گفتگوی صوتی گروه بنیاد رهایی از دین همراه با

احمدرضا ( محقق)
سینا (محقق علمی)

با موضوع:📍

🎙بررسی معایب و مزایای حکومت دینی و حکومت سکولار🎙

لینک کانال:
https://t.me/Freedom_From_Religion
لینک گروه:
https://t.me/+VG1InWOWEoM5NmZk

گفتگوی صوتی گروه بنیاد رهایی از دین همراه با

جناب داوود ( دین پژوه و محقق قرآنی)
جناب سینا (محقق علمی)

با موضوع:📍

🎙فرگشت انسان و حیوانات از نظر علم و دین🎙

لینک کانال:
https://t.me/Freedom_From_Religion
لینک گروه:
https://t.me/+VG1InWOWEoM5NmZk

👑«(و آنگاه که)سربازان بسیار من دوستانه اندر بابل گام بر میداشتند،من نگذاشتم کسی(در جایی)در تمامی سرزمین های سومر و اکد ترساننده باشد...»
•استوانه کوروش،بند۲۴،ترجمه عبدالمجید ارفعی

👑«در ماه ارخسمنو ،روز سوم کوروش به بابل اندر آمد،شاخه های سبز در برابر او(زیر پای او)گسترده شد»
.رویدادنامه نبونید،ستون ۳،بندهای ۱۵ تا ۱۹
برگردان ارفعی
۱۳۸۹:ص۱۴

👑«یوغی بر آنها [مردمان بابل]نهاده بود که شایسته شان نبود.خستگی هایشان را تسکین دادم(و)از بندها رهایشان کردم»
•استوانه کوروش،بند های۲۵،۲۶،ترجمه ارفعی

👑«من همه سرزمین ها را در صلح(امنیت)نشاندم»
•استوانه کوروش،بند۳۶،ترجمه شاهرخ رزمجو

👑«در پی امنیت شهر بابل و همه جایگاه های مقدسش بودم...»
•استوانه کوروش،بند۲۵،ترجمه شاهرخ رزمجو

👑«خستگی هایشان [مردم بابل]را تسکین دادم و از بندها رهایشان کردم...»
•استوانه کوروش،بند۲۶،ترجمه شاهرخ رزمجو

#به__مناسبت_بزرگداشت_کوروش_بزرگ
#هفت_آبان
#کوروش_بزرگ

نقد برهان شرطی پاسکال ✍

{قسمت اول} ?

پاسکال می‌گوید: اگر خدا وجود نداشته باشد ولی ما به او ایمان بیاوریم، هیچ چیزی را از دست نخواهیم داد، اما اگر خدا وجود داشته باشد و ما به او ایمان نیاوریم، همه چیز را از دست خواهیم داد. بنابراین، بهتر است به خدا ایمان بیاوریم

استدلال مذهبیون :
بهتر است به خدا باور داشته باشید و بمیرید و ببینید که خدایی نیست تا اینکه بیخدا باشید و بمیرید و ببینید خدایی هست

شنیدین میگن احتیاط شرط عقله ؟

اگه خدایی نباشه ، اونایی که تو دنیا خودشون رو اذیت کردن که طبق اصول دین پیش برن ، ضرر کردن چون هم دنیا رو از دست دادن هم آخرت رو !

?اما اگه طبق اصول دین پیش نرن و خدایی هم نباشه ، هم اینجا خوش هستن ، هم نباختن !

بیاید اشکال های شرط‌بندی پاسکال رو بررسی کنیم ????

1⃣  خب ناگفته نمونه ۴۲۰۰ دین و مذهب داریم ،،که هرکدومشون یک سازی میزنن

2⃣  مذاهب با هم دیگه سازگاری و توافقی ندارن و متناقض هستن ،، برای اینکه شرط بندی پاسکال کار کنه یک مذهبی  نیاز به قطعیت برای باور به خداش رو داره که اونو از مجازات نجات بده
? یعنی فرض کنید که اسلام دین حق است و یک نفر گاوپرست است الله او را به جهنم خواهد انداخت ،،، خب طبیعتا احتمالش خیلی زیاده که از بین این همه دین ، خدای اشتباهی رو انتخاب کنید و به جهنم برید !

3⃣  یک خدای خیر خواه یا عادل اصلا چرا باید ما رو بخاطر دین نداشتن به جهنم بندازه ؟ چرا، چه نیازی داره به پرستیده شدن
پس نیازی به باور به خدا نداریم !
مگر اینکه خداهه هم مثل شیطان باشه

4⃣  اینکه فقط بخاطر ترس از مجازات به یک موجود توهمی بنام خدا باور بیارید ، این یک استدلال ضعیف و بی ارزش است که فقط به درد عده ای ترسو میخوره که جرات شک کردن و اندیشیدن بدون ترس رو ندارن

#ادامه_دارد

➖ ➖ ➖
لینک کانال:
https://t.me/Freedom_From_Religion
لینک گروه:
https://t.me/+WPnKnbWLqXRiZjk0

ظنی بودن علم تاریخ از دید انسان مدرن

تشکیکات هیوم در باب علم تاریخ
الف)تشکیک در اعتبار تواتر:هیوم میگفت:شما نهایت چیزی که در باب حوادث تاریخی می گویید این است که فلان حادثه تاریخی به تواتر به ما رسیده است.در واقع متواترات در تاریخ برای ما ارزشمندترین داده های تاریخی اند.ایشان می گفت به نظر می رسد که حتی تواتر هم به سه دلیل علم یقینی به ما نمی دهد.
1-درباره تواتر قدما می گفتند که ما باید در مورد کسانی که تواتر کرده اند و ما از آنها متواتراً شنیده ایم،احتمال تواطی بر کذب ندهیم،یعنی احتمال ندهیم که تواطی بر کذب کرده اند.هیوم می گفت هیچ گاه این چنین نیست که ما حتی احتمال هم ندهیم.بله،گاه احتمال ضعیف است و گاه احتمال بسیار ضعیف است.اما اینکه جایی جمعی پیدا شوند که ما تواطی بر کذب این جمع را حتی احتمال هم ندهیم،ممکن نیست.ایشان می گفت همیشه این احتمال وجود دارد که تواطی بر کذب کرده باشند و چنین احتمالی منتفی نیست.

