𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago
عناصر اصلی جرم کلاهبرداری fraud در حقوق ایران
عنصر اصلی کلاهبرداری عبارت است از خوردن یا بردن مال دیگری با داشتن سو نیت با استفاده از مانور متقلبانه.
نکته: مانور متقلبانه fraudulent deception باید قبل از خوردن یا بردن مال صورت گرفته باشد تا وصف کلاهبرداری صدق کند. یعنی ابتدا مانور متقلبانه توسط مجرم صورت میگیرد و در اثر آن مال وی توسط مجرم خورده یا برده می شود.
بنابرین سو نیت mens rea و مانور متقلبانه قبل از بردن مال از عناصر مهم کلاهبرداری هستند.
در حقوق انگلستان اصطلاحی وجود دارد تحت عنوان unjust enrichment که به نظر می رسد معادل مناسبی برای "استیفای ناروا" در حقوق مدنی و "تحصیل مال نامشروع" در حقوق جزا باشد.
نکته: برخی از نهادهای حقوقی legal foundationدر حقوق اسلامی بخاطر دقت و ظرافت حقوق اسلامی از هم تفکیک شده اند و چند اصطلاح در حقوق ایران؛ دارای یک معادل در حقوق غیر اسلامی هستند که اصلاح unjust enrichment یکی از موارد می باشد و همچنین است در خصوص "جلب ثالث" و "اعتراض ثالث" و "ورود ثالث" که در حقوق اروپایی با عنوان intervention شناسایی شده اند.
عنصر مادی جرم
Actus reus
عنصر معنوی جرم
Mens rea
نسبتهای اربعه در منطق : 4 Relations in Logics
حقوق اسلامی مبتنی است بر فقه (Islamic Jurisprudence - Fiq) و (شاید بتوان گفت که) فقه مبتنی است بر منطق (Logics). یکی از مباحثی که معمولا در مباحث آغازین در منطق در بخش تصورات، مطرح میشود، نسبتهای چهارگانه (یا نسب اربع است) که مربوط است به روابط بین دو مفهوم کلی.
توضیح: تصور، (concept) یا (notion) چیز کلی است که در ذهن شما وجود دارد و مصداق (judgment) چیزی است که در علم خارج از ذهن شما وجود دارد. به طور مثال، کتابی که در ذهن شماست، تصور است و کتابی که در خارج از ذهن شما و داخل کتابخانه شماست، مصداق است.
هرگاه دو مفهوم کلی از جهت مصادیقشان با هم مقایسه شوند، عقل یکی از چهار نسبت زیر، را بین آنها برقرار خواهد کرد: تساوی، عموم و خصوص مطلق، عموم و خصوص من وجه و تباین.
تساوی: Homogeneousness
این نسبت، زمانی بین دو مفهوم برقرار است که مصادیق آنها کاملا با یکدیگر مشترک باشند و همپوشانی کامل دارند؛ یعنی هر چیزی که مصداق یکی از آنها باشد، مصداق دیگری هم می باشد؛ به طور مثال؛ بین انسان و ناطق (موجود دارای قوۀ تفکر) نسبت تساوی وجود دارد. و در این حالت میتوان برای این دو مفهوم این دو قضیه را بیان کرد:
"هر انسانی ناطق است"
و
"هر ناطقی انسان است"
عموم و خصوص مطلق:Absolute generality and peculiarity
این نسبت، زمانی بین دو مفهوم برقرار است که یکی از آنها تمامی مصادیق دیگری را در بر گیرد، ولی دیگری تنها بعضی از مصادیق مفهوم آن یکی را در بر میگیرد. به طور مثال بین فلز و آهن نسبت عموم و خصوص مطلق بر قرار است. برای این دو مفهوم، سه قضیه را می توان بیان کرد:
"هر آهنی فلز است"
ولی
"بعضی فلزها آهن هستند"
و
"بعضی فلزها آهن نیستند."
عموم و خصوص من وجه: Generality and peculiarity in some respect
این نسبت، زمانی بین دو مفهوم برقرار است که دو مفهوم تنها در برخی مصادیق مشترک باشند و نه در همۀ آنها. در این نسبت، هر یک از آنها از جهتی اعم و از جهتی اخص است. به طور مثال بین دو مفهوم سفیدی و کبوتر، نسبت عموم و خصوص من وجه وجود دارد. بنابراین دربارۀ این دو مفهوم چهار قضیه زیر را میتوان گفت:
"بعضی کبوترها، سفید هستند"
"بعضی کبوترها، سفید نیستند."
