مدرسه تاریخ

Description
Somayeh Abbasi
Ph.D., in Contemporary History of Iran.
Master of Social Studies.
مدرسه تاریخ جایی است، برای آنکه رویدادهای تاریخی را کمی متفاوت تر،با هم بخوانیم
We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 3 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 5 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 month, 2 weeks ago

2 weeks, 2 days ago
2 weeks, 5 days ago
1 month, 1 week ago
***✍*** اسماعیل حسن زاده؛

اسماعیل حسن زاده؛
"اعترافات دیرهنگام مدیران و ابتذال آگاهی":

اعتراف به اشتباهات مدیریتی از پدیده های نادر در نظام های سیاسی ایران است. وقتی میرزا مهدی خان وقایع نویس درباره شکست نادر از عثمانیان نوشت "چشم زخمی به اردوی همایونی وارد شد"، نادر عصبانی شد و گفت بنویس سپاه نادر شکست خورد؛ چرا نادر به شکست سخت خود اعتراف کرد؟ چون به قدرت و محبوبیتش نزد زیردستان مطمئن بود و نمی خواست خون چندهزار سرباز ایرانی در تاریخ مغفول واقع شود. اما چند سال بعد هیچکس از ترس نادر نمی‌توانست نفس بکشد چه برسد به انتقاد.

در دوره پهلوی نیز مدیران تا سقوط پهلوی  به اشتباه مدیریت کلان اعتراف نکردند. در حالی که آگاهان و دلسوزان خارج از قدرت بر ریل گذاری اشتباه تذکر می دادند. پس از حکومت سقوط، صدها کتاب توسط مدیران و فرماندهان در خارج  و داخل از اشتباهات و فساد شاه و وابستگانش منتشر شد که تنها به درد تاریخ می‌خورد.

امروزه چندی است برخی از مدیران و امیران میانی، به برخی اشتباهات جزیی  مدیران بالا دستی حاشیه نشین اعتراف می‌کنند؛ اعترافات سردار اثباتی در باره چرخش سیاست بشار اسد، عبدالرضا داوری به علاقه احمدی نژاد و جلیلی به تداوم بحران جنبش سبز جهت جراحی عمیق و... گزار ش محدود شمخانی درباره دستگیر شدگان جنبش سبز، اعترافات نعمت زاده وزیر وقت درباره کرسنت، چه سودی به حال مردم دارد؟  در ادبیات عامیانه ترکی مثلی داریم" دالدان آتان داش، توپوغا دیر".

اعترافات دیرهنگام ممکن است به علل عذاب وجدان، تغییر دیدگاه، یا انحراف اذهان مردم از عاملان اصلی مشکل و فریب افکار عمومی و... باشد. به نظر می‌رسد این افراد از حسن نیت برخوردار نیستند. زیرا خودشان از مجریان بودند، اگر انسان وجدان بیدار داشته باشد وقتی مقام عالی آگاهانه و ناآگاهانه دستور  خلاف منافع ملی می دهند، زیر دست نباید اجرا کند باید در برابرش مقاومت کند، حتی اگر از مسند برکنار کنند. آیت الله منتظری نمی‌توانست مدتی سکوت کند یا همصدا با دیگران باشد تا بعداز اینکه به قدرت رسید خواسته های خود را اعمال کند؟ مهندس میرحسین موسوی نمی‌توانست بعد از اعلام نتایج انتخابات سکوت کند و به رابطه خود با رهبر ادامه دهد.

