رسانه‌ی زرتشتی «اَشِمْ وُهو»

Description
🔻 برگه‌ی «اَشِمْ وُهو»، پژوهشگاه و آموزشگاه دین مَزدَیَسنا، دِژ فرهنگی ایرانشهر در تلگرام

🔸️ راه‌اندازی در روز خور از ماه بهمن اوستایی، برابر با 2581/11/5 شاهنشاهی (25 ژانویه‌ی 2023)

🔸 فهرست اصلی:
t.me/AshemVohu2581/66
(مهم‌ترین پست‌ها پین می‌شوند.)
Advertising
We recommend to visit

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 week, 2 days ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months, 2 weeks ago

ترید شاهین 💸 | 🕋𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓
آموزش صفر تا 100 کریپتو 📊
❗️معرفی خفن ترین پروژه ها‌ در بازار های مالی به صورت رایگان🐳
سیگنال فیوچرز و اسپات (هولد) رایگان🔥
با ما باشی💯 قدم جلویی رفیق🥂
𝐈𝐍𝐒𝐓𝐀𝐆𝐑𝐀𝐌 :
www.instagram.com/trade_shahin

Last updated 1 month ago

2 months ago

🔻 برای پیشگیری از کژفهمی پیرامون نوشتار بالا: آیا دین زرتشتی به نسبی‌گرایی اخلاقی باور دارد؟

🔸 ارزش‌های نیک -که ما مزداپرستان آنها را در دستگاه یزدان‌شناسی خود با نام «ایزدان» نمودار می‌سازیم- همواره نیک اند و ضدارزش‌های پلید نیز -که از آنها با نام «دیوان» یاد می‌کنیم- همواره پلید اند. برای نمونه، راستی مطلقا نیک و دروغ مطلقا پلید است و این هیچ گونه وابستگی به شرایطی که ما در آن قرار می‌گیریم، ندارد.

🔸 پس باور به «روزگار گمیختگی» در دین مزدایی هرگز نباید به معنای باور به نسبی‌گرایی اخلاقی پنداشته شود. چه، نیک یا بد بودن ارزش‌ها یک امر است و تعارض آنها با یکدیگر در شرایطی ویژه (همان روزگار گمیختگی) امری‌ست دیگر. مُغان گرانمایه، تفکیک میان این دو امر را با ارائه‌ی ویمَندی (تعریفی) دقیق از «نیکی» و «بدی» انجام داده اند؛ در اینباره در آینده بیشتر سخن خواهم گفت.

بهدین تیرداد نیک اندیش

🔥 @AshemVohu2581 🔥

2 months ago

🔸 بنگرید.

2 months ago

↩️ اندر چیستی «روزگار گُمیختِگی»: دین مَزدَیَسنا جهان را سیاه و سپید می‌بیند یا خاکستری؟

💠 هنگامی که گفته می‌شود دین زرتشتی جهان را میدان نبردی میان دو قوای اهورایی و اهریمنی می‌داند، یکی از کژفهمی‌هایی که شاید برخی دچارش شوند، آنست که نگاه دین زرتشتی به جهان نگاهی سیاه و سپید است؛ یعنی چنین می‌پندارند که این دین، هر یک از امور جهان را یا سپیدِ سپید و سراسر اهورایی می‌نگرد و یا سیاهِ سیاه و یکسره اهریمنی. حال آنکه چنین برداشتی از جهانبینی زرتشتی، خطایی بنیادین است که می‌تواند شناخت یک فرد از این جهانبینی را دچار سوءتفاهم‌های ژرفی نماید.

