?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 1 week ago
زندگی پس از مرگ در باور ایرانیان باستان
پارت اول
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_
🟡 در باور ایرانیان باستان ، پس از مرگ روح انسان تا سه شب در اطراف پیکر بی جان خود پرسه میزند.
در این سه شب، روح به بازنگری زندگی دنیوی خود میپردازد:
- شب اول: روان متوفی در مورد کلمات و گفتارهای زندگی گذشته تأمل میکند.
- شب دوم: افکار و اندیشههای گذشته را مورد کنکاش قرار میدهد.
- شب سوم: کردارها و اعمال زندگی گذشته را بررسی میکند.
این سه شب فرصتی برای ندامت و بازنگری است. در این مدت، دیوها و اهریمنان در نزدیکی جسد پرسه میزنند و مشتاق آزار رساندن به روح هستند. روح در این زمان نیاز به حمایت دارد و این حمایت از طریق نذر و دعاهای نزدیکان فراهم میشود. این سه شب، زمان تسلی و دلتنگی است؛ دلتنگی برای کردارهای بد و تسلی به خاطر سزاوار بودن برای آنها.
🟠 در سپیده دم پایان شب سوم، روح برای قضاوت به پیشگاه عدالت میرود.
در طول زندگی هر فرد، اعمال نیک و بد او در خانه اموات ثبت میشود. این اعمال در میزان عدالت توسط ایزدان #میترا، #سروش و #رشن سنجیده میشوند.
در اینجا هیچ تفاوتی بین غنی و فقیر، قوی و ضعیف وجود ندارد.
- در صورتی که اعمال نیک سنگینتر باشد، فروهر متوفی وارد #وهیشتممنو میشود که شادمانی و آرامش است
- فروهر بدکاران به #اچیشتممنو میرود ؛ این مکانی برای تاریکی و سکوت است.
- اگر اعمال نیک و بد مساوی باشند، روح وارد عالمی میانی به نام #همستگان میشود.
پس از خروج از محل داوری، روح با یک راهنما مواجه میشود:
- ارواح نیک: با نسیم معطر و حوری زیبا که تجلی وجدان پاک آنهاست، روبرو میشوند.
- ارواح خبیث: با بوی تعفن، جسم عریان و عجوزهای زشت و نفرت انگیز که تجسم پندار بد، گفتار بد و کردار بد آنهاست، مواجه میشوند.
🔴 سپس روح به سوی پل چینود میرود:
- برای روح نیک: پل به شکل جاده ای پهن و هموار است و عبور از آن آسان می نماید.
- برای روح خبیث: پل به لبه تیز شمشیر تبدیل میشود و روح قبل از رسیدن به وسط پل، به قعر دوزخ سقوط میکند.
روح نیک پس از عبور از پل، یازاتای روحانی را میبیند. آتش پیروزمند تاریکی را عقب میزند و روح که کاملاً پاک شده، به سوی پردیس هدایت میشود.
اما روح خبیث متحمل رنج بسیار میگردد و مانند گرگ گرفتار در چاله ، زوزه میکشد و ناله میکند، اما هیچ فریادرسی ندارد.
روح خبیث به خود متکی میشود و بر اساس اعمال زشتش، به شکل جانوری وحشی درمیآید و مجبور میشود سه قدم به نشانه پندار بد، گفتار بد و کردار بد بر روی پل بردارد و سپس به قعر دوزخ سقوط میکند.
🔵 رودی به نام رود اشک وجود دارد که هر دو روح نیک و خبیث با آن مواجه میشوند. این رود از اشکهای سوگواری جاری میشود و گریه و زاری بیش از حد آن را طغیان میکند و عبور از آن را برای روح دشوار میسازد. به همین دلیل، زرتشتیان معتقدند که سوگواری و گریه زیاد نه تنها گناه است، بلکه سلامت عزادار را به خطر میاندازد و هیچ کمکی به شخص متوفی نمیکند.
بلکه اجرای صحیح آیینهای مذهبی موجب شادی و آرامش روح میشود.
ادامه دارد ...
#اسطوره_شناسی
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_
📯 @Talariaa 📜
وه چه سرکش و بی امان است خوی تبار شاهان.
از آن روی که همواره فرمان داده اند و هرگز فرمان نبرده اند .
وه چه بیگانه اند با فراموشی و چشمپوشی
پس همان به که بیاموزی زیستن با همگنان را راستی را که من خوشتر میبینم.
که عمر به آرامش و آمان بگذرانم.
ور نه چه سود که پیرانه سر آوازه بر آسمان برآرم .
آری ، کلامی خوش تر از میانه بودن نیست
که این کلام خود عین سلامت است .
لیک مکنت و شوکت چون پا از گلیم خود فراتر بگذارد
خیر و آسایشی بهره ی میرایان نمی کند
بل خشم ایزدان بر می انگیزد
و خانه و خاندان را قرین تباهی میکند
#بریدهی_کتاب
نمایشنامه ی مدهآ
📯 @Talariaa 📜
موسیقی ساری گلین به معنای عروس زردموی ترانه ی فولکلور میان اقوام ترک زبان است.
