جانم

این نانجیب‌ها هنوز گمان میکنند با روایت سازی و جعل و کتمان و دروغ، می‌توانند جنایت اثبات شده بخشی از سپاه را که از قبل طراحی و با انواع حیله‌ها و مکرها و دروغ‌ها، شرایط وحشتناکی برای فرمانده سامانه ایجاد کردند که نهایتا آن جنایت بیسابقه شکل گرفت را سفیدشویی کنند.
وقت این روایت سازیها، تمام شده؛ و شما روایت سازان نیز همدست جنایتکاران هستید??

?????خون بایدگریست

*✅توضیح دکتر محسن اسدی لاری در باره حکم دادگاه کانادایی مبنی بر محکومیت شرکت هواپیمایی اوکراین*

روز گذشته، حکم دادگاه عالی اونتاریو (از ایالات کانادا) در مورد شکایت خانواده‌های داغدار فاجعه سرنگونی پرواز ۷۵۲ که با هدایت وکلای مجرب بین‌المللی علیه شرکت هواپیمایی اوکراین بود، صادر شد.
در جریان ۱۸ جلسه دادگاه که در فاصله آبان تا اواخر دیماه برگزارشد، نکات مهمی در مورد این فاجعه عمدی بزرگ آشکار شد که تا آن زمان بدلیل عدم همکاری شرکت هواپیمایی اوکراین از یک سو و مسئولان نظامی و قضایی از سوی دیگر بر ما روشن نبود. امیدوارم بتوانیم در فرصتهای بعدی نکاتی از این سمت ماجرا را بازگو کنیم. در حکم نهایی دادگاه، هواپیمایی اوکراین بدلیل عدم انجام صحیح ارزیابی خطر و توجه نکردن به هشدارهای پروازی (نوتَم) که در ساعات منجر به فاجعه سرنگونی، مکررا از سوی منابع جهانی در اختیار تمام شرکت‌های هوایی قرار گرفته بود، مقصر شناخته شد.

دادخواست و روند دادگاه اصولا ورودی به نقش مستقیم سپاه در ایجاد فاجعه سرنگونی، و نقش عوامل متعدد امنیت و ایمنی فضای پرواز هواپیماهای مسافری در ایران، از جمله نقش هواپیمایی کشوری، نداشت. گو اینکه بارها از سوی تعداد اندکی از ما داغداران که بصورت مجازی در این دادگاه حاضر بودیم، به غیر از موضوعات نظامی و امنیتی که اصولا خارج از دستور دادگاه بود، در مورد نوتَم‌ها، شواهد قبل و حین سوارشدن عزیزانمان، بارگیری و تخلیه بخشی از بار مسافران مظلوم پرواز، گفتگوهای کابین براساس جعبه سیاه، و مهمتر از همه، ایجاد موانع عمدی در تاخیر پرواز توسط ماموران زمینی فرودگاه امام، طرح کردیم و البته نکات مهمی را هم مسئولان ایرلاین بازگو کردند که در حکم ۱۴۱ صفحه‌ای دادگاه آمده است.

با این وجود، از دیروز اقتدارگرایان حاکم تلاش داشته‌اند با جو سازی و سواستفاده از این حکم، برای فرار از پاسخگویی و پذیرش مسئولیت این فاجعه بزرگ عمدی از سوی (بخشی از) سپاه، با تمسک به حکم دادگاه عالی اونتاریو، خود را از زیر تیغ مسئولیت برنامه ریزی، صحنه گردانی، شلیک عمدی دو موشک به هواپیمای عزیزانمان، کتمان حقیقت و نشر گسترده دروغ، تخریب تمام وسایل عزیزانمان و بر هم زدن صحنه جنایت، نجات داده و شانه خالی کنند!

