🔸 منابع سرزمینی و منافع مردم ایران
🔸 گروگان انرژی هسته‌ای

🖋️ محمدجواد مظفر

🎧 (برای شنیدن فایل صوتی این مطلب، به پیج اینستاگرام زیر مراجعه کنید.)
https://www.instagram.com/reel/DCuTEwTok7y/?igsh=NjFxMDZjcmx4bXdk

🔹 سرانجام اول آذر ۱۴۰۳ قطعنامه پیشنهادی سه قدرت اروپایی و با حمایت آمریکا در شورای حکام سازمان بین‌المللی انرژی اتمی؛ به تصویب رسید.

🔹 نکات محوری قطعنامه در مجموع درخواست ایجاد شرایط لازم برای کارشناسان آژانس به منظور بازدید، اطلاع و پاسخ مناسب از سوی ایران و راستی‌آزمایی ادعاهای مسئولان مبنی بر نبود قصد ساخت بمب اتمی است.

🔹 در این رابطه لازم می‌دانم نکاتی چند را متذکر شوم هرچند که جریان حاکم گوشش بدهکار این حرف‌ها نیست حتی اگر دلسوزانه و راهگشا باشد.

🔸 ۱. بیش از دو دهه حل مشکلات و تنگناهای سرزمینی و نیازهای مردم ایران در چنگال دعوای غرب و قدرت‌های جهانی با حاکمیت جمهوری‌اسلامی بر سر انرژی اتمی اسیر و گرفتار است.

🔸 ۲. همه امور و پدیده‌های عالم جز ذات اقدس الهی نسبی‌اند. حتی ادیان آسمانی نیز خیر و شرشان در هم تنیده است. بنابراین انتظار انتخاب راه‌حلی برای مسائل مبتلا به که در آن سراسر خیر و منفعت بوده و هیچ از دست دادنی در آن نباشد وجود ندارد. هر به‌دست آوردنی لاجرم از دست دادنی به همراه دارد. در موضوع انرژی هسته‌ای نیز همه مردم شاهدند که این میزان پافشاری حاکمیت بر سر مواضع خود، تاکنون چه خساراتی را بر کشور تحمیل کرده است. بنابراین در صورت پذیرش تمامی خواسته‌ها و انتظارات سازمان بین‌المللی انرژی اتمی چه بسا منافع حاصل به‌مراتب بیش از مضاری باشد که تاکنون نصیب ما شده است.

🔸 ۳. اگر واقعا ایران قصد ساخت بمب اتم ندارد چه نگرانی از نظارت دقیق و بی قید‌‌‌ و شرط بازرسان آژانس دارد؟

🔸 ۴. تصویب برجام در دولت روحانی و بازشدن بسیاری از درها و رفع تحریم‌ها و استقبال غول‌های صنعتی جهان برای سرمایه‌گذاری و مشارکت در ‌پروژه‌های کشور نشان از آن دارد که ایران سرزمینی جذاب برای سرمایه‌گذاری جهانی است.

🔸 ۵. کشوری که می‌توانست از آغاز و عاقلانه با توجه به استعداد‌های سرزمینی به‌جای اسیر کردن خود در مقوله انرژی هسته‌ای، تمامی تلاش و سرمایه خود را صرف نهادینه کردن انرژی خورشیدی در تمام کشور کند و امروزه حتی صادرکننده آن دستاورد به کشورهای همسایه باشد و نیز هوای پاک و قابل تنفس را برای مردم ایران به ارمغان آورد به راه‌خطا رفت و خود را اسیر و دربند انرژی هسته‌ای کرد.

🔹 از قدیم گفته‌اند:
«جلوی ضرر را از هر کجا بگیری منفعت است».

📢 Telegram: t.me/mjmozaffar
•
📱 Instagram: instagram.com/mohammad.javad.mozaffar

🔸 نیم‌نگاهی به بی‌مشتری‌ترین کالای ایران!

🖋️ محمدجواد مظفر

🎧 (برای شنیدن فایل صوتی این مطلب، به پیج اینستاگرام زیر مراجعه کنید.)
https://www.instagram.com/reel/DCbbDXTo93e/?igsh=MXZ6NGV5eGZhc2d4Mg==

🔹 بارها در دیدار با صاحبان فروشگاه‌های گوناگون عرضه کالا در تمامی زمینه‌ها که از شرایط موجود اقتصادی فریادشان به آسمان بلند است و از رکود شدید بازار آزرده‌اند و می‌نالند. گفته‌ام هیچ می‌دانید ما تولیدکننده بی‌مشتری‌ترین کالای ایران هستیم!!