"بعضی چیزهای سفید، کبوتر هستند"
"بعضی چیزهای سفید، کبوتر نیستند."
تباین: Heterogeneousness
این نسبت زمانی بین دو مفهوم برقرار است که هیچ گونه مصداق مشترکی نداشته باشند؛ مانند رابطه بین سنگ و گیاه؛ دربارۀ چنین دو مفهومی، دو قضیه زیر فقط قابل تصور است:
"هیچ سنگی، گیاه نیست"
و "
هیچ گیاهی، سنگ نیست.
سه اصلاح کاربردی در حوزه ترجمه اسناد و مدارک
Instrument
Deed
Document
معادل فارسی هر سه اصلاح فوق به فارسی برابر است با "سند"
Instrument
سندی هست که به صورت خام و فرم خالی توسط سازمان ثبت اسناد صادر می شود و قابلیت تبدیل به هر نوع سندی را دارد و دفترخانه اسناد رسمی می تواند با توجه به درخواست متقاضی متن آن را تنظیم کند. این گونه سند به صورت تک برگی و نیم برگی موجود هست. به طور مثال بنجاق (که به اشتباه بنچاق گفته می شود) و رونوشت سند ازدواج و طلاق و اقرارنامه و وکالتنامه از این دسته سند هستند.
Deed
سندی هست که به صورت خام و فرم خالی توسط سازمان ثبت اسناد صادر می شود و قابلیت تبدیل به هر نوع سندی را ندارد و دفترخانه اسناد رسمی نمی تواند غیر از موارد معین شده از آن استفاده کند. این گونه سند به صورت فرمت خاص موجود هست. به طور مثال سند ازدواج و سند طلاق و سند مالکیت از این دسته سند هستند .
Document
هر گونه نوشته ای است که توان اثبات چیزی را داشته باشد که ممکن رسمی یا غیر رسمی باشد و شامل هر دو موارد فوق است.
دو اصطلاح در یک مفهوم کاملا مساوی در حقوق:
Private International Law
(حقوق بین الملل خصوصی)
و
Conflict of Laws
(تعارض قوانین)
حقوق بینالملل خصوصی رشته ای از علم حقوق است که به بررسی قواعد حقوقی حاکم بر روابط خصوصی اشخاص در گستره بینالمللی میپردازد که یک عنصر فرا ملی در آن دخالت دارد. به طور مثال اگر زن ایرانی با تبعه فرانسوی ازداوج کند، عنصر تابعیت آنها به عنوان عنصر فراملی محسوب می شود که در حوزه "حقوق بین الملل خصصوصی" است. برای حل و فصل اختلافات ممکن که دو نظام حقوقی ایران و فرانسه حسب مورد در آن دخیل خواهد بود و ممکن است تعارضاتی بین آنها وجود داشته باشد، باید بر اساس قواعد حل تعارض قوانین آنها را رفع کرد و این مقررات حقوق بینالملل خصوصی مشخص میکند که در صورت اختلاف قوانین در نظامهای حقوقی مختلف در یک رابطهٔ بینالمللی کدام قانون باید به اجرا گذاشته شود، به همین جهت در این این خصوص از اصلاح دیگری با عنوان "تعارض قونین" در حقوق استفاده میشود.
خارج از بحث:
در زبانشناسی این قاعده وجود دارد که هیچ گاه دو لغت دقیقا مانند هم نیستند، حداقل در نوشتن املایی با هم متفاوت هستند
کاربرد دو اصطلاح انگلیسی در حقوق به خصوص در آیین دادرسی
Vs
Against
Vs
این اصطلاح حالت اختصاری versus است و معادل فارسی آن "به طرفیت" می باشد و در پرونده های حقوقی مورد استفاده قرار می گیرد.
Against
معادل این اصطلاح در زبان فارسی "علیه" می باشد و در پرونده های کیفری مورد استفاده قرار می گیرد.
Vs
در ورزش نیز مورد استفاده قرار می گیرد که تمیهای ورزشی در مقابل هم قرار می گیرند و از حیطه بحث ما خارج است.