?به دستگاه تبلیغی و اتاق فکر اقتدارگرایان و حامیان این جنایت بزرگ سرنگونی پرواز ۷۵۲ یادآور میشوم که وقت پاسخگویی شما در ایکائو (ماه جاری) و سپس در دیوان دادگستری بین‌المللی (ICJ) که این‌بار با سوالات روشن در حوزه امنیتی و نظامی است، بسیار نزدیک است و فرافکنی جایی ندارد.
سازمان قضایی نیروهای مسلح، طی یک فرایند دادرسی ناعادلانه در طول ۲۰ جلسه دادگاه، با عدم اجابت درخواست ما در بازجویی و محاکمه عوامل اصلی این فاجعه که دهها بار بصورت کتبی و شفاهی نام بردیم (مثل سرتیپ م‌ف، سرهنگ رغ، و دهها اسم و رسم دیگر) از پاسخگویی و قبول مسئولیت، سرباز زدند و حتی اعتراض ما در دیوانعالی کشور ۱۳ ماه است که مسکوت مانده؛ اما به وعده الهی، روز پاسخگویی نزدیک است. بترسید از روزی که همه شما در قعر آتش نفرین مادران و پدران و خانواده‌های داغدار، قهر و خشم مردم همیشه همراه، و عذاب رسوایی در مقابل وجدان بیدار بشریت، به وعده الهی خواهید سوخت….

@Sahamnewsorg

? مادری که هنوز داغدار است و شیخی که حاجت‌رواست!

? صفحه‌ای در اینستاگرام به نام «محمدحسین و زینب اسدی لاری» وجود دارد که توسط مادر و پدرشان اداره می‌شود؛ برادر و خواهری که در فاجعه‌ی هدف قرار دادن هواپیمای اوکراینی کشته شدند و داغ‌شان و مظلومیت‌شان چیزی نیست که در گذر ایام از یادها فراموش شود. امروز روز دختر است و در استوری‌های این صفحه دیدم که نوشته‌اند: «زینبم، دختر بهشتی‌ام، روزت مبارک».

? آن اقدام شرم‌آور و آن دروغ ننگین پس از آن را، آن هم برای عملیاتی که بعدها خودی‌هایشان آن را «عملیات فیک» نامیدند، مگر می‌توان فراموش کرد؟ همان طور که هدف قرار گرفتن یک هواپیمای مسافربری دیگر توسط ناو آمریکایی فراموش نمی‌شود. داغ‌هایی که در تاریخ گم نمی‌شود و خون‌هایی که می‌جوشد و فریادهای «بای‌ ذنب القتلت»ی که بلند و بلندتر می‌شود.

? ناتوانم، اگر بخواهم فقط یک لحظه از آنچه پدر و مادر این دو عزیز از دست رفته کشیده‌اند و می‌کشند، بگویم. من فقط شعله‌ای از آن آتش را می‌بینم، فقط دودی از آن آه‌ها که بر آسمان رفته است، فقط نم اشکی را حس می‌کنم که در روز دختر، حسرت در آغوش کشیدن گلی را دارد که پرپر شد... چه کسی می‌تواند راوی خون دل مادری باشد که روزها را با سوز فراق فرزندانش می‌گذراند و چشم به آسمان دوخته تا کسوف عدالت پایان یابد و خدا، پاداش صبرش را عنایت کند.

? همین امروز در گوشه‌ی دیگر این شهر، جایی که روزگاری دانشگاه بود، شیخی که داستان باغ ازگلش را همه شنیده‌اند، در مقابل مومنین و مومنات ایستاد و گفت: هر کسی در زندگی ‌تقوا داشته باشد، خدا او را از رزق‌های مادی و معنوی سرشار می‌کند. بنده هم از علی بن موسی الرضا (ع) و هم از حضرت معصومه مستقیماً حاجت گرفتم.

? کدام را باید شنید: تبریک پر از درد و داغ مادری را که امیدوار و چشم انتظار عدل الهی است، یا دعوت به تقوا و داستان حاجت‌روایی شیخی را که می‌خواهد روز را شب جلوه دهد و شب را روز؟! کدام یک می‌تواند راهنما و راهبر جامعه‌ای باشد که امید و ایمانش را دارد از دست می‌دهد؟ کدام از خدا می‌گوید و کدام نه؟ و کدام در تاریخ سربلند می‌ماند و روزی که پرده‌های دروغ و ریا فرو می‌افتد، سربلند در محضر خدا حاضر می‌شود و حق خود را طلب می‌کند؟ دریغ که بر قلب‌ و گوش‌های عده‌ای مهر زده‌اند و بر چشم‌های‌شان حجابی است تا آنچه باید بدانند و بفهمند، ندانند و نفهمند.

? ما از این روزها می‌گذریم اما داستانش را برای نسل‌های بعد خواهیم گفت تا دیگر مانند این روزها برای این مرز و بوم نیاید.

? محمدحسین روانبخش

@shoukarani