?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 3 weeks ago
در سرزمین یخزده، سهم زنان از یأس و ناامیدی، آرایشی در چهرهها شد، که شکل و شمایل بیروح، سرد، منفعل، کنشپذیر، منتظر، و در عین حال، تا حدّی حقبهجانب و طلبکار را انتخاب کردند.
این ظاهر جدید، به عنوان یک آرایش غالب میتوانست سردی فضا را دوچندان کند. خشکی در نگاهها موج میزد. و البته همین صورت بیحس، مورد تحسین قرار میگرفت.
هر جا زنی رؤیت میشد، بر همین وضع بود. در اتوبوس، در خیابان، در فروشگاه، و حتی روی صحنهی تماشاخانه.
سالها یخی باز نشد در این سرزمین. حتی وقتی زمستان رفت و بهار و تابستان آمد.
امّا از آن جا که «هر چه زیست شود، تمام خواهد شد»، زنی ناگهان تصمیم گرفت آرایشی اغواگر، به خلاف آن چه مرسوم شده بود، به چهره بگیرد. و گوشِ مستعدِ مردی توانمند را پیدا کرد برای پچپچ و اغوا، تا با تحریک او، معجزهای رخ بدهد که حتی از قدرت خورشید و هیبتِ سیّارات، فراتر بود.
گوشِ مَرد، شنید.
قوّت آمد در رگها و دستهایش...
علی اشکان نژاد
بیشتر وقت من صرف مبارزه با زندگی میشود. کار هنری مخصوصاً در ایران خیلی ناکامی دارد، خیلی زجر دارد؛ اما ناگفته نگذارم که این ناکامی و زجر چون برای هنر و در راه آن است بسیار بسیار لذتبخش است؛ ولی اگر بخواهیم روزی هنر را بهخاطر این ناکامیها کنار بگذاریم، آن وقت تنها چهرۀ مخوف زندگی روبهروی ماست؛ زندگی بدون هنر!
ابوالحسن صبا
چهرههای موسیقی ایران معاصر (جلد سوم)
«روند تکاملی ملّتشدنِ مردم، روندی پیچیده است و زمانی که قومیتها به طور تاریخی به ملّت تبدیل شدند، نمیتوان آن را به گذشته برگرداند و تجزیه کرد. برعکس، امّت امری تاریخی نیست؛ جماعتی میتواند، بصورت امّت درآید، و زمانی دیگر مانند دود به هوا روند.»
جواد طباطبایی، مقاله انقلاب ملی
۱۵ آذر ۱۳۵۷ دکتر عیسی صدیق اعلم از طراحان تاسیس دانشگاه تهران و سومین رییس دانشگاه تهران، نخستین رییس دانشکده ادبیات دانشگاه تهران و دستیار ارداور براون در دانشگاه کمبریج درگذشت. واژه دانشگاه را او نخستین بار به جای دارالفنون پیشنهاد کرد.
میدانید چرا بخش عظیمی از انسانها، احساس پوچی و بطالت میکنند؟
زیرا ما به غربالگریِ طبیعیِ زمین، تمکین نکردیم، و با تکیه بر پزشکی مدرن، تمام خردسالان را به سن بزرگسالی رساندیم.
درصد بالایی از انسانهایی که الان هستند و نفس میکشند، اصلاً قرار نبوده به سن بزرگسالی برسند!
مثلاً از هشت فرزند یک مادر، تنها سه تای آن قرار بوده بمانند و بزرگ شوند. درست مانند جانوران دیگرِ ساکن در زمین.
به زور که نگه دارید، افراد همیشه یک پرسش خواهند داشت:
«چرا هستم؟!»
علی اشکان نژاد
ضمير ناآگاه در وهلۀ اول خود را مانند چيزی كه در حالت انتظار در هوا معلّق مانده بما نشان میدهد, چيزی كه شايد بتوان گفت كه هنوز پا به عرصۀ وجود نگذاشته است.
ژک لکان، چهار مفهوم اساسی در روانکاوی
{استاوروگین:} من بند بهتری به شما توصیه میکنم. چهار نفر از اعضای حلقهتان را اغوا کنید که عضو پنجم را به تهمت جاسوسی بکشند. همین خونی که بهاشتراک ریخته شود آنها را مثل ساروج به هم میبندد؛ اتحادی ناگسستنی! آنها بردهی شما خواهند شد و هرگز جرئت سرکشی نخواهند داشت و هرگز از شما حساب کارهاتان را نخواهند خواست.
داستایفسکی - ت حبیبی
فیلسوف اگر به مقام فرزانگی نائل شود، و جهانبینیاش به کمال مطلوب برسد، زبانش جز به دو سنخ عبارت گشوده نخواهد شد.
- یا از متون تراز اول بازگو خواهد کرد و ذکری به میان خواهد آورد.
- یا به تمسخر دنیا و مافیها خواهد پرداخت و به مضحکه خواهد گرفت، که سرگرمی و فراغت اشخاص فاضل، معمولاً امور نازل است.
و شقّ سومی غالباً در کار نیست.
علی اشکان نژاد
پس از حدود شصت سال سر و کله زدن با کارگر، روحیات این قشر را کاملاً میشناسم. همانطور که کارفرما پرهیزکار نیست، کارگر هم تقلبهای خودش را دارد.
حالا هر چقدر که این نمایشنامهها و داستانها بخواهند کارگر را استثناء قلمداد کنند، مظلوم و معصوم توصیف کنند، کسی نباید باور کند. این افسانهسراییها به دست حامیان کارگر مکتوب شده، و نه واقعبینان.
برای سر و کله زدن با کارگر، هرگز نباید جوری رفتار کرد که او تصور کند میتواند لحظهای اظهار نظری داشته باشد. ثانیهای کار را دست کم بگیرد. مدت کوتاهی برای خودش باشد. او از همان فرصتِ کوچک، از همان سوراخ سوزن، استفاده میکند برای بر هم زدن ساختار و سلب مسؤولیت. پس باید دائم در وضعی نگه داشته شود که مهلت و مجالی برای سرپیچی برایش باقی نماند.
امروز ظهر، هوس خورش کرده بودم. یک خورشخانه نزدیک کارگاه ما باز شده بود و تبلیغاتش را هم به دست ما رساند. نگاه کردم دیدم چلوخورشهایش بسیار پرگوشت و ممتازند و البته قیمتی بسیار گران دارند. به هر حال، هوس غلبه کرده بود و چاره نبود.
هوشمندانه به کارگر گفتم:
من چلوخورش میخواهم سفارش دهم. تو خورش میخواهی یا کباب کوبیده؟ کارگر جماعت، آن چیزی را انتخاب میکند که در بالاترین قیمت فهرست قرار دارد. بلافاصله گفت: کباب کوبیده!
من هم از خدا خواسته، برای خودم از خورشخانه سفارش خورش دادم و از یک غذاخوری دیگر برای او کباب کوبیده.
قیمت چلو خورش من شد ۴۲۰ هزار تومان، و قیمت کباب کوبیدهی او ۱۵۰ هزار تومان.
میبینید؟
من یک کارفرمای فاسدم و او هم یک کارگر طماع! باید لقمه را از دهان همدیگر بدزدیم!
علی اشکان نژاد
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 7 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 9 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 5 months, 3 weeks ago