🔹 آنان با نگاهی عاقل اندرسفیه، از این سخن حیرت کرده و به فکر فرو می‌روند که این چه کالایی است؟! یکی دو نفر حدس زده و عموماً نتوانسته‌اند. اما همین که گفته‌ام ما تولیدکننده «کتاب» هستیم؛ همه آنان با نگاهی اسف‌بار درستی سخن من را تأیید کرده‌اند.

🔹 ۳۲ سال است که از ۲۴ تا ۳۰ آبان هفته کتاب نامیده شده است. در این هفته برنامه‌های گوناگونی از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اعلام و اجرا می‌شود. اما گویی این سروصدا در حقیقت هیاهو برای هیچ است.
اما چرا؟

🔸 ۱. اساساً کتاب در زندگی خانوار ایرانی جایی ندارد و فرهنگ حاکم در این ملک فرهنگ شفاهی است. پدران و مادران ما در پای منبرها زیسته‌اند و نسل‌های جدید روشنفکری نیز بیش از آن‌که اهل نوشتن و خواندن باشند، اهل حرف زدن و سخن گفتن‌اند.

🔸 ۲. در سبد هزینه خانوار ایرانی جایگاه کتاب صفراست و با وخیم شدن شرایط اقتصادی و گران شدن قیمت کالاها و از جمله کتاب، از سبد هزینه خانواده‌های محدود کتابخوان نیز حذف می‌شود.

🔸 ۳. بیگانگی با کتاب در جامعه ایرانی ارتباطی با میزان سواد و تحصیلات ندارد. به جرأت ادعا می‌کنم که هزاران تحصیل کرده دانشگاهی از لیسانس تا دکترا درسال یک کتاب هم نمی‌خوانند! درستی این ادعا رامی‌توانید با تأمل در احوال خود و اطرافیانتان مشاهده کنید.

🔸 ۴. تمامی تاریخ تمدن و تحول بشری نشان می‌دهد که کتاب همواره مهم‌ترین ابزار دانایی و اصلی‌ترین عامل انتقال علم و تجربه به نسل‌های گوناگون بوده است.

🔸 ۵. اما با نفوذ و گسترش فضای مجازی، مردمی که اساساً عادت به کتاب خواندن نداشته‌اند وسیله جدیدی یافته‌اند برای انتقال اطلاعات مینیاتوری درست و نادرست. بدون آن‌که لختی تأمل و راستی‌آزمایی کنند که شعر یا مطلبی را که برای دیگران به نام سروده فلان شاعر یا نوشته فلان دانشمند می‌فرستند صحیح است یانه، و بدین ترتیب با احساس «دانایی کاذب» خود را صاحب‌نظر و بی‌نیاز از خواندن کتاب می‌دانند.

🔸 ۶. بارها شاهد بوده‌ام که چه در محافل خانوادگی و چه در سایر موقعیت‌ها نظیر تاکسی و آرایشگاه و... یک استاد برجسته و صاحب‌نظر و صاحب تألیفات ناگزیر به سکوت و شنیدن حرف‌های دیگران شده که در تمامی زمینه‌ها اظهار نظر می‌کنند و خود را بی‌نیاز از پرسش و بهره‌مندی از حضور آن صاحب‌نظر و استاد می‌دانند. از نگاه من این یعنی نمادی از انحطاط فرهنگی.

🔸 ۷. حدود ۲۰ سال پیش در جلساتی که برای بررسی این موضوع تشکیل می‌شد، گفتم راه‌حل این است که نظام آموزشی ما می‌بایست بر مبنای خواندن و نوشتن تنظیم شود. از آغاز دوران دبستان کودک باید بداند بجای سخن گفتن بنویسد و بجای شنیدن بخواند تا در یک تحول نسلی کتاب با زندگی مردم عجین شود.
اما دریغ که حتی معلمان ما نیز عموما کتاب نمی‌خوانند.

📢 Telegram: t.me/mjmozaffar
•
📱 Instagram: instagram.com/mohammad.javad.mozaffar

🔸 «ابتذال محصول سانسور»!

