𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months, 4 weeks ago
*🔸*خانه « علوم اجتماعی ایران » کجاست؟
پوریا گل محمدی**
خانه هنرمندان، خانه اندیشمندان علوم انسانی، خانه کتاب، خانه معدن ، خانه سینما، خانه شاعران و .... کانون ها و سازمان ها و انجمن های که برای خودشان ساختمانی با عنوان خانه دارند کم نیستند، حتی مادر بزرگ های عروسکی هم خانه دارند ، مانند « خانه مادر بزرگ » .
اما سوال این است که با گذشت این همه سال چرا هنوز انجمن جامعه شناسی ایران ، انجمن انسان شناسی، انجمن جمعیت شناسی و... گروه های وابسته به علوم اجتماعی که از بهترین انجمن های ایران هستند هیچ خانه ای ندارند.
ادامه این یادداشت را روی وب سایت انجمن جامعه شناسی ایران بخوانید.
@iran_sociology
#انجمن_جامعه_شناسی_ایران
با حمایت انجمن جامعه شناسی از فرهنگ و فرهیختگی حمایت کنید
طرح دوره «مستندنگاری و تخیل انتقادی: گذر واقعیت از فلسفه به سیاست»
پوریا جهانشاد
مجموعه درسگفتارهای «مستندنگاری و تخیلی انتقادی: گذر واقعیت از فلسفه به سیاست»، نگاهیست انتقادی به ساز و کار بازنمایی و ساخت تخیل اجتماعی از «دیگری»های برون فرض شده از مرزهای قراردادی تاریخ، فرهنگ و عقلانیت.
سرآغاز بحثمان در این مجموعه باز میگردد به سالهای رو به تثبیت دولت-ملتهای اروپایی و بازگشت تدریجی استعمارگران به کشورهای خود؛ بزنگاهی که در آن گروههایی که از پشتوانهی برخی آکادمیهای تازه تأسیس برخوردار بودند را بر آن داشت تا تخیلات خود نسبت به دیگر اقوام را با اتکا به «مشاهده» و استنتاجهای حاصل از آن اعتبار بخشند. این اتکای خدشهناپذیر به مشاهده و «دیگریسازی» حاصل از آن که تا پیش از نیمه دوم قرن بیستم توجهی را به خود جلب نمیکرد، به یکباره پس از شورشها و انقلابهای خیابانی در نیمه دوم این قرن، دامنه اعتراضات فراوانی را متوجه خود دید. در این دوران نهتنها در جهان غرب، بلکه در آفریقا و خاورمیانه میشد صداهای اعتراضی را در انتقاد به اشکال بازنمایی شنید که حاکی از رشد آگاهی اتنیکی-طبقاتی نسبت به سازوکارهای هژمونیک سلطه از طریق رسانههای تصویری بود؛ روندی که متاسفانه چندان تداوم نیافت و در کمتر از دو دهه، با اندکی تغییرات، به تنظیمات کارخانه بازگشت.
گذر از دور باطل مستندنگاری امروز، ازیکطرف نیازمند بازخوانی انتقادی این تجربهی تاریخی و از طرف دیگر نیازمند بازاندیشی در حوزه مفاهیم و به چالش کشیدن روندهای ظاهراً عقل سلیمی حاکم بر عرصه «بازنمایی» است. این درسگفتارها میکوشد به این دو محور بپردازد و در همین چارچوب در خصوص چیستی و ماهیت آنچه «واقعیت اجتماعی» و «سندیت تصویر» نامیده میشود نیز مباحثی را به صورت مصداقی عرضه کند. همچنین در این دوره به شکلی ایجابی به ضرورت جانشینی راهکارهای «مداخله محور» بهجای «مشاهده محور» میپردازیم. نمونههای انتخاب شده برای این درسگفتار از مستندهای متفاوت و در جغرافیاهایی متکثر است اما اغلب تمرکز را بر بررسی نمونههایی از مستندنگاری در ایران نگاه خواهیم داشت.
