بیخود میگویند زن، زن است و همه زنان یکی‌اند! زن اگر یکی‌اش حریر است و لطافت به جانت می دهد دیگری‌اش از موسیقی است و میان قلبت کمانچه و سه تار و نی مینوازد. زن اگر یکی‌اش دشتی پر از نرگس سفید و پونه است و عطرش سرت را مست میکند دیگری‌اش همچون چای، دمنوش، چِز، گل‌گاوزبان و گل‌اَروانه، جانت را آرام میکند. اما تو چه؟ تو چون حریر لطیفی و چون موسیقی دلنواز! تو دشتی پر از نرگس سفید و پونه‌ای و با عطرت مستم می کنی و چون چای و گل‌اَروانه آرامم می کنی! تو یک زنی و همه زنان در تو جمع‌اند…

#سیما_امیرخانی
📚#برشی_از_کتاب

🍒•|• @sima_amirkhani

من شاید زیباترین نباشم
…

من، خودِ هنرم
هنر شاید زیبا نباشد، اما چون نوشیدنِ آب یخ در میانه تابستانِ داغ و چایِ گرم در میانه‌ی سرمای استخوان سوزِ زمستان است!
هنر احساس را برمی‌انگیزاند!
و من، خودِ خودِ هنرم:)
??
#سیما_امیرخانی
.
.
?•|• @sima_amirkhani

ما مردمِ خاورمیانه با چشمان خود دیدیم که جهانِ بی‌ریخت و غالبی ما را فرا گرفته! ما مردمی که بیشتر از گروهی دیگر خدا را صدا میزدیم و هربار جوابی نشنیدیم.
و تازه وقتی مهاجر شدیم فهمیدیم که خدا اینطرف دنیا سرش گرمِ غربی‌هاست.
#سیما_امیرخانی

?•|• @sima_amirkhani

باور کن دلتنگی نه رنگ دارد و نه عطر و نه صدا!
اما تا دلت بخواهد درد دارد… دردی عمیق که قلبت باید از آن به خود بپیچد و های های گریه کند…

#سیما_امیرخانی

?•|• @sima_amirkhani

سلام بچه‌ها.

من دانشجوی دکترا امنیت در اینترنت و فضای مجازی ام.
یکی از تحقیقاتم مربوط میشه به
“روابط فیک و غیرواقعی عاشقانه در مجازی”
میخواستم ببینم کسی از شما تجربه‌شو داره؟
برای ریسرچم نیاز دارم باهاتون حرف بزنم اگر تجربه ای دارید!
اینم آیدیمه:
@wecan_user

گاهی حس میکنی در سکون گیر کرده‌ای! چون هیچ نتیجه‌ای از پس دست پا زدن‌های هر روزه‌ات نمیبینی!
ولی یادت بماند، صبر هم لازمه‌ی رسیدن به نتیجه است! صبری که آمیخته به تلاش است! آنجا که تمام هوش و استعدادت به در بسته خورد، تلاش با قوتِ تمام دست در دست صبر، تمام درها را برایت باز میکند:)
#سیما_امیرخانی

??

?•|• @sima_amirkhani

پروفایلم عوض شد گمم نکنید:)??

همانجایی که سفره‌اش عطر عشق و ستونهای خانه‌اش عطر امنیت میداد، یقین بدان خانه‌ی مادر و پدر همانجاست:)

#سیما_امیرخانی

??•|• @sima_amirkhani

سلام بابا
روزهای اولِ نبودنت و رفتنت، برزخ بود! خیلی برزخ بود! نمیدونستم هستی یا رفتی!
رفتی سفری که قراره تموم بشه و یا بی‌بازگشته!
باور نمیکردم نبودنتو! تموم شدنِ شیشه‌ی عمرت رو:(
زمان گذشت! هر بار که با مامان حرف زدم، از نبودنت گفت! از جای خالیت! از سلام‌هایی که برام دیگه نرسوندی!
هر بار که سلامی ازت برام نرسید، بیشتر باور کردم نبودنتو! بیشتر فهمیدم سفرت قرار نیست به خونه ختم بشه! خونه‌ای که به عشق خانواده توش پا میذاشتم، خونه‌ای که شاید قلبش نبودی اما ستونش بودی! خانواده‌ای که دیگه ستون نداره!
باور کردم که خونه جدیدی داری که از اون خونه، سهم ما دلتنگی و حسرته!
برزخ نبودنت شد جهنمِ نبودنت!
اما بابا، باورش برام خیلی سخت بود که جهنمِ نبودنت، بهتر از برزخِ نبودنته!
منی که یکساله گمت کردم، با اومدن سالگردت فهمیدم دیگه قرار نیست پیدات کنم!
من اندوه نبودنت و نداشتنت رو مثل مروارید باارزشی توی گاوصندوق قلبم نگه میدارم! و میپذیرم که قصه‌ی نصفه و نیمه عمر کوتاه تو، تمام شد! منبعد، فصلهای زندگی من، قراره بی‌تو ورق بخوره و این غم انگیزه! جانسوزه! جانگدازه! تمام شدنت سخته بابا:(
آدم شاید بتونه به جهنم عادت کنه، امابلاتکلیفی حتما آدم رو میکشه!

#سیما_امیرخانی

?•|• @sima_amirkhani

در مورد دکترا خوندنم گفتم:

https://www.instagram.com/reel/C7ClTtjMuGk/?igsh=d3RmeG93aDllc3o4