اعتراف دیرهنگام در وضعیت کنونی به معنی به ابتذال کشیدن روند آگاهی جامعه است. آنان با فرار به جلو، روند آگاهی واقع بینانه جامعه را مخدوش کرده، آگاهی محدود و مدیریت شده به جامعه تلقین می کنند. در تلاشند مردم  وجود فضای آزاد بر اعتراف آزادانه خطای دولتمردان را باور کنند. اگر هانا آرنتی فکر کنیم آنان نه تنها شر را به ابتذال می کشند، بلکه آگاهی و دموکراسی را نیز به ابتذال می کشند. منظورم از ابتذال آگاهی این است که آنان شعار آگاهی حق مردم است مطرح ساخته، اخباری به مردم می‌دهند که عملا کارآیی و سودی برای مردم ندارد؛ آنان اخبار بی خطر یا مدیریت شده را با نظر موافق نهادهای بالادستی به مردم ارائه می‌دهند تا تصویری دموکراتیک از وضع موجود  بسازند یا دست داشتن برخی از مقامات بلند مرتبه را پاک کنند.

چطور یک روزنامه نگاری مانند یاشار سلطانی از روند قاچاق گسترده سوخت پرده بر می دارد، نهادهای انتظامی، نظامی، امنیتی،  ومهمتر از همه مسئولان نفتی از چنین قاچاقی خبردار نیستند. یا وقتی رئیس جمهور و رئیس مجلس با فرار به جلو اعلام کردند بین ۲۰ تا ۳۰میلیون لیتر سوخت قاچاق می شود، برخی به فکر مبارزه با قاچاق می افتند؟ این اطلاع رسانی توسط مقامات بلند مرتبه ارزش خبری و آگاهی بخشی ندارد. زیرا احمدی نژاد هم از داشتن بندر اختصاصی قاچاق سوخت توسط برادران قاچاقچی و دزدیده شدن دکل نفتی سخن گفته بود. برای تحقق بخشیدن به مبارزه با قاچاق سوخت، هفته اخیر، خط لوله قاچاق ۷۰ هزار لیتر در روز کشف شد تا مسئولان انتظامی اعلام کنند ما در حال مبارزه هستیم. اما در واقع، روند درست آگاهی بخشی را مختل می‌کنند.

قاچاق سوخت و مواد مخدر  و سایر فسادها هیچگاه در این کشور در وضعیت فعلی متوقف نخواهد شد. چون سود غیرقابل تصوری برای قاچاقچیان دارد. این حجم از سود می‌تواند همه سیاستمداران را بخرد یا در صورت لزوم آنان را با اعلام جرم‌های ساختگی و واهی تخریب شخصیت کرده، از میدان حذف کند. نظام قضایی بجای اینکه با اخذ دستور ویژه از رهبر، با قاچاق سوخت و فساد مبارزه کند، کانال تلگرامی آگاهی بخش یک استاد دانشگاه ( دکتر محسن رنانی) را مسدود و اعلام جرم می کند، چرا شما از امتناع توسعه در وضعیت فساد سخن می‌گویید؟ قاچاق و فساد تشویش اذهان عمومی نیست اما مقاله نوشتن  و اطلاع رسانی از وجود قاچاق تشویش اذهان عمومی است. این نوع اقدامات و اعترافات جهت به ابتذال کشیدن مسئله مبارزه با قاچاق و فساد و ابتذال آگاهی و فهم است. اعترافات برای انحراف افکار عمومی است.
سه شنبه. ۱۴۰۳/۱۰/۲۵
https://t.me/ishszh48

