دیروز بعداز حمام، موهامو سشوار کشید و با ملایمت شونه‌ زد؛ بعدش هم پوست دست و پامو آبرسان زد.
درست شبیه مامانای مهربون بود
و بین کار بوسم میکرد‌
منم فقط نگاهش میکردم و قند تو دلم آب میشد😭🤌🏼

خواستم پز بدم همین👐🏻

من برگشتم
دو شبِ گذشته تو بغلش به خواب رفتم
و بهم آرامش تزریق شد
این سه روز کلی بهم خوش گذشت
کلی بوس بوسی شدم
کلی خندیدیم
خوراکی خوشمزه خوردیم
آهنگ خوندیم
انیمیشن دیدیم
و دوباره جون گرفتم :)
حالا باید به زندگی تو خوابگاه و دانشگاه دور از تو ادامه بدم…

شوقِ تماشای تو در رگ‌هام می‌جوشد(:

نمیدونم اگه نبودی تا الان چندبار مرده بودم

مهم نیست کی دوسم نداره
همین که تو دوسم داری کافیه

من بهت افتخار میکنم
بخاطر همه وقتایی که درد داشتی و دووم آوردی.
بخاطر همه وقتایی که تلاش کردی برای خودت، برای خوشحال بودنت..
من کنارتم
و عاشـقتم

تو خورشیدی؛ منم گل آفتابگردونت.

سلن: دوسم داری؟
مون: با لبخندی موذیانه طی یک حرکت یه تیکه از بدن سلن را میکَند تا ثابت کند دوستش دارد.

امروز اومد پیشم
بعداز کلی وقت بلاخره شد ببینمش
روحم تازه شد
بوسیدمش و جونِ دوباره گرفتم
هربار و هربار همینه
انگار خستگی و درد از تنم پر میکشه
سوالم اینه، چی داری تو وجودت:)؟

لطفا وقتی خیلی تو بغلتم خیلی‌تر بغلم کن
مرسی