قواعدبازي كج كاركرد

تعارض منافع و عدم شفافیت؛ علل اصلی تخلفات اداری در کشور

🔶 بررسی‌های «فرهیختگان» حاکی از آن است‌ طی سال‌های ۱۳۹۷ تا ۷‌ماهه نخست سال ۱۴۰۳ حداقل ۸۶۳ نفر ازاعضای شوراهای شهر و شهردار در کشور بازداشت شده‌اند. طبق بررسی‌ها در ۷ماهه اول سال ۱۴۰۳ ، حداقل ۸۳ نفر از اعضای شورای شهر و شهردار به دلیل تخلفات‌مالی بازداشت شده‌اند. البته این آمار بدون لحاظ کارمندان شهرداری است.

🔶 وجود موقعیت‌های بسیار از تعارض منافع، انحصارهای وسیع، امضاهای طلایی، ساختار رانتی، کیفیت پایین قوانین، عدم شفافیت، مواردی‌اند که موجب شده‌اند در ایران انجام تخلفات اداری، دریافت رشوه و سوءاستفاده از موقعیت شغلی با ریسک کم همراه باشد.

🔶 در حوزه مدیریت شهری نیز، ساختار درآمدی شهرداری‌ها‌، عدم شفافیت، ورود ائتلاف‌های رانتی به شورای شهر، ساختار ضدمشارکت مدیریت شهری و فقدان ارتباط بین مردم و مدیریت شهری ازجمله عواملی است که منجر به شکل‌گیری گلوگاه‌های فساد در این حوزه شده‌اند.

@PhD_Sahranavard_ir

پوتین: مسکو نمیتواند در درگیری بین ایران و اسرائیل دخالت کند

پ.ن: اینم از خالی کردن پشت ایران؛ مثل همیشه توسط روسیه

@PhD_Sahranavard_ir

در جشنواره گردوی خلخال، گردوها را دانه‌ای میفروشند. کیلویی به هیچ عنوان.
دانه‌ای سه هزار تومان
۹۰ درصد پوچ و خراب

🔹جامعه‌شناس اصولگرا: گروهی هنوز نتوانسته‌اند نتیجه انتخابات را هضم کنند/ نظام باید راهی برای کنترل این گروه داشته باشد

تلاش‌های بی‌شائبه و پررنگ تندروها جهت تخریب دولت پزشکیان به جایی نخواهند برد؛ چاره‌ای جز حاشینه‌نشینی نخواهند داشت.

🔸دکتر ابراهیم فیاض، استاد گروه مردم شناسی دانشگاه تهران تصریح کرد: توان و اراده دولت، هماهنگی بین دستگاه‌های مختلف، اعتماد عمومی نسبت به سیستم فعلی مدیریتی و ... به حدی است که باید اذعان داشت، تلاش‌های بی شائبه و پررنگ تندروها جهت تخریب دولت به جایی نخواهند برد.
🔸به قولی می‌توان گفت، تندروها چاره‌ای جز حاشینه نشینی نخواهند داشت. البته هیچ کس نافی اختلاف سلیقه و یا قضاوت دولت نیست.
🔸اما اینکه گروهی که هنوز نتوانسته اند، نتیجه انتخابات را هضم کنند، هر اقدامی را که به نظرشان می‌آید، انجام بدهند با هیچ متر و معیاری توجیه نمی‌شود. پس ساختار نظام باید راهی برای کنترل این گروه داشته باشد.

@PhD_Sahranavard_ir

بیانیه جامعه اسلامی اصناف و بازاریان اردبیل در خصوص ساماندهی وانت‌بارهای میوه‌فروش

کلانشهر دیار دارالارشاد و دارالامان اردبیل، از نابسامانی های بسیاری در حوزه‌های مختلف رنج می برد، بدون شک یکی از وجوه آلودگی‌های بصری و به تبع آن مباحث سد معبر و ترافیک حضور میوه فروشان سیار در جای جای شهر بود، موضوعی که دیگر شاهد رفع آن هستیم. 

حال که با درایت و حمایت دادستان محترم و دیگر نهادها و دستگاه‌های اجرایی و به ویژه شهردار محترم اردبیل، طرح ساماندهی میوه فروشان محترم اردبیل از بیستم مهر ماه سال جاری با قوت و قدرت آغاز شده است، لازم می دانیم از همه زحمت کشان این طرح بویژه عوامل دادستانی، شهرداری و نظامی و امنیتی قدردانی نموده و از همکاری میوه فروشان همچنین شهروندان فهیم شهر اردبیل جهت به ثمر رسیدن این طرح کمال تقدیر و تشکر را داریم.