🖋️ محمدجواد مظفر

🎧 (برای شنیدن فایل صوتی این مطلب، به پیج اینستاگرام زیر مراجعه کنید.)
https://www.instagram.com/reel/DCHBKFqoc5l/?igsh=MW1zOGc1NG10a2Z6Ng==

🔹 "مدتی این مثنوی تأخیر شد" بیش از دو‌ هفته است موفق به نوشتن نشده‌ام. آنقدر مسأله و موضوعات حل ناشده بر سرمان آوار شده که مانده‌ام درباره کدام یک بنویسم که خوانندگان مطلب، حوصله خواندن تا آخر متن را داشته باشند و در نیمه آن را رها نکنند.
اما از آنجا که کار و زندگی و حرفه من و خانواده‌ام با کتاب و فرهنگ گره خورده است؛ لازم دانستم کوتاه سخنی با وزیر و معاونان جدید وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشته باشم.

🔹 در تمامی سال های عمر جمهوری‌اسلامی سیطره و سلطه سانسور بر کتاب، مطبوعات، موسیقی‌ و سینما حرف اول را زده. البته در مقاطعی این وضعیت افت و خیز داشته است.

🔹 دوران ریاست جمهوری خاتمی و عصر اصلاحات را می‌توان زمان آزادی نسبی این حوزه‌ها و دوران احمدی نژاد و رئیسی را حاکمیت بلامنازع سانسور در تمامی عرصه‌ها دانست.

🔹 چند وقتی است که صدای منتقدان سینمایی از کارگردان و هنرپیشه تا نویسندگان حوزهٔ سینما بلند شده که تولیدات سینمایی به نام عرضه طنز و کمدی به شدت بی‌محتوا و در حقیقت مبتذل شده است. این نیست مگر محصول مستقیم اعمال سانسور در حوزه سینما چرا که عرضه آثار فاخر به بهانه‌های واهی در چنگال سانسور گرفتارند.

🔹 هرچند کتاب در تمامی ادوار، مظلوم واقعی بوده و همواره تازیانه بی‌رحم سانسور را با تمام وجود احساس کرده است. تجربهٔ صاحب این قلم که در تمام ۴۶ سال عمر جمهوری‌اسلامی در حوزه فرهنگ فعالیت داشته‌ام به روشنی نشان داده که هرگاه سانسور مقتدر شده سر از ابتذال در آورده و مصداق بارز "از قضا سرکنگبین صفرا فزود" گشته است.

🔹 در هر دولتی گروهی نامرئی بر اساس چه صلاحیتی حق دارند در حوزه کتاب و مطبوعات و موسیقی و سینما اظهار نظر کنند و بیخ گلوی فرهنگ و هنر را در چنگال خود گیرند؟

🔹 سال ۱۴۰۱ با نوشتن کتابی تحت عنوان "قصه آن زلف تابدار، حدیث مهجوری و مظلومی نشر و ناشر" کوشیدم تا در حد توان نشان دهم که محصول سانسور در تمامی حوزه‌های فرهنگی و هنری جز ابتذال نیست! آن هم در زمانه‌ای که هر کودک ده ساله و نوجوانی با استفاده از تلفن همراه و فضای مجازی قادر است به تمامی حوزه های ممنوعه سرک بکشد؛ سانسور جز هیاهو برای هیچ نیست و مسئولان فرهنگی و هنری در تمامی این سال‌ها تنها "عِرض خود برده و زحمت ما داشته اند".

🔹 در شرایطی که حتی یک قاتل می‌تواند در دادگاه با داشتن وکیل از خود دفاع کند و سپس به رأی صادره اعتراض کرده و کار را به دادگاه تجدید نظر برساند و باز هم به رأی دادگاه تجدید نظر اعتراض کرده و پرونده به دیوان‌ عالی ارجاع شود. در حوزه کتاب به راحتی حکم اعدام «غیر قابل انتشار» برای آن صادر می‌شود و بدون آن‌که نویسنده و ناشر بدانند توسط چه کسانی این حکم برای کتابشان صادر شده و هیچ امکانی برای دفاع از کتاب مظلومی که نیروی انسانی و هزینه‌های بسیاری برای آن صرف شده است وجود ندارد. حکم قطعی و لازم‌الاجراست!!! ده‌ها کتاب انتشارات کویر در سال‌های گذشته از جمله دو کتاب صاحب این قلم به تیغ گیوتین سانسور مبتلا و غیرقابل انتشار تشخیص داده شده! توسط چه کسی یا کسانی؟! همچنان در پس پرده مستوری است!!!

🔹 امید که مسئولان جدید وزارت ارشاد این حصار و سیاست فرهنگ و هنرسوز را با یاری صاحب‌نظران این حوزه‌ها به سوی شکوفایی قلم و اندیشه راهبری کنند.

