پاتوق‌های دیالوگوس

Description
پاتوق‌ کتاب‌بازها و نشست‌ها و کارگاه‌های ادبی.


Tel: @patoqadmin
Instagram: _patoq_farhangi
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months, 3 weeks ago

5 months, 1 week ago

ایتالیایی به او گفت:«تو کتابی هستی که خواندن آن ماه‌ها طول می‌کشد.»
«می‌خواهی خواندنش را زودتر تمام کنی؟ کتاب‌های دیگری هم منتظرت هستند؟»
«من عادت دارم همزمان بیش‌تر از یک کتاب بخوانم.»

از کتاب ایتالیایی، شُکری المبخوت.

5 months, 1 week ago

📢لیست کتاب‌های ادبیات عرب به‌ترتیب(بخش اول، تا پایان زمستان)

  1. ورشو چندی پیش، احمد محسن، ستار جلیل‌زاده، نشر افق.
  2. ایتالیایی، شکری المبخوت، مریم نفیسی‌راد، نشر آده.
  3. برداشت دوم، عدنیه شبلی، فاطمه ترابی عسگری، نشر هرمس.
  4. خزامی، سنان انطون، محمد حزبایی‌زاده، نشر افق.
  5. یادداشت‌های بغداد، نها الراضی، مریم مومنی، نشر چشمه.
  6. پل ناتمام، عبدالرحمن منیف، محمد حزبایی‌زاده، نشر ثالث.
  7. مردن کار سختی است، خالد خلیفه، ساجده آخوندی، نشر برج.
  8. ساقه بامبو، سعد السنعوسی، مریم اکبری، عظیم طهماسبی، نشر نیلوفر.
  9. جنگ دوم سگ، ابراهیم نصرالله، ستار جلیل‌زاده، نشر گل‌آذین.
5 months, 1 week ago

امروز ساعت ۱۷:۰۰ منتظرتان هستیم.

7 months, 2 weeks ago

بر شانه فلات
سروده‌ی محمد مختاری

7 months, 3 weeks ago

دفتر شعر لبریخته‌ها اثر یدالله رویایی
برای پاتوقِ ۱۵۳.

7 months, 3 weeks ago

در نشستنِ تو عبورِ من جان می‌گیرد
جانِ عبور می‌شوم، آماجِ جانِ تو،
وقتی که می‌نشینی

وقتِ نشستنِ تو عبورِ وقت
می‌شوم
و وقت می‌شوم
تا بگذرانی‌ام جایی که می‌نشینی.

یدالله رویایی.

10 months, 3 weeks ago

خواندن نمایشنامه‌ متهم در طاقچه.

خواندن نمایشنامه‌ متهم در فیدیبو.

10 months, 3 weeks ago

چگونه می‌توان ویلیام استونر را فراموش کرد؟
پسری فقیر از خانواده‌ای کشاورز که با افتتاح دانشکده‌ی کشاورزی در میزوری راهی کلمبیا می‌شود. دانشجویی که درست در میانهٔ یکی از کلاس‌های عمومی و نه‌چندان مهم دانشگاه، ادبیات عمومی، شیفته و دلباختهٔ یک سونات از شکسپیر می‌شود و تصمیم می‌گیرد دست معشوقهٔ جدیدش را رها نکند. در پی این تصمیم، به دنیای زبان‌شناسی، کلمات، حروف و واج‌ها قدم می‌گذارد و در میانهٔ ساحت پهناور ادبیات، شجاعانه و دلیرانه می‌ایستد.
استونر در هر دو جنگ جهانی، میان دو جبههٔ متفقین و متحدین، جبههٔ ادبیات را برمی‌گزیند؛ جنگی برای ادبیات! در این جنگ انگشت‌نمای خاص و عام نیز می‌شود، اما ثابت می‌کند که «اگر عداوت و جنگ است در میان عرب
میان لیلی و مجنون محبت است و صفا‌ست»
استونر بین سمینارهای ادبی قدم می‌زند و با شوق و ذوق از معشوقه‌اش می‌گوید. در لحظه‌به‌لحظهٔ سمینارهایش دلباختگی‌اش افزون‌تر می‌شود؛ دلباختگی‌‌ای از برای عشقی ممنوعه که زیبایی‌های ادبی مابین تک‌تک آجرها و خشت‌های متزلزلش به استحکام سیمان می‌ماند.

من که دلباختهٔ ادبیات هستم، البته نه به‌اندازهٔ ویلیام استونر، بلکه در جایگاه یکی از شاگردان بازیگوش کلاس درس، چگونه می‌توانم استونر و داستانِ غرقه‌بودنش در هنر، عشق و اندوهش را فراموش کنم؟
چگونه می‌شود در فصل‌های پایانی کتاب اشک نریزم و وقتی کتاب را می‌بندم زیر لب زمزمه نکنم «ماییم که بی ‌هیچ سرانجام خوشیم»؟

_نوشته‌ی آرمان حیدریان از اعضای پاتوق کتاب‌بازها.

10 months, 3 weeks ago

فایل صوتی جلسه‌ی ۱۳۸ پاتوق کتاب‌بازها.
کتاب دهان‌های گشاد
محمد زفزاف
ترجمه‌ی سرمد اغوالی
با حضور رضا فیض و سرمد اغوالی.

10 months, 3 weeks ago

مروری بر جلسهٔ تحلیل و بررسی نمایشنامهٔ «نفت»، نوشتهٔ الا هیکسون.