جامعه اسلامی اصناف و بازاریان اردبیل

@PhD_Sahranavard_ir

**هر کسی صبح که چشمش رو باز میکنه اولین کارش برداشتن گوشی و خوندن خبرهای یأس و نامیدی مطلق. فقر. فحشا. دزدی. درماندگی و...... و بعد نشر و ارسال اونا به فامیل و دوست و اشناست.
خود تحقیری به اوج رسیده.
فضای مجازی با همه نکات مثبتی که داره تبدیل شده به جهنمی از محتوای خبرهای کذب و مایوس کننده و سیاه نمایی در حد اعلا.
انگار دنیا برای مردم به اخر رسیده و راهی جز مرگ و خودکشی باقی نمانده

کمی فکر کنید به خودتان رحم کنید**@PhD_Sahranavard_ir

طنز /
دوشنبه، ۱۷ مهر
دلنوشته های پزشکیان:

هفتم اکتبر [سالگرد طوفان الاقصی] هم گذشت. درگیری بین حزب‌الله و صهیونیست‌ها ادامه دارد. تصمیم گرفته‌اند سیدحسن [نصرالله] را در ضاحیه جنوبی به خاک بسپارند. کاش شرایطی بود که شرکت می‌کردم. حیف پروتکل‌ها نمی‌گذارد.

خُلقم به‌جا نیست. بخشی از روز [کاری‌ام] را به تذکر دادن گذراندم. انگار آقا باقر [قالیباف] باشم در مجلس. دکتر [محمدرضا] عارف گفته بود تهدیدها برای ما شوخی است. یاد حرف [محمود] احمدی‌نژاد افتادم که می‌گفت تحریم‌ها کاغذ پاره‌اند. صدایش زدم و گفتم: از شما توقع دارم. قبل از صحبت، مردم را در نظر بگیرید. واقعا [تهدیدها] شوخی است؟ گفت نه! گفتم پس چرا [گفتید]؟ گفت حق با شماست. روبوسی کردیم و رفت اتاقش. هیچ وقت فکر نمی‌کردم یک روز عارف مرا یاد آن بنده خدا بیاندازد.

بعد از آن با ستار [هاشمی] صحبت کردم. وقتش رسیده از غار [لاک] حمایتی [دفاعی] بیرون بیایم و در مواردی [شفاف] برخورد کنم. پشت تلفن بود و نشد بعد از صحبتم روبوسی کنیم، اما به هر حال به او گفتم که حرف‌های امروزش درباره فیلترینگ با گفتمان وفاق سنخیت نداشت. آن هم درست بعد از صحبت‌هایم درباره برخورد با فیلترشکن‌فروش‌ها که هنوز بابتش باید جواب ملت را بدهم [تنویر افکار یا ماسمالی کنم]. حالا قبول که مسأله اینترنت ده‌ها صاحب رسمی و غیر رسمی دارد اما ما قول داده‌ایم و نباید طوری حرف بزنیم که مردم احساس سرخوردگی کنند یا فکر کنند خلاف قول و قرارمان با آنها عمل خواهیم کرد. این رفتارها مردم را از ما و ما را از مردم دور می‌کند. در جلسه با اعضای جبهه پایداری هم گفتم نباید طوری رفتار کنیم که مردم فکر کنند دشمن آنها هستیم. خیلی‌ها از برگزاری این جلسه ناراحت شدند. به [صادق] محصولی هم بد و بیراه گفتند. اما [برگزاری این جلسه] لازم بود. زودتر از اینها باید حرف‌هایم را [به جبهه پایداری] می‌زدم.

مهندس [سید مصطفی] میرسلیم اعلام کرده ما خودمان از FATF سخت‌گیرتریم. به [محسن] حاجی‌میرزایی سپردم هرچه سریع‌تر یک جزوه جامع و مانع درباره سازوکار FATF آماده کنند و به‌صورت ناشناس با پیک بفرستند دفتر شخصی‌ آقای مهندس [میرسلیم] چون ظاهرا اطلاعی از موضوع ندارد.

در باب اهمیت دانش‌آموزان و کودکان و لزوم میدان دادن به دانش‌آموزان برای حل مشکلات کشور حرف زدم. در توییتر هم نوشتم که خواستار دنیایی پاک و به دور از جنگ برای کودکان‌مان هستیم. از کودکان مظلوم غزه هم یاد کردم. اما درست همین امروز دکتر [جعفر] قائم‌پناه با حالت پیروزمندانه‌ای مبنی بر اینکه اطلاعاتش درباره جوانان از من بیشتر است، گزارشی روی میزم گذاشت که ادعا کرده بود ۲۶درصد از جوانان کشور نه مشغول تحصیل هستند نه دنبال شغل. اگر درست باشد عدد ترسناکی است. گزارش را [با حالت پیروزمندانه‌ای] به خودش برگرداندم و گفتم با کمک یوسف [پزشکیان] صحت و سقمش را معلوم کنید تا بعد نتیجه بگیریم.