📢 Telegram: t.me/mjmozaffar
•
📱 Instagram: instagram.com/mohammad.javad.mozaffar

حدود ۳۰ سال قبل مرحوم منوچهر نوذری در حال ضبط برنامه در استودیو فرهنگ که مدیریت آن با من بود، تعریف کرد که مبلغی در حساب بانکی رضا قطبی در آمریکا بوده و او اطلاع داده که این مبلغ متعلق به رادیو تلویزیون ایران است و درخواست کرده بود برای انتقال آن به ایران اقدام کنند. او در ایام تحصیل در فرانسه گرایشات چپ داشت و در مسولیت رادیو و تلویزیون ساواک همواره مراقبش بود. با قداماتی که در آن سال‌ها انجام داد شاه در سال ۵۷ گفت این رادیو تلویزیون پدر من را درآورد. رحمت خدا بر او باد.

?️ محمدجواد مظفر

? Telegram: t.me/mjmozaffar
•
? Instagram: instagram.com/mohammad.javad.mozaffar

*? این عجب بین که چه‌ها می‌شنویم!
? تاملی در چگونگی خبر‌رسانی
? ترور اسماعیل هنیه*

?️ محمدجواد مظفر

? (برای شنیدن فایل صوتی این مطلب، به پیج اینستاگرام زیر مراجعه کنید.)
https://www.instagram.com/reel/C-c004Ftdcj/?igsh=amU4NTlob2hwY2x1

? از همان ساعات اولیه ماجرای تکان‌دهنده و حیرت‌آور ترور اسماعیل‌ هنیه در تهران، با آنکه تا همین امروز اعلام انتقام و تلافی سخت و کوبنده از اسرائیل توسط مسئولان سیاسی، امنیتی و نظامی جمهوری اسلامی بارها و بارها به‌گونه‌های مختلف ابراز شده و این بدان‌معناست که مسئولان کشور آن اقدام را کاری تروریستی توسط اسرائیل می‌دانند (هرچند که دولت اسرائیل تا کنون رسماً مسئولیت آن را به عهده نگرفته است) اما در کمال حیرت منکر «نفوذ» سیستم امنیتی آن کشور در ایران هستند.

? وزیر اطلاعات چند وقت پیش بزرگ‌ترین دست‌آورد دستگاه اطلاعاتی را از بین بردن و نابودی شبکه نفوذ موساد در ایران دانست.
از سوی دیگر معاون اطلاعات سپاه قدس در جلسه کمیسیون امنیت ملی مجلس اظهار داشت:«در ترور شهید هنیه موضوع نفوذ مطرح نیست» که سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس نیز آن را تکرار کرد.

? حال باید گفت این انکار قاطعانه «نفوذ» در عین نسبت دادن آن اقدام به اسرائیل خود بسترساز یک ابهام بزرگ و پرسش برانگیز است. مبتنی بر چند احتمال:

? ۱. کماندوهای اسرائیلی شبانه از تمامی سپرهای پدافندی کشور عبور کرده و بدون اتکا به عامل نفوذی! با پرتابه‌ای از نزدیک دقیقاً به اتاق خواب اسماعیل هنیه شلیک و سپس به سلامت از مرز خارج شده‌اند!!
? ۲. خود حکومت عامل و اقدام کننده چنین عملیاتی بوده است!!!
? ۳. انجام آن عملیات توسط یک قدرت خارجی با انگیزه‌ای متفاوت صورت گرفته است.

? می‌بینید که احتمالات ۱ و ۲ بیشتر به یک طنز یا امر تعلیق به محال شباهت دارد.
و احتمال ۳ با توجه به اعلام موضع تمام مسئولان کشور علیه اسرائیل به عنوان عامل قطعی آن عملیات قاعدتاً بلاموضوع است.
بنابراین تنها گزینه محتمل و دارای سابقه قبلی، انجام عملیات توسط «عوامل‌نفوذی» است. که معلوم نیست با چه انگیزه‌ای این اظَهر مِن‌ الشَمس را انکار می‌کنند.

? آیا احتمال دیگری جز «نفوذ» وجود دارد؟!
بنابراین مصلحت واقعی کشور فقط در شناخت و درک حفره‌های امنیتی است و همچنین از بین بردن ابزار نفوذ که عمدتاً با بهره‌برداری و اتکا به ظواهر دینی مورد پسند حاکمیت صورت می‌گیرد.

? و نیز نیفتادن رئیس جمهور منتخب، دکتر پزشکیان به دام جنگ و خشونت خارجی و داخلی است.

