?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 3 weeks ago
نمیدونم چه سالی، آخر یکی از نامههام به تو نوشته بودم: «محتاجتم؛ بیشتر از اونی که فکر کنی» هنوزم همونه، همونم میمونه. محتاجتم؛ بیشتر از اونی که اون سال فکر کردی
[آهنگ پسزمینه]
خواب تورا میبینم و خودم که هیچ پلکهایم باور نمیکنند که تمام مدت بسته بودهاند. دوباره مژههایم را به هم میرسانم و به این فکر میکنم که اگر همین چند روز پیش مسئول سونوگرافی گفته بود توی تصویر یک غدهی سرطانی دیده، باز هم دلتنگی تو بزرگترین درد من بود؟ یا اگر همین دیشب فروشندهی کلاهبردار اینستاگرام تمام داراییمان را دزدیده بود باز هم پشت سفیدی چشمهایم تو زندگی میکردی؟ اگر دلار همینطور بالا برود چه؟ ممکن است روزی دغدغهی گرانی و جنگ توی صف فکرهایم از تو جلو بزند؟ به این فکر میکنم که زندگی آنقدر یکدفعهای و تکراری هست که روزی موقع خواندن دوبارهی این متن کس یا چیز دیگری را روی صندلی «تو» بنشانم؟ تاکید به بسته نگهداشتن پلکها مرا به ادامهی دنیایی پرت میکند که تو از آن نرفتهای. فکر میکنی توی دنیایی که نرفتهای من باز هم نویسنده میشوم؟
گفت: «گاهی با خودم میگم چقد اون آدمی بود که میشد توی بغلش مرد.»
[توصیف قشنگی بود؛ به این فکر کردم که توی آغوش خیلیا میشه زندگی کرد.. اما احتمالا اونی امنه که بشه توی بغلش مرد.]
?
از مجموعه «برایم از خیابانهای آنجا بنویس» - کانادا
جاش امنه. تو باهاش یه دستبند ماه و ستاره درست کردی و یه سکهی شیر یا خط. منم دوستیمونو نوشتم توی شعرای حافظ، چاپ کردم توی عکس، بافتم بین تار و پود قالیچه و جا دادم توی بگ.
توام بذارش تو چمدونت و بعد با خیال راحت بچرخ توی دنیا.
گفت: «من هیچوقت دوست ندارم کسیو دوست داشته باشم. چرا باید خودم خودمو پیش یه نفر بیدفاع کنم؟»
لبخندمو از همیشه غلیظتر کردم و گفتم: «میارزه. بین این همه جنگ، این همه سلاح، بین این همه سپر می ارزه یه نفر باشه که بتونی کنارش اسلحتو زمین بذاری.»
قانع نشد.
ادامه دادم: «معلومه که ریسکه، معلومه که ترس داره. ولی مطمئن باش. مطمئن باش حتی اگه اسلحتو زمین نذاری یه روزی میاد که خشابشو برای کسی خالی میکنی.»
امروز موقع فیلمبرداری تمرین کلاسیمون یکی از بچهها داداش کوچیکشو با خودش اورده بود. تمام مدت فیلمبرداری کنار من نشست و زل زد به دوربین. آخرای کار بود. عجله داشتیم و خسته بودم. موقعی که نباید راه رفت و برای اینکه صدای پاش ضبط نشه جدیتر از قبل بهش گفتم: «وایسا…
بالاخره فردا میبینمت.
نمیگم خیلی، میگم دلم برات اندازهی دو سال و دو ماه تنگ شده.
و حتما تو میدونی دو سال و دو ماه چقدر بیشتر از خیلیه.
[Everything looks a little more empty]
?? ??? ?? ????? ?
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 8 months, 1 week ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 10 months, 3 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
ads : @IR_proxi_sale
Last updated 6 months, 3 weeks ago