چند دقیقه قبل یکی از اقوام، پیامک داد که آقای دکتر راست است حمله اسرائیل به ما قطعی شده؟ در جوابش نوشتم: اولا خدا نکند. ثانیا [اسرائیل] غلط می‌کند. گفت: پس ما قرار است دوباره به اسرائیل حمله کنیم؟ نوشتم: نه. فعلا در دستور کار نیست. چطور؟ برایم نوشت: «پس چرا پروازها به حالت عادی برگشته؟». ربطش را متوجه نشدم. نوشتم: سلام برسانید. التماس دعا دارم.

✅ سوسیالیسم مترویی

👤 گودرز صادقی هشجین

وارد قطار مترو که می‌شوم، خانم میان‌سال ریزه‌میزه و تکیده‌ای که اسپورت پوشیده ساز دهنی‌اش را درمی‌آورد تا بزند. به جای روسری، کلاهی بر سر دارد تا هم شیک و امروزی به نظر بیاید و هم به مامورین ایرادگیر مترو یا «تذکردهندگان خودجوش» بهانه‌ی برخورد ندهد. در کوله‌پشتی دخترانه‌اش که از پشت سر به او ظاهر یک دختر دبیرستانی را می‌دهد، یک سیستم صوتی کوچک دارد که از آن آهنگ زمینه‌ی سازهای کوبه‌ای پخش می‌شود. خانم با ساز دهنی‌اش، آنچنان موسیقی‌های عامه‌پسند را عالی می‌نوازد که همه را به خلسه می‌برد. دو سه نفر اسکناس ده تومانی در کیف بغلی‌اش می‌اندازند. از همه جالب‌تر و احساس‌برانگیزتر، پیرمرد دستفروشی است که بساط نوشت‌افزار در دست از شدت خستگی روی نیمکت لم داده تا استراحتی بکند و بعد خودکارها و دفترهایش را به قیمت زیر بازار تبلیغ بکند. او هم یک پنج تومانی در کیف خانم هنرمند نیازمند می‌اندازد و بغل دستی‌ام درگوشی زمزمه می‌کند که: «ارزش این پنج تومان از احسان میلیونی بعضی‌ها بیشتر است؛ کمک نیازمندی به نیازمندی دیگر»! بعد هر دو متوجه نیمکت روبرویی می‌شویم: پسر جوان دستفروشی که از خستگی نشسته است. هر دو کفشش غیرعادی و طبی است و معلوم است که مشکل حرکتی دارد. در گوشش سمعک دارد یعنی که مشکل شنوایی هم دارد و… روی دست‌هایش علامت سوختگی و روی بازوهایش سفیدی پوست که شاید ناشی از پسوریازیس باشد. او کمربند و جاسوئیچی می‌فروشد.

مترو برای این‌ها هم خانه‌ای برای استراحت است و هم محلی برای کسب و کار و برطرف کردن نیازهای خودشان و خانواده‌شان. خدا می‌داند که آیا آنها شب‌ها خانه‌ای برای خوابیدن دارند یا نه… پارکینگ‌خواب هستند یا پشت‌بام‌خواب یا گورخواب یا کارتن‌خواب یا اتوبوس‌خواب یا؟… شاید هم برای خودشان تختی دارند در یک پانسیون مندرس در جنوب شهر! نمی‌خواهند بار خود را بر دوش دیگران بگذارند و شریف‌تر از آنی هستند که دست تکدی به سوی این و آن دراز بکنند. بیشترشان مصداق «مستضعفین صالح» هستند که به خوبی از کرامت و حرمت انسانی خود مراقبت می‌کنند. اگر پای صحبت‌هایشان بنشینید، هر کدام قهرمان یک قصه‌ی ناتمام است و زندگی‌اش آکنده از تلخی‌ها و شکست‌هایی است که همه چیزش را، به جز اراده‌ی آهنینش برای زیستن، شکسته و خرد و خاک‌شیر کرده است.