? Telegram: t.me/mjmozaffar
•
? Instagram: instagram.com/mohammad.javad.mozaffar

? بیم‌ها و امیدها در
? انتخابات هشتم تیرماه ۱۴۰۳

?️ محمدجواد مظفر

? (برای شنیدن فایل صوتی این مطلب، به پیج اینستاگرام زیر مراجعه کنید.)
https://www.instagram.com/reel/C8Mkr5_NVx6/?igsh=bWxyN2RybjdhcWgz

در آن روز چند احتمال متصور است:

? ۱. مردم همچنان به قهر و امتناع از حضور در پای صندوق‌های رأی ادامه دهند و در نتیجه فردی مانند جلیلی یا در بهترین حالت قالی‌باف از صندوق رأی سر برآورند.
تصور چهار سال آینده لرزه بر اندام انسان می‌اندازد.

? ۲. بخش خاموش، نظاره‌گر، ناراضی و معترض به صحنه آیند و به پزشکیان رأی دهند؛ اما همانند سال ۸۸ با اراده حاکمیت متصلب نام دیگری از صندوق به درآید. آیا مردم حاضرند به صحنه آیند و رأی خود را طلب کرده و حاکمیت را وادار به تمکین از اراده اکثریت کنند؟

? ۳. بخش وسیعی از طبقه متوسط و نخبگان جامعه با امید به حداقل تغییر در روند اداره کشور و رویکردهای معیوب و خانمان برانداز از این فرصت با هر تحلیلی که از حادث شدن آن داشته باشند به صحنه آیند و با رأی به پزشکیان اراده و خواست خود را نسبت به تغییر در سیاست‌های حاکم نشان دهند و پس از آن نیز همچنان در صحنه و عرصه سیاسی بمانند و منفعل نشوند.

? ۴. حال می‌بینیم تا چه اندازه قضاوت‌های ما در مورد وقایع تاریخی تعیین کننده که مسیر حرکت جوامع را به سمت و سوئی برده صعب و دشوار و تأمل برانگیز است.چرا که امروز خود در مقابل یک آزمایش و انتخاب سخت تاریخی قرار گرفته‌ایم که می‌تواند مسیر آینده کشور را تعیین کند.

? ۵. نسل ما که محصول آرمان‌ها وآرزوهای حداکثری در جریان انقلاب ۵۷ هستیم، تازیانه بیدار باش حوادث ۴۵ سال گذشته به ما نشان داد که بسیاری از آن آرمان‌ها توهم‌آلود! بوده. آموخته‌ایم که د رسرزمین‌هایی نظیر ماهمواره از "انتظارات حداکثری" یک "بندانگشت" نصیب بریم!!! از آرزو برای به‌دست‌آوردن نمره ۲۰ نمره ۵ را به دست‌آوریم و به آن نیز دلخوش باشیم.

«نظر نهایی خود را درهفته منتهی به هشتم تیر اعلام می کنم»

? Telegram: t.me/mjmozaffar
•
? Instagram: instagram.com/mohammad.javad.mozaffar

? جایگاه مردم، احزاب و
? جریانات سیاسی و حکومت در
? انتخابات ریاست جمهوری پیش‌رو

?️ محمدجواد مظفر

? (برای شنیدن فایل صوتی این مطلب، به پیج اینستاگرام زیر مراجعه کنید.)
https://www.instagram.com/reel/C7zPIA8t3wN/?igsh=MWRwZmJhZXZubWgwZQ==

? با‌ انتشار نام و تصویر ۸۰ نفر ثبت‌نام‌کنندگان پست ریاست‌جمهوری گویی مردم مواجه با یک کمدی-تراژدی هستند.

? به نظر می‌رسد جماعتی برای رسیدن به چنین شرایطی، روزشماری می‌کردند! و مرگ ناباورانه، ناگهانی و پرسش‌برانگیز رئیس‌جمهور را فرصتی یافته‌اند برای عرض اندام. تا جایی که حتی ویران‌الدوله نیز یکبار دیگر صحنه را برای معرکه‌گیری مناسب یافته است.

? در اینجا لازم می‌دانم به اختصار به چند نکته تأمل‌برانگیز اشاره کنم:
? ۱. متاسفانه در ایران احزاب امکان تشکل، عرض‌اندام و عضوگیری وسیع را در جمهوری‌اسلامی نیافته و هیچکدام با هر نام و نشان و گرایشی قادر به بسیج مردمی نیستند. چرایی این وضعیت بحث مفصلی را می‌طلبد که از حوصله این نوشته خارج است.