4 months ago

جنگ های نیابتی...
مبتنی بر نظریه نظام های جهانی؛ که امانوئل والرشتاین یکی از توسعه دهندگان آن است. ایران امروز را باید در مجموعه نَه کشورهای مرکزی این نظام، نَه در مجموعه کشورهای نیمه حاشیه ای، بلکه در در بین کشورهای حاشیه ای محسوب داشت. کشوری که در عصر صفوی، حتی نزدیک به مرکز این نظام قابل ارزیابی است، در مسیر توسعۀ ناموزون و جهت دوری از وابستگی به کشورهای مرکزی، اما در عین وابستگی مطلق، در مسیری ناکارآمد و در الگوی ناموفق از توسعه قدم برداشته است. بر طبق این نظریه، و در یک سلسله مراتب، کشورهای حاشیه ای توسط قدرت های درون مرکز و هم نیمه حاشیه ای به شکل های مختلف استثمار می شوند و مورد استفاده ابزاری قرار می گیرند. به واقع هر کدام از این کشورها حتی در مجموعه ای که نیز قرار دارد میتواند توسط کشوری در همان طبقه نیز به شکل دیگری غارت و مورد استفاده ابزاری قرار گیرد. انقلاب سال پنجاه و هفت، با شعار نه شرقی و نه غربی، بر مبنای یک ایدئولوژی غلط، نه  به دنبال پیوند درست و مبتنی بر منافع ملی با دیگر کشورهای جهان بود. بلکه دنبال استقلال و خود کفایی بدون دست یابی به الزامات پایه آن بود و آنچه امروز زیست ما ایرانیان است، محصول همین رویکرد غلط است.توسعه امری جهانی و محصول تجربیات جمعی است. گریز از آن، به بهانه استقلال، به بهانه رهایی از وابستگی، در حالی که فقط وابستگی از غرب به شرق شیفت کرده ، خسارت های ویرانگری به بار آورده و تا زمان اصلاح اساسی آن هیچ تغییر مثبتی در ایران رخ نخواهد داد. در این نظریه کشورهای نیمه حاشیه ای جولانگاه قدرت نمایی کشورهای مرکز و نیمه حاشیه ای بر علیه یکدگیر نیز هستند. جنگ های نیابتی، را شاید بتوان محصول همین رقابت ها در زمینی جز منطقه امن کشورهای قدرتمند محسوب داشت. که در سلسله مراتب های مختلف در حال رخ دادن بوده و است.
جنگ روسیه و اوکراین، کشیدن طولانی مدت روسیه به زعامت پوتین در باتلاق این نبرد، و همراهی وابستگان این دو کشوردر این جنگ، به شکل ارسال تسلیحات و دیگر کمک ها و عدم تلاشی جدی برای برقراری آتش بس را باید از نمونه این نبردها دانست. همچنان که تشکیل سازمان های فراحکومتی چون بریکس و درگیری ایران و اسرائیل، و بهانه هایی که در نهایت به تهاجم اسرائیل به ایران منجر شد، را نیز باید در همین خط ارزیابی کرد. ایران استثمار شده، ابزار و زمین بازی خوبی برای بزرگان است. اگر روایت طرف غربی را بپذیریم، که سامانه های پدافندی روسی در ایران آسیب جدی دیده اند و کارخانه ها و تاسیسات ساخت موشک، نیز از این حملات مصون نمانده اند. آنگاه میتوان آنچه در این یک سال در تشدید تنش ها رخ داد را بیشتر درک کرد. ایران موشکی ابزار خوبی برای روسیه و بهره برداری از امکانات آن بود و باید در این جنگ نیابتی یکی از قربانیان می شد. یادمان نرود پوتین حتی حاضر بود بین اسرائیل و ایران میانجیگری کند تا فرصت بیشتری برای خود بخرد. و آنچه دیروز اتفاق افتاد، در وهلۀ اول قدرت نمایی آمریکا و روسیه بر علیه یکدیگر در زمین ایران بود و نتیجه هم مشخص. نتیجه ای که نمیتوان آن را کوچک شمرد و باید منتظر تبعات آن بود.
#جنگهای_نیابتی
#مدرسه_تاریخ
@history_school_1402