جلسه اول) مستندنگاری: پرسش هایی از هستی شناسی امر بازنمایانه
جلسه دوم) نیروهای درگیر در ساخت جوامع مدرن: مروری انتقادی بر سویههای برساخت واقعیت اجتماعی و تخیل حاصل از آن(بخش اول)
جلسه سوم) نیروهای درگیر در ساخت جوامع مدرن: مروری انتقادی بر سویههای برساخت واقعیت اجتماعی و تخیل حاصل از آن(بخش دوم)
جلسه چهارم) نیروهای درگیر در ساخت جوامع مدرن: مروری انتقادی بر سویههای برساخت واقعیت اجتماعی و تخیل حاصل از آن(بخش سوم)
جلسه پنجم) مستندنگاری بهمثابه ابزاری در خدمت بازتولید نظم موجود: مروری بر ماهیت پوزیتیویستی مستندنگاریها
جلسه ششم) چگونه میشود به جنگ پوزیتیویسم رفت؟ نقد و بررسی یک فیلم مستند
جلسه هفتم) مستندنگاریهای اجتماعی امروز به ما چه میگویند؟ یک مطالعه موردی؛ مهاجرین افغانستانی در ایران
جلسه هشت) آیا راهی جز پناه بردن به گفتمان لیبرال حقوق بشر وجود دارد؟
جلسه نهم) از سیاست اجماع به سیاست رادیکال؛ مردمنگاری انتقادی و اتواتنوگرافی
جلسه دهم) گفتگوی جمعی حول یک فیلم و رویکردهایش در همراهی با سازندگان
مدرسه خانواده انجمن جامعهشناسی ایران برگزار میکند:
زمینه های اجتماعی و فرهنگی مهارتهای ارتباطی در خانواده
کنشهای ارتباطی افراد محصول زندگی فردی و اجتماعی آنهاست؛ اما سهم عوامل اجتماعی بیش از ویژگیهای ذاتی افراد است. افراد ضمن رشد در محیط خانواده، مدرسه و محله و در ارتباط با اقوام و آشنایان، آداب معاشرت و رفتار با دیگران و ارزشها و هنجارهای مربوطه را یاد میگیرند و کنشهای ارتباطی خود را بر اساس آن تنظیم میکنند، این ارزشها و هنجارها به چارچوبهای ذهنی کنش تبدیل میشوند و معیاری برای فرد ایجاد می کنند که به وسیله آن دیدگاهها و کنشهای دیگران را ارزیابی میکند؛ در صورتی که ارزش یا کنش انجام شده را موافق چارچوبهای ذهنی خود بداند با آن همراهی میکند و اگر مخالف چارچوب ذهنیاش باشد با آن مقابله میکند و یا نادیده میگیرد.
در این کارگاه قصد داریم در مورد مهارتهای ارتباطی و نقش زمینههای اجتماعی و فرهنگی در بهوجود آمدن آن بیشتر گفتوگو کنیم.
تسخیر مرکز آموزش انجمن جامعهشناسی: یورش جدید شهرداری به نهادهای مدنی و اجتماعی
محمدحسین موسوی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
بارها نامش را شنیدهام. از اساتیدم، از بین اعلانات مربوط به دورههای آزاد خواندن کتاب، از میان صفحات کتب تاریخ نهادهای اجتماعی ایران، از میان گفتگو دانشجویان قدیمی علوم اجتماعی. به کوچه شصت و سوم که میرسم و پلاک را پیدا میکنم اما آپارتمانی چندطبقه و رنگ و رو رفته میبینم. تلاشم برای پیدا کردن زنگ در ناکام میماند، وارد در کوچکی میشوم و از آسانسور پارکینگ میروم بالا، از میان سبدهای کاهو و جعبههای نان که توسط کافه و رستورانهای کناری در آنجا انبار شده. به طبقه دوم میرسم، در کنار اداره تعطیل ممیزی منطقه، دری نیمهباز است و کنار آن کاغذی نصب شده که میگوید اینجا مرکز آموزش انجمن جامعهشناسی ایران است. تصوراتم کمی میریزد به هم اما صدایی میگوید “همین هم غنیمت است.” راست میگوید، مایی که نه در دانشگاه جای درستی برای کار علمی و اجتماعی برایمان باقی مانده نه در دیگر مکانهایی که هردم بیشتر به نفع خودیها تسخیر میشوند یا از بین میروند، همین هم غنیمت است. این غنیمت اما ماندگار نیست، زیرا شهردار تهران حال که دستش نتوانسته به خانه اندیشمندان برسد، چشمش به این آپارتمان کوچک است.
