𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 week, 5 days ago
بیجهت، بیهوده، بیخود، بیسبب، بیفایده
عشق وقتی نیست، معنایی ندارد زیستن
آن پادشاه فاتح اگر چشمهای توست
پیروز عاشقی که دلش در تصرّف است
بیخبر در کورەی محنت مذابت میکند
ْعشق جانسوز است، اما کارگاه زرگریست
جاییکه دوست نیست به چشمم قفس شدهست
بعد از تو دام خواندم اگر آشیانه را
جز یار، دل به هر که سپردیم، باختیم
گویی به راهزن بسپاری خزانه را
فقط خدا نکند عشق آرزو باشد
دلیلِ این همه اندوه کاش او باشد!
مثل گیسویی که باد آن را پریشان میکند
هر دلی را روزگاری عشق ویران میکند
ناگهان میآید و در سینه میلرزد دلم
هرچه جز یاد تو را با خاک یکسان میکند
بازرگانی را شنیدم که صد و پنجاه شتر، بار داشت و چهل بندهٔ خدمتکار.
شبی در جزیرهٔ کیش مرا به حجرهٔ خویش درآورد.
همه شب نیارمید از سخنهای پریشان گفتن که: فلان اَنْبازم به ترکستان و فلان بِضاعت به هندوستان است و این قَبالهٔ فلان زمین است و فلان چیز را فلان، ضَمین.
گاه گفتی: خاطرِ اسکندریّه دارم که هوایی خوش است.
باز گفتی: نه! که دریایِ مغرب مشوَّش است. سعدیا! سفری دیگرم در پیش است. اگر آن کرده شود، بقیّتِ عمرِ خویش به گوشه بنشینم.
گفتم: آن کدام سفر است؟
گفت: گوگردِ پارسی خواهم بردن به چین که شنیدم قیمتی عظیم دارد و از آنجا کاسهٔ چینی به روم آرم و دیبای رومی به هند و فولادِ هندی به حَلَب و آبگینهٔ حلبی به یَمَن و بُرْدِ یمانی به پارس و زآنپس ترکِ تجارت کنم و به دکّانی بنشینم.
انصاف، از این ماخولیا چندان فروگفت که بیش طاقتِ گفتنش نماند!
گفت: ای سعدی! تو هم سخنی بگوی از آنها که دیدهای و شنیده.
گفتم:
آن شنیدستی که در اَقْصایِ غُور
بارْسالاری بیفتاد از ستور
گفت: «چشمِ تنگِ دنیادوست را
یا قناعت پُر کند یا خاکِ گور»
گر رنج پیشآید و گر راحت ای حکیم!
نسبت مَکُن به غیر که اینها خدا کند
ساکنم بر در میخانه که میخانه از اوست
میخورم باده که این باده و پیمانه از اوست
گَر به مسجد کشدم زاهد و در دَیر کشیش
چه تفاوت کند؟ این خانه و آن خانه از اوست
روزگاریست که در گوشۀ ویرانۀ دل
کردهام جای که این گوشۀ ویرانه از اوست
کشتن نفس نه از همّت مردانۀ توست
بس کن ای عقل که این همّت مردانه از اوست
گر چه دانم همه افسانه بود قصّۀ عشق
شرح افسانه کنم کاین همه افسانه از اوست
پیداست آرزوی تو در چشمهای ما
پشت غرور و گریهی بیهایهایِ ما
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month, 4 weeks ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 4 months, 1 week ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 1 week, 5 days ago