5 months, 1 week ago

درد بی درمان...
یکی از اخبار واکنش برانگیز یکی دو هفتۀ اخیر، نامۀ فائزه هاشمی از زندان اوین در توصیف شرایط بند نسوان سیاسی این زندان بوده است. واکنش هایی در تایید یا انتقاد از نامۀ خانم هاشمی در این دو هفته بحث برانگیز شده است. هدف این نوشتار وارد شدن به این جواب ها یا راستی آزمایی نظرات نیست. اما در نامۀ فائزه هاشمی چند نکته مشهود است و برای من که سالها با خاطرات درگیری مستقیم پژوهشی داشته ام، این نامه سندی در تایید یک عدم تغییر بزرگ است؛ آن هم روحیه استبداد ستیزی ودرعین حال مستبد پروری ما ایرانیان است. ما از هر مبارزه ای، یک بت و دیکتاتور خلق کرده ایم و دوباره برای به پایین کشیدن آن، هزینه داده ایم و یکی دیگر را به جایش نشانده ایم.
اینکه ما ایرانیان در اوج آزاد اندیشی میتوانیم خود تبدیل به دیکتاتورهایی کوچک شویم. اینکه به بهانۀ شرایط حساس کنونی، دیگران را وادار به پذیرش افکار و عقاید خود کنیم. اینکه حتی اگر در زندان سیاسی سابقه دار شدیم، و کسی نخواست بر سابقۀ ما احترام بگذارد و بزرگی ما را پذیرا باشد، هم از قدرت خود استفاده کنیم و دست به طرد جمعی او بزنیم. اینکه نه شرایط کنونی افراد و هزینه هایی که یک فرد مستقل به خاطر افکارش را میدهد، معیارارزش گذاری و قضاوت در مورد او بدانیم، بلکه به سابقۀ خانوادگی او توجه داشته باشیم و با برچسب هایی چون اشراف زاده، آقا زاده، به تقبیح فرد مذکور بپردازیم. قصد حمایت از فائزه هاشمی را ندارم. اما شرایط او برایم یادآور مریم فیروز، دختر مبارز عبدالحسین میرزرا فرمانفرمائیان است. خاطرات مریم را بخوانید، تا سختی های یک زن اشراف زاده را جهت قبولاندن خود در جمع مبارزین عصر پهلوی درک کنید! خاطرات مبارزین سیاسی دورۀ پهلوی را بخوانید، تا فضایی که فائزه هاشمی توصیف میکند را بیشتر درک کنید. هر گروهی، هر جناحی، در زندان برای خود رسته ای داشت. کسی که به افکار حزبی، مرامات گروهی پایبند نبود، طرد جمعی میشد. مقاومت در زندان، به شکلی خود خواسته و آزاردهنده گاه ادامه داشت، چون هر نوع استفاده ازامکانات زندان همراهی با رژیم بود. همه رفیق بودند! اصلا واژگان هم باید با دقت استفاده میشد! خاطرات اشرف دهقانی و راضیه ابراهیم زاده را برای نمونه بخوانید تا فضای گفته شده را بهتر درک کنید. خاطرات زندانیان دهۀ شصت را بخوانید تا از زندانِ در زندان بیشتر آگاه شوید. خاطرات اسرای جنگ ایران و عراق را بخوانید. تا متوجه شوید سرکرده های اردوگاههای اسراء چگونه شرایط اسارت را برای «کودک سربازان» ایرانی گاه به مراتب سخت تراز ظلم بعثی های عراقی می کردند! آنچه فائزه میگوید، حتی اگر در منظر کلان آن اغراق باشد، اما حقیقتی است از زندان و روح جمعی ایرانیان. انکار واقعیت و واکنش های احساسی درمان دردی تاریخی نیست. همین دو سال پیش به چشم خود دیدیم، که گروهی دنبال برکشیدن ولعیهد سابق ایران به عنوان یک دیکتاتور جدید برای ایرانیان بودند و البته همچنان با آن توهم سر میکنند و هرکس جز در دایره طرفداری از او بوده و هست را چگونه بیرحمانه تخریب کرده و میکنند.
#مدرسه_تاریخ
#خاطرات_زندان
#فائزه_هاشمی
@history_school_1402

5 months, 2 weeks ago

جلال آل‌احمد؛ غوغاییِ دانشگاه ستیز!