? ۲. تجربه انتخابات‌های شاخص ریاست‌جمهوری در ۷۶ - ۸۰ - ۸۸ - ۹۲ و ۹۶ نشان داد که این اراده و شور اجتماعی مردم، خصوصاً نسل جوان و طبقه متوسط بود که سرنوشت‌ساز و تحول‌آفرین شد و احزاب و جریانات سیاسی صرفاً خود را با این اراده جمعی هماهنگ کردند نه آن که به وجود آورنده آن باشند.

? ۳. تجربه انتخابات اخیر مجلس در ۱۴۰۲ و تلاش جریانی از اصلاح‌طلبان تحت‌عنوان «روزنه‌گشایان» و عدم موفقیت آنان نشانی از صدق ادعای بالاست. چرا که اراده عمومی مردم عدم شرکت در انتخابات را نشانه رفته‌بود.

? ۴. در تمامی بزنگاه‌های تاریخی در جمهوری‌اسلامی این احزاب و جریانات سیاسی بودند که در بستر اراده و شور اجتماعی، خصوصاً نسل جوان به صحنه آمدند. نه این که تشکل‌ها و جریانات سیاسی توانسته باشند در بسیج خیل عظیم طبقه متوسط و حتی نخبگان که جمعیت اصلی ناراضیان را نمایندگی می‌کنند نقش تعیین‌کننده داشته‌باشند.

? ۵. نتیجه بررسی صلاحیت ثبت‌نام‌کنندگان در هفته آینده توسط شورای نگهبان سمت‌وسوی اراده حاکمیت را نشان خواهد داد که ادامه وضع موجود را طالب است یا تسلیم اراده عمومی برای تغییر است.

? ۶. در‌نتیجه باید منتظر بود که آیا طبقه متوسط و نخبگان جامعه در هفته‌های آینده
با شامّه سیاسی خود زمینه را برای تغییر فراهم می‌بینند‌ و در نتیجه وارد عرصه شور انتخاباتی خواهند شد یا مأیوس از تغییر در اراده‌ی متصلب حاکمیت.

? ۷. کوتاه سخن آن‌که جریانات موسوم به اصلاح‌طلب و تحول‌خواه نباید دچار توهم مرجعیت اجتماعی شوند و درنتیجه نقش گرم‌کننده تنور‌ انتخابات و مشروعیت بخشیدن به اراده حاکمیت را بازی کنند و عِرض خود بَرند و زحمت مردم دارند و در فردای انتخابات سرخورده و مأیوس به کنجی نشینند.

? Telegram: t.me/mjmozaffar
•
? Instagram: instagram.com/mohammad.javad.mozaffar

? تاملی کوتاه در مرگ ناباورانه و
? پر از ابهام سید ابراهیم رئیسی

?️ محمدجواد مظفر

? (برای شنیدن فایل صوتی این مطلب، به پیج اینستاگرام زیر مراجعه کنید.)
https://www.instagram.com/reel/C7Rrm2oNckA/?igsh=MTd0ZXhqaGczM25mcg==

? امروز دوم خرداد ۱۴۰۳، دقیقا ۲۷ سال پس از دوم خرداد ۱۳۷۶، روزی که مردم ایران خصوصاً نسل جوان با چه شور و شوقی پای صندوق‌های رأی رفتند و با انتخاب «سید محمد خاتمی» طرحی نو در اداره کشور را طلب کردند.

? و چه بگویم از بازی زمانه که در چنین روزی از قضای روزگار، مردم شاهد و ناظر تشییع پیکر رئیس‌جمهور، وزیر خارجه و همراهانش باشند که در جریان سقوط بالگرد، جان خود را از دست داده‌اند.

? جوانان ۱۸ تا ۲۵ ساله دوم خرداد ۷۶ که موتور محرک اصلی این تحول و دگرگونی بودند، امروز ۴۵ تا ۵۲ ساله هستند و در این سال‌ها چه تحولات و حوادثی را که نظاره کرده‌اند و چه امیدها و آرزوهای آنان که در بستر تحولات سیاسی این سال‌ها به‌گونه‌ای دیگر رقم خورده‌است.

? در طی این سال‌ها دو رئیس‌جمهور به‌گونه‌ای ناباورانه و پرسش‌برانگیز جان خود را از دست داده‌اند. سه رئیس‌جمهور به انزوا کشیده شدند و از سوی حاکمیت بعضاً ممنوع‌التصویر و بی‌صلاحیت برای پذیرش هرگونه مسولیتی شده‌اند.
یک نخست وزیر و یک رئیس مجلس ۱۴ سال است که در حصر به سر می‌برند و مردم ایران به زندگی که چه عرض کنم به زنده بودن خود ادامه می‌دهند.