💠 در جهانبینی زرتشتی، اگرچه اورمَزد (اهورامزدا) یکسره نیک است و اهریمن یکسره بد، اما جهان امروز ما نه یکسره برآیند خواست اهورامزداست که بخواهد مطلقا نیک باشد و نه یکسره بازتاب خواست اهریمن است که بخواهد مطلقا پلید باشد. بلکه از روزن این جهانبینی، زمانه‌ای که ما امروز در آن به سر می‌بریم، روزگاری‌ست که در آن تقریبا هیچ کس یا پدیده‌ای را نمی‌توان یافت که سراسر نیک و اهورایی یا یکسره پلید و اهریمنی باشد؛ زیرا جهان امروز ما جهانی‌ست خاکستری‌رنگ که میوه‌ی خواست آفرینش‌گرانه‌ی اهورامزدا و نیز تازش تبهکارانه‌ی اهریمن به گونه‌ی هم‌زمان است. در اینباره در دینکرد ششم چنین آمده است: «هر نیکی را اورمزد و هر بدی را اهریمن پدید آورد. هر نیکی که اورمزد و پدیدآوردگانش دارند، از آفرینش اورمزد و هر بدی که ایشان دارند، از اهریمن است. چندان نیکی که اهریمن و پدیدآوردگان اهریمن دارند، از آفرینش اورمزد و هر بدی که ایشان دارند، از خودشان است.» (بندهای ب1 تا ب3) این وضعیت در نگرش زرتشتی "روزگار گمیختگی" نامیده می‌شود؛ روزگار آمیختگی نیکی و بدی که از تازش اهریمن به آفرینش اهورامزدا آغاز شده است و تا آستانه‌ی فرارسیدن فَرَشگَرد (پیروزی پایانی اهورامزدا بر اهریمن و بازگشت جهان به آرمانی‌ترین شکل ممکن خود) ادامه خواهد داشت و در این بازه‌ی زمانی جداسازی نیکی از بدی گاه بسیار دشوار و پیچیده خواهد بود.

💠 چه، در این زمانه رویدادهایی رخ می‌دهند که هم‌زمان دارای ابعاد گوناگون نیک و بد اند. درست از همین روست که در روایت‌های استوره‌ای آمده است: «فریدون خواست اَژی‌دَهاک (ضحاک) را بکشد. اورمزد گفت که اکنون مکش؛ چه، این زمین پر از خرَفستَر (موجود موذی) شود. زرتشت بی‌مرگی خواست. اورمزد گفت اگر اکنون تو را بی‌مرگ سازم، فرشگرد کردن ممکن نباشد.» (دینکرد ششم؛ بندهای ب4 و ب5) این دو روایت استوره‌ای به ما می‌آموزانند که گاه حتی جاودانگی نیک‌ترین انسان تاریخ (اَشو زرتشت) و نیز مرگ پلیدترین شخصیت استوره‌ای تاریخ (ضحاک) می‌تواند دارای چنان پیامدهای بدی گردد که رخ ندادنشان از رخ دادنشان بهتر باشد.

💠 همچنین در روزگار گمیختگی گاه یک ارزش نیک و ایزدانه، زیر تاثیر عوامل بیرونی، در تعارض با ارزش نیک دیگری قرار می‌گیرد و ما را ناچار می‌کند تا از میان آن دو، یکی را قربانی دیگری کرده و آنی را برگزینیم که در آن شرایط ویژه دارای اولویت اخلاقی بالاتری‌ست. به همین چرایی در دینکرد ششم آمده است: «بهترین چیز راستی و بدترین چیز دروغ است. [اما] کسی هست که راست گوید و با آن گناهکار است و کسی هست که دروغ گوید و با آن رستگار است. زمانی هست که خاموش کردن آتش گناه است و زمانی هست که نیک است.» (بندهای ب7 تا ب9) چنان که می‌بینید، گرچه راستی بهترین و دروغ بدترین چیز دانسته شده است، اما گفته شده است که گاه انسان با راست گفتن گناهکار می‌گردد و با دروغ گفتن، رستگار! (مانند هنگامی که برای نجات جان یک بیگناه چاره‌ای جز دروغ گفتن به قاتل نیست) در ادامه، خاموش کردن آتش هم -که سوی نیایش مزداپرستان می‌باشد- به عنوان نمونه‌ای دیگر آمده است.

