?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 6 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
🔸️امیرمعزی، از نورِ علی میگوید
@AmirMoezzi
🎬 دیروز اولین اکران مستند زندگی محمدعلی امیرمعزی شیعهشناس شهیر مقیم فرانسه و استاد دانشگاه سوربون [بازنشسته] را در جشنواره سینما حقیقت تماشا کردم.
مسعود طاهری، سازنده اثر، مستندسازیست که به شکل تخصصی به زندگی و پروژهفکری اسلامشناسان میپردازد. او پیش ازین درباره ایزوتسو و کربن هم مستندهای دیدنیای ساخته بود.
اگرچه که امیرمعزی بُت شیعهشناسی آکادمیک محسوب میشود اما بهنظرم یکی از دلایل اقبال به او در فرانسه این است که در پروژهفکریاش از تشیع روایتی قرین به مسیحیت کاتولیک میسازد که خودآگاه یا ناخودآگاه در برابر اسلامجهادی اهل سنت یا تشیع انقلابی، نوعی قرائتی فرانسوی پسند از اسلام میسازد.
آثار امیرمعزی در شناخت تشیع اولیه به غایت حرفهای هستند. پروژه امیرمعزی تصویر تشیع غالیانه و ابتدایی را اتفاقا تشیع اصیلتر بر میشمرد و ازینرو کاملا با قرائتی از تشیع که فقها، متکلمان و روشنفکران دینی برای ما در طول اعصار توصیف میکنند در تعارض است.
به باور دانشگاهیان فرانسوی امیرمعزی پس از کربن و ماسینیون یکی از بزرگترین اسلامشناسان سنت علمی فرانسه است.
او روش شناخت تاریخی و پدیدارشناسی را برای فهم تشیع به کار گرفته و ازین رو ماحصل اسلامشناسی کشور فرانسه است.
اینکه یک ایرانی، اگرچه از ابتدای جوانی در فرانسه زیسته، مبدل به اسطورهای در اسلامشناسی آکادمیک غرب شده حتما برای ما قابل افتخار است.
خواندن آثار امیرمعزی به خصوص اثر “راهنمای ربانی در تشیع نخستین” به کسانی که به تشیع باطنی، عرفانی و عامیانه علاقهمند هستند کمک میکند تا برای حفظ باورهایشان به مستندات دقیق تاریخی و ادله منسجم نظری دست پیدا کنند.
✍سعید صراف
@AmirMoezzi
🍃🍃
ناسپاسی دیوِ خرد سوز
خردمندان و فرهیختگان همواره بر اهمیت شکر و سپاس و تاثیر آن بر روح و جان آدمی تأکید داشتهاند، از آن جمله حکیم فرزانه جناب فردوسی است که در بیان ده صفت نیک و ارزشمند، ده صفت ناپسند مقابل آنها را به عنوان ده دیو بزرگ معرفی می کند.
فردوسی این سخنان را از زبان بوذرجمهر وزیر دانشمند انوشیروان بیان می کند، زمانی که نوشین روان از او دربارهٔ داناترین مردمان می پرسد و بوذرجمهر در پاسخ می گوید که داناترین انسان کسی است که به فرمان دیو سر از اطاعت پروردگار( کیهان خدیو) نپیچد.
زمانی که نوشین روان از او توضیح بیشتر می خواهد، بوذرجمهر می گوید که ده اهرمن یا ده دیو آدمخوار هستند که آدمیت و خرد را نابود می کنند. نام این ده دیو شامل: آز، نیاز،خشم، رشک(حسادت)، ننگ ، کینه،نمامی(سخن چینی)، دورویی، ناپاک دینی و ناسپاسی است.
ده اند اهرمن هم به نیروی شیر
که آرند جان و خرد را به زیر
بدو گفت کسری که ده دیو چیست
کز ایشان خرد را بباید گریست؟
چنین داد پاسخ که آز و نیاز
دو دیوند با زور و گردن فراز
دگر خشم و رشک است و ننگ است و کین
چو نمّام و دوروی و ناپاک دین
دهم آنکه از کس ندارد سپاس
به نیکی و هم نیست یزدان شناس
بنابرای اگر ده صفت ناپسند و نابود کنندهٔ عقل و خرد و فرهمندی وجود داشته باشد، یکی از آنها ناسپاسی است و جالب آنکه وجود این صفت به نوعی راه را برای ورود دیوان دیگر یعنی ظهور صفات ناپسند دیگر نیز باز می کند.
🖌 دکتر فاطمه_محمدی
🍃🍃
?سخنرانی خانم دکتر محمدی
?عنوان: هنر شکرگزاری
?زمان برگزاری: دوشنبه ۳۰ مهر ۱۴۰۳
?محل برگزاری: یزد، کتابخانه امام علی(ع)
? سخنرانی خانم دکتر محمدی
? به مناسبت بزرگداشت حافظ شیرازی
? یزد، انجمن حافظ آرا
? دوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳
??
شُکر و استغنا
شکرِ نعمت خوشتر از نعمت بُوَد
شکرباره کی سوی نعمت رود؟
شُکر جان نعمت، و نعمت چو پوست
ز آن که شُکر آرد تو را تا کوی دوست
نعمت آرد غفلت، و شُکر انتباه
صیدِ نعمت کن به دامِ شُکرِ شاه
نعمتِ شُکرت کند پُرچشم و میر
تا کنی صد نعمت ایثارِ فقیر
سیر نوشی از طعام و نُقلِ حق
تا رود از تو شکمخواری و دَق
( مثنوی معنوی، دفتر سوم، ابیات ۲۸۹۷- ۲۹۰۱)
??