کاربرد سه اصطلاح در متون حقوقی انگلیسی
File
Submit
Present
File
معادل فارسی این اصطلاح در ادبیات حقوقی فارسی برابر است با "تسلیم کردن"؛ که خود در درون خود چند فعل را دربر می گیرد و آن عبارت است است این که سندی ارائه شود و ثبت شود و رسید ثبت به متقاضی داده شود. بنابرین عبارت "تسلیم اظهارنامه مالیاتی" به معنی "تکمیل" و "تحویل" و "ثبت" و "اخذ رسید" می باشد.
اصطلاح زیر به معنی "تسلیم دادخواست" در ادبیات حقوقی می باشد.
File a petition
در زبان انگلیسی هم برخی افعال هستند که خود دارای چند فعل در خود هستند. به طول مثال
Fetch
Fetch me the book
یعنی برو و کتاب را بردار و بیار به من بده
File
در معنی اسمی خود به معنی پرونده می دهد و ترکیب زیر به معنی "اقامه دعوی" می باشد و یا همان "مفتوح کردن پرونده"
Open a file
Submit
معادل فارسی این اصطلاح در ادبیات حقوقی فارسی برابر است با "تحویل دادن" بدون ثبت و اخذ رسید.
You should submit the required documents for the initial steps to be take
برای شروع مراحل اولیه شما باید مدارک درخواستی را تحویل دهید.
Present
این اصطلاح در حقوق حمل و نقل کاربرد مهمی دارد و معادل فارسی آن در ادبیات حقوقی برابر است با "ارائه" و زمانی از این اصطلاح استفاده می شود که کالا به مقصد مورد نظر رسیده است و گیرنده باید اسناد و مدارک مربوطه را "ارائه" کند و کالا در اختیار او گذاشته می شود.
توضیحی در باره اصلاح compensate یا compensation
یکی از معادلهایی که ممکن است مترجمان محترم در انتخاب معادل فارسی آن اندکی دچار سردرگمی شوند به خصوص در متون قراردادی، compensate است. به همین خاطر ترجیح دادمی یکی از پستها را به این اصطلاح اختصاص دهم.
این اصطلاح در متون حقوق دارای معانی مختلفی هست و با توجه به متنی که در آن قرار می گیرد می تواند معادل متفاوتی داشته باشد. ریشه اصلی این لغت در فارسی عبارت است از "جبران" و نه "جبران خسارت". جبران در معنی منفی خود می تواند "جبران خسارت" خسارت باشد اما در معنی مثبت خود به این معنی نیست.
اگر طرف مسولیتی را باید انجام میداد ولی در اجرای آن قصور کرده باشد و یا از تعهدات قراردادی خود شانه خالی کند و یا اموال کسی را تخریب کند و از این قبل موارد، در این حالت compensate به معنی جبران خسارت می باشد و یا از این قبل اصطلاحاتی که معنی جبران خسارت را داشته باشد
اگر طرف درخواست خدمتی از طرف داشته باشد و در قبال ارائه خدمت باید مبلغی را پرداخت کند، در چنین حالی با توجه روح حاکم بر آن سند معنی و مفهوم متفاوتی خواهد داد. در این خصوص به مثالهای زیر توجه کنید.
اگر به دفتر وکالت مراجعه کنید و در قبال خدماتی که دریافت می کنید بخواهید compensation انجام دهید، در چنین حالی برابر فارسی آن "حق الوکاله" خواهد بود.
اگر به دفتر روانشناس مراجعه کنید و در قبال خدماتی که دریافت می کنید بخواهید compensation انجام دهید، در چنین حالی برابر فارسی آن "حق المشاوره" خواهد بود.
اگر به زرگری برای جواهر آلات خود مراجعه کنید و در قبال خدماتی که دریافت می کنید بخواهید compensationانجام دهید، در چنین حالی برابر فارسی آن "اجرت" خواهد بود.
و از این قبل موارد.