💠 افزون بر اینها، پیداست که در زمانه‌ی گمیختگی، نمی‌توان کسی را یافت که مطلقا نیکوکار و یا مطلقا بدکار باشد. پس ایده‌ی "معصومیت" در دین مزدایی هیچ جایگاهی ندارد. بیگمان به همین چرایی هم ایرانیان باستان در روایت‌های تاریخی خود چون کارنامه‌ی اردشیر، حتی خطاهای نیکنام‌ترین شاهنشاهان دیندار و مزداپرست خود چون اردشیر پاپکان را پنهان نداشتند. همچنین در استوره‌شناسی خود حتی از سود چهره‌ی منفوری چون ضحاک در کتاب مینوی خرد سخن گفتند. در این راستا، در دینکرد سوم چنین آمده است: «اینکه اندر گیتی پر از بیم، مردمان میرا، سرتاسر آکنده از خِرَد ناب وُهومَنی (نیک‌اندیشانه) و یکسره رها از بداندیشی‌ها و بدآگاهی‌های اَکومَنی (بداندیشانه) باشند، و یا اینکه لبالب از بداندیشی‌ها و بدآگاهی‌های اکومنی و سرتاسر تُهی از خرد ناب وهومنی باشند، ناشدنی‌ست.» (کرده‌ی 63) چه بسا از همین رو باشد که حتی اشو زرتشت نیز با شکی فلسفی در گاتها می‌پرسد: «آیا به‌راستی چنین است که من نوید می‌دهم؟» (هات 44، بند 6)

بهدین تیرداد نیک اندیش

🔥 @AshemVohu2581 🔥

2 months, 1 week ago

🔸 همان سان که گفته شد، برابر آموزه‌های دین مزدایی «نیکی» والاترین امر در میان همه‌ی امور است. به همین چرایی‌ست که سه عبارت «اندیشه‌ی نیک»، «گفتار نیک» و «کردار نیک» را به عنوان سه ستون دین مزدایی بسیار می‌شنویم. 1⃣ اما نیکی به‌راستی چیست و چه اندیشه، گفتار…

2 months, 2 weeks ago

🔸 بنگرید.

2 months, 2 weeks ago

↩️ آشنایی با گاهشمار اوستایی و چگونگی محاسبه‌ی تاریخ دقیق جشن‌های ماهانه با پسوند "گان" 💠 در گاهشمار باستانی ایران‌زمین (گاهشمار اوستایی)، همان گونه که امروزه هر ماه از سال دارای نامی ویژه است، هر روز از ماه نیز نام ویژه‌ی خود را داشته است و آن روز نه با…

2 months, 2 weeks ago

🔻 فهرست مطالب «اَشِمْ وُهو» درباره‌ی ارباب کیخسرو شاهرخ

🔁 رفتن به فهرست اصلی کانال

🔸 سه تن در تاریخ معاصر که زرتشتیان ایران،‌ وجود خود را وامدار آنها هستند
t.me/AshemVohu2581/217

🔸 برگزاری آیین تاج‌گذاری پدر ایران نوین (رضاشاه بزرگ) به دست یک زرتشتی
t.me/AshemVohu2581/367

🔸 آوازه‌ی فردوسی به نامسلمانی و پیوند با زرتشتیان
t.me/AshemVohu2581/425

🔸 مقاله‌ی «ارباب کیخسرو شاهرخ؛ قهرمان زرتشتی تاریخ معاصر ایران»، نوشته‌ی تیرداد نیک‌اندیش
t.me/AshemVohu2581/625

🔸 خزانه‌داری زرتشتیان برای کریم‌خان و لطفعلی‌خان زند
t.me/AshemVohu2581/1284

🔸 به بهانه‌ی هفتم تیر، زادروز ارباب کیخسرو: خون برای آزادی
t.me/AshemVohu2581/1777

🔸 ارباب کیخسرو شاهرخ و جایگاه والای او در بازسازی ایران نوین
t.me/AshemVohu2581/1787

🔷 این فهرست در صورت نیاز به‌روزرسانی خواهد شد و مطالب بیشتری به آن افزوده خواهد شد.

🔥 @AshemVohu2581 🔥

2 months, 2 weeks ago

↩️ ارباب کیخسرو شاهرخ و جایگاه والای او در بازسازی ایران نوین

💠 ارباب کیخسرو شاهرخ در 7 تیر 2433 شاهنشاهی زاده شد. نیاکان او به گفته‌ی خودش همواره از کارگزاران دولت بوده اند و بر پایه‌ی تبارنامه‌ی خانوادگی وی، تبار او به شاهنشاه بهرام‌گور ساسانی می‌رسیده است. همچنین، از نیاکان او می‌توان به بهمن، گنجور (خزانه‌دار) کریم‌خان زند و گشتاسپ، گنجور لطفعلی‌خان زند اشاره کرد. اینک، اگر از تبارنامه‌ی وی بگذریم، به کارنامه‌ی خود او می‌رسیم. او از کودکی در پرتو آموزه‌های دین بهی زرتشتی پرورش یافته بود و اوستا را به خوبی از بر بود. چه بسا بتوان همین موضوع را راز کارنامه‌ی درخشان وی در کوشش برای بازسازی ایرانشهر دانست.