??
اهمیت شکر در اتصال به حق
ابوسعید ابوالخیر از عارفان بزرگ و مشهور قرن چهارم و اوایل قرن پنجم است که در معرفت و کرامت کم نظیر بوده است.
وی در بیان چگونگی رسیدن به این مقام داستانی از زمان کودکی خود و آشنایی با یکی از پیران طریقت نقل کرده و می گوید:
"آن وقت که قرآن میآموختم پدرم مرا به نماز آدینه برد. در راه شیخ ابوالقاسم که از مشایخ بزرگ بود پیش آمد، پدرم را گفت که ما از دنیا نمیتوانستیم رفت زیرا که ولایت را خالی دیدیم و درویشان ضایع میماندند. اکنون این فرزند را دیدم، ایمن گشتم که عالم را از این کودک نصیب خواهد بود.»
به این ترتیب شیخ ابوالقاسم نخستین پیر
ابوسعید در مسیر سلوک الی الله می شود.
روزی ابوسعید از شیخ می خواهد که ذکری به او بیاموزد و پیر به او می گوید: ای پسر خواهی که سخن با خدا گویی؟ گفتم خواهم.
گفت در خلوت این شعر میگویی:
من بی تو دمی قرار نتوانم کرد
احسانِ تو را شمار نتوانم کرد
گر بر تن من زبان شود هر موئی
یک شکرِ تو از هزار نتوانم کرد
همه روز این بیتها میگفتم تا به برکت این ابیات در کودکی راه بر من گشاده شد."
( تذکرة الاولیا، ذکر شیخ ابوسعید ابوالخیر )
? دکتر فاطمه_محمدی
??
???
ارتباط شکر و شادی
خوش باش که هر که راز داند
داند که خوشی، خوشی کشاند
شیرین چو شِکر تو باش شاکر
شاکر هر دم شِکر ستاند
شکر از شِکر است آستین پر
تا بر سرِ شاکران فشاند
تلخش چو بنوشی و بخندی
در ذات تو تلخیی نماند
( مولانا، دیوان شمس، غزل شماره ۷۱۲)
???
??
تصویر شمس در مثنوی مولوی
اگر بخواهیم تصویر شمس را در تمام آثار مولوی مورد بررسی قرار دهیم «یک زبان می خواهیم به پهنای فلک»، زیرا مولانا «از همان ابتدای وصول به شمس تا پایان عمر همچنان از او سخن گفته است. زمانی زیر تأثیر جادوی حضور او، و زمانی دیگر در تب و تاب فراقهای کوتاه و نابهنگام او، و آخر سر در سوز و گداز هجران دایمی و اجل محتوم او.
گاهی چو سایه در پی او بود و گاهی در غیبت وی چون برّه ای گمشده، مضطرب و سراسیمه بود، تا آنگاه که او را در خود یافت و آرام پذیرفت».
بنابراین از فیه مافیه و غزلیات شمس ، می گذریم و به سراغ مثنوی معنوی رفته و شمّه ای از تصویر شمس را در آن بیان می داریم.
هرجا که مولوی در مثنوی از خصوصیات انسان کامل، ولی و یا پیر صحبت می کند ، در حقیقت در تلاش است که تصویری از شمس عرضه کند. آنجا که نور حق را در جامۀ بشری دیده و با صراحتّی تمام پیرپرستی را مترادف خداپرستی می داند و تصویری ورای عقول عوام النّاس از شخصیّت اولیاء و مردان حق عرضه می کند، در حقیقت از شمس سخن می گوید.
امّا شیوۀ او در مثنوی به گونه ای است که سرّ یار را از زبان دیگران بیان کرده و سعی می کند برخلاف غزلیاتش، به طور مستقیم نامی از شمس تبریزی به میان نیاورد.
با وجود این، اندیشۀ شمس و یاد او رهایش نمی کند و در چند جای مثنوی به صورت مستقیم از او نام برده، به توصیف شخصیّت عظیم او پرداخته است.
مولوی، شخصیّت شمس را آنقدر عظیم می پندارد که معتقد است او ورای اثیر بوده و در عالم ظاهر و حتّی در ذهن نمی توان نظیر و همتایی برای او تصوّر کرد:
شمس جان کو خارج آمد از اثیر
نبودش در ذهن و در خارج نظیر
این بدان دلیل است که ذات شمس در حق تعالی که بی نهایت است فانی گردیده، و همچون حق بی نهایت شده است. بنابراین ذات او همچون ذات خداوند دارای انتها و طول و عرض و ارتفاع نیست، به همین دلیل نمی توان در عالم مادّه نظیر او را تصوّر کرد، زیرا در عالم مادّه نمی گنجد:
در تصوّر، ذات او را گُنج کو
تا درآید در تصوّر مثل او
از همین روست که وقتی سخن از شمس تبریزی به میان می آید، خورشید ظاهر با آن همه عظمت، تاب نور وجودی او را نداشته و در حضور شمس سردرکشیده و پنهان می شود:
چون حدیث روی شمس الدّین رسید
شمس چارم آسمان سر در کشید
( بازتاب اندیشه های شمس تبریزی در مثنوی مولوی، محمد خدادادی، انتشارات دانشگاه یزد، ۱۳۹۱، ص ۴۷- ۴۸)
??
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 months, 3 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 6 months ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago