عمدهای داشتند. در نتیجه، در شکلگیری شیوهای کاملاً جدید برای نگریستن به جهان_ که به لطف آنها و تغییراتِ فراگیرتر فرهنگی آغاز شد_ نقش بسزایی ایفا کردند. اما اسپینوزا با رویکرد تک جوهریاش_ یعنی باور به اینکه جسم و روح، یعنی ماده و ذهن، جوهرهایی مجزا نیستند، بلکه جوهری یگانهاند که از جنبههای متفاوت دیده میشود_ این گرایشِ «انقلابی» را از دیدگاه متافیزیک، سیاست و «سعادت انسانی» بسیار بیشتر از دکارت، هابز یا بِیل گسترش داد. طبق اصول اسپینوزا جامعه در برابر دخالت قدرتهای مذهبی، خودکامگی، جرگهسالاران و دیکتاتوری، مقاومتر و دموکراتیکتر و آزاداندیشتر و برابریخواهتر میشود. از این رو، اسپینوزا بیش از دیگران میان فلسفه و الهیات تضاد قائل میشود که همین ویژگی، او را اصلیترین شخصیت روشنگری رادیکال میکند.
در فضای روشنگری رادیکال، عقل را یگانه راهنمای بشر میدانند، سُنّت را به منزلهی خاستگاه اقتدار نفی، و نظم موجود را کمابیش تقبیح میکنند.
(جاناتان ایزرائیل، یک انقلاب ذهنی، فصل اول، ترجمهی مزدا موحد، نشر بیدگل، صفحهی ۱۷)
روشنگریِ رادیکال
دو نوع تفکر روشنگری وجود داشته است؛ از یک سو، روشنگریِ میانهرو (دو جوهری) که تعادل بین عقل و سنّت را مسلّم فرض میکرد و به طور کلی از وضع موجود حمایت میکرد؛ و از سوی دیگر، روشنگری رادیکال (تک جوهری) که جسم و ذهن را یکی میدانست، خداوند و طبیعت را به موجودی واحد تقلیل میداد، هر گونه معجزه و جداییِ روح از جسم را نفی میکرد و عقل را یگانه راهنمای زندگی بشر میدانست و سنّت را کنار میگذاشت. روشنگریِ رادیکال به اسپینوزا نَسَب میبرد.
با این همه، تعمیمِ روشنگری رادیکال به فلسفه «اسپینوزایی» به این معنا نیست که مسیحیان، یهودیان و مسلمانانِ معتقد از مشارکت در سنت رادیکال حذف شدند. اسپینوزا در رساله الهی_ سیاسی که در سال ۱۶۷۰ بدون نام منتشر شد،
معتقد است که همه کلیساهای بزرگ با آلودنِ مسیحیت راستین به معمّاهای جعلی، جزمیات و اقتدار کلیسایی به آن خیانت کردند، در حالیکه آموزههای اخلاقی مسیح والاترین اخلاقیات و نابترین سنّت تعلیمات اخلاقی هستند. او ادعا میکرد « از زمان حواریون تناقضها و اختلافها همواره برای کلیسا دردسرساز بوده و کلیسا هرگز از شرّ این مشکلات، خلاص نخواهد شد، مگر اینکه دین از نظریههای فلسفی کاملاً جدا شود و به احکام انگشت شمار و بسیار سادهای که مسیح به پیروانش آموخت تقلیل یابد.» به گفتهی اسپینوزا این احکام به اصول عدالت مبتنی بر برابری و نیکوکاری خلاصه میشود.
(جاناتان ایزرائیل، یک انقلاب ذهنی، ترجمهی مزدا موحد، نشر بیدگل، صفحهی۳۱ )
فرد مسلّح، کنترل کاملتری بر حق خود دارد تا فرد غیرمسلّح؛ حق، منحصراً به واسطهٔ قدرت تعیین میشود؛ و اگر شهروندان سلاحهای خود را زمین بگذارند و پدافندهای شهرهایشان را به دیگری واگذار کنند، دست به انتقال مطلق حق خویش به وی میزنند و کاملاً به حُسننیتِ او اتکا میکنند. هرچه سکونتگاه ایشان امنتر باشد، بهتر قادر به محافظت از آزادی خویش خواهند بود و کمتر هراس دشمن داخلی و خارجی را به دل راه خواهند داد. این واقعیّت که هیچکس مگر تحت شرایط اضطراری و حداکثر برای مدّت یک سال، نباید برای فرماندهیِ کُل نیروهای نظامی یا بخش اعظم آن گمارده شود، برای تمامی آنانی که تاریخِ ناسوتی یا لاهوتی را خواندهاند مشخص است. عقل این نکته را به روشنیِ هرچه تمامتر میآموزد؛ زیرا بدیهی است که در این صورت، قدرتِ دولت به یک نفر واگذار میشود و وی فرصت کافی خواهد داشت تا شکوهِ نظامی را به انحصارِ خویش درآورد و شهرتی فراتر از پادشاه بههم بزند یا وفاداریِ ارتش را با ولخرجی، دستودلبازی و دیگر ترفندها به دست آورد؛ ترفندهایی که عموماً ژنرالهایی بهکار میگیرند که دیگران را برده و خود را مستبد میخواهند.
اسپینوزا، رسالهی سیاسی
«چنانکه تاریخ مكرراً نشان داده است، ترس و تهدید شیوهای کارآمد برای برساختن نظم سیاسی بوده است. با وجود این، چنین نظمی به شدت ناپایدار است و، اگر هم بپاید، چیزی را میآفریند که اسپینوزا آن را مجموعهای از بردگان قلمداد میکند، نه قسمی جمهور. ترس، تنفر، مالیخولیا و دیگر انفعالات اندوهناک بالطبع بیثبات و ناپایدارند: آنها بدن و ذهن را تضعیف میکنند؛ آنها پیوندهای مودّت را از بین میبرند، و زیر پای ″عزت نفس″ را خالی میکنند، یعنی بالاترین شادمانیها که از تجربهی قدرت خویش برای تفکر و عمل کردن ناشی میشود (اخلاق، بخش چهارم، قضيهی ۵۲). به علاوه، به نظر اسپینوزا، این قانون طبیعت است که موجودات انسانی میل دارند از ترس رهایی یابند. اسپینوزا از قول سنکا میگوید به همین دلیل است که ″حکومتهای خودکامه هیچگاه دیرپا نیستند″.»
هاسانا شارپ، در کتاب «بارگذاری مجدد: اسپینوزا ما را تا کجا خواهد برد؟»، ترجمهی فؤاد حبیبی و امین کرمی
از همهی چیزهایی که به اختیارِ من نیست آنچه برایم ارزشمندتر است دوستی کردن با دوستدارانِ صادقِ حقیقت است. چون به اعتقادِ من آرامشی که چنین رابطهی مهرآمیزی به ما عطا میکند از هر موهبتِ دیگری در سراسرِ جهان فراتر است.
اسپینوزا، نامهها، نامهی ۱۹، نامه به «ویلِم وان بلینبرگ»
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 10 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 1 year, 1 month ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 9 months, 1 week ago