💠 او کمابیش 35 سال داشت که پس از «انقلاب مشروطه»، نخستین مجلس ملی ایران برپا شد و قانونی برنهاده شد که می‌گفت: «همه‌ی مسلمانان در برابر قانون مساوی اند». او با اینکه در مجلس یکم عضویت نداشت، اما با شنیدن این خبر برآشفته شد و سپس با کوشش‌های خود و به یاری جامعه‌ی زرتشتیان ایران، کامیاب گشت تا آن قانون ننگین را بدین گونه اصلاح نماید: «اهالی مملکت ایران در مقابل قانون دولتی، متساوی‌الحقوق خواهند بود». از تاثیر همین رخداد بود که ارباب کیخسرو، نمایندگی زرتشتیان ایران در مجلس را از دور دوم تا دوازدهم بر دوش گرفت.

💠 با این همه، تنها این یکبار نبود که کیخسرو شاهرخ، شایستگی و بزرگی خویش را در تاریخ به نمایش نهاد. برای نمونه، پس از درگرفتن جنگ جهانی یکم، یک قحطی بزرگ، کشور را فرا گرفت. او در این هنگام آگاه شد که احمدسلطان قاجار، انبار گندم بزرگی دارد که درِ آن را به روی مردم بسته است. با آنکه این سلطان ستمگر از این قحطی آگاه بود، اما به چرایی بهای بیشتری که انگلیس‌ها برای خرید گندم می‌پرداختند، نمی‌خواست گندم خود را به مردم بدهد. از این رو، ارباب کیخسرو ناچار شد با کوشش و فشارهای بسیار، گندم‌هایی را از او خریداری نماید. سپس‌تر روشن شد که گندم‌هایی که احمدسلطان به او فروخت، بیماری‌زا بودند. پس، کیخسرو شاهرخ به راه‌های دیگری برای نبرد با این قحطی دست زد و در پایان هم با نشان دادن شایستگی خود، از سوی نخست‌وزیر آن زمان، نشان درجه‌یک شیروخورشید را دریافت کرد.

💠 او در مجلس شورای ملی، خدمات بسیارِ دیگری نیز انجام داد. برای نمونه، سَره‌نویسی پارسی را در آنجا گستراند و همچنین در درازای دوازده سال دوره‌ی فترت مجلس، بارِ همه‌ی کارها را به دوش کشید. افزون بر اینها، او کتابخانه، موزه و چاپخانه‌ی مجلس ایران را بنیاد نهاد.

💠 ارباب کیخسرو همچنین در پایان سلطنت ننگین قاجار، رهبریِ مخالفانِ پیمان‌نامه‌ی استعمارگرانه‌ی 1919 را در استکهلم و کشور آمریکا بر دوش داشت. او که در این دوره، برای فعالیت‌های سازنده‌اش، با دشواری‌های بسیاری روبه‌رو بود، پس از پایه‌گذاری پادشاهی ایرانساز پهلوی از سوی رضاشاه بزرگ، یاوری نیرومند برای پیشبرد آرمان‌های خود پیدا نمود. او از همان آغاز، نمایندگی ویژه‌ی رضاشاه در بسیاری از کارها را بر دوش گرفت؛ کارهایی که با سرپرستی آیین تاج‌گذاری رضاشاه آغاز شدند و با بسیاری فعالیت‌های سازنده‌ی دیگر مانند یافتن و بازسازی آرامگاه فردوسی، سربازرسی راه‌آهن کشور و ساخت شرکت تلفن ادامه یافتند. در اینباره، در نوشتاری از انتشارات هندی سامچار چنین آمده است که کیخسرو شاهرخ گرچه به چرایی چیرگی اسلام در ایران نمی‌توانست به جایگاه وزیری دست یابد، اما نفوذ او در دربار رضاشاه چنان بود که یک وزیر غیررسمی به شمار می‌رفت! نیز رضاشاه درباره‌ی وی به شاهنشاه آریامهر (محمدرضاشاه پهلوی) گفته بود: «او کارهای زیادی کرده و مورد هیچ گونه قدردانی هم قرار نگرفته است».