مولدسازی، به بهای از بین بردن نفع جمعی
انجمن که حال دفترش واقع در دانشگاه تهران را نیز ندارد و میگویند مدیران فعلی دانشگاه تهران قسم خوردهاند نگذارد انجمن جامعهشناسی به میان دانشگاه برگردد، دارد از مکان مرکز آموزشها نیز رانده میشود اما این رانده شدن که فقط تسخیر یک دفتر کوچک را هدف ندارد، از بین بردن “جمع” را میخواهد، از بین بردن هرآنچه انجمن جامعهشناسی در آن دفتر کوچک میتواند انجام دهد، از بین بردن هر “ما”یی که در آن آپارتمان کوچک حول محور علم شکل میگیرد، علمی که نمیخواهند باشد، “ما”هایی که نمیتوانند تحمل کنند. او همهچیز را برای خود میخواهد. به پوسترها مینگرم، به تاریخچه این انجمن از دهه 70، به سخنان مسئولین انجمن که به من، دانشجو رانده شده از نهادهای دانشگاهی و از ماهها بعد از حتی کلاس درسهرچند به طور موقت امید زیستن آکادمیک میدهد، امید بودن در جمعی مکانمند، امید داشتن جایی آرام و ثابت که در آن از جامعه صحبت شود، از جامعه درون خود.
چشمها نگران است، گفتهاند تا اواسط تیر فرصت تخلیه است، هیچکس نمیداند چه کند در برابر شهرداری مهیب تهران، شهرداری فراقانونی تهران و شهرداری غیرقابل پیشبینی تهران. میگویند طبق قراری که 9 سال پیش بین شهرداری و انجمن گذاشته شده، قرار بوده تا وقتی انجمن این دفتر را برای کار علمی به کار میگیرد، این دفتر باقی بماند. اما حالا شهردار جدید زیر آن قول زده. میگویند حتی مکان را به وکیل و وزیری اهدا کرده و حال طرف حساب او نیز است. وقتی میپرسم چطور؟ میگویند با استفاده از لایحه مولدسازی اموال دولت، لایحهای که در آن توجه به سرانه شهری و منافع عام فدای افزایش سود و کسب درآمد شده، چرا که در اکثر شهرها مکانهای دولتی جایی برای رشد برای مثال سرانه فضا سبز یا افزایش کیفیت و کمیت خدمات شهریست، اما در بند 10 آییننامه اجرایی مولدسازی با اشاره مستقیم به تغییر کاربری، افزایش تراکم و طبقات اموال دولتی به منظور درآمدزایی اشاره شده. حال انجمن جامعهشناسی نیز با این مصوبه دارد مکان کلاسها و آموزشش را از دست میدهد.
حقی که از همه گرفته شده است
به سرکلاس برمیگردم اما دلنگرانام. من در همین سال گذشته تجربه بسته شدن و تخلیه شدن دفتر انجمن دانشجوییمان را داشتهام. میدانم بیمکانی چه برسر کار میآورد. چه برسر گفتگو میآورد و چه میکند با حلقههای نحیف جامعه مدنی و علمی. آنری لوفور حق به شهر را دال تهی مینامد. میگوید این دال تهی توسط هر گروهی با مطالبهاش معنا میگیرد و به نوعی پر میشود. اخبار شهر را نگاه که میکنم اما جز اقلیتی کسی را دارا حق خود از شهر نمیبینم. از جنگ برسر حفظ پارکها و بوستانها، تا تحصن شبانه متولین خانه اندیشمندان علوم انسانی برای نگهداشتن مکانشان، تا یورشهای مکرر برای تخریب و بازسازی خانهها در دهونک و اطراف الزهرا، تا زنانی که روایت میکنند چگونه دیگر نمیتوانند در خیابانها و میدانهایی مهم بگردند و استرس بازخواست نکشند. حق همه از شهر خورده شده، دال تهی، تهی نمانده، دور انداخته شده و بین شعارها و لایحهها صفکشیهای خیابانی به فراموشی سپرده شده. وقتی میپرسم چه میتوانیم بکنیم جوابی نمیشنوم، حق را گرفتهاند و راههای حق خواهی را نیز بسته اند، حال یا به زور و ضرب یا با قانونسازیهایی که تلاش میکند پنهان کند چگونه حق شهروندان در قلدریای دولتمند، از آنها گرفته شده و گرفته میشود.