به‌قلم زنده‌یاد سید جواد طباطبایی

نویسندگان غوغایی مانند جلال آل احمد سخنان بی معنای بسیاری درباره وضع دانشگاه در ایران گفته و نوشته اند، اما آنچه ناگفته مانده است این است که در شرایط تاریخی زمان تأسیس دانشگاه در ایران، اگر به معجزه اعتقاد نداشته باشیم که گویا باب آن تا اطلاع ثانوی مسدود است، جز آن دانشگاه نمی توانست تأسیس شود. در رأس آن غوغائیان جلال آل احمد قرار داشت که به ویژه در غربزدگی سخنان یاوه بسیاری درباره دانشگاه گفته است. او بر آن بود که دانشکده های ادبیات در ایران «نبش قبر کن» تربیت می‌کنند و از این حیث نوشت که «دانشکده های ادبیات را نیز باید جزو آن دسته از دانشکده ها شمرد که سر-و-کارشان با حقوق و معارف اسلامی و فرهنگ ایران و تتبع و تحقیق در آنهاست، یعنی دانشکده «حقوق و معقول ومنقول». او آنگاه درباره نقش این دانشکده می نویسد: «درست همچون مدارس اسلامی که ذکرشان گذشت و دیدم که گمان می‌کردند که تنها با تدریس و تبلیغ دین و اصول دینی میتوان از خطر بی دینی، که تنها یکی از عوارض غربزدکی است، جلوگرفت. دانشکده های حقوق و معقول و منقول ما گمان کرده اند که با پناه بردن به عربیّت و ادبیّت و عنعنات و سنن، جلوی همین خطر را میتوان گرفت. این است که مثلا دانشکده های ادبیات با همه فضلای استادانش تمام همّ و غم خود را مصروف نبش قبر و غور در گذشته ها و به تحقیق در عن الفلان و الفلان میکنند» (غربزدگی، تهران، رواق، ۱۳۵۶، ۱۸۳-۱۸۴).

آل احمد تنها سطح علمی یکی از دانشکده های ایران را قابل قبول می‌دانست و دربارۀ آن نیز نوشت: «شاید بتوان گفت که دانشکده طب نیز در سطح بین المللی چندان دست کمی از دیگر دانشکده های طب .ندارد ولی فوراً باید بیفزایم که این رجحان خود را مدیون نسبت بسیار بالای مرگ و میر در این ولایت است(آل احمد، همان، ص ۱۸۲ ).

گویا آل احمد که نه دانشگاه رفته بود و چنانکه از این عبارت‌ها میتوان دریافت نه می‌دانست که دانشگاه چیست پیشرفت علمی دانشکده پزشکی را از رونق غسالخانه قیاس می‌گرفت که شمار مردگان دلیل بر آن باشد این نظریه بدیع در توضیح سطح علمی یک دانشکده که تصور نمی‌کنم به مخیله هیچ گسسته خرد دیگری خطور کرده باشد از مهمترین دستاوردهای نظریه غربزدگی است. یکی از پی آمدهای این نوع منفی بافی درباره دانشگاه پناه بردن به افیون تعهد برای تصفیه حساب با تخصص بود که نتیجه ای جز هبوط در تفنّن نمی‌توانست داشته باشد این که آل احمد نمی دانست که در دانشکدۀ حقوق تبلیغ دینی نمی‌کنند و هیچ ملتی نمی تواند دربارۀ میراث گذشته خود تحقیق نکند دلیل این است که او دانشگاه نرفته بود اما این که نظریه پرداز غربزدگی در پایان رساله خود گمان کند که فیلم مُهر هفتم اینگمار برگمن، رمان طاعون آلبر کامو و ... ابزارهای شکستن طلسم غربزدگی هستند مبین این است که او یا تا این حد نادان بود یا مغرض!
دانشگاه زمانی تأسیس شد که سده ها پیش از آن نهادهای «تولید علم تعطیل شده بودند این خود داستانی طولانی دارد که چگونه در کشورهایی مانند ایران علم به قهقرا رفت و تعطیل شد غوغاییان که هر واقعه ای را با توطئه بیگانگان و دست نشانده های داخلی آنان توضیح می دهند دریافت درستی از نسبت علّت و معلول پیدا نکرده اند و البته ایدئولوژی آنان نیز مانعی بزرگ در برابر فهم درست این معضل است در این بخش از جهان پیش از آنکه قدرتهای بیگانه سلطه خود را اعمال کنند علم تعطیل شده بود؛ به خلاف آن چه کسانی مانند ادوارد سعید که تاریخ جهان اسلام را بسیار اندک میدانست اما سنگ آن را بسیار بر سینه می زد، گفته اند سلطه خارجی علت تعطیل علم نبود، بلکه معلول آن بود. شرق‌شناسی زمانی به تنها افق فهمیدن شرق تبدیل شد که شرق، علمی تولید نمی‌کرد و خود را نیز نمی فهمید.