💠 او که رئیس انجمن زرتشتیان تهران بود، جدای از گام‌هایی که در راستای برابری حقوقی پیروان همه‌ی کیش‌ها در ایران برداشت و به‌ویژه در دوران قاجار به نبرد آخوندها و اسلام‌گرایان رفت، خدمات فراوان دیگری هم به زرتشتیان ایران انجام داد. از آن دسته می‌توان ساخت آرامگاه قصر فیروزه، راه‌اندازی بیش از بیست مدرسه در شهرهای گوناگون و پایه‌گذاری آتشکده‌ی تهران را نام آورد.

💠 سرانجام، این سوشیانت در 11 تیر 2499 شاهنشاهی، بی‌آنکه دیناری برای خدماتش گرفته باشد یا از قدرت خود برای خانواده‌اش بهره‌ای برده باشد، به دست ناکسانی که چشم دیدن بهدینی، شاه‌دوستی و میهن‌پرستی این فرزند سخت‌کوش و درستکار ایران‌زمین را نداشتند، به گونه‌ی رازآمیزانه‌ای کشته شد. گفتنی‌ست که او هرگز با دولت‌های استعمارگر بیگانه، به‌ویژه بریتانیا، رابطه‌ی خوبی نداشت و به همین چرایی، دشمنان بسیاری در درون و بیرون از ایران پیدا کرده بود که نزدیکی وی به رضاشاه و نفوذ او در دولت، مجلس و دربار را برنمی‌تافتند.

📚 یاری‌نامه:
1- خاطرات ارباب کیخسرو شاهرخ
2- امرداد، تارنمای خبری زرتشتیان

بهدین تیرداد نیک اندیش

🔥 @AshemVohu2581 🔥

2 months, 2 weeks ago

↩️ آرش کمانگیر، جشن تیرگان و آموزه‌ها

💠 ابوریحان بیرونی، در پاره‌ای از کتاب آثارالباقیه که آن را به یاری موبدان زرتشتی نگاشته بود، «آرش کمانگیر» را مردی «دیندار» توصیف می‌کند. بر پایه‌ی آنچه بیرونی گفته است و در بنمایه‌هایی دیگر نیز کمابیش به آن اشاره شده است، هنگامی که نبردی سخت و خونین در می‌گیرد و افراسیاب تورانی به خاک ایران می‌تازد، منوچهر -شهریار ایران- را وادار می‌سازد تا بپذیرد که مرز ایران و توران با پرتاب تیری از فراز کوه تعیین شود.

💠 کسی که این مسئولیت بزرگ و دشوار را بر دوش می‌گیرد، کسی نبود جز آنکه در اَوِستای پاک از او به عنوان «بهترین تیرانداز آریایی» یاد شده است؛ یعنی آرش کمانگیر. او پیش از آنکه تیر خود را از چله‌ی کمان خویش رها سازد، رو به سوی باشندگان می‌کند و با ابراز آگاهی از آنکه پس از پرتاب این تیر، جان خویش را از دست خواهد داد، روشن و آشکار بر این نکته پافشاری می‌کند که جان او فدای «شاه» و «مردم» خواهد شد؛ رویدادی که به‌راستی رخ می‌دهد و این چنین، آرش کمانگیر، این پهلوان دلاور ایرانی، جان خویش را در روز تیر از ماه تیر در سال‌نامه‌ی اوستایی، برابر با دهم تیر در سال‌نامه‌ی جلالی، از دست می‌دهد. به همین چرایی، همواره از این رویداد به عنوان یکی از چرایی‌هایی برگزاری «جشن تیرگان» یاد می‌شود.