بر اساس این افسانه ی کهن
در زمان های دور خورشید توسط اهریمنی دزدیده میشود ، و جهان در ظلمات و سرمای ابدی فرو می رود .
همه از بازگشت خورشید نا امید میشوند جز جوانکی چوپان که به دائم به کوهستان میرفت ، و با رقص و نوا و اشعار سوزناک خورشید را که عروس زرین جهان است با استغاثه فرا میخواند ...
و سرانجام با فداکاری و ایثار این جوان خورشید زیبا و زندگی بخش به جهان بازمیگردد ...
این افسانه در ستایش مفاهیمی چون فداکاری و امید، نویدبخش به پایان رسیدن تاریکی و ستم
و با موسیقی مسحور کننده در این طولانی ترین شب سال تقدیم به شما همراهان عزیز کانال تالاریا ❤️
به امید پایان این ایام تاریک و طلوع دوباره ی خورشید....
یلداتون مبارک 🍉 🍷
ترجمه ی آهنگ :
نوک موی بلند را نمیبافند
گل تر (شکوفه) را نمی چینند
عروس زرین
عشق ، چه عشقی
تو را به من نمی دهند
چه کنم
عروس خورشید
در بلندای این درّه ،
ای چوپان برّه را بازگردان
اگر برّه را بازنگردانی
خود را خواهم کشت
چه شود اگر روزی ببینم
روی معشوق عزیزم را
چه کنم
عروس زرین
عاشق از آشنایان به دور افتاده
شانه ی از گیسوان جدا مانده
تاب یک روز جداییاش را نداشت
سالیان است که از او جدا مانده ام
چه کنم امان امان
عروس زرین
📯 @Talariaa 📜
پس ایوب گفت :
«نابود باد روزی که به دنیا آمدم و شبی که در رحم مادرم قرار گرفتم!
«چرا مرده به دنیا نیامدم؟ چرا وقتی از رَحِمِ مادرم بیرون میآمدم، نمردم؟
ای کاش آن روز در ظلمت فرو رود و حتی خدا آن را به یاد نیاورد و نوری بر آن نتابد.
ای کاش تاریکی و ظلمت مطلق آن را فرا گیرد و ابر تیره بر آن سایه افکند و تاریکی هولناک آن را در بر گیرد.
ای کاش آن شب ستارهای نداشته باشد و آرزوی روشنایی کند، ولی هرگز روشنایی نباشد و هیچگاه سپیدهٔ صبح را نبیند. آن شب را لعنت کنید، چون قادر به بستن رحم مادرم نشد و باعث شد من متولد شده، دچار این بلاها شوم.
#بریدهی_کتاب
عهد عتیق ، کتاب ایوب : باب سوم
? @Talariaa ?
وقتی به کنارش رسیدم کلاه و تفنگش روی زمین قرار داشت و چشمان بی فروغش به فضا دوخته شده بود، با دست آهسته به شانه اش زدم .
درسو از جا پرید و شروع به صحبت کرد . تند و یکریز حرف می زد : قبلاً هیچ کس حیوان را اول پیدا نکرد، فقط من من همیشه تیر انداخت شکار را کشت گلوله من هرگز خطا نکرد حالا من پنجاه و هشت سال است . چشم من خوب نیست نتوانست دید؛ به آهو تیر انداخت نخورد ، به درخت تیر انداخت ، نخورد .
من نخواست برای چینی ها کار کرد، کار آنها را ندانست . حالا من چکار کرد ؟
دریافتم که چه شوخی نابجایی کرده ام برای او مردی جنگلی که زندگیش را از راه شکار می گذراند کم سویی چشم همسان مرگ بود . این فاجعه از آن رو غمبار تر می شد که درسو در دنیا تک و تنها بود . به کجا پناه ببرد ؟ چه کاری از او بر می آید ؟ سر خسته و از کارافتاده اش را کجا به زمین بگذارد ؟
? @Talariaa ?
_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-_-
دریغا، سرزمین نگونبخت که از به یاد آوردن خود نیز بیمناک است. کجا میتوانیم آن را سرزمین مادری بنامیم که گورستان ماست؛ آنجا که جز از همهجابیخبران را خنده بر لب نمیتوان دید؛ آنجا که آه و نالهها و فریادهای آسمانشکاف را گوش شنوایی نیست. آنجا که اندوه جانکاه چیزیست همهجا یاب و چون ناقوس عزا به نوا درآید کمتر میپرسند که از برای کیست، و عمر نیکمردان کوتاهتر از عمر گلیست که به کلاه میزنند؛ و میمیرند پیش از آنکه بیماری گریبانگیرشان شود.
مکبث
ویلیام شکسپیر
? @Talariaa ?
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 1 week ago