سلام بر کسانی که؛
معنی عشق را می‌دانند ولی محبوبی ندارند.
- محمود درویش
⎮صبح بخیر?⎮

ترسم از اين است؛
يک شب بخواهی به خوابم بيايی
و من هم چنان به يادت بيدار نشسته باشم...!
- سيد علی صالحی
∣تاریکی به کام✨∣

تنگ است دلم قوت فریاد کجایی؟!
- حزین لاهیجانی

یک شهر را به عطر تنش مست کرده است
نوبت به مــا رســید 'علیها‌الــســلام' شد...!
- سید رضا هاشمی

جواب ناله ی ما را نمی دهد دلبر!
خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود
- سید علی خامنه‌ای

باید از سمت خدا معجزه نازل بشود
تا دلم باز دلم باز دلم،دل بشود!
- مهدی ازوج

گفتی: «کدام شیوه‌ی مردن پسند توست؟»
ما را به چشم‌های خودت واگذار کن
- سید رضا هاشمی

کاش من؛
تمامِ کسانی که نگاهت می‌کنند بودم!
- سارا فدوی

خود را کنارِ تو، به رخِ من کشیده است
اینقدر اشک، تازه ‌به ‌دوران رسیده است

چشمی حریفِ گریه‌ی بی‌اختیار نیست
جز چشمِ من که شکرِ خدا آبدیده است

هرگز تمامِ گریه‌ی من را ندیده‌ای
از این رساله، هرچه بخوانی چکیده است

یک بیت، بر زبانم و صد بیت، در دلم
از تو اگر غزل بنویسم قصیده است

از ابتدا زمینِ خدا گرد بوده؟ نه!
از آن شبی که پشتِ تو با سر دویده است

گاهی به یک نسیم، سرازیر می‌شود
برفی که سال‌ها سرِ کوه آرمیده است

سردی نکن؛ چرا که به سردی نمی‌رود
مردی که سرد و گرمِ جهان را چشیده است

در بینِ راه اگرچه که افتاده‌ام؛ چه غم؟
از شاخه، میوه‌ای که بیفتد رسیده است

عاشق، منم که بعدِ تو خوابم نمی‌برد
عاشق، منم؛ نه آن‌که تو را خواب دیده است

آن‌کس که گل خرید و فرستاد؛ ساده بود
زیرک، کسی که نازِ گلی را خریده است

نامِ تو را نوشتم و گل از گلش شکفت
آخر قلم، مگرنه که شاخی بریده است؟

آن شاخه‌ای که پایِ گلش ایستاده بود
پایش قلم شده؛ نه که پا پس کشیده است

انگشتِ لاک‌کرده که بر شاخه می‌بری
انگار شاخه از تو گلِ سرخ، چیده است!

تنها دلیلِ زندگیِ من تویی؛ خدا_
_ما را مگر برایِ چه کار آفریده است؟

بیهوده نیست چشم‌به‌راهِ تو سال‌ها
در هر نفس، حبابم و پلکم پریده است
- محمد رهام

راست گفتی که فرج یابی اگر صبر کنی
‏صبر نیک‌ست کسی را که توانایی هست!
- سعدی