2-حال فرض می کنیم ما این تواطی بر کذب را منتفی بدانیم.این بحث تواطی بر کذب فقط و فقط در جایی که مطالب به صورت شفاهی و سینه به سینه نقل میشود مورد خوبی پیدا میکند ولی ما معمولا با مکتوبات سر وکار داریم.ما در واقع با مکتوباتی که از امور متواتره حکایت می کنند سروکار داریم.آنگاه ایشان یک سلسله استدلالات بیان می کرد که اصلا چگونه میتوان نشان داد که یک مکتوب به شخص خاصی متعلق است.هیوم نشان میداد که همه راه هایی که در زمان او برای اثبات اینکه فلان مکتوب کاتبش x است وجود داشت،مورد نقد است ما هیچ گاه نمی توانیم اثبات کنیم که مکتوبی که به دست ما میرسد کاتبش فردx است تا بعد بتوانیم در باب آن فرد x بگوییم«چون در مورد x و نسبت به او وثوق داریم پس مکتوب او هم مثل سخن ملفوظش است».

3-فرض می کنیم که معلوم شد فلان مکتوب متعلق به فرد x است و آن x هم کسی است که به صداقت مشهور است؛اما از مشهور بودن به صدق القول نمی توان«صدق القول» را نتیجه گرفت؛چون اولین دروغی که هر کس در عمرش می گوید اولین دروغی است که می گوید.هیچ گاه اولین دروغ انسان دومین دروغ انسان نیست! اولین دروغ،اولین دروغ است.اگر اولین دروغی که من در عمرم می گویم اولین دروغ است،معنایش این است که قبلا هیچ دروغی نگفته ام.پس از اینکه تا کنون در تمام عمرم هیچ دروغی نگفته ام نمی توان نتیجه گرفت که هیچ دروغی نخواهم گفت.
ب)عدم وثوق به راویان مشترک المنافع:اتفاقا مطالبی که رجالیون ما نیز می گفتند به ذهن هیوم هم رسیده بود؛مثلا رجالیون ما می گویند همه ناقلان و رُوات باید امامی باشند،یعنی شیعه اثناعشری باشند.هیوم می گوید:اگر ما بخواهیم در تاریخ وثوقمان زیاد شود باید نه فقط تعداد روات هر چه کثیرتر باشند،بلکه باید روات هر قدر که امکان دارد متنوع تر باشند،نه یکدست تر!
مثال بزنم:اگر خبری را صد نفر بگویند و همه این صد نفر مرد باشند انسان بیشتر وثوق می کند یا پنجاه نفر مرد باشند و پنجاه نقر زن؟و همین طور این صد نفر-که پنجاه تا مردند و پنجاه تا زن-اگر هر صد نفرشان مسلمان باشند انسان بیشتر وثوق می کند یا ده نفرشان یهودی باشند،ده نفرشان مسلمان،ده نفرشان مسیحی،ده نفر زرتشتی،ده نفر بودایی و...،ولی همه یک حرف بزنند؛کدام وثوق انصافا بیشتر است؟معلوم است که تنوع بیشتر وثوق بیشتری می آورد.به همین ترتیب اگر تعدادی از این راویان از اغنیا باشند و تعدادی از فقرا،تعدادی از طبقه حاکم باشند و تعدادی از طبقه محکوم،باز هم وثوقمان بیشتر می شود.اما اگر مثلا همه آنها پزشک باشند و همه آنها تنوع های قبلی را هم داشته باشند،یعنی همین صد نفر که مرد و زن و زرتشتی و...بودند ناگهان بفهمیم که همه پزشک بوده اند،قدری تردید پیدا می کنیم و ثوقمان کمتر میشود.اما اگر در بین آنها پزشک باشد و تعدادی شان هم غیرپزشک باشند،واصلا تعدادی از آنها شغلی داشته باشند که با پزشکی ناسازگار باشد-مثلا رمال باشند-ولی باز هم سخن واحدی بگویند،در اینجا باز با اطمینان بیشتری قبول می کنیم؛چون هر قدر در جهات مختلف تنوع بیشتر می شود،احتمال اینکه منافع مشترک - خواسته یا ناخواسته-رخنه کرده باشد کمتر می شود و با ازدیاد تنوع باز هم کمتر و کمتر میشود.
بنابراین سخنی را که ما به امام جعفر صادق نسبت می دهیم،اگر ده نفر از روات سنی باشند و بیست نفر شیعه بهتر از این است که هر سی نفرشان شیعه باشند.چون بالاخره شیعه،شیعه بودنش برایش منفعت مشترک ایجاد می کند.در میان شیعیان هم انسان های عجیب و غریبی پیدا می شود که نگو و نپرس.بنابراین بگذارید سنی هم نقل کند.(ادامه)??

ما چگونه انسان شدیم... ؟!
با زیرنویس فارسی
موضوع：فرگشت(دگرگونش)
زمان：5M

▫️قسمت 17 از 28

#فرگشت

لینک کانال:
https://t.me/Freedom_From_Religion
لینک گروه:
https://t.me/+WPnKnbWLqXRiZjk0