قرارداد «عدم افشاي اطلاعات»
قرارداد عدم افشاي اطلاعات (non-disclosure agreement)، قراردادي است كه به موجب آن يكي از طرفين (گيرنده اطلاعات) متعهد ميشود (is obliged) تا اطلاعاتي را كه بر اساس ضرورت كاري ـ كه معمولاً اطلاعاتي است كه به خاطر وجود نوعي رابطه قراردادي (contractual relations) ـ توسط صاحب اطلاعات در اختيار او قرار داده ميشود را در اختيار اشخاص ثالث (this parties) قرار ندهد و در صورت عدول (failing) از اين تعهد (to fulfill the obligation)، هر گونه ضرر و زيان (damages) وارده به صاحب اطلاعات را جبران (compensate) كند. البته در دو مورد اصلي استثناعاتي (expentions) بر اين جبران خسارت وارد است و آن عبارت است (1) در صورتي كه شرايط (curcumstances) به گونهاي باشد كه از كنترل گيرنده اطلاعات خارج باشد و يا (2) درخواست اطلاعات به موجب قانون و توسط مراجع قانوني (legal authority) صورت گيرد. در مورد اول، در صورتي كه پرسنل گيرنده اطلاعات آن را در اختيار ثالث قرار دهند، از شمول مورد اول خارج (is eecluded) و گيرنده اطلاعات مسئول (responsible) خسارت به وجود آمده خواهد بود. ماهيت اصلي قرارداد عدم افشاي اطلاعات در محرمانه بودن (confidentiality) نوع اطلاعات نهفته است؛ بدين معني كه اطلاعات موضوع قرارداد بايد، از اطلاعات محرمانه باشد كه معمولاً اين نوع اطلاعات مربوط است به اسرار كاري صاحب اطلاعات در طرحهاي (projecs) توليدي و صنعتي و همچنين در خصوص انجام مطالعات امكانسنجي (feasability) نيز اين قرارداد بسيار كاربرد دارد. اين قرارداد معمولاً به عنوان ابزاري براي تضمين (gurantee) ساير قراردادها منعقد ميشود؛ به طور مثال زماني كه شخصي اقدام به استخدام، پرسنل براي مشاغل حساس ميكند، انعقاد چنين قراردادي كاملا لازم و ضروري است، هر چند كه بندي به عنوان بند محرمانگي در قراردادها پيشبيني ميشود (is stipulated) ولي زماني كه حساسيت اقتضا كند، قرارداد جداگانه (separate contract) در اين خصوص منعقد ميشود. قرارداد عدم افشاي اطلاعات، زماني مورد استفاده قرار ميگيرد كه صاحب اطلاعات اين احتمال را بدهد در صورت استفاده اشخاص ديگر از اطلاعات او، اطلاعات و اسرار كاري او در صورتي كه در اختيار رقبا و يا مخالفين او قرار گيرد، خسارات جبران ناپذيري به او وارد خواهد شد و تمامي راههاي رفته او تا قبل از انعقاد قرارداد، از بين خواهد رفت. معمولاً اشخاص زير از چنين قراردادهايي استفاده خواهند كرد: صاحبان مشاغل توليدي (enterprise) كه داراي فرمولهاي توليد براي توليد محصولات خود هستند؛ به طور مثال فرمول توليد كوكاكولا، زمزم، پپسي و از اين قبل توليدات و يا داورها؛ صاحبان آثار ادبي از قبيل نويسندگان و موسسات انتشاراتي؛ ارگآنهاي خاص دولتي كه اقدام به استخدام پرسنل ميكنند؛ به طور مثال ارگآنها نظامي و دفاعي.
اصلاح TIR که روی بدنه برخی از کامیونها نوشته شده است به چه معناست؟
کنفرانسی در "کارنه تیر" TIR Carnet در فرانسه (اگر اشتباه نکنم) برگزار شد در خصوص حمل و نقل و معروف شد به TIR Convention که در آن مقرر گردید که در زمان حمل با کامیون از مبدا و مقصدی که کشورهای عضو این کنفرانس باشند، گواهی بازرسی در مبدا کافی است و دیگر در بین راه از کشورهایی که عبور می کنند این کامیونها نیازی به بازرسی ندراند و به این ترتیب نیازی نیست که کامیونها در بین راه در تمامی کشورهایی که عبور می کنند، بازرسی شوند.
𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋
We comply with Telegram's guidelines:
- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community
Join us for market updates, airdrops, and crypto education!
Last updated 3 days, 2 hours ago
[ We are not the first, we try to be the best ]
Last updated 2 months, 2 weeks ago
FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM
Ads : @IR_proxi_sale
Last updated 2 months ago