ASHK | اشک

Description
یه آدم خیلی معمولی، اما کلمه‌باز.
An all-time loser!
در جستجوی حقیقت!

می‌شنوم، می‌خوانم...(هر چیزی، ترجیحا nude):

@Ashkism_Bot

http://t.me/HidenChat_Bot?start=757342964
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 month ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 3 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 4 days, 19 hours ago

2 Wochen, 1 Tag her

یکی دیگه از قابلیت‌‌های جدیدم در خصوص لهجه، اینه که با ترکیبی از لهجه و چهره‌ی طرف می‌تونم با تقریب درستی حدس بزنم اهل کجاست. چون هر کسی بسته به زبون مادریش، تلفظ یه سری حروف در زبان‌های دیگه براش سخت‌تره، که خودش رو نشون میده. میشه از این، جهت‌ شناسایی استفاده…

1 Monat, 1 Woche her
1 Monat, 1 Woche her

فیلم‌های اینتراستلر، پالپ‌فیکشن، و پاریس، تگزاس به ترتیب به مناسبت دهمین، سی‌امین و چهلمین سالگرد تولدشون در حال اکرانن و من دوس دارم برم همه‌شونو ببینم، اما نه حسش هست، نه وقتش، و نه همراهش! حالا به این فیلم‌های تکراری باید فیلم آنورا رو اضافه کنم، ببینم…

3 Monate, 1 Woche her

امروز از طرف شرکتی که توش کارهای پایان‌نامه‌مو انجام میدم، بهمون نوبت چکاپ پزشکی دادن. پایش سلامت و این حرفا. برای احتیاط ناشتا رفتم. اومدم یه کم تو نوبت موندم. فکر می‌کردم فقط معاینه‌ی پزشکیه. بعد رفتم نشستم تو باجه، ازم خون گرفت. خیلی هم گرفت، در حد یه سرنگ بزرگ. دیدم سرم داره گیج میره. سرمو گذاشتم رو میز و دیگه یادم نمیاد چی شد. یهو دیدم یه جا درازم کردن رو تخت. دو نفری زیر بغل و پاهامو گرفته بودن تا اونجا، شایدم خود صندلی رو آوردن. عرق هم کرده بودم. بعد دیگه به‌هوش اومدم. شاید نباید به سرنگم نگاه می‌کردم
.
چند دقیقه بعد رفتم اتاق بعدی، که فشار خون و ضربان قلبم رو چک کرد و سوالات کلی پرسید که فرم پر کنه. لابلاش در مورد خودم و محل کار هم سوال می‌کرد.
بعد رفتم اتاق بغل برای معاینه‌ی چشم. تو یه دستگاه دوچشمی نگاه کردم، و گفت حروف رو بخون. اولش برام تار و سخت بود، بعدش تغییرشون داد و وضوحش درست شد. انتظار داشتم بگه چشمات ضعیفه، اما گفت خوب می‌بینی! آخرسر هم گفت داخل یه لوله نفس عمیق بکش. ظاهراً همه چی نرمال بود، و تموم شد. اومدم بیرون دیدم بارون گرفته. تازه باید می‌رفتم صبحونه درست می‌کردم.

نکته‌ی امیدوارکننده‌ش این بود که به ایتالیایی مکالمه کردم تمام مدت. بجز خانم آخری که خودش انگلیسی صحبت کرد.

3 Monate, 1 Woche her

بعد داشتم به هواپیما فکر می‌کردم. یه موجود غول‌پیکر فلزی که هوا رو می‌شکافه میره جلو. واقعاً چجوری می‌سازن اینا رو؟ تکنولوژی خیلی پیشرفته‌ای می‌طلبه انگار.

3 Monate, 1 Woche her

تو هواپیما یه آقای ایرانی به مهماندار گفت شراب قرمز می‌خوام. مهماندار گفت نداریم. آقاهه گفت شاید دفعه‌ی بعد. مهمانداره گفت حاجی کلاً پروازای ایران‌مون نداریم شراب! جالب بود.
آخرم که هواپیما فرود اومد، ملت سریع کمربندا رو باز کردن و بلند شدن چمدون‌ها رو برداشتن. هرچی هم مهماندارا می‌گفتن صبر کنین هواپیما کامل توقف کنه، کسی گوشش بدهکار نبود. فقط آبروریزی.

3 Monate, 2 Wochen her

تا وقتی که خونه‌م، نمی‌فهمم چطور می‌گذره و غر می‌زنم که بسه می‌خوام برم. اما وقت رفتن که میشه غصه‌م می‌گیره و نمی‌خوام منطقه‌ی امنم رو ترک کنم؛ تا زمانی نامعلوم.

3 Monate, 2 Wochen her

یکی از دوستان و هم‌بازی‌های قدیمیم که خیلی زود هم ازدواج کرد، چند روز پیش بچه‌ش به دنیا اومد. بعد من گفتم یه زنگی بزنم تبریک بگم، اما اصن به این فکر نکردم که چی بگم! یهو دیدم بلد نیستم، چون تاحالا برای برای بچه به کسی تبریک نگفته بودم. بیشتر تسلیت تو ذهنم بود، و باید افکارمو برعکس می‌گفتم!
به‌جز قدم نورسیده مبارک معمولاً اینجور وقتا چی میگن؟ ?

3 Monate, 3 Wochen her

برای خودم که جالب بود.

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 month ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 3 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 4 days, 19 hours ago