تمامِ ابرهایِ جهان

Description
...با سماجتی که فقط خیال‌باف‌های واقعی می‌دانند چه‌طور وقت صرف کنند تا رویاشان عملی شود.


https://telegram.me/dar2delbot?start=send_Xpb3pz
Advertising
We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 month ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 3 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months, 4 weeks ago

3 months, 2 weeks ago
پرینستن شهر خیلی کوچکی است. خیلی …

پرینستن شهر خیلی کوچکی است. خیلی زیبا. با چمنزار های فراوان. خیابانی به نام ناسّائو از وسطش میگذرد. از پنجره ام، چمنزارها، ویلاهای کوچک و درختانی را با سنجاب های معروفی که تو با علاقه به آن ها فکر کرده ای می بینم.

شهر و خانه

5 months ago

أين ستمضي بهذا الخرابِ الذي هو أنتَ ..

به کجا خواهی رفت با این ویرانی که خودِ تویی ...

- عدنان الصائغ

7 months, 1 week ago

"بسیار سال‌ها گذشت تا بفهمم
آن‌که در خیابان می‌گرید
از آن‌که در گورستان می‌گرید
بسیار غمگین‌تر است"

- حسن آذری

7 months, 3 weeks ago

هر روز بیش از پیش به دام این حس نگران‌کننده می‌افتادم که به‌جای اینکه زندگی‌ام را زندگی کنم، بالای آن معلق بودم.

خواب‌های پدرم _ اوالد فلیزار

#از_کتاب‌هام

9 months, 3 weeks ago

آیا قهرمانان تراژیک شکسپیر سزاوار سرنوشتشان هستند؟ آیا کسی سزاوار سرنوشت خود است؟

شوهر دلخواه _ ویکرام ست

#از_کتاب‌هام

9 months, 4 weeks ago

چه چیزی غمگینت می‌کند؟ چه چیزی خشمگینت می‌کند؟ چه چیزی باعث می‌شود چیزهای خوبِ زندگی‌ات را و مسئولیت‌هایت را در قبال بقیه فراموش کنی؟ آدم از پُرسندگان این سوال‌های بی‌پاسخ پنهان می‌شود تا همین‌ها را بارها و بارها از خودش بپرسد.

از زندگی‌ام به زندگی‌ات _ یی‌یون لی
همشهری داستان، شماره ۷۷

#از_کتاب‌هام

10 months ago

_چرا تراپی؟
_که بپرسم چرا خودمو نکُشم؟!

10 months, 2 weeks ago

آن روزهای آخری که هنوز هوش و حواس داشت، آخرین نوبت‌هایی که می‌شد با هم گپ و گفت کوتاهی کنند، به ملک جان گفت: "ننه مو جای بقیه از تو خجالت می‌کشم." پیرزن می‌فهمید به همان بی‌چیزی و صاحبِ چیزی نبودنش اشاره می‌کند. با این حال سرش را بالا گرفت و توی چشم‌های دختر عاشق‌علی نگاه کرد و گفت:
"ولی ننه‌ی تو بودم."

آهسته آهسته برایم بخوان _ مریم منوچهری

#از_کتاب‌هام

1 year ago

دلم برات تنگ می‌شه، مث مامان. دلم تنگ می‌شه برای وقتایی که با ذوق خاطره تعریف می‌کردی و سعی می‌کردی به فارسی تعریف کنی که ما بهتر بفهمیم و من اصرار می‌کردم که "به ترکی بگو، می‌فهمم به خدا"
برام عجیبه که دیگه صورت همیشه مهربون و همیشه خندونت رو نمی‌بینم.
باورم نمی‌شه تا آخر عمرم دیگه کسی "نازی" صد‌ام نمی‌کنه. تو حتی به این دوتا بچه هم میگفتی "نازی‌لار" و همیشه نگران بودی نبرمشون بیرون چون خوشگلن و می‌دزدنشون!
به تو هم باید می‌‌گفتم ببخشید. به تو هم‌ نگفتم. ولی دلم خیلی تنگ می‌شه برات.

We recommend to visit

𝐈𝐍 𝐆𝐎𝐃 𝐖𝐄 𝐓𝐑𝐔𝐒𝐓 🕋

We comply with Telegram's guidelines:

- No financial advice or scams
- Ethical and legal content only
- Respectful community

Join us for market updates, airdrops, and crypto education!

Last updated 1 month ago

[ We are not the first, we try to be the best ]

Last updated 3 months, 2 weeks ago

FAST MTPROTO PROXIES FOR TELEGRAM

Ads : @IR_proxi_sale

Last updated 2 months, 4 weeks ago