💠 تیری که آرش از چله‌ی کمان خود رها نمود و به یاری اهورامزدا و دیگر ایزدان، به‌ویژه سِپَندارمَذ امشاسپند و تیر ایزد و باد ایزد، صلح و آشتی را به ایران‌زمین باز گرداند، بیگمان تا ابد یادآور «شاه‌دوستی» و «مردم‌دوستی»، «دینداری» و «یزدان‌باوری»، «میهن‌پرستی» و «آشتی‌جویی»، و «جان‌فشانی» و «جان‌گواهی» در راه این ارزش‌های نیک خواهد بود.

💠 هرآینه این نیز گفتنی‌ست که بر پایه‌ی کتاب ارجمند «دبستان مازدیسنی»، تیری را که سرنوشت ملت ایران به آن وابسته بود، دانایان و فرزانگان ایرانی ساختند؛ از این رو حتی جایگاه «دانش‌اندوزی» و «خردگرایی» نیز در داستان آرش کمانگیر نادیده گرفته نشده است.

📚 یاری‌نامه:
1- برگردان اکبر داناسرشت از آثارالباقیه
2- گزارش استاد ابراهیم پورداوود بر تیریشت
3- دبستان مازدیسنی

بهدین تیرداد نیک اندیش

🔥 @AshemVohu2581 🔥

2 months, 3 weeks ago

↩️ معنا و مفهوم مینو در گاهان / بخش 2 از 2

💠 برخی استدلال می‌کنند که چون واژه‌ی «مینو» از ریشه‌ی «مَنَه» به معنای «اندیشه» است، پس هنگامی که در گاهان (گاتها)، سروده‌های اَشو زرتشت، به مینو اشاره می‌شود، منظور از آن چیزی جز ذهن و اندیشه‌ی انسان نیست. آنها حتی پا را فراتر گذاشته و با تکیه بر همین استدلال، «سپندمینو» و «انگرمینو» را که در جهانبینی زرتشتی به‌ترتیب سرچشمه‌های نیکی و بدی هستند، تنها دو شیوه‌ی اندیشیدن می‌خوانند که بیرون از ذهن انسان، در جایی دیگر وجود ندارند! اما آیا این استدلال به‌راستی درست است؟

💠 راست این است که تنها با نگاهی ساده به گاهان می‌توان به اوج سستی و بی‌پایگی این استدلال پی برد. برای نمونه، اَشو زرتشت در بند 2 از هات 28، با بهره از واژه‌ی اوستایی «اَهوائو» به «دو جهان» یا «دو هستی» اشاره کرده است. او از یکی از آن دو با واژه‌ی «اَستوَتَس» و از دیگری با واژه‌ی «مَنَنگهو» یاد کرده است. از این میان، نخستین واژه به معنای «استخوان‌مند» است و آشکارا به «گیتی» یا «جهان مادی» اشاره دارد. واژه‌ی دیگر نیز از همان بُن «منه» به معنای «اندیشه» است که با نگرش به آنکه از آن به عنوان یکی از «دو جهان» یا «دو هستی» یاد شده است، به‌روشنی به «جهان غیرمادی» اشاره دارد.

💠 بر این پایه، اینکه کسانی یافت می‌شوند که نخست کلیدواژه‌های گاهانی را از کانتکست (context) یا بستر متن خود بیرون می‌کشند و سپس از راه بازی با واژه‌ها، آنها را در معنای لغوی خود فرو می‌کاهند تا معنای دل‌خواه خود را به آنها نسبت دهند، چیزی بیش از یک رویکرد شبه‌علمی برای تولید محتواهای زرد، ساده‌انگارانه و عوام‌فریبانه نیست.