مأخذ: جواد طباطبایی، تأملی در ترجمه متن های اندیشه سیاسی جدید، مورد شهریار ماکیاوللی، انتشارات مینوی خرد.

@nimruz_ir

6 months, 1 week ago

در خلوت مصدق...
آنچه از مصدق گفته می شود، در طیف غالب، روایت مردان اهل سیاست است. و بیش تر مرتبط با دوران فعالیت های سیاسی اوست. اما بر مصدق در احمد آباد چه گذشت؟ باز هم داده های پراکنده ای وجود دارد. هرچند خوشبختانه، دراین میان، خاطرات شیرین سمیعی؛ همسر محمود، نوۀ محمد مصدق، که در روزهایی از زندگی در تبعید او، در کنارش بود، میتواند تا حدودی پاسخگوی سوال بالا باشد.
شیرین سمیعی رئیس تحقیقات و امور بین‌الملل سازمان زنان بود؛ پستی که اشرف پهلوی به او داده بود، که به خاطرش تا زمان انقلاب در ایران بود و با حکم اخراجش که از سوی اعظم طالقانی صادر شد، ناچاراً از ایران خارج گردید. خاطرات او مرتبط با دوران کهنسالی او و خارج از ایران است. در این خاطرات نه شیرین سمیعی، بلکه مصدق و خانوادۀ او در مرکز روایت قراردارد.شیرین سمیعی که یک دهه بعد از مرگ پیر احمد آباد، با داشتن فرزند از محمود جدا شد، تنها دلیل این ازدواج را علاقۀ خود به محمد مصدق میداند! و می نویسد:« من خیلی زود دریافتم که محمود، محمد نیست و من در اشتیاق دیدار محمد مصدق بودم، پیرمردی که شاید ناخودآگاه به عشق او، تن به ازدواج با نوه اش داده بودم».
مصدق از دریچۀ عروس خانواده، فردی بود که در گفتار و کردار ملاحظۀ ادب را داشت. و دلیل محبوبیت وی در آن زمانه صداقت و آلوده نبودن او به فساد؛ مشخصه ای که دیگر سیاستمداران به آن شناخته شده بودند، هست. شیرین سمیعی مصدق را فردی توصیف میکند که هیچ کس نمی توانست او را وادار به کاری کند و معتقد به آزادی بیان بوده است.و لذا از این منظر در مورد آنچه روزنامه ها بر علیه اش می نوشتند ابایی نداشت. در دیدگاه راوی، مصدق«آن‌طور که من او را شناختم، کاری به مذهب و معتقدات کسی نداشت و هیچ‌گاه از برای مبارزه با آن برنخاست و درگیری با مذهب را به صلاح ملک و ملت نمی دانست. ندیدم کسی را به خاطر آن ملامت و یا مذهب را به خاطر مذهب بکوبد، اما به جدایی دین از دولت اعتقاد تام داشت و کتمانش نمی کرد. تکیه بسیار بر آموزش، دانش، آزادی و رفاه ملت می کرد. بارها از او شنیدم که می‌گفت با اسلحه به جنگ خرافات رفتن خطاست». در این کتاب منهای روزمرگی های مصدق در احمد آباد، کل خانواده او مورد توصیف بوده است. و مطالعه اش شناخت کلی از خانواده ای خواهد داد که برای عده ای، بزرگ مرد آن، چون بتی پرستیده می شود و برای گروهی او خائن به مشروطه و وطن است! اما مصدق؛ در میانه این دو تفکرقراردارد. او را باید با تمام عملکرد درست و نادرستش مورد قضاوت قرارداد و در فضای زمانه اش مورد سنجش قرار گیرد...