@isa_ctc
بهنام خداوند جان و خرد
برخورد جناحی و حزبی با دانش و دانشگاه و نهاد علم، خسارتبار تر از شکست در یک جنگ برای مردم یک کشور است. متاسفانه برخی مدعیان سیاستورزی در شهر تهران با رویکرد جناحی و سیاسی و با توجیه «استرداد املاک شهرداری» از سال گذشته اقدام به بازپسگیری املاک واگذار شده به نهادهای مدنی علمی و غیرانتفاعی نمودهاند که نمونهی آن را در برخورد غیرمدبرانه شهرداری تهران با خانه اندیشمندان علوم انسانی در یک سال گذشته مشاهده نمودیم. اکنون این تعرض به حریم علم و دانش بهویژه در حوزهی علوم انسانی به دیگر نهادها و انجمنهای علمی تسری یافته و شهرداری تهران در اقدامی مشابه، درصدد بازپسگیری ساختمان محل استقرار #انجمن_جامعه_شناسی_ایران است.
انجمن حقوقشناسی ضمن تقبیح این رفتار جناحی و سیاستزده، خاطرنشان مینماید، همانگونه که در موضوع خانه اندیشمندان علوم انسانی با تمام توان و ظرفیت خود همدل و همراه حریم دانش بوده و ساحت علوم انسانی دفاع نمودهایم، با تمام توان و ظرفیت خود همدل و همراه انجمن جامعه شناسی ایران نیز خواهیم بود و از تشکلها و نهادهای علمی میخواهیم تا به هر نحود ممکن از این انجمن و دیگر نهادهای علمی در معرض تعطیلی حمایت نمایند.
انجمن حقوقشناسی
خرداد ۱۴۰۳
?میراث جامعهشناسی
✍بیتا مدنی
در آستانه سالگرد درگذشت دکتر سید محمدامین قانعی راد، از رئوسای انجمن جامعهشناسی ایران در دهه ۹۰ شمسی هستیم که در ۲۴ خردادماه ۱۳۹۷ درگذشت.
در دوره ریاست شادروان دکتر قانعی راد، از طرف شهرداری وقت مرکز درسگفتارهای یوسف آباد جهت برگزاری دورههای آموزش شهروندی و علوم اجتماعی مردم محور به انجمن واگذار شد. متأسفانه این روزها شهرداری تهران، برای تخلیه مرکز فشار مضاعفی را بر انجمن وارد میکند.
این در حالی است که پارسال نیز ریاست دانشگاه تهران، سالن کنفرانس انجمن واقع در نیم طبقه اول دانشکده علوم اجتماعی را پس از تقریبا چهار دهه از انجمن گرفت.
شیوه برخورد شهرداری تهران با سازمان مردم نهاد علمی انجمن جامعهشناسی ایران، گویای نگرش کارگزاران و مدیران شهرداری نسبت به کنشگری علمی و جامعه مدنی است.
امید که حاصل زحمات ارزنده جامعه شناسانی چون شادروان دکتر قانعی راد با بیتدبیری و سوء مدیریت شهرداری به هدر نرود. میراث جامعهشناسی قطعا ساختمان نیست بلکه درهمتنیدگی کنشهای جمعی در قالبی از کنش پیوسته است اما بستر آن را فضای کنش فراهم میکند.
#انجمن_جامعهشناسی_ایران
#مرکز_آموزش_تخصصی_انجمن_جامعهشناسی_ایران
#محمدامین_قانعی_راد
بدینوسیله درگذشت مرحوم مغفور سید محمد سراجزاده پدر بزرگوار آقای دکتر سیدحسین سراجزاده رئیس اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی ایران و رئیس پیشین انجمن جامعهشناسی ایران به اطلاع میرسد. هیات مدیره انجمن جامعهشناسی ایران این ضایعه را خدمت خانواده محترم و بهویژه فرزندان برومند ایشان تسلیت میگوید.
هیات مدیره انجمن جامعهشناسی ایران
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 1 month ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 3 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months, 4 weeks ago