? وا اسفا! چه زمانی قرار است از این درهم تنیدگی مرگ و زندگی بیاموزیم؟!
آیا نباید ازسوی حاکمیت روزنه‌ای برای همدلی و وحدت ملی گشوده شود؟

? یا به قول فرخی یزدی باید گفت:
«زندگی کردن من مردن تدریجی بود / آنچه جان کند تنم عمرحسابش کر دم»؟

? Telegram: t.me/mjmozaffar
•
? Instagram: instagram.com/mohammad.javad.mozaffar

? غفلت و شراکت و اختلال در وحدت ملی از سوی حاکمیت در سخنان رهبری

? محمدجواد مظفر

? (برای شنیدن فایل صوتی این مطلب، به پیج اینستاگرام زیر مراجعه کنید.)
https://www.instagram.com/reel/C5YZJsRtfkh/?igsh=NGl5bjZnMzFjNWh2

? این روزها چنان از در و دیوار این سرزمین و اطراف آن وقایع و حوادث تلخ می‌بارد که به قول شاعر گوئی:"ز منجنیق فلک سنگ فتنه می‌بارد"

? می مانی حیران که درباره کدامیک قلم زنی و اگر بنویسی خوانندگان فضای مجازی آیا حاضرند این همه را بخوانند و ذهن و حال و هوایشان را با آن ها پر و درگیر کنند؟!

? با این حال به عادت دیرین که کاری جز نوشتن از ما برنمی‌آید تصمیم گرفتم درباره مطلبی بنویسم که ۱۵ روز است به آن اعتنا نشده است.

? رهبری در بخشی از سخنان روز اول فروردین گفتند :"اتحاد و همدلی اجتماعی مهم است. اما دچار غفلت شدیم و خودمان با دست خودمان در وحدت ملی اختلال ایجاد می‌کنیم. همه ما در این غفلت شریکیم..."

? دریغ ازاینکه از آن روز تا کنون یکی از سران قوای سه گانه‌ یا سایر مقامات کشور اعم از امنیتی، سیاسی، نظامی حتی اشاره‌ای به آن سخنان کرده باشند. گوئی ایشان تعارف کرده که افعال را به صورت اول شخص به کاربرده‌اند!!

? درحالی که به تصور صاحب این قلم قاعدتاً می‌بایست مقصود و مصادیقی در پشت این انتقاد از خود بوده که می‌بایست توسط مجموعه حاکمیت درک و به اجرا درآید تا عزم جبران غفلت‌ها در ایجاد خدشه در وحدت ملی از سوی حکومت نمودار شود.

? کارهایی نظیر رفع حصر نابجای آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد پس از۱۴ سال! ، آزادی تمامی زندانیان سیاسی که به اتهام‌های واهی اقدام علیه امنیت کشور در زندان به سر می‌برند. دست برداشتن از غائله‌ای به نام حجاب و دوقطبی کردن جامعه و ابراز پشیمانی از برگزاری انتخاباتی که سبب‌ساز قهر اکثریت مردم از صندوق رأی، این ابزار اساسی تحقق حاکمیت ملی شد. احساس آزادی در میان مردم خصوصاً صاحب‌نظران، در نقد حاکمیت، بدون ترس و واهمه. ایجاد امیدواری در اصلاح ساختارها با نشان دادن نمونه‌هایی تا جلوی موج فراگیر و مخرب مهاجرت نخبگان و تحصیلکردگان و متخصصان از کشور گرفته شود.

? دعوت صاحب‌نظران و متخصصان غیر حکومتی و شنیدن پیشنهادات آنان که با دلسوزی تمام راه‌حل‌های راه‌گشا برای حل معضلات کشور را دارند.

? آرام،آرام تغییر در اندیشه مخرب یک‌دست‌سازی و خالص‌سازی و جایگزین کردن متخصصان واقعی به جای خودی‌های ناکارآمد و ناتوان در مسئولیت‌های حساس و کلیدی.

? تا به تدریج به قول رهبری :"اختلالی که به دست خودتان در وحدت ملی ایجاد کرده و شراکتی که در این غفلت داشته‌اید جبران و طلیعه‌های احساس آشتی و وحدت ملی در میان قاطبه مردم ظهور و بروز کند.