6 months, 1 week ago

تاریخ جنگ و ناگفته های آن...
سی و چهار سال پیش، در چنین روزی؛ بیست و شش مرداد، اولین گروه اسرای جنگ ایران و عراق وارد خاک وطن شدند. شاید باورکردنی نباشد، اما این فرایند تا سال هشتاد و دو نیز طول کشید!! اینکه جنگ چگونه شروع شد و به چه دلایل شروع شد و ادامه یافت، هدف این نوشتار نیست.اما جنگ همیشه پر از خشونت است و پر از نابودی زندگی هایی که زندگی نشدند. اسرای جنگ ایران و عراق از مظلوم ترین قربانیان این جنگ بودند. طیف غالب آنها، جوانان زیر بیست و پنج سال و بخشی چشمگیر«کودک سرباز»بودند.رفتن آنها به جنگ، بدون تجربۀ نظامی و آموزش اصولی، باعث شد که این عدم تجربه در اسارت زود هنگام آنها تاثیر گذار باشد.این«کودک سربازان» و البته بقیه اسرای ایرانی تحت شدید ترین شکنجه های غیر انسانی رژیم بعث عراقی قرار گرفتند.اغلب آنها با مجروحیت اسیر می شدند و به دلیل عدم رسیدگی مطلوب، دچار نقص عضو می شدند.بخشی از آنها از شدت این شکنجه ها یا در اسارت کشته شدند یا دچار جنون شدند. میزان خشونت عراقی ها مسئله ای بود که از سمت صلیب سرخ جهانی نیز در گزارش های رسمی منعکس شده است. اما این تمام ماجرا نبود.اسرای ایران از سمت خودی هم تحت خشونت بودند.این روایت ناگفته را بر اساس خاطرات هر چند هدایت شده و ایدئولوژیک اسراء میتوان به روشنی به دست آورد.آنها به ویژه کسانی که سن پایینی داشتند، حتماً از این خشونت های دو طرفه بیشتر آسیب می دیدند.این خشونت ها فیزیکی نبود. اما دردی به مراتب بالاتر از خشونت های فیزیکی داشت. اسیران ایرانی محکوم به حفظ یکدستی افکار و عقاید در اردوگاهها بودند. هر نوع مخالفت با وحدت جمعی، طرد جمعی را به بدترین شکل ممکن به همراه داشت.اسرای محروم از یک تغذیه مناسب حتی در سالهای اولیه شانس استفاده از حداقل اقلام غذایی اهدایی صلیب سرخ را که اغلب شامل شکلات یا بیسکویت بود را نیز نداشتند! آنها را کفار فرستاده بودند و از دیدگاه برخی از تندروهای اردوگاه،شاید به شیوه غیر اسلامی تولید شده بودند!! مجلات و کتاب هایی که به اردوگاهها ارسال میشد، ابتدا از سمت گروهی از ارشد های اسراء چک و مورد سانسور قرار می گرفت تا اسراء هر چیزی را نبینند و نخوانند!! درست است که برخی از این مجلات حاوی تصاویر مستهجن و تعمداً در بین اسرای ایرانی پخش می شد، اما شدت سانسور بیشتر از حذف این موارد بود.اسرای ایرانی حتی وقتی به ایران بازگشتند، هم به دلیل آنکه از فرماندهان ارشد جنگ نبودند و اتفاقاً از ضعیف ترین اقشار جامعه بودند مورد حمایت های چندانی قرار نگرفتند و بسیاری از آنها امروز با دردهای ناشی از اسارت طولانی مدت روزگار تلخی را میگذرانند.آنها با شرف ترین نسلی بودند که برای حفظ ایران، زیباترین سالهای جوانی خود را هدیه کردند.آنها را با حکومت یکی ندانیم و حرمت وجودشان را نگه داریم...
#مدرسه_تاریخ
@history_school_1402