فروشندگان کم‌توان در متروها با هم شباهت دارند و گویی به فرقه یا جامعه‌ی خاصی تعلق دارند که کمتر کسی به دنیای آنها راه یافته است. فارغ از آنچه در بیرون می‌گذرد، کار می‌کنند و نان خودشان را درمی‌آورند. نه به حاکمان کاری دارند و نه به محکومان… کسی هم کاری به کار آنها ندارد، گویی که بی‌صاحبند و از هفت دولت آزاد. به حالشان فرقی نمی‌کند که حکومت دست کیست و سیستم حکومتی از چه قماشی است. شاید هم برای خودشان حکومتی دارند و ما نمی‌دانیم. شاید آنها پیشتر بنای «سوسیالیسم مترویی» را برپا داشته‌اند و به کسی خبر نداده‌اند. خرید مایحتاج جزئی از این «کارگران نیازمند»، بخصوص معلولین و سالخوردگان، به آنها کمک می‌کند تا جامعه‌ی خودشان را ارتقاء بدهند. ارزش خرید کردن از آنها قطعا از ارزش کمک به متکدیان بیشتر است. داد و ستد با آنان نه تنها کمکی به بقاء و زندگی روزمره‌ی آنهاست، بلکه مراقبت از «شرافت انسانی» زحمتکشان فراموش‌شده نیز محسوب می‌شود. آنها را دریابیم.

@PhD_Sahranavard_ir

یک نوشته ی زیبای فارسی بخوانید و لذت ببرید:

پرسیدند که آیا دریا زن است یا مرد؟!
این چه پرسشی است!؟
دریا اسم دختره
آیا توجه کردید !

وقتی که به بالا نگاه می کنیم
آسمان ، خورشید ، ستاره ، ناهید ، زهره ، مهتاب ، باران ، به نام. خانمهاست

به دریا نگاه میکنیم
مروارید، صدف، موج ، پری ،
به نام خانومهاست . !

به باغچه نگاه میکنیم
شبنم ، مریم ، نسترن ، رز ،  ، نرگس ، یاس ، نیلوفر ، لاله ،
به نام خانم هاست .

به دشت نگاه میکنیم
آهو ، غزال ، گلشن ، کژال به نام خانمهاست .

به دل کوه نگاه میکنیم
طلا ، نقره، الماس ، یاقوت ،
به نام خانمهاست.

به تن نگاه میکنیم
نفس، جان ، گیسو، کمند ، تن ناز ، ماه رو
به نام خانمهاست.

دیگر سئوالی ندارم.
این چه ابهت وحکمتی
است که خودکلمه
،، دنیا،،
هم به نام خانمهاست.
ایرانیان صاحب چنین فرهنگ قوی وافتخار آمیز هستند وبا خردگرایی تمام  نام‌های موجود در طبیعت را که به نوعی بازیبایی،ظرافت وعظمت روحی، روانی مرتبط هستند برای خانمها اختصاص داده، آیا چنین پدیده‌ای رادر فرهنگهای دیگر سراغ دارید؟
تقدیم به مهر بانوی ایران زمین

امروز سالگرد نامگذاری کشور عزیزمان
"ایران" است
حتی نام،،  ایران،، هم
مختص خانم هاست

در سال ۱۳۱۴ شمسی طبق بخشنامه وزارت امور خارجه و تقاضای دولت وقت؛ و تصویب مجلس شورای ملی،
نام رسمی “ایران”
(به جای پارس و پرشیا) برای کشور ما انتخاب شد.
نامی که امروز ایران گفته میشود، بیش از ۶۰۰ سال پیش "اِران" تلفظ می شد.
زنده یاد سعید نفیسی نویسنده و پژوهشگر نامی ایرانی در دی ماه ۱۳۱۳ نام "ایران" را به جای "پرشیا" پیشنهاد کرده بود .
واژه ی "ایران" بسیار کهن و پیش از آمدن آریایی ها به سرزمین مان گفته میشد و نامی تازه و ساخته و پرداخته‌ای نیست ...
واژه " ایران" از دو بخش درست شده است:
بخش اول " ایر "
به معنی اصیل، نجیب ، آزاده و شریف است ؛ ‌بخش دوم به معنی سرزمین، جا و مکان است.
معنی کلی واژه ایران،
“سرزمین آزادگان و نجیب زادگان" میباشد.

مرا شادی از نام ایران بود
دلم پر ز یاد نیاکان بود

ز ایران جهان پیش من گلشن است
*همیشه ز یادش دلم روشن است.
چو ایران نباشد تن من مباد
ارادتمند تمام کسانی که این آب و خاک را دوست دارند .
ایران،  سرزمین مادری

@PhD_Sahranavard_ir

بی بی را تبدیل به پی پی کردند!

@PhD_Sahranavard_ir