نجواگـــر اسب‌ها

Description
ما می‌دویم؛ می‌تازیم اما به گرد پای کلمات هم نمی‌رسیم. غبارآلودِ دویدن‌هاست این تُرعه.

عکس نمایه از: Michel kenna
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 month ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 3 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months, 4 weeks ago

3 weeks, 1 day ago

بوستان
باب یکم
✍🏻: سعدی شیرازی

به تصحیح: محمدعلی فروغی
موسیقی: Philip Glass

#بند_تصعید

3 weeks, 5 days ago

آدم‌ِ سنگ‌دل. گاهی این لقب را داشته‌ام و کسی حواسش نبوده که درون انسان، آن‌جا که غریب و عجیب و ناکجاست؛ همان‌جا. دقیقاً همان‌جا، بازمانده‌ی تمام تاریخ اندوه بشری، لایه لایه در سنگِ دل فسیل شده است.
جهان، ما سنگ‌دل‌ها را دوست ندارد؛ اما به سنگواره‌ی وجودمان نیاز دارد.

✍🏻: آبان

1 month, 1 week ago

جهان پیر است و بی‌بنیاد، ازین فرهادکش فریاد

نو به نو می‌شود تمام آن‌چه قرن‌ها پیش سروده شده و رها شده در آسمان ادبیات این سرزمین. نفس نمی‌کشد این خاک از ازدحام رخ و رعنایی که در آن نهفته است. غوغای غریبی است در مرگامرگ این زندگی که هیچش به راه نیست.
دریغا انسان! دریغا جوانی!

✍🏻: آبان

1 month, 3 weeks ago

به یاد
مرد سکوت و بلاغت

✍🏻: قیصر امین‌پور
شعر ناگفته

موسیقی: Gustavo Santaolalla

#بند_تصعید

2 months, 2 weeks ago

به یاد
شاعر طبیعت و نقاش اندوه
✍🏻: سهراب سپهری

موسیقی: Philip Glass

#بند_تصعید

3 months ago

همیشه درون‌مان مکالمه‌ای فعال، و غالباً بی‌سامان و نامسنجم اما مهم، با آدم‌های مهمِ زندگی‌مان جریان دارد. به تنهایی، در سکوت، قدم می‌زنیم، به اطراف‌مان نگاه می‌کنیم، و در همان حال مشغولِ مکالمه‌ای درونی با کسی هستیم: قدم زدن با ارواح.

@ThePleasureOftheText

3 months ago

‏درز کفشم باز شده بود و با سر و لباسِ خیس و جوراب‌های خیس‌تر، از مدرسه رسیدم خانه. موج هوای گرم با بوی پلوی دم-کشیده و خورش قیمه‌ی زعفرانی، دست کشید به صورتم. جوراب‌ها را کندم و انگشتان کرختم را چسباندم به بخاری. جهان کوچک شده بود به اندازه‌ی همان نیم‌متر فرش جلوی بخاری؛ ‏نرم و داغ و خواب‌آلود. دنیا دل‌چسب شده بود به قدر شعله‌های زرد و آبی؛ کرخت و گرم و بی‌خیال. خوابم برد همان‌جا و یادم نیست قصه به کجا رسید. این تصویر را برش زده‌ام و نگه داشته‌ام توی جیب ذهنم تا هر وقت حالم حال نیست، مثل توتو‌ی سینما پارادیزو، نگاتیوها را بگیرم مقابل نور.

✍🏻: آبان

3 months, 2 weeks ago

در قابوس‌نامه آمده که: دهی بوده در دل کوه با چشمه‌ی آبی در دوردست. زنان می‌رفته‌اند برای آوردن آب با سبوهایی بر سر. اما قصه این‌جاست یکی از آن‌ها بدون سبو جلوتر می‌رفته تا اگر کِرم سبزی بر زمین دید، خبر دهد تا دیگران روی آن پا نگذارند؛ زیرا پا گذاشتن بر سر کرم همان و گندیدن آب در سبو همان.

حالا حکایت من است؛ سبویی بر دوش ذهنم دارم که می‌بایست عبورش دهم از مسیری پر از کرم‌های سبز. هم سبوکش منم و هم آن‌که پیشتر قدم برمی‌دارد.

✍🏻: آبان

3 months, 2 weeks ago

«سکوتِ سنگین» چه تعبیر دقیقی‌ست. سکوت گاهی از هر کوه‌یخی سنگین‌تر و سردتر است. سکوت، «فقدان» صدا نیست؛ خودش «موجود»ی مستقل است.

@ThePleasureOftheText

3 months, 3 weeks ago

به یاد
مرد غزل

✍?: محمدعلی بهمنی

موسیقی: کارن همایون‌فر

#بند_تصعید

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 month ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 3 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months, 4 weeks ago