6 months, 3 weeks ago

یک چهره؛ دو انتخاب
بخش دوم
تلاش بختیار برای حفظ ایران از «دیکتاتوری نعلین» به تعبیر خودش، بیش از موافق، مخالفان بسیار داشت. هم حزبی های او و اکثریت مردم اما آنچنان که گفته شد، همراه او نبودند.گزاره فرار او، یا خواست او برای خروج شاه از کشور، را نیز بسیاری، از تصمیم های نادرست بختیار اعلام کرده اند.اما شتاب حوادث چنان بود،که بختیار هم چاره ای جز همراهی با آن نداشت.او مبارزۀ خود را به خارج از مرزهای ایران کشاند. به واقع او شاید اولین فردی بود، که به صورت منسجم نقش اپوزیسیون رژیم جدید را بر عهده گرفت. اولین اقدام عملی، بعد از سردرگمی های ابتدائی؛ همراهی با طراحی کودتایی بود که بعدها به نام نوژه معروف شد. به بیان یکی از نزدیکان بختیار، یعنی سیروس آموزگار که در کابینۀ او نیز نقشی داشت، بختیار ذکر کرده بود که برای مبارزه با اهریمن جمهوری اسلامی حتی حاضر است از شیطان هم کمک بگیرد! برای همین او برای کمک رساندن به این کودتا هم از خواهر شاه اشرف کمک گرفت، هم برادران رشیدیان که در کودتای مرداد سی و دو نیز بر علیه مصدق نقش فعال داشتند!! و البته از صدام رئیس جمهور عراق!! کودتا شکست خورد و کمتر از دو ماه بعد صدام به ایران حمله کرد. مورخینی چون مجید تفرشی با تکیه بر گزارش های محرمانه وزارت خارجه انگلیس، از جمله گزارش های دیوید مرز و کریس رندل، بر سفرهای چند گانۀ شاپور بختیار در طی جنگ ایران و عراق به بغداد تاکید دارد. عباس میلانی می گوید اسنادی متقنی دراین باره ندیده است و آن را در حد شایعه میداند. اما اسناد انگلیسی، بختیار را از افراد موثر در مورد مشورت دادن به صدام جهت حمله به ایران در آن زمان حساس معرفی میکند.مجید تفرشی در مورد میزان تاثیر بالای آن تردید دارد. البته نزدیکان بختیار به مانند آموزگار این مساله را شایعه میداند و سفر چند باره بختیار به بغداد را صرفاً برای راه اندازی رادیو ذکر میکند! منوچهر رزم آرا هم دلیل این سفرها را تلاش بختیار در متقاعد کردن عدم حمله صدام به ایران میداند! به هرحال اما آنچه که قطعی است کمک های مالی دولت بعث عراق به بختیار است که تا زمان جنگ خلیج فارس ادامه داشت و این مورد را هیچ کدام از نزدیکان او انکار نکرده اند و همین مساله در عدم همراهی اپوزیسیون با او تاثیر گذار بود.آنها نمی توانستند بپذیرند کسی عاشق ایران باشد اما از حمایت مالی دشمن مردم و خاک ایران استفاده کند.البته این کمک ها هم صرفاً از سمت عراق نبود و تا زمان ترور در مرداد ماه سال هفتاد ادامه داشت. انیس نقاش به صراحت حکومت تهران را صادر کننده این دستور میداند که توسط او و تیم همراهش اجرا شد...
#مدرسه_تاریخ
@history_school_1402

We recommend to visit

?? ??? ?? ????? ?

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 3 months ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 5 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

ads : @IR_proxi_sale

Last updated 1 month, 2 weeks ago