آقای علیرضا فخرکننده، در شروع، از مواجههٔ خود با این نمایشنامه و ضرورت ترجمهٔ این اثر گفتند:
کار روی این نمایشنامه را از سال ۲۰۱۱ شروع کردم. من با نگاه به زندگی خود فهمیده بودم که تا حد زیادی از تاریخ دور بودم.
کم‌کم با تجربه‌های تلخی مثل تبعیض در محیط آکادمیک مواجه شدم. با نگاه به حُب‌و‌بغض‌هایی که به‌طور خاص به ایران و ایرانی‌ها روا داشته شده بود، به این فکر کردم که برگردم و به موضوعاتی خاص بپردازم و کمی با تاریخ کشورم آشتی کنم.
خاستگاهِ نگاه و علاقهٔ من به حوزهٔ محیط‌زیست و حوزهٔ انرژی و نفت به یک حلقهٔ مطالعاتی در دانشگاه باز می‌گردد.
سال ۲۰۱۵، بی‌بی‌سی یک هفتگانهٔ نمایشنامهٔ رادیویی ساخت که هر کدام ژانری خاص داشتند و به‌شکلی دربارهٔ نفت بودند. آغاز نمایشنامهٔ اول آن با ملی شدن صنعت نفت و خروج مهندسان انگلیسی از شرکت نفتِ ایران است.

آقای فخرکننده در ادامه از قول الا هیکسون، نویسندهٔ این نمایشنامه، گفتند: «درام یک ژانرِ عمیقاً استعاری است.»
اگر نفت یک منبع تجدید‌ناپذیر و کران‌ناپذیر است، پس من نیز برای آن مدیومِ تئاتر و درام را انتخاب می‌کنم تا ذاتِ نفت به‌خوبی نشان داده شود.

آقای محمود خسروپرست، نمایشنامه‌نویس و دراماتورژ، در وصفِ این نمایشنامه و ضرورتِ خواندن آن گفتند:
این نمایشنامه یک درسِ بزرگِ نمایشنامه‌نویسی محسوب می‌شود.
من در کلاس‌های خود یک مفهومی را به اسم پرسپکتیو در درام‌نویسی تدریس می‌کنم. یکی از استادهای این پرسپکتیو در درام هارولد پینتر است.
رابطه‌ای که وضعیت بیرون با درون دارد همان پرسپکتیوی است که ما از بیرون و درون مشاهده می‌کنیم‌ و آن را در روابط مختلف بازخوانی می‌کنیم.
این امر بسیار برای درام‌نویسان مهم است و فقدان آن در درام‌نویسی ما به شدت وجود دارد.
پرسپکتیوی که در این نمایشنامه اتفاق می‌افتد، زنانگی و مفهوم زمین است.
زمینی که دوشیده می‌شود، زمینی که از آن نفت بیرون می‌آید، و زمینی که در تمامِ اسطوره‌ها به مثابهٔ یک زن و یک نماد زنانه است. و ما پرسپکتیو آن را در کاراکتر مادر و دختر می‌بینیم.
این سیر تاریخی از بدویت وجود دارد: مردی که فقط به‌مثابهٔ ابژهٔ جنسی به زن نگاه می‌کند و زنی که هم در آن وضعیت طغیان‌گر است و هم آن ابژهٔ جنسی را تبدیل به مفهوم خانواده و عشق می‌کند.
این نمایشنامه یک خوانش فمنیستی نیست، بلکه یک خوانش اسطوره‌ای است.
نکتهٔ دیگر شکل دوّاری است که نویسنده برای فرم این نمایشنامه انتخاب کرده. ما در این نمایشنامه هم پرسپکتیو شخصیتی داریم و هم پرسپکتیو فرمی. من این نمایشنامه را نه یک نمایشنامهٔ اجرایی، بلکه یک نمایشنامهٔ خواندنی می‌دانم.

آقای محمدرضا فرهادی، میزبان این جلسه، دربارهٔ نقدِ وضعیتِ فعلی تئاتر و ضرورتِ فعالیت هنرمندان در این زمینه گفتند:
نکته مهمی وجود دارد و آن نقد به خود و پیرامون خود است. این لحظهٔ انتقادی بارها در جلسات ما پیش آمده که نقد می‌کنیم و علیه وضعیت موجود طغیان می‌کنیم. یک جایی این نقد از فریاد فراتر می‌رود و به بیداد می‌رسد، و یک جایی هم به بی‌تحرکی و انفعال ختم می‌شود.
الزامِ ما که اینجا هستیم چیست، فقط نشستن و شنیدن؟‌ اگر من به‌شخصه دغدغه‌ای دارم، باید بتوانم آن را به یک شکلی کار کنم. که آن هم کار ساده ای نیست.
خوب است که در خلوت خود به این موضوع فکر کنیم که در چه نقطه‌ای از تاریخ ایستادیم و در اینجا کنش من برای خودم و پیرامون خودم دقیقاً چیست؟
قطعاً باید یک درک تاریخی داشته باشیم ولی آن درک تاریخی باید ناظر بر وضع موجود نیز باشد.
بهتر است هرکدام ما درون خود تأمل کنیم و ببینیم کجا ایستاده‌ایم و چه‌کاری از دست ما ساخته است.

_نوشته‌ی سحر اسدیان از اعضای پاتوق کتاب‌بازها.

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 7 months, 1 week ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 9 months, 3 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 5 months, 3 weeks ago