💠 برای آنکه هر چه بهتر متوجه اوج مضحک و سخیف بودن این رویکرد بشویم، به این نمونه توجه کنید. گمان می‌کنم امروزه کسی نیست که اصطلاح «مهبانگ» یا «بیگ‌بنگ (Big Bang)» به گوشش نخورده باشد. کمابیش همه‌ی ما نیز می‌دانیم که این نام به گونه‌ی ویژه در دانش کیهان‌شناسی برای انفجار بزرگی استفاده می‌شود که احتمالا آغازگاه جهان ما بوده است. با این همه، با یک جستجوی ساده در واژه‌نامه‌ها می‌توان پی برد که معنای لغوی این اصطلاح «انفجار/بانگ بزرگ» است. اما آیا این به آن معناست که اگر با اصطلاح «مهبانگ» در یک کتاب یا مقاله‌ی علمی روبه‌رو شویم، این می‌تواند اشاره به هر انفجار یا بانگ بزرگی داشته باشد؟ برای نمونه، آیا انفجار یک بمب هسته‌ای نیز همان مهبانگ است؟ روشن است که پاسخ منفی‌ست؛ زیرا معنا و مفهوم اصلی واژه‌ها درون بستر متن یا کانتکستشان مشخص می‌شود. نمی‌توان یک واژه را از بستری که در آن به کار رفته است، بیرون کشید و سپس همه‌ی بار معنایی آن را در معنای لغوی‌اش فروکاست.

💠 به همین گونه، هنگامی که از یک واژه یا گزاره‌ی گاهانی سخن به میان می‌آید، برای درک معنا و مفهوم اصلی آن، پرسش درست این نیست که ما امروزه از شنیدن آن واژه یا گزاره چه معنایی به ذهنمان می‌رسد، بلکه پرسش درست آن است که اشو زرتشت از گفتن آن چه منظوری داشته است و مردمانِ هم‌روزگار با او از شنیدن آن چه برداشت می‌کرده اند. یگانه معیار علمی برای یافتن پاسخ این پرسش نیز، در درجه‌ی نخست، اطلاعاتی که متن گاهان به ما می‌دهد و سپس اطلاعاتِ نهفته در متونِ نزدیک به گاهان یا بنمایه‌هایی که بر پایه‌ی این متون نوشته شده اند، می‌باشد.

💠 اکنون، چنان که در آغاز این نوشتار با استناد به بند دوم از هات 28 گفته شد، «مینو» در گاهان اگرچه به لحاظ لغوی با «اندیشه» در پیوند است، اما نکته‌ی کلیدی آن است که با بررسی این کلیدواژه در کانتکست اصلی خود، می‌توان دریافت که هنگامی که اشو زرتشت از این مفهوم سخن به میان می‌آورده است، منظورش نه صرفا ذهن و اندیشه‌ی انسان‌ها، بلکه جهانی جدا از جهان مادی بوده است. به دیگر سخن، او ماهیت اصلی اندیشه را غیرمادی می‌دانسته است و از این رو، جهان غیرمادی را مینو می‌نامیده است.

💠 پس، هرگز با دستاویز قرار دادن این نکته که «مینو» از لحاظ لغوی با اندیشه در پیوند است، نمی‌توان نتایج مضحک و سخیفی از این دسته گرفت که اشو زرتشت به هیچ جهان دیگری جز جهان مادی باور نداشته است یا سپندمینو و انگرمینو تنها دو شیوه‌ی اندیشیدن در ذهن انسان اند.

💠 در پایان، اینکه کسان بسیاری در جهان امروز به مادی‌گرایی (ماتریالیسم) رو آورده اند و تمایل دارند همه چیز را امری کاملا مادی و این‌جهانی بنمایانند، باور و گزینشی‌ست شخصی که درستی یا نادرستی‌اش در جای خود و نه در این نوشتار درخور بررسی‌ست. اما اینکه همان کسان با چنان رویکرد بی‌پایه‌ای سعی در ماتریالیسمی‌سازی جهانبینی زرتشتی داشته باشند، در بهترین حالت از فقدان مطلق دانش و سواد آنها در این زمینه و در بدترین حالت از فریبکاری آنها برای تحریف دین زرتشتی ریشه دارد.

بهدین تیرداد نیک اندیش

🔥 @AshemVohu2581 🔥

We recommend to visit

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 1 week, 2 days ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months, 2 weeks ago

ترید شاهین 💸 | 🕋𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓
آموزش صفر تا 100 کریپتو 📊
❗️معرفی خفن ترین پروژه ها‌ در بازار های مالی به صورت رایگان🐳
سیگنال فیوچرز و اسپات (هولد) رایگان🔥
با ما باشی💯 قدم جلویی رفیق🥂
𝐈𝐍𝐒𝐓𝐀𝐆𝐑𝐀𝐌 :
www.instagram.com/trade_shahin

Last updated 1 month ago