? اگر جز این باشد از نگاه شما آن سخنان به چه معنا و با چه انگیزه‌ای از سوی ایشان بیان شده‌است؟

? Telegram: t.me/mjmozaffar
•
? Instagram: instagram.com/mohammad.javad.mozaffar

*? ز هرکه جست "مظفر" طریق آزادی/ جواب داد که من نیز خود گرفتارم
? «ازمشروطه تا انقلاب اسلامی»*

? محمدجواد مظفر

? (برای شنیدن فایل صوتی این مطلب، به پیج اینستاگرام زیر مراجعه کنید.)
https://www.instagram.com/reel/C42mNYMtRzk/?igsh=MTF3cDh4OG1lZ2NydQ==

?شعر بالا از جد بزرگوارم مرحوم مظفر شیرازی شاعر غزل‌سرای عهد مشروطه و رئیس انجمن ادبی فارس است. او از دوستان گرمابه و گلستان مرحوم علی‌اصغر حکمت وزیر فرهنگ و امور خارجه پهلوی اول و دوم بوده که در کتاب خاطراتش تحت عنوان "ره‌آورد حکمت" حدود هفتادبار از "ملا مظفر" یاد کرده‌است.

? سال گذشته نودمین سال خاموشی شاعر بود و اکنون در آستانه سال جدید از آنجا که آن مشروطه‌خواه که تمامی عشق و امیدش به ثمر رسیدن جنبش مشروطه بوده به‌گونه‌ای که تا قبل از مشروطه در اشعارش "محقر" تخلص می‌کرده و پس از استقرار مشروطه "مظفر" را جایگزین آن می‌کند و این نام فامیل در خانواده ما باقی می‌ماند و دیوان اشعار او یکبار در سال ۱۳۳۷ توسط کانون دانش پارس به همت استاد علی‌نقی بهروزی به زیور طبع آراسته می‌شود و از چند دهه بعد تا کنون سه مرتبه در انتشارات کویر منتشر شده‌است؛ متأسفانه شرایط به‌گونه‌ای رقم می‌خورد که آن دل‌سوخته در اشعار گوناگون به آن اشاره می‌کند. در جایی می‌گوید:
? افسوس که به نشد بترشد/ بی‌نظمی ملک بیشترشد
? شیراز که بود شهر آباد / بی زلزله زیرا و زبر شد

و در جای دیگر می‌نالد که:
? درد هزاران و یک طبیب نداریم / ما مگر از زندگی نصیب نداریم

و در بیت آخر غزل می‌گوید:
? نکته همان بیت اول است "مظفر" / درد هزاران و یک طبیب نداریم

یا آن که در ابیاتی در دو غزل دیگر می‌گوید:
? هرکه در این دور انقلاب قرین شد / گفت سر عمر جاودانه ندارم

یا
? همچو "مظفر" ز عیش قطع نظر کرد / هرکه در این دور انقلاب قرین است

و در جای دیگر می‌گوید:
? گفتم که به مشروطه آزاد شود ملت /مشروطه شد و ملت، آزاد نخواهد شد

و اسف‌بارتر آن که دردمندانه می‌سراید که:
? ایران که عزیز آسیا بود/ گر دیده به چشم دشمنان خوار
? یک دم نشده هنوز آزاد / ترسم که شود ز نو گرفتار

? اکنون در نودمین سال خاموشی او و نزدیک ۱۲۰ سال از انقلاب مشروطه هنگامی که به شرایط امروز ایران می‌نگرم افسوس می‌خورم که چرا سرنوشت ما مردم ایران که در منطقه اولین جنبش دموکراتیک را به نام خود ثبت کرده و با گذر از چندین جنبش و انقلاب در یک قرن گذشته همچنان نتوانسته خواسته‌های استقرار "قانون، عدالت وآزادی" را آنچنان که باید محقق کند. به‌گونه‌ای که مردم آسوده‌خاطر باشند که در پناه قانون کسی به حقوقشان تجاوز نمی‌کند و عدالت نهادینه شود و آزادی در عرصه‌های گوناگون نصیب مردم گردد و کسی به جرم انتقاد به شیوه حکمرانی به بند و زندان گرفتار نیاید.

? واقعا اشکال و ایراد به کجای کار این سرزمین است که درطول بیش از یک قرن تلاش چندین نسل نمی‌تواند آن‌گونه که باید این سه خواسته به‌حق را محقق و نهادینه کند؟

? و متاسفانه هنوز من هم می‌توانم بگویم که:
ز هرکه جست "مظفر" طریق آزادی / جواب داد که من نیز خود گرفتارم

? Telegram: t.me/mjmozaffar
•
? Instagram: instagram.com/mohammad.javad.mozaffar